هدایت شده از یک آیه در روز
📝نکته تخصصی #معادشناسی:
پیچیدگی #تجسم_اعمال در حوزه جایی که #عمل از جنس #رابطه و #قائم_به_طرفین میباشد
در تحلیلهای فوق، مدار بحث را روی مساله تجسم اعمال بردیم؛ اما باید توجه داشت که بحث تجسم اعمال حوزههای بسیار وسیعی دارد و نباید ظهور این مسائل در آخرت را نباید کاملادر افق تنگناهای عالم ماده که دار تزاحم است فهمید و مثلا پنداشت که چون مساله تجسم اعمال است، همسران بهشتی صرفا تجسم خود همسران دنیوی خود شخص است؛
بلکه اقتضائات و محدودیتهای دنیوی در آنجا نیز برقرار نخواهد بود؛
چنانکه مثلا ظاهر آیات این است که همسران بهشتی مقربان و اصحاب یمین، منحصر به همسرانی که افراد در دنیا داشتهاند نیست؛ و اینکه برای بهشتیان همسرانی در خود بهشت آفریده میشود نیز در بسیاری از روایات مورد تاکید بوده است.
علاوه بر این
اگر توجه کنیم که هر رابطهای که شخص با دیگری برقرار میکند به یک معنای دقیق، عمل خود اوست؛ و اگرچه اصل رابطه، قوامش به طرفین است؛ اما برای هریک ازطرفین آن مقدار که رابطه مستند به خود اوست برای او تجلی میکند،
آنگاه براحتی میتوان محتمل دانست که چهبسا مرد یا زنی در دنیا نوع مواجههاش با همسر خویش متناسب با مرتبهای باشد و در آخرت به نحو خاصی آن همسر، همسرش باشد؛ ولی چون نوع مواجهه همسرش با وی در دنیا اصلا متناسب با آن مرتبه نبوده، برای این همسر رابطهاش با همسر خودش به نحو دیگری متجلی شود.
مثلا در دنیا اگر الف همسر ب باشد حتما ب هم همسر الف است؛ اما با توجه به تجلیات و ظهورات پیچیده عوالم اخروی، و مساله تجسم اعمال، کاملا محتمل است که در قیامت الف همسر ب باشد؛ اما برای ب همسری به نام الف در کار نباشد؛
ویا چون در دنیا الف در زمره مقربان و ب در زمره اصحاب یمین بوده، آنگاه در قیامت، ب برای الف همسری در مرتبه مقربان باشد، اما ظهور الف برای ب ظهور همسری در مرتبه اصحاب یمین باشد؛
و ... .
@yekaye
🔹أعْمالُكُمْ
ماده «عمل» در اصل دلالت بر یک نحوه فعل و رفتار دارد؛ و شاید نزدیکترین کلمه بدان «فعل» باشد؛
اما درباره اینکه چگونه فعلی است و اساسا تفاوتش با «فعل» چیست و کدام اعم یا اخص است بین اهل لغت اختلاف است:
... راغب آن را اخص از «فعل» دانستهاند با این بیان که «عمل» هر کاری است که که از حیوان (بالمعنی العام، که شامل انسان هم میشود) و با قصد انجام شود، و خیلی کم رخ میدهد که بر رفتارهای جمادات «عمل» اطلاق گردد؛ در حالی که «فعل» به کارهای بدون قصد [=غیرارادی] حیوانات و نیز رفتارهایی که از جمادات سر میزند هم اطلاق میگردد
که اگر این دیدگاه را بپذیریم #فعل معادل #رفتار»
و #عمل معادل #کنش در فارسی میشود...
🔸اگر بخواهیم با توجه به کاربردهای این واژه در قرآن قضاوتی داشته باشیم به نظر میرسد حق با راغب اصفهانی باشد چرا که:
▪️(۱) عموما کلمات صالح و سیئ با کلمه «عمل» (نه با «فعل») ترکیب (وصفی یا اضافی) شدهاند (خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً، توبه/۱۰۲؛ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُه، فاطر/۱۰)،
البته کلمات خیر و سوء و امثالهم به صورت مفعول (باواسطه یا بیواسطه) برای هر دو به کار رفته است...
▪️(۲) عموما عمل (نه فعل) قرین ایمان مطرح شده است: «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات».
▪️(۳) ... پاداش و عقاب اخروی، غیر از دو مورد که چهبسا همانها هم قابل مناقشه باشند... همواره ناظر به «عمل» مطرح شده است (مثلا: حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ، اعراف/147)
💢 همه اینها شواهدی است که در «عمل» قصد و اراده لحاظ شده است؛ و منظور از قصد و اراده هم همان فکر و رویه است؛
و
🔸(۴) شاید به همین لحاظ است که «عمل» در مورد انسان (عمده آیات مربوطه) و جن (وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّه؛ سبأ/۱۲) به کار رفته
اما هرگز در مورد خداوند به کار نرفته است ... در حالی که کلمه «فعل» که ظاهرا بر جلوه بیرونی و خروجی عمل دلالت دارد ...
در مورد خداوند (ما يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِكُمْ، نساء/۱۴۷؛ ...؛ أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ، فجر/6)
بلکه در مورد فرشتگان (عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ؛ تحریم/6)
و کل موجودات (وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ دابَّةٍ وَ الْمَلائِكَةُ وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ؛ يَخافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ؛ نحل/49-50)
هم به کار رفته است.
▪️(۵) و شاید با همین ملاحظه (یعنی لحاظِ قصد و اراده فاعل در معنای «عمل»، و عدم آن در معنای «فعل») است که همواره از «حبط عمل» سخن گفته شده و نه از «حبط فعل». ...
🔸از دیگر مادههایی که به «عمل» نزدیک است مادههای «صنع» و «جعل» است:
▪️در تفاوت «صنع» و «عمل» گفتهاند که صنع اخص از عمل است، «عمل» به هر کار ارادیای که از انسان سر بزند (ولو آگاهی خوبی هم از نحوه انجام آن نداشته باشد) اطلاق میگردد؛ اما «صنع» در جایی است که عملی مرتب و محکم و نیکو انجام شود و به نحوی مستند به آگاهی و درایت و تدبیر باشد؛ لذا به نجار «صانع» میگویند اما به «تاجر» خیر؛ زیرا نجار قبل از عمل میداند که دقیقا چه میخواهد بکند؛ اما تاجر نمی داند آیا واقعا به سودی که میخواهد میرسد یا خیر؛ و به همین جهت است که به کارگزاران حکومتی «عامل» و «عمال» گویند، نه «صانع»؛ چون فقط انجام کارشان برایشان مهم است و غالبا آگاهی از ثمراتی بر کارشان مترتب خواهد شد ندارند ...
📿ماده عمل و مشتقات آن جمعا 360 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekAaye
متن کامل این بحث در:
https://eitaa.com/yekaye/9206
https://eitaa.com/yekaye/9207
https://eitaa.com/yekaye/9209