یک آیه در روز
885) 📖 إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ 📖 💢ترجمه بیتردید پروردگارت واقعاً به کمینگاه است. سوره ف
.
1⃣ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»
خدا در دنیا به انسان اختیار داده است که خودش راه سعادت خود را بپیماید؛ و نهتنها اختیار داده، بلکه راه بدی و شقاوت را هم برای او باز گذاشته است؛ گاه بقدری افراد در بدی و تقلب و ظلم به دیگران غوطهور میشوند که گویی کار از دست خدا خارج شده است؛ اما کسی که مومن باشد میداند که چنین نیست؛ خداوند در کمین تمامی ظالمان و گناهکاران است و این مهلتی که داده، به هیچ عنوان به معنای بیاعتنایی به ظلم و گناه آنان نیست.
(حدیث3 https://eitaa.com/yekaye/4387)
💠ثمره #اخلاقی
اگر کسی به در کمین بودن خداوند ایمان آورد، حتی اگر تمامی موقعیتهای دنیوی برای سوءاستفاده مهیا باشد، و بر اساس ظواهر دنیا کسی نتواند مچ او را بگیرد، باز هم به هیچ عنوان به تخطی از دستورات خدا اقدام نخواهد کرد.
🤔آیا ما این آیه را باور داریم؟
@Yekaye
یک آیه در روز
885) 📖 إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ 📖 💢ترجمه بیتردید پروردگارت واقعاً به کمینگاه است. سوره ف
.
2⃣ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»
مقصود از «بالمرصاد» بودن خداوند چیست؟
🍃الف. مسیر عبور بندگان تحت اشراف اوست و از این رو، هیچکس از دست او در نَرَود (کلبی و حسن و عکرمه، به نقل از مجمع البيان، ج10، ص739)؛
یعنی هیچیک از اعمال بندگان از خدا فروگذار نشود و او تمام گفتارها و کردارهای آنان را زیر نظر دارد همانند کسی که در کمینگاه نشسته و حرکات اشخاص مورد نظرش را تحت نظر گرفته است (مجمع البيان، ج10، ص739). به تعبیر دیگر، این یک استعاره تمثیلی است که تحت نظر خدا بودن بندگان به وضعیت کسی تمثیل شده که در کمینگاهی نشسته و احوال افراد را زیر نظر دارد در حالی که آنان از او بیخبرند. (المیزان، ج20، ص281)
🍃ب. یعنی خداوند بر اینکه جزای گناهکاران را آنچنان که در خور آنهاست بدهد تواناست.
🔖(حدیث2 https://eitaa.com/yekaye/4386)
🍃ج. یعنی خداوند نمیگذارد از صراط کسی گذر کند که ظلمی بر بندگان بردوشش است.
🔖(حدیث1 https://eitaa.com/yekaye/4385)
🍃د. اشارهای است به مواقفی در قیامت، که تا کسی حق آن موقف را ادا نکرده باشد، از آن گذر نتواند کرد.
🔖(حدیث 4 https://eitaa.com/yekaye/4388)
🍃ه. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
885) 📖 إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ 📖 💢ترجمه بیتردید پروردگارت واقعاً به کمینگاه است. سوره ف
.
3⃣ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»
چرا از تعبیر «ربک» استفاده کرد، نه تعابیری مانند منتقم یا جبار. با استفاده از این تعبیر چه نکته خاصی را میخواهد بگوید؟
🍃الف. [با توجه به حرف «ک»،] تلویحاً اشاره کند که سنت عذاب، که ناشی از در مرصاد بودن خداوند است، همان طور که در آن امتهای درگذشته پیاده شد، در امت تو (پیامبر اکرم ص) هم جاری است. (المیزان، ج20، ص282)
🍃ب. با توجه به تعبیر «رب»، نشان داده شده که در مرصاد بودن خداوند هم در راستای ربوبیت او است، نه اینکه صرفاً جنبه مچگیری و ... داشته باشد. یعنی تحقق ربوبیت کامل الهی، برای موجودی که خداوند به او اختیار داده است، این نیست که او را کاملا به حال خود رها کند و کاری به کار او نداشته باشد؛ بلکه همان ربّی که به انسان اختیار داده، در کمین او هم نشسته است که اگر از اختیار خود سوء استفاده کند، او را مجازات نماید.
📝نکته تخصصی #انسانشناسی
یکی از اشتباهات دنیای #مدرن (مشخصاً: #لیبرالیسم ) این است که به بهانه اختیار داشتن، مهمترین #حق خود را #حق_آزادی قلمداد میکنند؛ در حالی که قبلا به تفصیل بیان شد که این ادعا ناشی از خلط امر تکوینی و امر قراردادی و تشریعی است.
🔖(جلسه 863، تدبرهای 2 و 3 http://yekaye.ir/hood-11-76/)
اکنون می افزاییم که اساساً اقتضای ربوبیت خداوند برای موجود مختار، نهتنها رها کردن او به حال خود و #آزادی_مطلق او نیست، بلکه اقتضای ربوبیت خداوند این است که در عین حال که به او #اختیار و #آزادی داده، مراقب رفتارهای او باشد و در صورت لزوم، او را عذاب کند❗️
در واقع،
هدف از دادن #اختیار، صرفا #دادن_اختیار نبوده، بلکه این بوده که با این اختیار خودش راه سعادت و کمال را برگزیند؛
پس برای اینکه او اختیار خود را در مسیر درست قرار دهد، نمیتوان صرفاً به پاداش نیکو دادن به کسانی که مسیر درست را انتخب میکنند بسنده کرد، بلکه باید مواخذه و عذابی هم در کار باشد تا افراد، علاوه بر تشویق به رفتن در مسیر حق، نرفتن در مسیر باطل را هم جدی بگیرند.
🍃ج. ...
@Yekaye
886) 📖 فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ 📖
💢ترجمه
و اما انسان، هنگامی که پروردگارش او را بیازماید: به اینکه او را اکرام نماید و از نعمت برخوردارش کند، گوید پروردگارم مرا اکرام کرد؛
سوره فجر (89) آیه15
1397/11/14
27 جمادیالاولی 1440
@Yekaye
🔹ابْتَلاهُ
قبلا بیان شد که
▪️ این کلمه از ماده «بلو» (ویا «بلی») میباشد.
به نظر میرسد ماده «بلو» در اصل به معنای «اختبار» (امتحان کردن به منظور خبر گرفتن و معلوم کردن یک وضعیت) است و «بلی» به معنای کهنه شدن و پوسیدن میباشد.
اینکه آیا واقعا اینها دو ماده مستقلند یا اینکه هردو به یکی برمیگردند، بین علمای لغت اختلاف است که این اختلاف در خصوص کلماتی مانند بلاء (که از کدام است) بیشتر آشکار میشود. تا حدی که برخی گفتهاند حروف «ب» و «ل» و حرف عله (ی یا و) دو اصل با دو معنا (امتحان کردن و پوسیدن) است و ظاهر سخن آنان این است که با اینکه به دو اصل معنایی برای مادهای که از «ب» و «ل» و حرف عله تشکیل شود باور دارند، اما این دو اصل معنایی را مرتبط به حرف و یا ی نمیدانند و ماده «بلو» و «بلی» از نظر آنان فرقی ندارد.
در مقابل،
دیگرانی هستند که همین دو اصل را هم به هم ارجاع دادهاند که اینها دو دستهاند:
▫️برخی اصل را بر معنای کهنه شدن و پوسیدن قرار داده، و گفتهاند به این جهت به معنای امتحان کردن (اختبار) به کار میرود که گویی از کثرت امتحان و خبر گرفتن از او، او را پوساندم! و بلاء را هم از این جهت بلا گفتهاند که جسم را میپوساند
▫️و برخی هم «ایجاد تحول به منظور رسیدن به نتیجه مطلوب» (که به معنای «امتحان کردن» نزدیکتر است) را معنای اصلی این ماده دانستهاند و آنگاه گفتهاند لفظ «بَلِیَ» به خاطر کسره در عینالفعل بر «تحول رو به سقوط» دلالت دارد و به همین جهت است که معنای پوسیدن میدهد.
🔖جلسه۹۵ http://yekaye.ir/al-anbiya-021-035/
🔹ابتلاء با اینکه به باب افتعال رفته اما معنای متعدی میدهد (وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ؛ بقره/124) و ابتلی را عموما به معنای امتحان کردن و به بلا انداختن دانستهاند.
(كتاب العين، ج8، ص340؛ معجم مقاييس اللغه، ج1، ص293)
@Yekaye
🔹فَأَكْرَمَهُ ؛ أَكْرَمَنِ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «کرم»، در اصل به معنای «بزرگواری» (شرافت در ذات شخص) و «بزرگمنشی» (شرافت در اعمال و رفتار) میباشد.
▪️اگرچه کاربرد ثلاثی مجرد این ماده در زبان عربی رایج است (مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهَوَاتُه؛ نهجالبلاغه، حکمت۴۴۹) اما این ماده به صورت فعل در قرآن کریم تنها در دو باب «اکرام» (فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ؛ فجر/۱۵) و «تکریم» (وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمَ؛ اسراء/۷۰) به کار رفته است که اینها متعدی و به معنای بزرگواری کردن در حق دیگران بدون هیچ چشمداشت، یا چیزی ارزشمند را به کسی بخشیدن میباشد
و اسم مفعولهای این دو به ترتیب عبارتند از «مُكْرَم» و «مُکَرَّم» یعنی کسی ویا چیزی که که مورد اکرام و تکریم قرار میگیرد، گرامی داشته میشود، و او را بزرگ و عزیز میدارند. (ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ: مهمانان مورد اکرامِ حضرت ابراهیم ع، ذاريات/۲۴؛ في صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ: در صحیفههایی ارزشمند، عبس/۱۳)
🔖جلسه 352 http://yekaye.ir/al-alaq-96-3/
📖 اختلاف قرائت
🔹أَكْرَمَن
▪️در قرائت اهل مکه (ابن کثیر) این کلمه با تصریح حرف «ی» قرائت شده: «أَكْرَمَنی»
▪️در قرائت اهل مدینه (نافع) این کلمه در وصل با «ی» (أَكْرَمَنی) و در وقف، بدون «ی» (أَكْرَمَن) قرائت شده است (که طبیعتاً چون وقف بودن «ن» هم ساکن قرائت شده است.
▪️در قرائت اهل بصره (ابوعمرو) شخص بین باقی گذاشتن و حذف «ی» مخیر است.
▪️در بقیه قرائات سبعه (کوفه: عاصم و حمزه و کسائی؛ شام: ابنعامر) در وقف و وصل حرف «ی» حذف میشود (در وصل، با کسره ادا میشود: أَكْرَمَنِ)
📚البحر المحيط، ج10، ص474
@Yekaye
☀️1) از امام صادق ع روایت شده است:
به هیچ بندهای از دنیا چیزی داده نشد مگر به عنوان عبرت؛ و از او گرفته نشد مگر از باب امتحان.
📚الكافي، ج2، ص261
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِد عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
مَا أُعْطِيَ عَبْدٌ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا اعْتِبَاراً وَ مَا زُوِيَ عَنْهُ إِلَّا اخْتِبَاراً.
@Yekaye