یک آیه در روز
773) 🌺 قيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ يا لَيْتَ قَوْمي يَعْلَمُونَ 🌺 💐ترجمه گفته شد به بهشت داخل شو!
.
5⃣ «قيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ يا لَيْتَ قَوْمي يَعْلَمُونَ»
این گونه نیست که کسانی که می میرند و به عالم برزخ وارد میشوند، رابطهشان با دنیا کاملا قطع شده باشد.
برخی از آنان حتی نسبت به کسانی که در میانشان میزیستند، احساس تعلق خاطر و دلسوزی هم دارند.
@yekaye
774) 🌺 بِما غَفَرَ لي رَبِّي وَ جَعَلَني مِنَ الْمُكْرَمينَ 🌺
💐 ترجمه
که پروردگارم مرا آمرزید و در زمره اکرامشدگان قرار داد.
سوره یس (36) آیه27
1397/3/26
2 شوال 1439
@yekaye
🔹بِما غفر
▪️«ما» در اینجا «ما»ی مصدریه (ترجمه: کاش از آمرزش خدا نسبت به من آگاه بودند)
▪️ویا مای موصوله (به معنای «الذی») (ترجمه: کاش میدانستند که خدا مرا آمرزید) است.
▪️ البته برخی این احتمال را که آن را «ما»ی استفهامیه (به معنای «أیُّ شَیءٍ») بگیریم را نیز مناسب دانستهاند که در این صورت معنایش چنین میشود: «ای کاش قومم میدانستند که به چه جهتی پروردگارم مرا آمرزید»
📚(معانى القرآن، ج2، ص374 ؛ کشاف، ج2، ص11 )
▫️هرچند برخی با این مطلب مخالفت کردهاند به این دلیل که اگر حرف جر بر «ما»ی استفهامیه وارد شود، جز در مقام ضرورت شعری، حتما برای تمایز آن از جمله خبری، الف آن میافتد (مانند: بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُون؛ نمل/35) و از این جهت، این وجه را چندان مناسب ندانستهاند
📚(مغني اللبيب، ج1، ص299 ؛ البحر المحيط، ج9، ص58)
🔹غَفَرَ
قبلا بیان شد که
▪️ ماده «غفر» در اصل در معنای «پوشاندن» ویا «محو کردن اثر شیء» است؛
▪️و در تفاوت «مغفرت» با «عفو» گفته شده که در عفو، شخص از مذمت و عذاب کردن منصرف میشود، و لذا در مورد انسانهای عادی هم «عفو کردن و طلب عفو» به کار برده میشود؛ اما در مغفرت، گناه شخص را میپوشاند و آبروی او را نمیبرد و در واقع، نحوهای ساقط کردن عذاب است که نوعی پاداش دادن را در دل خود دارد، و لذا کلماتی همچون «مغفرت» و «استغفار» فقط در مورد خداوند به کار میرود.
🔖جلسه ۱۸۳ http://yekaye.ir/an-nisa-004-099/
@yekaye
🔹الْمُكْرَمينَ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «کرم»، در اصل به معنای «بزرگواری» (شرافت در ذات شخص) و «بزرگمنشی» (شرافت در اعمال و رفتار) میباشد.
▪️برخی تاکید کردهاند که این کلمه در جایی به کار میرود که این بزرگواری و بزرگمنشی ظهور و بروز داشته باشد؛ و اساساً شرافت و بزرگواری در هر چیزی که به نحوی بروز کند، کرامت خوانده میشود چنانکه در «قُرْآن كَرِيم» (واقعه/77) تعابیری مانند «زَوْجٍ كَرِيمٍ» (لقمان/10)، «زُرُوعٍ وَ مَقامٍ كَرِيمٍ» (دخان/26)، «قَوْلًا كَرِيماً» (إسراء/23) به کار رفته است.
▪️برای فهم بهتر معنای این ماده، خوب است به تفاوت آن با کلمات مشابه (عزت، شرف، کِبَر) نیز توجه شود:
▫️تفاوت «کرم» با «عزت» در این است که در مفهوم عزت نوعی برتری و استعلا نسبت به دیگران نهفته است، در حالی که در «کرامت» لزوما مقایسهای در کار نیست و بزرگواری خود شخص مد نظر است؛
▫️ تفاوتش با «شرافت» در این است که این کلمه غالبا در مورد برتری و بزرگی مادی استفاده میشود و لذا به خداوند «کریم» گفته میشود اما «شریف» گفته نمیشود.
▫️ «کِبَر: بزرگی» هم به معنای مطلق بزرگ بودن است ولی «کرم» بزرگیای است که حالت متعالی دارد و لذا تفاوت «کِبَر» و «کَرَم» در زبان عربی، شییه تفاوت «بزرگی» و «بزرگواری» در زبان فارسی است.
▪️در زبان عربی، «کرامة» نقطه مقابل «هوان» (حقارت و پَستی) است (حج/18)، در حالی که نقطه مقابل «عزت»، «ذلت» است (منافقون/8) و نقطه مقابل «کِبَر» (بزرگی)، «صِغَر» (کوچکی) میباشد.
▪️اگرچه کاربرد ثلاثی مجرد این ماده در زبان عربی رایج است
(مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهَوَاتُه؛ نهجالبلاغه، حکمت449)
▫️ اما این ماده به صورت فعل در قرآن کریم تنها در دو باب
🔸«اکرام» (فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ؛ فجر/15) و
🔸 «تکریم» (وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمَ؛ اسراء/70) به کار رفته است
که اینها متعدی و به معنای بزرگواری کردن در حق دیگران بدون هیچ چشمداشت، یا چیزی ارزشمند را به کسی بخشیدن میباشد
و اسم مفعولهای این دو به ترتیب عبارتند از «مُكْرَم» و «مُکَرَّم» یعنی کسی ویا چیزی که که مورد اکرام و تکریم قرار میگیرد، گرامی داشته میشود، و او را بزرگ و عزیز میدارند.
(ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ: مهمانان مورد اکرامِ حضرت ابراهیم ع، ذاريات/24؛ في صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ: در صحیفههایی ارزشمند، عبس/13)
🔖 جلسه 352 http://yekaye.ir/al-alaq-96-3/
📖 اختلاف قرائت
کلمه «الْمُكْرَمينَ» (اسم مفعول از «اکرام») در برخی از قرائتهای غیرمشهور به صورت «الْمُكَرَّمينَ» (اسم مفعول از «تکریم») نیز قرائت شده است.
📚(البحر المحيط، ج9، ص59)
@yekaye
☀️1) ناجیه میگوید:
به امام باقر ع عرض کردم: مغیره میگوید: مومن هیچگاه به بیماری جذام و بَرَص و به فلان و بهمان مبتلا نمی شود.
حضرت فرمود: او حتما غافل بوده از آن مومنی که در سوره یاسین از او بحث شده؛ او «مُکَنَّع» [= کسی که انگشتانش شَل و فلج و بیحس باشد] بود.
سپس امام ع انگشتانش را برگرداند [تا حالت مکنع بودن را نشان دهد] و فرمود:
گویی دارم این حالت شَل بودن بودن انگشتانش را میبینم؛ نزد آنان آمد و انذارشان داد؛ سپس دوباره فردا به سوی آنان برگشت، پس او را به شهادت رساندند.
سپس فرمودند: همانا مومن به هر بلایی مبتلا میشود و به هر مرگی ممکن است بمیرد، مگر به خودکشی.
📚الكافي، ج2، ص254
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ نَاجِيَةَ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع إِنَّ الْمُغِيرَةَ يَقُولُ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يُبْتَلَى بِالْجُذَامِ وَ لَا بِالْبَرَصِ وَ لَا بِكَذَا وَ لَا بِكَذَا.
فَقَالَ إِنْ كَانَ لَغَافِلًا عَنْ صَاحِبِ يَاسِينَ إِنَّهُ كَانَ مُكَنَّعاً ثُمَّ رُدَّ أَصَابِعُهُ فَقَالَ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى تَكْنِيعِهِ أَتَاهُمْ فَأَنْذَرَهُمْ ثُمَّ عَادَ إِلَيْهِمْ مِنَ الْغَدِ فَقَتَلُوهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ يُبْتَلَى بِكُلِّ بَلِيَّةٍ وَ يَمُوتُ بِكُلِّ مِيتَةٍ إِلَّا أَنَّهُ لَا يَقْتُلُ نَفْسَهُ.
@yekaye
☀️2) ابوبصیر میگوید:
از امام صادق ع درباره ارواح مومنان [پس از مرگ] پرسیدم.
فرمود: در حجرههایی در بهشتند؛ از طعامش میخورند و از نوشیدنیش مینوشند و میگویند: پروردگارا! آن ساعت [= قیامت] را برایمان برپا بدار و آنچه که به ما وعده داده بودی محقق کن و آخرین ما را به اولین ما ملحق ساز.
📚الكافي، ج3، ص244
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَرْوَاحِ الْمُؤْمِنِينَ.
فَقَالَ فِي حُجُرَاتٍ فِي الْجَنَّةِ يَأْكُلُونَ مِنْ طَعَامِهَا وَ يَشْرَبُونَ مِنْ شَرَابِهَا وَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَقِمِ السَّاعَةَ لَنَا وَ أَنْجِزْ لَنَا مَا وَعَدْتَنَا وَ أَلْحِقْ آخِرَنَا بِأَوَّلِنَا.
✳️ توضیح
همین که از سویی میفرماید در بهشتند و از سوی دیگر چنان دعایی میکنند نشان میدهد که این بهشت، بهشت برزخی است، نه بهشت اخروی.
@yekaye
3) از امام سجاد ع از پدرانشان روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
شهید از جانب خداوند هفت امتیاز دارد:
🔹اول: با اولین قطره از خونش [که بر زمین میچکد] همه گناهانش آمرزیده میشود؛
🔹دوم: سرش بر دامن دو همسر از همسران حور العین او قرار میگیرد و آن دو غبار از رویش برمیدارند و به او میگویند: مرحبا به تو [= خوش آمدی] و او نیز همین را به آنان میگوید؛
🔹سوم: با لباسهای بهشتی خلعت داده میشود؛
🔹چهارم: گنجینهداران بهشتی با انواعی از بویهای خوش به استقبالش میآیند که هر یک را دلش خواست، داشته باشد؛
🔹پنجم: جایگاهش را میبیند*؛
🔹ششم: به روح او گفته میشود: هر جایی از بهشت که دلت میخواهد، راحت باش! [= هر جای بهشت که دلت میخواهد میتوانی بروی]
🔹هفتم: به وجه الله نظر میکند که همانا این مایه راحتی و خوشحالی هر پیامبر و شهیدی است.
✳️* پینوشت
با توجه به اینکه او در بهشت است، ممکن است مقصود از این تعبیر این باشد که وقتی هنوز در دنیاست جایگاه بهشتیاش را به او نشان میدهند؛ و یا اینکه از بهشت برزخی، جایگاه بهشت اخروی و نهایی خود را میبیند.
📚تهذيب الأحكام، ج6، ص122
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُنَبِّهِ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
لِلشَّهِيدِ سَبْعُ خِصَالٍ مِنَ اللَّهِ أَوَّلُ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِهِ مَغْفُورٌ لَهُ كُلُّ ذَنْبٍ وَ الثَّانِيَةُ يَقَعُ رَأْسُهُ فِي حَجْرِ زَوْجَتَيْهِ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ وَ تَمْسَحَانِ الْغُبَارَ عَنْ وَجْهِهِ تَقُولَانِ مَرْحَباً بِكَ وَ يَقُولُ هُوَ مِثْلَ ذَلِكَ لَهُمَا وَ الثَّالِثَةُ يُكْسَى مِنْ كِسْوَةِ الْجَنَّةِ وَ الرَّابِعَةُ يَبْتَدِرُهُ خَزَنَةُ الْجَنَّةِ بِكُلِّ رِيحٍ طَيِّبَةٍ أَيُّهُمْ يَأْخُذُهُ مَعَهُ وَ الْخَامِسَةُ أَنْ يُرَى مَنْزِلَتَهُ وَ السَّادِسَةُ يُقَالُ لِرُوحِهِ اسْرَحْ فِي الْجَنَّةِ حَيْثُ شِئْتَ وَ السَّابِعَةُ أَنْ يَنْظُرَ فِي وَجْهِ اللَّهِ وَ إِنَّهَا لَرَاحَةٌ لِكُلِّ نَبِيٍّ وَ شَهِيدٍ.
@yekaye