eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹الرَّحْمنُ درباره کلمه «الرحمن» و ماده «رحم» در آیه 15 همین سوره توضیحات کافی گذشت. 🔖جلسه 762 http://yekaye.ir/ya-seen-36-15/ 🔹شَفاعَتُهُمْ قبلا بیان شد که ماده «شفع» به معنای «جفت»، در مقابل «تک» است و به صورت فعل در جایی به کار می رود که امری به امر دیگر ملحق می شود تا کاری که اولی بتنهایی نمی توانسته انجام دهد با کمک دومی انجام شود. 🔖جلسه 81 http://yekaye.ir/al-baqarah-002-255/ @yekaye
🔹يُنْقِذُونِ ▪️ماده «نقذ» دلالت دارد بر نجات دادن 📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص468) ▫️و خلاص کردن از ورطه (مفردات ألفاظ القرآن، ص821) و از محیط شر و بلا (أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ؛ زمر/19) 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص216) ▪️وقتی این ماده به باب استفعال می‌رود به معنای طلب رهایی می‌باشد (وَ إِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ؛ حج/73) 📚(التحقيق، ج12، ص217) ▪️تفاوت «نقذ» با کلمات متشابه در 🔖 جلسه۴۱۹ http://yekaye.ir/al-anbiyaa-21-112/ به شرح زیر گذشت: درباره «یاری کردن» در زبان عربی، علاوه بر دو ماده «عون» و «نصر»، کلمات متعددی به کار رفته که شاید همه را در فارسی به «یاری کردن» ترجمه کنیم؛ اما در هر یک نکته خاصی مد نظر است: ▫️انقاذ («نقذ») به معنای خارج کردن از ابتلاء و جلوگیری از فرو رفتن در آن است؛ ▫️تخلیص (خلاص کردن، «خلص») به معنای پاک کردن از شائبه‌ها و آلودگی‌هاست؛ ▫️نجات (انجاء، «نجی») به معنای این است که چیزی را کمک کنیم تا مبتلا به وضعیت ناخوشایند جدیدی نشود؛ ▫️تفریج («فرج») یاری کردنی است با جدایی انداختن بین دو چیز؛ ▫️«غوث» نجات دادن از ابتلاء و شدت و تحت حمایت ویژه قرار دادن است؛ ▫️«ظهیر» (پشتیبان، از ماده «ظهر») به معنای آن است که کسی در پشت سر قرار گیرد و انسان بتواند به او تکیه کند؛ و ▫️«مساعده» («سعد») حالتی است که اقتضای خیر و برتری دارد. 📚 (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۷، ص۲۷۹ و ج۸، ص۲۵۸) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) دعای 48 صحیفه سجادیه دعایی است که امام سجاد ع در عید قربان و روز جمعه می‌خواندند. در فرازی از این دعا آمده است: خدایا! اگر مرا رفعت بخشی، کیست که مرا فرو آورد؛ و اگر مرا فرو آوری چه کسی مرا رفعت بخشد؟! اگر مرا اکرام کنی، کیست که مرا خوار کند؛ و اگر مرا خوار کنی چه کسی مرا اکرام کند؟! اگر عذاب کنی، چه کسی به من رحم کند؟! و اگر مرا به هلاکت افکنی، کیست که در مورد بنده‌ات متعرض تو گردد یا تو را از جانب خویش مورد سوال قرار دهد؟! و دانستم که نه در حکم تو ظلمی هست و نه در نقمتی که می‌فرستی عجله کرده‌ای؛ و همانا کسی عجله می‌کند که از فوت وقت بترسد و کسی به ظلم محتاج است که ضعیف باشد؛ و تو خدایا از اینها بسیار متعالی‌تر و برتری‌ای! 📚 الصحيفة السجادية، دعاء 48 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَوْمَ الْأَضْحَى وَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ: ... إِلَهِي إِنْ رَفَعْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَضَعُنِي، وَ إِنْ وَضَعْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْفَعُنِي، وَ إِنْ أَكْرَمْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يُهِينُنِي، وَ إِنْ أَهَنْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يُكْرِمُنِي، وَ إِنْ عَذَّبْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْحَمُنِي، وَ إِنْ أَهْلَكْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَعْرِضُ لَكَ فِي عَبْدِكَ، أَوْ يَسْأَلُكَ عَنْ أَمْرِهِ، وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّهُ لَيْسَ فِي حُكْمِكَ ظُلْمٌ، وَ لَا فِي نَقِمَتِكَ عَجَلَةٌ، وَ إِنَّمَا يَعْجَلُ مَنْ يَخَافُ الْفَوْتَ، وَ إِنَّمَا يَحْتَاجُ إِلَى الظُّلْمِ الضَّعِيفُ، وَ قَدْ تَعَالَيْتَ- يَا إِلَهِي- عَنْ ذَلِكَ عُلُوّاً كَبِيراً. @yekaye
☀️2) ابوحمزه ثمالی روایت می‌کند که امام سجاد ع در شبهای ماه رمضان هر شب به نماز مشغول می‌شد و وقتی نزدیک سحر می‌شد چنین دعا می‌کرد. این دعا در کتب ادعیه به دعای ابوحمزه ثمالی مشهور شده است. فرازهایی از این دعا چنین است: خدایا! مرا با عقوبت کردن ادب مکن! و مرا گرفتار حیله خود مگردان! خوبی از کجا به من رسد – ای پروردگارا – در حالی که جز از جانب تو نیست؛ و نجات از کجا سراغم آید در حالی که جز به تو امکان ندارد که حاصل شود؛ نه کسی که نیکویی ورزیده، از یاری و رحمتت بی‌نیاز گشته؛ و نه کسی که بدی کرده و در محضرت بی‌ادبی نموده و تو را راضی نساخته، از قدرتت بیرون رفته؛ یا ربّ! یا ربّ! یا رب! [و تا جایی که نفسش می‌آمد این عبارت را تکرار می‌کرد] تو را به خودت شناختم و تو بودی که مرا به خویش ره نمودی و به خود فراخواندی! و اگر تو نبودی نمی دانستم تو چیستی! حمد خدایی را که او را می‌خوانم پس اجابتم می‌کند، هرچند هنگامی که مرا می خواند سستی می‌ورزم؛ و حمد خدایی را که از او درخواست می‌کنم و به من عطا می‌کند، هر چند که وقتی از من قرض می‌خواند بخل می‌ورزم؛ و حمد خدایی را که هرگاه برای هر نیازی که دلم بخواهد، او را ندا می‌کنم؛ و هرجا برای هر سرّی که مایل باشم، با او خلوت می‌کنم، بدون هیچ واسطه‌ای، و حاجتم را برآورده می‌سازد؛ حمد خدایی را که غیر او را نمی خوانم؛ که اگر غیر او را می‌خواندم، خواسته‌ام را نتواند که اجابت کند؛ و حمد خدایی را که به غیر او امید نبندم؛ که اگر به غیر او امید بندم، امیدم را بر باد دهد؛ و حمد خدایی را که مرا به خویش واگذار نمود تا اکرامم کند؛ و مرا به مردم واگذار نکرد تا مرا خوار بدارند؛... سرورم! من همان کوچکی هستم که تو بزرگش کردی؛ من همان نادانی هستم که تو تعلیمش دادی؛ من همان گمراهی هستم که تو او را ره نمودی؛ و همان فروافتاده‌ای که تو رفعتش بخشیدی؛ من همان ترسانی هستم که تو ایمنی‌اش دادی؛ همان گرسنه‌ای که تو سیرش کردی؛ همان تشنه‌ای که تو سیرابش نمودی؛ همان برهنه‌ای که تو بر او لباس پوشاندی؛ همان فقیری که تو بی‌نیازش کردی؛ همان ناتوانی که تو توانایش نمودی؛ همان بیماری که تو شفایش دادی؛ همان گدایی که تو به او عطا فرمودی؛ همان گناهکاری که تو او را پوشاندی؛ همان خطاکاری که تو از او درگذشتی؛ من همان اندکی هستم که تو بسیارش کردی؛ همان مستضعفی که تو نصرتش دادی؛ من همان رانده‌شده‌ای هستم که تو پناهش دادی؛ ... خدایا هنگامی که عصیانت کردم نه چنین بود که نسبت به ربوبیت تو انکار ورزیده باشم؛ و نه اینکه دستور تو را سبک شمرده باشم؛ و نه اینکه متعرض عقوبت تو شده باشم؛ و نه اینکه نسبت به وعده‌های عذابت سست‌انگار باشم؛ ولیکن خطایی بود که بر من عارض شد و نفسم آن را برایم زینت داد و دلخواهم بر من غلبه کرد و شقاوتم مرا بر آن یاری داد و پوشش ملایم تو مرا فریفت؛ و در نتیجه عصیانت کردم و با تمام توان مخالفتت نمودم! اکنون چه کسی مرا از عذاب تو نجات می‌دهد؟! و از دست طلبکاران فردا چه کسی رهایم می‌کند؟! و به ریسمان چه کسی درآویزم اگر تو ریسمانت را از من ببُری؟! ... سرورم؛ به چه کسی شِکوِه بَرَم، اگر تو از لغزشم درنگذری؟! و نزد که جزع کنم، اگر از عنایت تو در آرامگاهم محروم بمانم؟! و به که پناهنده شوم، اگر تو گره از کارم نگشایی؟! سرورم! من که را دارم؟! و چه کسی بر من رحم آورد اگر تو بر من رحم نکنی؟! و به فضل و کرم چه کسی دل ببندم اگر تو مرا از فضلت در آن روز نیاز محروم کنی؟! و از گناهانم به سوی که فرار کنم اگر مهلتم به سر آید؟! ... 📚مصباح المتهجد، ج2، ص582-590 @yekaye 👇متن دعا 👇
دعاء السحر في شهر رمضان رَوَى أَبُو حَمْزَةَ الثُّمَالِيُّ قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ ص يُصَلِّي عَامَّةَ اللَّيْلِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِذَا كَانَ السَّحَرُ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ: إِلَهِي لَا تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ وَ لَا تَمْكُرْ بِي فِي حِيلَتِكَ مِنْ أَيْنَ لِي الْخَيْرُ يَا رَبِّ وَ لَا يُوجَدُ إِلَّا مِنْ عِنْدِكَ وَ مِنْ أَيْنَ لِيَ النَّجَاةُ وَ لَا تُسْتَطَاعُ إِلَّا بِكَ لَا الَّذِي أَحْسَنَ اسْتَغْنَى عَنْ عَوْنِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ لَا الَّذِي أَسَاءَ وَ اجْتَرَأَ عَلَيْكَ وَ لَمْ يُرْضِكَ خَرَجَ عَنْ قُدْرَتِكَ يَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ (حَتَّى يَنْقَطِعَ النَّفَسُ) بِکَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إِلَيْكَ وَ لَوْ لَا أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْتَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَدْعُوهُ فِيُجِيبُنِي وَ إِنْ كُنْتُ بَطِيئاً حِينَ يَدْعُونِي وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَسْأَلُهُ فَيُعْطِينِي وَ إِنْ كُنْتُ بَخِيلًا حِينَ يَسْتَقْرِضُنِي وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أُنَادِيهِ كُلَّمَا شِئْتُ لِحَاجَتِي وَ أَخْلُو بِهِ حَيْثُ شِئْتُ لِسِرِّي بِغَيْرِ شَفِيعٍ فَيَقْضِي لِي حَاجَتِي الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا أَدْعُو غَيْرَهُ وَ لَوْ دَعَوْتُ غَيْرَهُ لَمْ يَسْتَجِبْ لِي دُعَائِي وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا أَرْجُو غَيْرَهُ وَ لَوْ رَجَوْتُ غَيْرَهُ لَأَخْلَفَ رَجَائِي وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَكَلَنِي إِلَيْهِ فَأَكْرَمَنِي وَ لَمْ يَكِلْنِي إِلَى النَّاسِ فَيُهِينُونِي... ... سَيِّدِي أَنَا الصَّغِيرُ الَّذِي رَبَّيْتَهُ وَ أَنَا الْجَاهِلُ الَّذِي عَلَّمْتَهُ وَ أَنَا الضَّالُّ الَّذِي هَدَيَتْهَ وَ الْوَضِيعُ الَّذِي رَفَعْتَهُ وَ أَنَا الْخَائِفُ الَّذِي آمَنْتَهُ وَ الْجَائِعُ الَّذِي أَشْبَعْتَهُ وَ الْعَطْشَانُ الَّذِي أَرْوَيْتَهُ وَ الْعَارِي الَّذِي كَسَوْتَهُ وَ الْفَقِيرُ الَّذِي أَغْنَيْتَهُ وَ الضَّعِيفُ الَّذِي قَوَّيْتَهُ وَ الذَّلِيلُ الَّذِي أَعْزَزْتَهُ وَ السَّقِيمُ الَّذِي شَفَيْتَهُ وَ السَّائِلُ الَّذِي أَعْطَيْتَهُ وَ الْمُذْنِبُ الَّذِي سَتَرْتَهُ وَ الْخَاطِئُ الَّذِي أَقَلْتَهُ وَ أَنَا الْقَلِيلُ الَّذِي كَثَّرْتَهُ وَ الْمُسْتَضْعَفُ الَّذِي نَصَرْتَهُ وَ أَنَا الطَّرِيدُ الَّذِي آوَيْتَه ... ... إِلَهِي لَمْ أَعْصِكَ حِينَ عَصَيْتُكَ وَ أَنَا بِرُبُوبِيَّتِكَ جَاحِدٌ وَ لَا بِأَمْرِكَ مُسْتَخِفٌّ وَ لَا لِعُقُوبَتِكَ مُتَعَرِّضٌ وَ لَا لِوَعِيدِكَ مُتَهَاوِنٌ لَكِنْ خَطِيئَةٌ عَرَضَتْ وَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي وَ غَلَبَنِي هَوَايَ وَ أَعَانَتْنِي عَلَيْهَا شِقْوَتِي وَ غَرَّنِي سِتْرُكَ الْمُرْخَى عَلَيَّ فَقَدْ عَصَيْتُكَ وَ خَالَفْتُكَ بِجُهْدِي فَالْآنَ مِنْ عَذَابِكَ مَنْ يَسْتَنْقِذُنِي وَ مِنْ أَيْدِي الْخُصَمَاءِ غَداً مَنْ يُخَلِّصُنِي وَ بِحَبْلِ مَنْ أَتَّصِلُ إِنْ أَنْتَ قَطَعْتَ حَبْلَكَ عَنِّي ... سَيِّدِي فَبِمَنْ أَسْتَغِيثُ وَ إِنْ لَمْ تُقِلْني عَثْرَتِي فَإِلَى مَنْ أَفْزَعُ إِنْ فُقِدَتْ عِنَايَتُكَ فِي ضَجْعَتِي وَ إِلَى مَنْ أَلْتَجِئُ إِنْ لَمْ تُنَفِّسْ كُرْبَتِي سَيِّدِي مَنْ لِي وَ مَنْ يَرْحَمُنِي إِنْ لَمْ تَرْحَمْنِي وَ فَضْلَ مَنْ أُؤَمِّلُ إِنْ عَدِمْتُ فَضْلَكَ يَوْمَ فَاقَتِي وَ إِلَى مَنِ الْفِرَارُ مِنَ الذُّنُوبِ إِذَا انْقَضَى أَجَلِي... 📚مصباح المتهجد، ج2، ص582-590 @yekaye
☀️3) ابن ابی یعفور دعایی را از امام صادق ع روایت کرده است. در فرازی از آن دعا فرمودند: خدایا ! احدی مرا از تو پناه ندهد و جز تو پشتیبانی نیابم؛ پس مرا خوار مساز و در هلاکت مینداز و به عذاب وامگذار! 📚الكافي، ج2، ص586 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ كَرَّامٍ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ ... اللَّهُمَّ إِنَّهُ لَا يُجِيرُنِي مِنْكَ أَحَدٌ وَ لَا أَجِدُ مِنْ دُونِكَ مُلْتَحَداً فَلَا تَخْذُلْنِي وَ لَا تُرْدِنِي فِي هَلَكَةٍ وَ لَا تُرِدْنِي بِعَذَاب... @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
770) 🌺 أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُه
. 1⃣ أ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً وَ لا يُنْقِذُونِ» این آیه برهانی است بر رد هر معبودی غیر از خدا: آیا اگر خداوند رحمان بخواهد به من زیانی رساند، آیا آنان می توانند میانجی‌گری کنند یا مرا رهایی بخشند؟! 📝 تاملی با خویش معبود دروغین، صرفاً بت‌های سنگی و چوبی مشرکان نیست؛ بلکه هر چیزی که انسان دل در گروی او ببندد و گمان کند که نیازها و مشکلاتش را اوست که می‌تواند برطرف کند، معبود اوست. بدین ترتیب، 🔻 ‌پول، مقام، پارتی، و حتی علم و تکنولوژی ... می‌تواند معبود آدمیان قرار گیرد.🔻 شاید بدین جهت است که خداوند وقتی بخواهد به کسی لطف کند و او را از غفلت درآورد او را در سختی‌های شدید قرار می‌دهد تا از هر سببی غیر از خدا ناامید شود تا بفهمد که تنها خداوند است که می‌تواند هر ضرر و آسیبی را رفع نماید: «قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً لَئِنْ أَنْجانا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرينَ؛ قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْها وَ مِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُون: بگو: چه كسى شما را از تاريكىهاى خشكى و دريا نجات مىبخشد؛ در حالى كه او را با زارى و پنهانى مىخوانيد كه اگر ما را از اين [مهلكه] نجات داد مسلّما از سپاسگزاران خواهيم بود؟! بگو: خداوند شما را از آن [مهلكه] و از هر اندوهى مىرهاند، باز هم شما شرك مىورزيد! (انعام/63-64) @yekaye
یک آیه در روز
770) 🌺 أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُه
. 2⃣ «أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً وَ لا يُنْقِذُونِ» در این آیه برای اینکه ناتوانی معبودهای دروغین را توضیح دهد، اشاره کرد که اگر خداوند بخواهد ضرری به شما برساند، از دست اینان کاری ساخته نیست. چرا در اینجا که می‌خواهد از ضرررساندن خدا سخن بگوید برای خدا از تعبیر «رحمن» استفاده کرد؟ 🍃الف. تعبیر رحمان اشاره است به گستره رحمت الهی و اینکه تدبیر همه خوبی‌ها و بدی‌ها به او برمی‌گردد؛ و از آن برهانی دیگر بر وحدانیت ربوبی خداوند می‌توان به دست آورد: اگر جمیع امور عالم وابسته به رحمت اوست و استقلالی از خود ندارد، پس تدبیر فرشتگان و سایر موجودات ماورایی هم از رحمت و تدبیر اوست؛ [حتی اگر کسی بخواهد از مدد آن موجودات هم کمک بگیرد، باید به پرستش خدا روی آورد، نه پزستش خود آنها] 📚(الميزان، ج17، ص78) 🍃ب. شاید غیر مستقیم می‌خواهد تاکید کند که بدانید خداوند اگر ضرری هم بخواهد برساند، این ضررش هم ناشی از رحمت رحمانیه اوست؛ چنانکه قبلا بیان شد که حتی «عذاب» هم از رحمانیت خداوند ریشه گرفته است (أَخافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذابٌ مِنَ الرَّحْمن؛ مریم/45) 🔖توضیح در جلسه 758، تدبر5 http://yekaye.ir/ya-seen-36-11/ 🍃ج. ... @yekaye
یک آیه در روز
770) 🌺 أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُه
. 3⃣ «إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ» سختىهايى را كه انسان مىبيند، با اراده خداوند و در مدار رحمت اوست. 📚(تفسير نور، ج9، ص535) @yekaye
یک آیه در روز
770) 🌺 أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُه
. 4⃣ «إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ» براى توجّه به خداوند، كافى است شرايط سخت و فوق العاده را در پيش خود مجسّم سازيم. (📚تفسير نور، ج9، ص535) @yekaye
یک آیه در روز
770) 🌺 أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُه
. 5⃣ «وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ ... فَطَرَني وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛ أَ أَتَّخِذُ ... إِنْ يُرِدْنِ ... لا تُغْنِ عَنِّي ... وَ لا يُنْقِذُونِ» چرا با اینکه در جمله قبل، مساله را بر سر مخاطبین برد (به سوی او بازمی گردید) اما بقیه عبارات را با ضمیر متکلم ادامه داد (برگیرم ... به من زیانی رساند ... نیازی از من را مرتفع نکند ... مرا نجات ندهند) و بلکه ضمایر جمله قبل هم متکلم بود‌ (مرا چه شود، نپرستم ... مرا پدید آورد)؟ 🍃الف. حکم را ناظر به خود به عنوان یک انسان قرار داد، تا معلوم کند هر انسانی این چنین است 📚(المیزان، ج17، ص77) به تعبیر دیگر، این استدلالی است که هر فرد با مراجعه به درون خویش می‌یابد و وی با این بیانش افراد را به فطرت و درون خویش ارجاع می‌دهد. 🍃ب. براى جريحه‌دار نكردن عواطف مردم، از خود مثال بزنيم. 📚(تفسير نور، ج9، ص535) 🍃ج. وی در مقابل کسانی استدلال می‌کند که اکثریتشان بر باطل‌اند و شاید می‌خواهد بدین وسیله، به طور غیرمستقیم، «مغالطه توسل به‌ اکثریت» یا «توسل به مقبولیت» را که مغالطه‌ای رایج در میان توده‌هاست، رد کند. در واقع، بسیاری از اوقات، مردم وقتی می‌بینند اکثر افراد یک مطلبی را باور دارند، احساس می‌کنند همان امر درست است و درباره چرایی آن تاملی نمی‌کنند. او با این نحوه بیان، می‌گوید من در درون خود اینها را می‌یابم، دیگر چرا باید از اکثریتی که به فطرت خود بی‌اعتنایند اقتدا کنم؟ 🍃د. ... @yekaye
یک آیه در روز
770) 🌺 أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُه
. 6⃣ «وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذي فَطَرَني وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛ أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً وَ لا يُنْقِذُونِ» این دو آیه روی هم دو برهان است بر ابطال مبنای مشرکانی که وجود خداوند برتر از هر چیزی را قبول دارند، با این حال غیر خدا را می‌پرستند. 📝 نکته اغلب مشرکان، خدای متعالی واحد را قبول دارند؛ اما دلیلی که برای پرستش موجودات دیگر (فرشتگان، جنیان، و ...)‌ می‌آورند این است که: 🔸اولا، خداوند سبحان برتر از آن است که هرگونه ادراکی به او ره یابد، پس نمی‌توان در عبادت متوجه او شد؛ 🔸ثانیا می‌دانیم که موجوداتی ماورایی هستند که مقربان درگاه اویند، پس آنان را می‌پرستیم تا آنان شفیعان و واسطه‌های ما نزد او باشند در همه امور و رفع نیازها؛ ♦️این دو آیه پاسخ آنهاست: 🔹اولا اگرچه تعالی خداوند امری درست است و انسان نمی‌تواند علم به مقام ذات خداوند پیدا کند، اما می‌توان با برخی از صفاتش او را شناخت، مانند اینکه اوست که ما را پدید آورده؛ پس راه توجه عقلی به او مسدود نیست؛ 🔹ثانیا این معبودها تنها در صورتی می‌توانند شفیع و واسطه انجام کاری شوند که خداوند بدانها اذن داده باشد چنانکه در جای دیگر فرموده «ما مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ: هیچ شفیعی نیست مگر پس از اذن او» (يونس/3) ولی جایی که خداوند بخواهد کاری را انجام دهد که بدانها اذنی نداده، آنها به هیچ عنوان نمی‌توانند جلوی خدا بایستند و ضرری را دفع کنند و کسی را نجات دهند؛ پس بر پرستش خود آنها هیچ ثمره‌ای بار نمی‌شود 📚(الميزان، ج17، ص77-78) . ⁉️شبهه (آیا اعتقاد به شفاعت، شرک است؟) با این توضیحات آیا باور شیعیان به شفاعت پیامبر ص و اهل بیت ع نوعی شرک نیست؟ 🔆پاسخ اگر در توضیح دقت شود معلوم می‌شود که: 🔹اولا برخلاف توهم برخی افراد، قرآن کریم شفاعت را به صورت مطلق نفی نمی‌کند؛ بلکه در جایی که خدا اذن داده باشد، شفاعت برقرار است (يونس/3)؛ و 🔹 ثانیا آنچه مدمت شده، پرستیدن شفیعان است در عرض خداوند؛ و شیعیان هیچگاه پیامبر ص و اهل بیت ع را نمی‌پرستند و آنان را در عرض خداوند قرار نمی‌دهند؛ بلکه پرستش را تنها سزاوار خداوند می‌دانند و اگر اعتقاد به شفاعت آنان دارند، ناشی از آن است که خداوند 🔺خودش ما را دعوت کرده که علاوه بر تقواپیشه کردن، وسیله‌هایی برای تسریع حرکت به سوی او برگیریم: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَة: ای کسانی که ایمان آورده‌اید تقوای الهی در پیش گیرید و وسیله به سوی او بجویید» (مائده/35) و 🔺خودش هم عملا آنان را شفیع قرار داده؛ ▫️با تاکیدات مکرر بر اطاعت از دستورات آنان (آل‌عمران/32 و 132؛ نساء/59؛ مائده/92؛ انفال/1 و 20 و 46؛ نور/54 و 56؛ محمد/33؛ مجادله/13؛ تغابن/12) دستور داده ▫️و حتی اینکه نزد آنان برویم تا نزد خدا برایمان طلب مغفرت کنند: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً: و اگر هنگامی که آنان به خویش ستم می‌کردند نزد تو می‌آمدند و از خدا طلب مغفرت می‌کردند و رسول هم برایشان طلب مغفرت می کرد، حتما خداوند را بسیار توبه‌پذیر و رحیم می‌یافتند؛ نساء/64)، 🔺و البته به شفاعت هرکسی که خودش او را شفیع قرار دهد، رضایت داده است: «وَ لا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى: و شفاعت نمی‌کنند مگر برای کسی که [خداوند] رضایت داده است» (انبیاء/28) @yekaye
یک آیه در روز
770) 🌺 أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُه
. 7⃣ «فَطَرَنِي ... لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُهُمْ» مقايسه، از بهترين راههاى آموزش است: خدا مرا آفريده، ولى سایر معبودها برايم ذرّه اى فايده ندارند. 📚(تفسير نور، ج9، ص535) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
771) 🌺 إِنِّي إِذاً لَفي ضَلالٍ مُبينٍ 🌺 💐 ترجمه من در این صورت قطعاً در گمراهی آشکاری خواهم بود. سوره یس (36) آیه24 1397/3/23 28 رمضان 1439 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹ضَلال ▪️ماده «ضلل» در اصل به معنای گم شدن و ضایع شدن و اینکه چیزی در غیرمسیری که سزاوارش است قرار بگیرد، چنانکه برای مرده‌ای که دفن می‌شود ویا شیری که در آب مستهلک می‌شود تعبیر «أُضِلّ الميّتُ» و «ضَلَّ اللّبَنُ فى الماء» به کار می‌رود 📚(معجم المقاييس اللغة، ج3، ص356؛ المصباح المنير، ج2، ص363) ▪️در واقع، «ضَلَال» به معنای عدول و خارج شدن از راه مستقیم (مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ؛ انعام/39)، و ره به مقصود نیافتن، و نقطه مقابل هدایت است (فَمَنِ اهْتَدى فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها؛ إسراء/15) و به هر گونه منحرف شدن از راه گفته می‌شود خواه عمدی باشد یا سهوی، کوچک باشد یا بزرگ. 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص509؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج7، ص38) ▪️این تعبیری است که در قرآن کریم نه‌تنها در مورد کافران و منحرفان، بلکه گاه در مورد انبیاء و اولیاء - بویژه از زبان مخالفانشان – به کار رفته است؛ ▫️برخی وجهش را این دانسته‌اند که چون بر هرگونه بیرون رفتن از راه، و نه لزوما گناه، اطلاق می‌گردد، بدین مناسبت در مورد ایشان به کار رفته 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص510) ▫️ و برخی مساله را این گونه توضیح داده‌اند که این سخن، از منظر آن افرادی گفته شده که اینان را در مسیر خود نمی دیدند و از منظر آنان، این پیامبران از راه مورد نظر آنان منحرف شده‌اند 📚 (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج7، ص38) ▪️این ماده ▫️به نحو ثلاثی مجرد، در معنای لازم (گمراه شدن) به کار می‌رود (إِنَّ الَّذينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ؛ ص/26) ▫️و برای معنای متعدی (گمراه کردن) به باب افعال (قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا كَثيراً؛ مائده/77) ▫️و تفعیل می‌رود (أَ لَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ، فيل/2؛ یعنی آیا کید آنان را در وضعیت باطل و مایه گمراه کردن خودشان قرار نداد؟ مفردات ألفاظ القرآن، ص511) 🔸که تقابل این دو معنا به خوبی در این آیه منعکس شده است: «أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادي هؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبيلَ» (فرقان/17) ▪️البته «إضلال» در دو معنا استفاده می‌شود: ▫️یکی به معنای اقدامی که سبب گمراهی شود ویا کسی شخص دیگری را از راه بدر برد (وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ؛ ص/26) و ▫️دیگری آنکه ضلال و گم شدن، سبب آن مطلب باشد، 🔻خواه در جایی که چیزی از انسان گم می‌شود (مثلا می‌گویند: أَضْلَلْتُ البعير: شتر را گم کردم؛ که منظور این است که آن شتر از من گم شد) و 🔻خواه در موردی که شخصی را به گمراهی منسوب می‌کنیم 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص511) ▪️«ضَلال» (إِنَّكَ لَفي ضَلالِكَ الْقَديمِ؛ یوسف/95) و «ضَلالَت» (قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بي ضَلالَةٌ؛ اعراف/61) را به یک معنا دانسته‌اند که هر دو مصدر فعل ثلاثی مجرد این ماده می‌باشد. 📚(معجم المقاييس اللغة، ج3، ص356) ▪️«ضالّ» (وَ لاَ الضَّالِّينَ؛ حمد/7) اسم فاعل از این ماده در حالت ثلاثی مجرد (کسی که راه را گم کرده، گمراه)؛ و «مُضِلّ» (وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍّ) اسم فاعل از این ماده در باب افعال (گمراه کننده) می‌باشد. ▪️این ماده به مناسبت – و چه‌بسا به نحو استعاری – در معانی دیگری هم به کار می‌رود؛ چنانکه گفته‌اند در آیه «لا يَضِلُّ رَبِّي وَ لا يَنْسى» (طه/52)، «ضلّ» به معنی غافل شدن است (هیچ چیز از او گم نمی‌شود یعنی پروردگارم از چیزی غافل نمی‌شود) 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص511) ماده «ضلل» و مشتقات آن 189 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
🔹«مُبين» در آیه 17 همین سوره درباره این کلمه توضیح داده شد. 🔖جلسه 764 http://yekaye.ir/ya-seen-36-17/ 🔹إِنِّي إِذاً لَفي ضَلالٍ مُبينٍ این عبارت پر از تاکید است: حرف إنّ + استفاده از جمله اسمیه + «لـ» مزحلقه + نکره آوردن «ضلال» + متصف کردن ضلالت به «مبین» @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) محمد بن مسلم می‌گوید: خدمت امام صادق ع بودیم؛ زراره سمت راست ایشان نشسته بود و من سمت چپ ایشان، که ابوبصیر وارد شد و گفت: یا اباعبدالله! در مورد کسی که در خداوند شک دارد چه می‌فرمایید؟ فرمود: کافر است! گفت: در مورد کسی که در رسول الله ص شک دارد چطور؟ فرمود: کافر است؛ سپس رو به زراره کردند و فرمودند: البته تنها در صورتی کافر است که از روی لجاجت انکار کند. 📚الكافي، ج2، ص399 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جَالِساً عَنْ يَسَارِهِ وَ زُرَارَةُ عَنْ يَمِينِهِ فَدَخَلَ عَلَيْهِ أَبُو بَصِيرٍ فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا تَقُولُ فِيمَنْ شَكَّ فِي اللَّهِ؟ فَقَالَ كَافِرٌ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ! قَالَ فَشَكَّ فِي رَسُولِ اللَّهِ؟ فَقَالَ كَافِرٌ؛ قَالَ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى زُرَارَةَ فَقَالَ: إِنَّمَا يَكْفُرُ إِذَا جَحَدَ. @yekaye
☀️2) در فرازی از وصیتی که امام صادق ع به مفضل داشته‌اند آمده است: کسی که دچار شک و گمان شود [و برای خروج از این شک و گمان تلاش نکند] و بر آن بماند، خداوند عملش را حبط و نابود می‌سازد؛ همانا حجت خداوند حجتی آشکار است. 📚الكافي، ج2، ص400 وَ فِي وَصِيَّةِ الْمُفَضَّلِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ مَنْ شَكَّ أَوْ ظَنَّ وَ أَقَامَ عَلَى أَحَدِهِمَا أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ إِنَّ حُجَّةَ اللَّهِ هِيَ الْحُجَّةُ الْوَاضِحَةُ. @yekaye
☀️3) امیرالمومنین ع در ضمن یکی از خطبه‌های خود در معرفی اهل ضلالت فرمودند: [دنياى] زودگذر را برگزيدند، و آنچه می‌پاید [=آخرت] را عقب انداختند. چشمه زلال را واگذاردند، و از آب تيره و ناگوار نوشيدند. گويى فاسق آنان را مىبينم با منكر همنشین است و بدان مأنوس؛ چنان با او همراهی کند كه موى سرش در آن رنگ سپيد پذيرد، و خوى او رنگ منكر گيرد. پس كف بر دهان آرد چون موج روى آب، كه پروا ندارد که چه چیزی را غرقه کند، يا چون افتادن آتش در خاشاک كه باكش نبود چه را سوزانده. كجاست عقلهاى روشنى‌جو از چراغهاى هدایت؟ و ديدههاى نگرنده به منزلگاه‌های تقوی؟ كجاست دلهايى كه در راه خدا بخشیده شدند و بر طاعت او پیمان بستند؟ [آن گمراهان] بر متاع ناچيز دنيا ازدحام کردند، و براى به دست آوردن حرام يكديگر را پس زدند. عَلَمِ بهشت و دوزخ براى آنان افراشته شد، رويهاى خود از بهشت گرداندند، و با كردار خويش به سوى دوزخ روی آوردند. پروردگارشان آنان را خواند اما رميدند و پشت كردند، شيطانشان خواند، پذيرفتند و روى آوردند. 📚نهج‌البلاغه، خطبه144 (أهل الضلال) آثَرُوا عَاجِلًا وَ أَخَّرُوا آجِلًا وَ تَرَكُوا صَافِياً وَ شَرِبُوا آجِناً كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى فَاسِقِهِمْ وَ قَدْ صَحِبَ الْمُنْكَرَ فَأَلِفَهُ وَ بَسِئَ بِهِ وَ وَافَقَهُ حَتَّى شَابَتْ عَلَيْهِ مَفَارِقُهُ وَ صُبِغَتْ بِهِ خَلَائِقُهُ ثُمَّ أَقْبَلَ مُزْبِداً كَالتَّيَّارِ لَا يُبَالِي مَا غَرَّقَ أَوْ كَوَقْعِ النَّارِ فِي الْهَشِيمِ لَا يَحْفِلُ مَا حَرَّقَ أَيْنَ الْعُقُولُ الْمُسْتَصْبِحَةُ بِمَصَابِيحِ الْهُدَى وَ الْأَبْصَارُ اللَّامِحَةُ إِلَى مَنَازِلِ التَّقْوَى أَيْنَ الْقُلُوبُ الَّتِي وُهِبَتْ لِلَّهِ وَ عُوقِدَتْ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ ازْدَحَمُوا عَلَى الْحُطَامِ وَ تَشَاحُّوا عَلَى الْحَرَامِ وَ رُفِعَ لَهُمْ عَلَمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ فَصَرَفُوا عَنِ الْجَنَّةِ وُجُوهَهُمْ وَ أَقْبَلُوا إِلَى النَّارِ بِأَعْمَالِهِمْ وَ دَعَاهُمْ رَبُّهُمْ فَنَفَرُوا وَ وَلَّوْا وَ دَعَاهُمُ الشَّيْطَانُ فَاسْتَجَابُوا وَ أَقْبَلُوا. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
771) 🌺 إِنِّي إِذاً لَفي ضَلالٍ مُبينٍ 🌺 💐 ترجمه من در این صورت قطعاً در گمراهی آشکاری خواهم بود.
. 1⃣ «إِنِّي إِذاً لَفي ضَلالٍ مُبينٍ» این مومنی که از دور دست برای حمایت از فرستادگان الهی آمد، پس از آنکه دلیل خود در ضرورت بندگی خدا را بیان کرد؛ پرستش معبودهای دروغین را به چالش کشید و پرسید که آیا واقعا انتظار دارید که من چنین معبودهایی را بپرستم؟! سپس – چنانکه در نکات ادبی اشاره شد - با تاکیدات مکرر بیان کرد که در این صورت قطعاً قطعاً قطعاً قطعاً من در گمراهی آشکاری خواهم بود. او با این همه تاکیدات می‌خواهد بفهماند: 🍃الف. مساله ضلالت و هدایت یک مساله اساسی در زندگی یک انسان عاقل است. 💠نکته تخصصی بسیاری از انسان‌ها در زندگی‌شان رویکرد پراگماتیستی دارند؛ یعنی صرفا با نتایج عملی دم‌دستی کار دارند: مساله هدایت و ضلالت را یک امر ثانوی و سلیقه‌ای قلمداد می کنند و دغدغه اصلی‌شان سود و زیان مادی و دنیوی است، نه هدایت و ضلالت. در مقابل، کسی که زندگی را جدی بگیرد، می‌فهمد که این زندگی نمی‌تواند به همین دنیا محدود باشد؛ از این رو، 🔺 مساله هدایت و ضلالت و سرنوشت نهایی‌اش بسیار مهمتر از سود و زیان‌های دنیوی و مادی می‌شود.🔺 او اصرار دارد: این گمراهی، گمراهی بودنش کاملا آشکار است؛ برای همین حاضر نشد بدان تن دهد، هرچند که جانش را در این مسیر داد. 🍃ب. ... @yekaye
یک آیه در روز
771) 🌺 إِنِّي إِذاً لَفي ضَلالٍ مُبينٍ 🌺 💐 ترجمه من در این صورت قطعاً در گمراهی آشکاری خواهم بود.
. 2⃣ «إِنِّي إِذاً لَفي ضَلالٍ مُبينٍ» تعبیر «ضلال مبین» 18 بار در قرآن کریم به کار رفته است که اینها را به سه دسته می‌توان تقسیم کرد: 🔻مواردی که عده‌ای دیگری را متهم به ضلال مبین می‌کردند ولی این اتهام‌زنی‌شان اعتباری ندارد (قوم نوح به نوح: اعراف/60؛ برادران یوسف به پدرشان یوسف/8؛ زنان شهر به زلیخا: یوسف/30؛ کافران به مومنان: یس/47). 🔻مواردی که فقط از وجود دسته‌ای از افراد چنین گمراه در مقابل هدایت‌یافتگان سخن می‌گوید و توضیحی درباره آنان نمی‌دهد (سبأ/24؛ زخرف/40؛ قصص/85؛ ملک/29) 🔻مواردی که گروهی معین از منظری که قرآن کریم قبول دارد در ضلالت مبین معرفی شده‌اند؛ که اینها چند گروهند: o 🔹کسانی که در جاهلیت بسر می‌برند و هنوز پیامبری برایشان نیامده و کتاب و حکمتی بدانان تعلیم داده نشده (لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ، آل‌عمران/164؛ هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ، جمعه/2 o 🔹بت‌پرستان (در خطابات حضرت ابراهیم ع: وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ لِأَبيهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَةً إِنِّي أَراكَ وَ قَوْمَكَ في ضَلالٍ مُبينٍ، انعام/74؛ قالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ في ضَلالٍ مُبينٍ،‌ انبیاء/45) 🔹و جهنمیانی که غیر خدا را می‌پرستیدند (تَاللَّهِ إِنْ كُنَّا لَفي ضَلالٍ مُبينٍ؛ شعراء/97-98) o 🔹کسانی که در برابر ذکر خدا قساوت قلب دارند (أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ في ضَلالٍ مُبينٍ؛ زمر/22) o 🔹کسانی که دعوت‌کنندگان الهی را اجابت نمی‌کنند (وَ مَنْ لا يُجِبْ داعِيَ اللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي الْأَرْضِ وَ لَيْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءُ أُولئِكَ في ضَلالٍ مُبينٍ؛ احقاف/32) 🔹کسی که توجه کند که غیر خدا هیچ‌کاره است باز هم آنها را بپرستد (أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً ... إِنِّي إِذاً لَفي ضَلالٍ مُبينٍ؛ يس/23- 24) 🔹ظالمان (لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ في ضَلالٍ مُبينٍ، مریم/38؛ هذا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُوني ما ذا خَلَقَ الَّذينَ مِنْ دُونِهِ بَلِ الظَّالِمُونَ في ضَلالٍ مُبينٍ، لقمان/11) 🔷در واقع، در منطق قرآن کریم دو دسته را می‌توان در گمراهی آشکار دانست: ▪️کسانی که از ایمان به خداوند واحد و فرستادگان او سر باز زنند؛ خواه به فضای جاهلیت دلخوش کنند، یا رسما بت‌پرست شوند و به پرستش غیر خدا روی آورند؛ یا دلهایشان به ذکر خدا آرام نگیرد و دعوت‌کنندگان الهی را اجابت نکنند؛ ▪️و کسانی که اهل ظلم و ستم باشند و از حد و حدود خود تجاوز کنند. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
772) 🌺 إِنِّي آمَنْتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ 🌺 💐 ترجمه من به پروردگار شما ایمان آوردم؛ پس، از من بشنوید! سوره یس (36) آیه25 1397/3/24 29 رمضان 1439 @yekaye