eitaa logo
پلیس یزد
1.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
4.6هزار ویدیو
20 فایل
اخبار پلیس یزد را از ما بخواهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام من تازه وارد دبیرستان شدم نمیدونم چرا همش از خودم بدم میاد و حس میکنم داره زندگیم به نابودی کشیده میشه همش خودم رو با همسن های خودم مقایسه میکنم و پیش خودم میگم اونا موفق میشن ولی من نه خیلی ذهنم درگیره توروخدا راهکار بگید از این ناامیدی از خودم در بیام با تشکر سلام دلایل زیادی وجود داره که ممکنه احساس ناامیدی کنی، اما خوبه بدونی که این احساسات معمولاً گذرا هستن و خیلی‌ها در این مرحله از زندگی این احساسات رو تجربه می‌کنن. هر کسی مسیر خودش رو طی می‌کنه و موفقیت‌ها و شکست‌های مختلفی داره. به جای مقایسه با دیگران، تمرکز کن روی پیشرفت‌های خودت. یادداشت کن که چه چیزهایی رو به خوبی انجام می‌دی. سعی کن وقت‌هایی رو به کارهای مورد علاقه‌ات اختصاص بدی. ورزش، مطالعه، یا حتی هنر می‌تونه کمک‌کننده باشه. این کارها می‌تونه روحیه‌ات رو بالا ببره. به جای این که به موفقیت‌های بزرگ فکر کنی، اهداف کوچیک و دست‌یافتنی تعیین کن. هر بار که به یکی از این اهداف می‌رسی، حس موفقیت به تو انگیزه بیشتری می‌ده. دوستات و خانواده‌ات می‌تونن حامی های خوبی برات باشن‌... به اشتباهاتت به چشم فرصت یادگیری نگاه کن. هیچ‌کس کامل نیست و همه ما در مسیر یادگیری هستیم. اگه احساسات منفی ادامه پیدا کردن، با مشاور یا روانشناس صحبت کن. یادت باشه که تو تنها نیستی و این احساسات گذرا هستند. با صبر و تلاش می‌تونی از این مرحله عبور کنی. به خودت زمان بده . مسلم حسن خانی دکترای روان شناسی عمومی، روان درمانگر و تسهیلگر مهارت های زندگی ┈••••✾•🍀🌷🌷🌷🍀•✾••••┈• ۰۳۵۲۱۸۲۴۱۱۹_۲۰📞 مشاوره تلفنی: ۰٩۶۵٨٠ آدرس: یزد_ ابتدای خیابان مهدی ما با شما هستیم تا شما با آرامش باشید
ببخشید سوالی داشتم من ۳۰ سالمه ...۶سال داخل یه رابطه اشتباه بودم ک طرف دروغ بهم گف الان فهمیدم اصلا اکن کسی ک میگفته نیس....خیلی راحت گفت میخای بری برو .....من میترسم حالم خیلی بده ....خیلی ....خانواده سمی دارم ک منو وادار ب تصمیمات اشتباه کردن من نمیتونم زندگی کنم با خانوادم ....از طرفی سی سالمه و با بحران روحی و شکستی ک داشتم میترسم ب این زودیا نتونم کسیو ب زندگیم راه بدم از طرفی هم ی صدایی تو گوشم هست ک دیگ وقتی نیس و باید سریعا ازدواج کنم اما با کی ؟من ک تمام فرصتامو فدای ادم اشتباه و روانی کردم و دست از سرم ور نمیداش...تهدیدم میکرد میترسوندم ...و بهم دروغ میگف خانوادمم سمی هستن مادرم مشکل روحی داشت و تا تونست اذیت ها و شکنجه های روحیم میکنه اعتماد بنفسم از دست دادم و میترسم از همه چیز و همه کس....احساس میکنم هیچ چیزی برای لذت و زندگی وجود نداره ....ب خودکشی فکر میکنم ....من ادم ضعیفی نبودم و نیستم از زمانی ک چشم باز گردم یا فحش شنیدم یا کتک خوروم یا تحقیر شدم ....من احساس پوچی میکنم و با این همه بحران نمیتونم کنار بیام بدون هیچ دلخوشی ...میترسم کار دست خودم بدم چون مدتهاست ک دارم بهش فکر میکنم ....نمیدونم چکار باید کنم از طرفی دلم برا خودم میسوزه و حودمو مستحق عشق و خوشبختی میدونم چون زجر کشیدم و هیچ بدی و ظلمی در حق کسی نکردم ....چکار کنم واقعا حالم خوب نیست .... متأسفم که این همه فشار و سختی رو تحمل می‌کنید. احساسات شما کاملاً قابل درک هستند و شما در این لحظه تنها نیستید. این حجم از درد و رنج، به‌خصوص وقتی از طرف نزدیک‌ترین افراد یا کسانی که بهشون اعتماد داشتید، ایجاد می‌شه، می‌تونه هر کسی رو از پا در بیاره. اینکه احساس پوچی و ناامیدی دارید و حتی به خودکشی فکر می‌کنید، نشونه اینه که باید به این وضعیت توجه ویژه داشته باشید. این افکار جدی‌هستن و نباید تنها باهاشون روبه‌رو بشید. لطفاً در اولین فرصت به صورت حضوری با یک روان‌درمانگر یا مشاور حرفه‌ای ملاقات کنید. متخصصان می‌تونن به شما کمک کنن تا این فشارها رو مدیریت کنید و به شما ابزارهایی بدن تا دوباره کنترل زندگیتون رو به دست بگیرید. احساس فشار برای ازدواج یا “رسیدن به یک جایگاه خاص” در زندگی کاملاً طبیعیه اما این فشارهای اجتماعی نباید شما رو به تصمیمات عجولانه برسونه. ازدواج یا وارد شدن به یک رابطه جدید وقتی هنوز زخم‌های رابطه قبلی التیام پیدا نکرده، ممکنه مشکلات بیشتری ایجاد کنه. الان مهم‌ترین اولویت، سلامت روان و آرامش درونی شماست. زندگی با خانواده‌ای که به شما آسیب می‌رسونه، خیلی سخته. اگه امکان داره، فاصله فیزیکی یا عاطفی ایجاد کنید. اگر نمی‌تونید به‌طور کامل از اونا جدا بشید، حداقل سعی کنید مرزهای مشخصی برای خودتون تعریف کنید. این مرزها می‌تونن شامل کاهش تعامل یا نادیده گرفتن نظرات منفی اونا باشه. با همه سختی‌ها، شما یک انسان ارزشمند هستید که شایسته عشق و احترامید. شروع به پیدا کردن کارهایی کنید که خوشحالتون می‌کنه، حتی اگه کوچیک باشه. نوشتن، پیاده‌روی، ورزش، یا یادگیری یک مهارت جدید می‌تونه کمک کنه حس بهتری پیدا کنید. شما نیاز به کسی دارید که به شما کمک کنه زخم‌های گذشته رو التیام ببخشید و راهی برای آینده پیدا کنید. روان‌درمانگرها در جلسات حضوری ابزارها و تکنیک‌هایی برای مدیریت این بحران‌ها دارن. قرار نیست همه چیز یک‌شبه درست شود. هر روز قدم کوچکی بردارید و به خودتان اجازه دهید که اشتباه کنید، شما تنها نیستید، و این وضعیت می‌تونه تغییر کنه. مسلم حسن خانی دکترای روان شناسی عمومی، روان درمانگر و تسهیلگر مهارت های زندگی ┈••••✾•🍀🌷🌷🌷🍀•✾••••┈• ۰۳۵۲۱۸۲۴۱۱۹_۲۰📞 مشاوره تلفنی: ۰٩۶۵٨٠ آدرس: یزد_ ابتدای خیابان مهدی ما با شما هستیم تا شما با آرامش باشید 🔴کانال پلیس یزد را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: https://zil.ink/policeyazd
سلام من تا اونجایی که یادمه از سنین کودکی یه مشکل داشتم که بیخود و بدون هیچ دلیلی تو خونه راه میرفتم و تو تخیلات و افکار خودم محو میشدم و بیش از حد خیال پردازی میکردم و تا به الان که ۱۶ سالمه این رفتار همراه من بوده خانواده ام و اطرافیانم از این موضوع خبر دارن ولی از نظر من این رفتاری که دارم اصلا عادی نیست چون تاحالا ندیدم و نشنیدم کسی جز خودم این رفتار رو انجام بده و بخاطر همین داخل اجتماع نمیتونم زیاد بمونم و همش بهم میگن انگار تو فکری و من رو غیر عادی میدونن بنظرتون این رفتار از دیدگاه روانشناسی عادیه و یا می‌تونه یه مشکل روانی یا رفتاری به حساب بیاد و یا قابل درمان هست ممنون میشم جواب بدید ؟؟ سلام رفتاری که توضیح دادید، یعنی غرق شدن در تخیلات، قدم زدن بی‌هدف و محو شدن در افکار، می‌تونه از دیدگاه روانشناسی به چند موضوع مرتبط باشه. این رفتار به خودی خود غیرعادی یا نشانه‌ای از یک مشکل روانی نیست، اما اگه به قدری شدید باشه که در زندگی روزمره‌تون اختلال ایجاد کنه (مثل کاهش عملکرد در مدرسه، مشکلات اجتماعی یا استرس شخصی)، می‌تونه نیازمند بررسی دقیق‌تر باشه. خیال‌پردازی فعال در این حالت، فرد ساعات زیادی رو صرف خیال‌پردازی می‌کنه و این موضوع می‌تونه روی کارها یا روابطش تأثیر بذاره. ویژگی‌های شخصیتی یا خلاقیت بالا افرادی که قوه تخیل و خلاقیت بالایی دارن، ممکنه زمان زیادی رو در افکار و خیال‌پردازی سپری کنن. اگه این موضوع شما رو اذیت نمی‌کنه و خلاقیت شما رو افزایش می‌ده (مثلاً در هنر، نوشتن یا ایده‌پردازی)، ممکنه یک ویژگی شخصیتی خاص باشه. اضطراب یا اختلال کم‌توجهی برخی افراد وقتی با اضطراب یا استرس روبرو می‌شن، برای فرار از اون به افکار و خیال‌پردازی پناه می‌برن، اگه مشکل تمرکز دارید یا در تکالیف روزمره دچار مشکل میشین، ممکنه این رفتار با اختلال کم‌توجهی/بیش‌فعالی (ADHD) مرتبط باشه. عادت رفتاری ساده گاهی این رفتار می‌تونه صرفاً یک عادت باشه که در کودکی شکل گرفته و با شما باقی مونده. افسردگی یا درون‌گرایی شدید اگه احساس می‌کنید این رفتار باعث میشه از اجتماع دوری کنید یا احساس تنهایی کنید، ممکنه به علائم افسردگی یا اضطراب اجتماعی مرتبط باشه. پیشنهاد میکنم با یک مشاور یا روان‌شناس به صورت حضوری حتما وقت بگیرید و صحبت کنید به جای نگرانی، این رفتار رو به عنوان فرصتی برای شناخت خودتون ببینید. مسلم حسن خانی دکترای روان شناسی عمومی، روان درمانگر و تسهیلگر مهارت های زندگی ┈••••✾•🍀🌷🌷🌷🍀•✾••••┈• ۰۳۵۲۱۸۲۴۱۱۹_۲۰📞 مشاوره تلفنی: ۰٩۶۵٨٠ آدرس: یزد_ ابتدای خیابان مهدی ما با شما هستیم تا شما با آرامش باشید 🆔 در اینستا baaramesh_yazd ‏https://eitaa.com/baaramesh