یک آیه در روز
873) 📖 وَ لَيالٍ عَشْرٍ 📖 💢ترجمه و [سوگند] به شبهای دهگانه؛ سوره فجر (89) آیه2 1397/11/1 14 جم
.
2⃣ «وَ لَيالٍ عَشْرٍ»
بعضی از ایام از قداست ویژهای برخوردار است. (تفسیر نور، ج10، ص472) تا حدی که خداوند بدان سوگند میخورد.
🌐نکته تخصصی #جهانشناسی و #انسانشناسی
اگرچه در نگاه عادی ما آمدن شب و روز و گذر ایام صرفا یک پدیده مادی است که از گردش زمین به دور خورشید و به دور خودش حاصل میشود و گردش ماه نیز از این جهت خصوصیت خاصی ندارد و تفاوت ایام سال را صرفا بر اساس نسبت فیزیکیای که بین زمین و خورشید است میفهمیم؛ اما تاملی در آیات و روایات، و تکالیفی که به تناسب ایام بر دوش انسان قرار داده شده، نشان می دهد که ظاهرا مطلب بدین سادگی نیست❗️
در این آیه و بسیاری از آیات دیگر، زمانهای خاصی دارای اهمیت ویژه قلمداد شدهاند، که این اهمیت نیز صرفاً در گروی نسبت بین زمین و خورشید نیست؛ بلکه در درجه اول، با گردش ماه به دور زمین، این نسبت معلوم میشود تا با گردش زمین به دور خورشید.
(شب قدر، ماه رمضان، دههای از ماه ذیالحجه، عید قربان، عید فطر، و ...؛ همگی با #ماه_قمری محاسبه میشوند، نه با #سال_شمسی)
بله،
میتوان بسادگی گفت که اینکه ماه #قمری را معیار محاسبه ایام قرار دهیم یا سال #شمسی، صرفاً یک قرارداد است و «صرفاً» چون قرآن در میان قومی نازل شده که آنها ایام سال را با ماههای قمری میشناختند، احکام شریعت خود را بر همان ماهها منطبق کرده است.
🤔اما در این مدعا، هیچ دلیلی برای این «صرفاً» اقامه شده است⁉️
بله، خداوند احکامش را متناسب با مخاطب نازل میکند، یعنی چنان نازل میکند که مخاطب بفهمد و بتواند عمل کند،
اما آیا مخاطب اسلام فقط مردم شبه جزیره حجاز بودهاند یا کل انسانها؟
آیا خداوند قبل از اینکه #شریعت خود (آن هم شریعتی که قرار است برای همه زمانها و همه مکانها باشد) نازل کند، نمیدانست که محاسبات مردم مناطق مختلف بر اساس چه معیاری است؟
آیا این احتمال نیست که خداوندی که به همه چیز عالم است شریعت خود را در جایی نازل کند که معیار محاسباتی آنها عملا با معیاری که در متن #واقعیت_معنوی عالم منطبق است؟!
نکته دیگر اینکه اساساً آیا «زمان مطلق»ی هست که ما در آن واقع شدهایم؟
یا زمان هرکس به ازای خویش است؟
و یا #زمان حقیقی ترکیبی از وضعیت فیزیکی و نسبت انسانها (بویژه انسان خلیفة الله) با زمانهای فیزیکی است؟ آیا محتمل نیست که هم یک زمان مجزا از آدمیان در کار باشد (که مثلا با نسبتهای بین زمین و ماه و خورشید محاسبه میشود) و هم این زمان، یک نسبت واقعی با انسانهایی که در آن واقعاند دارد، و درهم تاثیر میگذارند.
🤔یکبار دیگر بیندیشیم:
آیا زمانهای مختلف، تنها تفاوتشان در نسبتهای فیزیکی و قراردادیِ ماست، یا محتمل است که نسبتهای معنویای نیز در پارهای از زمانها و بین انسانها و زمانها در کار باشد، که ما بیخبریم⁉️
(شبیه همین مطلب در مورد «مکان»ها قابل طرح است. آیا مکانی مانند «کعبه» که مقدس است، «صرفاً» بعد از اینکه کعبه بنا شد مقدس گردیده، یا اینکه اساساً آن #مکان موضوعیتی داشته که کعبه را در همانجا بنا کردند؛ و یا اینکه هر دو مطلب صحیح است: یعنی هم موضوعیتی داشته، و هم با بناگذاری کعبه در آنجا موضوعیت اضافهای پیدا کرده است)
@Yekaye
874) 📖 وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ 📖
💢ترجمه
و [سوگند به] جفت و [سوگند به] تک؛
سوره فجر (89) آیه3
1397/11/2
15 جمادیالاولی 1440
@Yekaye
🔹الشَّفْعِ
▪️ماده «شفع» در اصل به معنای مقارنت دو چیز (معجم مقاييس اللغة، ج3، ص۲۰۱) ویا انضمام چیزی به چیز دیگر است (مفردات ألفاظ القرآن، ص457).
▫️برخی بر این باورند که این ماده در جایی به کار می رود که امری به امر دیگر ملحق می شود تا غرض مطلوب و نتیجه مقصود حاصل شود؛ و بر این اساس، آن مفهوم ملحق کردن و نیز وحدت موضوعی که قرار است در آن لحوق رخ داد و اشتراک در آن لحاظ شده است.
(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج۶، ص82)
▪️همگی اتفاق دارند که «شَفع» در مقابل «وَتر» است؛ «وتر» امر «تک» و تنهاست ولی «شفع» آن است که «جفت» باشد و دیگریای در کنارش باشد.
▪️از کلمات رایج برگرفته از این ماده «شفاعت» است که به معنای انضمام چیزی به چیز دیگر است تا این دومی کمککننده و یاریدهنده اولی باشد و غالبا درجایی که دومی بلندمرتبهتر و تواناتر از اولی است به کار میرود، که استعمالش در قرآن در مورد قیامت فراوان است: «لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً» (مريم/87) ، «لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ» (طه/109)؛ و البته در دنیا هم به کار رفته : «مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصيبٌ مِنْها وَ مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْه» (نساء/85) که در مورد اخیر این توضیح مطرح شده که به معنای «راه دیگری» باز کردن باشد که اگر آن راه راه خوبی باشد ثمرهاش به وی میرسد و اگر راه بدی باشد نیز همینطور.
(مفردات ألفاظ القرآن، ص458)
▪️«شَفع» علاوه بر معنای مصدری، گاه در معنای مفعولی (مشفوع) [= جفتشده، آنکه با آمدن شفیع از تنهایی درآمده] به کار میرود (مفردات ألفاظ القرآن، ص457) و کاربرد آن به صورت اسم فاعل رایج است «فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِينَ» (مدثر/48) و «شفیع» نیز عموما در معنای فاعلی (شفاعتکننده) به کار میرود «ما لِلظَّالِمينَ مِنْ حَميمٍ وَ لا شَفيعٍ يُطاعُ» (غافر/18) «شفعاء» (وَ ما نَرى مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ الَّذينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فيكُمْ شُرَكاء؛ انعام/94) را هم جمع «شافع» میتوان دانست و هم جمع «شفیع».
(لسان العرب، ج8، ص184)
📿ماده «شفع» و مشتقات آن 31 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
🔹الْوَتْرِ
▪️ماده «وتر» در معانی بسیار متعدد به کار رفته که برخی از اینکه بتوانند آنها را به معنایی واحد برگردانند اظهار عجر کردهاند
(معجم المقاييس اللغة، ج6، ص83)
اما برخی معنای اصلی این ماده را همان «تفرد» (تنها بودن) در مقابل «جفت بودن» دانستهاند و کوشیدهاند تمامی معانی مختلف این ماده را به همین معنا برگردانند.
(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج13، ص21)
و ظاهرا این کار دست کم در مورد کاربردهای قرآنی این واژه ظاهرا قرین موفقیت است.
بر این اساس،
▪️ «وَتر» در عدد به معنای فرد و تک است: «وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ» (فجر/3)
«
▪️تتْرَى» بر وزن «فعلى» (ثُمَّ أَرْسَلْنا رُسُلَنا تَتْرا؛ مؤمنون/ 44) از «مُوَاتَرَة» به معنای متابعت است، یعنی یکی یکی در پی هم آمدن. اصل آن «وتری» بوده و واو به تاء ابدال شده است (شبیه تُراث که از «ورث» است، و معدودی هم که آن را از ماده «تری» و وزن «تَفعل» دانستهاند، با مخالفت بقیه مواجه شدهاند)؛ و الف آن در آیه هم بدل از تنوین است؛ در واقع تتریً بوده است
(مفردات ألفاظ القرآن، ص163-164 و 853؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج13، ص23).
▪️در مورد آیه «وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ» (محمد/ 35) برخی آن را از «وَتَرْتُهُ» به معنای «أصبته بمكروه: بدیای به وی رساندم» دانستهاند (مفردات ألفاظ القرآن، ص853) و بدین ترتیب، معنای آیه این است که کارهای شما را هرگز ضایع نخواهد کرد؛ اما کسانی که خواستهاند آن را به همان معنای «فرد» برگردانند گفتهاند این فعل به معنای «إفراد» و تک و تنها گذاشتن است .و «اعمالکم» هم بدل از ضمیر «کم» است یعنی لن یترکم و اعمالکم؛ یعنی شما و اعمالتان را تنها میگذارد؛ و معانیای مانند «ضایع و ناقص کردن» را برای این آیه نادرست می دانند
(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج13، ص23)
📿ماده «وتر» همین سه بار در قرآن کریم به کار رفته است.
📖اختلاف قرائت
▪️در اغلب قرائات سبع و نیز بسیاری از قرائات غیرمشهور (ابنعباس، حسن، اعمش، طلحه، ابورجاء، ابنوثاب و قتاده) به صورت «وَتر» قرائت شده است؛
▪️اما در دو قرائت از قرائات کوفی (حمزه و کسائی) به صورت «وِتر» قرائت شده است؛
▪️در قرائتی غیرمشهور (ابوعمرو) به صورت «وَتِر» هم قرائت شده است.
(مجمع البيان، ج10، ص731-732 ؛ البحر المحيط، ج10، ص469 )
@Yekaye
☀️1) الف. از امام صادق ع روایت شده است:
«الشفع: جفت» رسول الله ع و حضرت علی ع میباشد و «الوتر: تک» همان خداوند عز و جل است.
📚تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص: 766
رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ:
الشَّفْعُ هُوَ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِيٌّ ص وَ الْوَتْرُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ عَزَّ وَ جَلَّ.
☀️ب. در روایت ابوسعید خدری از رسول الله ص آمده است:
«الشفع: جفت» مخلوقاتند چرا که خداوند فرمود: «و شما را [به صورت] زوجهایی آفرید» و «الوتر: تک و بیهمتا» خداوند متعال است.
📚مجمع البيان، ج10، ص736؛ المقام الأسنى في تفسير الأسماء الحسنى (للکفعمی)، ص78
في رواية أبي سعيد الخدري عن النبي صلى الله عليه و آله:
الشفع الخلق لأنه قال وَ خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً و الوتر الله تعالى
✅درباره تطبیق شفع و وتر روایات دیگری هم در ادامه خواهد آمد و درباره چرایی تفاوت اینها ان شاء الله در قسمت تدبر توضیحاتی ارائه خواهد شد.
@Yekaye
☀️2) از امام صادق ع روایت شده است:
کسی که چهل مومن را هنگام دعا کردن پیش بیندازد [یعنی ابتدا برای چهل مومن دعا کند سپس برای خودش] دعایش مستجاب میگردد؛ و تاکید میکرد که بعد از پایان نماز شب به سجده رود و چنین دعا کند:
اللَّهُمَّ رَبَّ الْفَجْرِ وَ اللَّيَالِي الْعَشْرِ وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ وَ رَبَّ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَهَ كُلِّ شَيْءٍ وَ مَلِيكَ كُلِّ شَيْءٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِي وَ بِفُلَانٍ وَ فُلَانٍ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ لَا تَفْعَلْ بِنَا مَا نَحْنُ أَهْلُهُ يَا أَهْلَ التَّقْوَى وَ أَهْلَ الْمَغْفِرَة.
ترجمه: خدایا! ای پروردگار فجر؛ و شبهای دهگانه؛ و شفع و وتر، و شب هنگامی که سپری میشود؛ و پروردگار هر چیز؛ و معبود هر چیز؛ و سلطان هر چیز؛ بر محمد و آل او درود فرست و با من و با فلانی و فلانی چنان کن که خودت سزاواری نه آن گونه که ما سزاواریم؛ ای صاحب تقوی و اهل مغفرت.
📚عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 182
رَوَى ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَنْ قَدَّمَ أَرْبَعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ دَعَا اسْتُجِيبَ لَهُ وَ يَتَأَكَّدُ بَعْدَ الْفَرَاغِ مِنْ صَلَاةِ اللَّيْلِ يَقُولُ وَ هُوَ سَاجِدٌ:
اللَّهُمَّ رَبَّ الْفَجْرِ وَ اللَّيَالِي الْعَشْرِ وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ وَ رَبَّ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَهَ كُلِّ شَيْءٍ وَ مَلِيكَ كُلِّ شَيْءٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِي وَ بِفُلَانٍ وَ فُلَانٍ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ لَا تَفْعَلْ بِنَا مَا نَحْنُ أَهْلُهُ يَا أَهْلَ التَّقْوَى وَ أَهْلَ الْمَغْفِرَة.
@Yekaye
☀️3) الف. از پیامبر ص روایت شده است که
شفع و وتر نمازند؛ که برخی جفت است و برخی تک.
📚مجمع البيان، ج10، ص736
قيل الشفع و الوتر الصلاة و منه شفع و منها وتر و هي رواية ابن حصين عن النبي ص
☀️ب. از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل که فرمود «و الشفع و الوتر» روایت شده که فرمودند:
«الشفع: جفت» دو رکعت میباشد و «الوتر: تک» یک رکعت که در آن قنوت میگیرند؛ [با توجه به توضیحات بعدی ظاهرا اشاره ایشان به نماز شفع و وتر در نماز شب میباشد.]
📚دعائم الإسلام، ج1، ص205؛ تفسير القمي، ج2، ص419
وَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ص أَنَّهُ قَالَ: فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ قَالَ الشَّفْعُ الرَّكْعَتَانِ وَ الْوَتْرُ الْوَاحِدَةُ الَّتِي يَقْنُتُ فِيهَا...
@Yekaye
☀️4) ظاهرا از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
«الشفع: جفت» امام حسن و امام حسین علیهما السلام هستند و «وتر:تک» امیرالمومنین ع است.
📚تفسير القمي، ج2، ص419
وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ قَالَ:
الشَّفْعُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الْوَتْرُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع
@Yekaye