eitaa logo
پایگاه بسیج حضرت امام خمینی(ره)پایگاه منتخب استان وکشور
195 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
590 ویدیو
34 فایل
یزد.بلوار شهید دهقان منشادی(جاده خضراباد)جنب مسجد امام حسین(ع)پایگاه بسیج منتخب استان یزد و کشور در جشنواره مالک اشتر انتقادات و پیشنهادات @terminatorOfUSA
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدے ڪہ در نوجوانے با ترڪ  یک   بہ درجه عرفانے رسید... نفس عمیقے ڪشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچه‌های مسجد رفتہ بودیم دماوند. شما توے آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازے و سرگرمے بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کترے رو آب کن و بیار تا چاے درست کنیم. بعد جایے رو نشان داد گفت اون جا رودخانہ است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادے نبود از لا به لای بوته‌ها ودرخت‌ها بہ رودخانه نزدیک شدم تا چشمم بہ رودخانه افتاد یک دفعہ سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن ڪرد نمے‌دانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوته‌ها مخفے شدم. من می‌توانستم به راحتے یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوته‌ها چندین دختر جوان ڪه برهنه مشغول شنا کردن بودند.من همان جا خدا را صدا ڪردم و گفتم :«خدایا کمکم ڪن الآن شیطان من را وسوسه می‌کند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجہ نمےشود اما بہ خاطر تو از این از این گناه مے‌گذرم.»بعد کتری خالے را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچه‌ها مشغول بازی بودند. من هم شروع بہ آتش درست ڪردن بودم خیلے دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد کہ حاج آقا گفته بود:«هرکس براے خدا گریہ کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور ڪه اشک می‌ریختم گفتم از این بہ بعد براے خدا گریه می‌ڪنم حالم خیلے منقلب بود. از آن امتحان سختی ڪه در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک مے‌ریختم و با خدا مناجات می‌ڪردم خیلی با توجہ گفتم: «یاالله یا الله... ادامه👇👇👇 @yazd313