🔹الْغابِرينَ
▪️در مورد ماده «غبر» برخی بر این باورند که در اصل بر دو معنای متغایر دلالت دارد: یکی باقی ماندن، و دیگری رنگ تیره؛ و «غبار» را هم به خاطر این رنگ تیرهاش غبار نامیدهاند
📚 (معجم المقاييس اللغة، ج4، ص408)
▫️اما بسیاری از اهل لغت، معنای اصلی این ماده را همان معنای اول میدانند و گفتهاند وجه تسمیه «غبار» هم آن است که بعد از برخاستن گرد و خاک، بر روی اشیاء باقی میماند؛ و به مناسبت رنگ تیره آن، برای اشاره به رنگ تیره هم به کار رفته است.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص601؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج7، ص190)
▪️بدین ترتیب معنای اصلی این ماده آن چیزی است که بعد از گذشتن و رفتن چیزهایی که همراهش است، برجای میماند
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص601)
🔸و تفاوتش با کلماتی مانند «بقاء» و «مکث» (= درنگ کردن) این است که دو شرط دارد: یکی اینکه از جمله و در زمره امور دیگری بوده باشد؛ و دوم اینکه از آن امورِ همراه خود بازمانده و جدا شده باشد.
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج7، ص190)
▪️اسم فاعل این ماده «غابر» میباشد که در قرآن کریم 7 بار به صورت «الْغابِرينَ» به کار رفته و در تمامی موارد، در مورد زن حضرت لوط ع است که در میان قومش باقی ماند و با آنان به عذاب مبتلا شد.
▪️«غَبَرَة» از غُبار گرفته شده، به معنای غباری است که بر روی چیزی نشسته باشد ویا به معنای چیزی است که به رنگ غبار (رنگ تیره) در آمده باشد و در آیه «وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ» (عبس/40) برخی آن را کنایه از اینکه از شدت غم، رنگ رخسارشان تغییر کرده، دانسته؛ و آن را شبیه آیه «ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا» (نحل/58) قلمداد کردهاند
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص601)
▫️و برخی آن را همان باقی ماندن غبار بر رخسار آنان دانستهاند که منظور غبار تعلقات مادی و دنیوی است که باطنش در قیامت مجسم گردیده است؛ و این معنا مناسبت دارد با محجوب و ظلمانی بودن رخساره آنان؛ و تقابل آن با آیه «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ» (عبس/38) را مؤید این معنا دانستهاند.
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج7، ص190)
💢ماده «غبر» در قرآن کریم فقط 8 بار آمده است.
🔹كانَتْ مِنَ الْغابِرينَ
▪️این جمله «صفت» برای «امرأته» است.
▪️درباره اینکه علیرغم اینکه «إمرأة» به معنای «زن» است و فعل مربوطه هم به صورت مونث (کانت) آمده، چرا تعبیر «الغابرات» به کار نرفته، برخی گفتهاند چون آیه اشاره به باقی ماندن او در میان مردان قوم لوط است که به عذاب گرفتار شدند (یعنی: او از زمره آن مردان باقیمانده بود)
📚(مجمع البيان، ج4، ص684)؛
▫️و میتواند مذکر بودن تعبیر «الغابرین» از باب اینباشد که کل قوم لوط (اعم از زن و مرد) در عذاب ماندند؛ چرا که برای اشاره به جماعتی که اعم از زن و مرد هستند، صیغه جمع مذکر به کار میرود (یعنی: از زمره باقیماندگان بود).
@Yekaye
☀️1) از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
از دنیا جز بلا و فتنه نماند؛ و نجات نیافت آن که نجات یافت جز به واقعاً پناهنده شدن [به خدا] .
📚مصباح الشريعة، ص113
قَالَ الصَّادِقُ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا بَلَاءٌ وَ فِتْنَةٌ وَ مَا نَجَا مَنْ نَجَا إِلَّا بِصِدْقِ الِالْتِجَاء.
@Yekaye
☀️2) امام صادق ع وصایایی به محمد بن نعمان احول داشت. در فرازی از آن وصایا آمده است:
قطعا نجات مییابد که خودداریاش از فحشاء طولانی شود و بر آزاری که در حکومت باطل میبیند صبر و استقامت پیشه کند؛ اینان اند نجیبان و برگزیده و اولیاء واقعی و ایناناند که مومناند.
📚تحف العقول، ص309
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ [محمد بن النعمان الأحول] قَالَ لِيَ الصَّادِقُ ع:
إِنَّمَا يَنْجُو مَنْ أَطَالَ الصَّمْتَ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ صَبَرَ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ عَلَى الْأَذَى أُولَئِكَ النُّجَبَاءُ الْأَصْفِيَاءُ الْأَوْلِيَاءُ حَقّاً وَ هُمُ الْمُؤْمِنُون.
@Yekaye
☀️3) از امام صادق ع روایت شده است:
خداوند از زمان حضرت آدم ع هیچ بندهای را نستود مگر بعد از اینکه او را مبتلا ساخت و او در این ابتلاء حق عبودیت را بجا آورد؛ پس کراماتی که خداوند عنایت میکند در حقیقت پایانهایی است که ابتدایش بلاء است و بدایاتی است که پایانش بلاست.
[یعنی: هر اکرام و کرامتی از جانب خداوند، شامل حال کسی میشود؛ یا در پایان ابتلائات است و یا مقدمهای برای ابتلائات الهی.]
📚مصباح الشريعة، ص184
قَالَ الصَّادِقُ ع
... مَا أَثْنَى اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ مِنْ عِبَادِهِ مِنْ لَدُنْ آدَمَ ع إِلَى مُحَمَّدٍ ص إِلَّا بَعْدَ ابْتِلَائِهِ وَ وَفَاءِ حَقِّ الْعُبُودِيَّةِ فِيهِ فَكَرَامَاتُ اللَّهِ فِي الْحَقِيقَةِ نِهَايَاتٌ بِدَايَاتُهَا الْبَلَاءُ وَ بِدَايَاتٌ نِهَايَاتُهَا الْبَلَاء.
@Yekaye
یک آیه در روز
854) 📖 فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ كانَتْ مِنَ الْغابِرينَ 📖 💢ترجمه پس او و خانو
.
1⃣ «فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ ...»
ابتدا در این آیه فرمود که او و اهلش را نجات دادیم،
و سپس در آیه بعد فرمود که عذاب را بر آنان نازل کردیم؛
🤔پس،
نجات حضرت لوط، در درجه اول، نه نجات از عذاب، بلکه نجات از زیستن در میان چنین مردمی بود❗️
این نشان میدهد که زیستن حضرت لوط در میان مردمی که به عمل بیشرمانه لواط (رفتار همجنسگرایانه) اقدام میکردند،
و تحمل چنین انسانهای پستی،
خودش بزرگترین عذاب برای یک انسان خداجوست؛
و البته این گونه نیست که خداوند بندگان خوبش را در میان بدکاران به حال خود رها کند.
@Yekaye
.
2⃣ فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ ...»
در بحث از آیه قبل گفته شد
«همجنسگرایان، ابتدا با شعار آزادی (اینکه هرکس حق دارد هر کاری دلش میخواهد انجام دهد) وارد میدان میشوند؛ اما اگر آزادی عمل پیدا کنند، آزادی و حقوق اولیه دیگران را هم سلب کرده، دیگران را مجبور به پیروی از کار خود خواهند کرد، و کارشان به جایی خواهد رسید که به کسانی که بخواهند پاک بمانند اجازه حضور در جامعه نخواهند داد!»
🔖(جلسه قبل، تدبر5 https://eitaa.com/yekaye/3666 )
💢این آیه می گوید آنان بقدری اوضاع را بر پاکان تنگ خواهد کرد که خود خداوند برای نجات پاکان اقدام میکند‼️
@Yekaye
یک آیه در روز
854) 📖 فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ كانَتْ مِنَ الْغابِرينَ 📖 💢ترجمه پس او و خانو
.
3⃣ «فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ ...»
خداوند تنها از نجات حضرت لوط و برخی از اعضای خانوادهاش سخن گفت؛
🔹این نشان میدهد که هیچکس از آن قوم به او ایمان نیاورده بود؛
و موید این برداشت آن است که فرشتگان وقتی به سراغ این قوم میرفتند گفتند «فَما وَجَدْنا فيها غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمين: در آنجا جز خانهای از مسلمانان نیافتیم» (ذاریات/36)
📚 (المیزان، ج8، ص184)
@Yekaye
یک آیه در روز
854) 📖 فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ كانَتْ مِنَ الْغابِرينَ 📖 💢ترجمه پس او و خانو
.
4⃣ «فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ ...»
در اسلام، عامل نجات انسان رابطه مكتبى است، نه خويشاوندى.
پس، سرنوشت هر كس در گرو عمل خود اوست.
📚(تفسير نور، ج4، ص112)
@Yekaye
یک آیه در روز
854) 📖 فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ كانَتْ مِنَ الْغابِرينَ 📖 💢ترجمه پس او و خانو
.
5⃣ «فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ ...»
زن حضرت لوط ع، با او نجات نیافت و در زمره قوم لوط شد.
این تاکیدی است بر این واقعیت که حساب انسانها از هم جدا بدانیم، هرچند نسبت نزدیکی همچون زن و شوهری با هم داشته باشند:
❗️ممکن است کسی زن یک پیامبر الهی باشد، اما جهنمی باشد‼️
پس،
⛔️از طرفی حسابِ بستگانِ بزرگان را از حساب خودشان جدا كنيم [بدیِ نزدیکان آنها را به حسابِ خود آنها نگذاریم]
و
⛔️ از طرف دیگر نبايد موقعيّت و قداست كسی موجب توجيه خلافكاریهای بستگان او شود.
📚 (تفسير نور، ج4، ص112)
@Yekaye