یک درصد طلایی
#رمان #رویای_نیمه_شب ❣قسمت صدو هجده ✨وقتی نگاه خسته و دردمندش به من و قوها افتاد، ایستاد. ماموران
#رمان #رویای_نیمه_شب
❣قسمت صدو نوزده
✨به دارالحکومه که رسیدم، دست هایم خسته شده بود.
🍁سندی با دیدن من، با ناباوری برخاست و مثل همیشه، حلقه روی در را سه بار کوبید. قبل از باز شدن دریچه، با صدای بمش فریاد کشید: در را باز کن! میهمان محترمی داریم.
باز هم زبانه فلزی به خشکی از میان چفت هایی گذشت و درِ سنگین بر پاشنه چرخید. سندی لبخند ناخوش آیندش را تحویلم داد. با فشار گونه های برآمده اش، یکی از چشم هایش بسته شد. مقابلم ایستاد و راهم را بست.
_چه پرنده های قشنگی! گوشتشان حلال است؟
خواست به آنها دست بزند. خودم را کنار کشیدم.
_خودت انصاف بده. حیف نیست گوشت این پرندگان زیبا از گلوی کسی چون تو پایین برود!
سندی دهانش را تا جایی که ممکن بود باز کرد و دیوانه وار خندید.
_حیف این است که تو ساعتی دیرآمده ای، وگرنه الآن همراه آن مردک حمامی روانه ات کرده بودیم! راست می گویی. من لنگ و خپل و بدقواره ام، اما تو با این همه زیبایی خواهی مُرد و من زنده خواهم ماند.
_فراموش کردم. در این چند روز، سکه ای به تو بدهم. ناراحتی تو از همین است؟
_من از هرکس که به اینجا می آید و می رود، چیزی می گیرم؛ دیناری، درهمی. وقتی محکوم به مرگی را می بینم، به قیافه اش دقت می کنم و از خودم می پرسم: سندی! او دارد به سرای باقی می شتابد. آیا چیزی دارد که به درد تو بخورد؟ گاهی زلف یکی را انتخاب میکنم. زمانی چشم و ابروی یکی را. وقتی لب و دندان یکی را. از خودم می پرسم: چرا از این ها که رفتنی اند، نمی توانم زیبای هایشان را بگیرم و جای زشتی های خودم بگذارم؟ به آن مردک حمامی نگاه کردم. فقیر بود. چیزی نداشت به من بدهد. آه! چرا، چشم هایش خوش حالت بود. سفیدیِ چشم هایش مثل مروارید بود.
سفیدیِ چشم های سندی به زردی و قرمزی می زد. او هم چنان میان دری که باز شده بود، ایستاده بود و راهم را سد کرده بود.
_اما به تو که نگاه می کنم، می بینم یکی از ثروتمندان عالم هستی، اگر قرار باشد چیزی را از تو انتخاب کنم، کار مشکلی خواهد بود. همه چیزت زیبا و کامل است. نه، نمی شود گفت که چشم هایت از دندان هایت زیباتر است و یا سَرَت از بدنت بیشتر می ارزد. در یک کلمه، من همه وجود تو را می خواهم؛ حتی حرف زدنت و حالت های چهره ات را. کاش حالا که مرگ در انتظار توست، می توانستی جسمت را با من عوض کنی! هیچ کس ذره ای اندوه نخواهد خورد اگر سر و بدن مرا اسیر دست جلاد ببیند. جلاد دارالحکومه بسیار بی رحم است. یادم باشد فردا از او بپرسم که کشتن تو برایش سخت بوده یا نه. اگر بگوید نه، باور کن دیگر در تمام عمر، با او حرف نمی زنم. ببینم نمی خواهی بازگردی؟ مانعت نمی شوم.
ادامه دارد...
↶【با ما همراه باشید】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
👈 مطالعه کتاب زیبای ""رویای نیمه شب"" را از دست ندهید.....
https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
یک درصد طلایی
🌱 #چالش 2️⃣1️⃣ ✍🏻«سلاح دانشمند» نام یکی ازسورههای قرآن است،آن سوره کدام است ؟ 🪴شما میتوانید تا س
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱
#جواب_چالش 2️⃣1️⃣
✍🏻«سلاح دانشمند»
✏️اشاره به سوره قلم در قرآن دارد.
🎁ممنونم از همراهی شما سروران
🎈منتظر #چالش های بعدی ما باشید.....
🌱@yek_darsad_talaiii
#عهدی_با_مولا
🌱مےرسد روزے بهپایان نوبت ܣجران او
✨مےشود آخر نمـایان طلعت رخشـان او
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
🌱وعده ما هر روز صبح دعای عهد 🌾 همراه با شما اعضای کانال#یک_درصد_طلایی
🍀@yek_darsad_talaiii
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•🌷🕊️°
اگر مردم این انتظاری را که به خاطر
مال دنیا و دنیا می کشند، کمی از
آن را برای امام زمان(عج) می کشیدند
ایشان تا حالا ظهور کرده بودند
امام منتظر ندارد...
«شهید محمود رادمهر»
#اوباسپاهیازشهیدانخواهدآمد🍃
#شهدا #امام_زمان
🌱@yek_darsad_talaiii
.
🌱بܘ کانال #یک_درصد_طلایـے خیلـے خوش آمدید
⬅️اگܘ دوست داشتید بدونید چه جوری میتونید با #امام_زمانتون #شریک بشین و تو کارهایی که برا فرج شون انجام میشه کمک کنید ببینید اینجا چه خبره😃👇
🍀ܣمه چیز در مورد طرح #یک_درصد_طلایی
و شراکت در دنیایی از ثواب و برڪت👇
https://eitaa.com/yek_darsad_talaiii/149
🌹 جهت ثبت نام؛ ابتدا فرم مجازی زیر رو تکمیل کنید:
🔰 https://survey.porsline.ir/s/4wsHIIU
🌱@yek_darsad_talaiii
🌱
#گزارش_تصویری
📸بخش سوم تصاویر
🌿ویژه برنامه #آینه_وفا
🕊روایتی از بانوی مقاومت حضرت ام البنین ع همراه با تکریم خانواده شهدا
🌱@yek_darsad_talaiii