یک آیه در روز
961) 📖 وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ
.
2️⃣ «وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلى كُلِّ شَیءٍ شَهیداً»
نسبت این آیه با آیات قبل چیست؟
🍃الف. با توجه به وقوع این آیه بعد از آیه «لا تتمنوا ...» که نزدیکی مضمونش به آن، این احتمال تقویت میشود که این آیه یک جمعبندیای از تفاصیل مباحث ارث است که تاکنون مطرح شد؛
یعنی همان طور که به نظر میرسد آیه 7 این سوره (لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ ...) اشاره اجمالی احکام ارث بود که در ابتدای بحث تفصیلی ارث بیان شد، این آیه نیز یک جمعبندی است که بسته به اینکه «موالی» را چه وارث و چه مورث (ارثبرجایگذارنده) بدانیم، بیان سه طبقه ارث است: والدین و فرزندان، خویشاوندان، و همسران که با پیمان عقد ارث بر آنها واجب میشود. با این بیان، از حیث سیاق آیات معنای «الذین عقدت ایمانکم» بیشترین تناسب را دارد. (الميزان، ج4، ص341-342)
📝نکته تخصصی #تفسیری
چنانکه بارها بیان شد به اقتضای قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا، قبول یک معنا و حتی اظهر دانستن آن، مستلزم کنار نهادن معانی دیگر نیست.
🤔نکتهای که به مناسبت در اینجا قابل ذکر است این است که گاه برخی عناصر مختلف پیرامونی، ظهور یک معنا را تقویت میکند و برخی دیگر ظهور معنای دیگر را.
▪️مثلا در اینجا:
▫️کسی که به شأن نزول آیه توجه کند [دست کم مخاطبان آیه در لحظه نزولش] تعبیر «الذین عقدت ایمانکم» را بیشتر ناظر به پیمانهایی نظیر پسرخواندگی، عقد اخوت و ... میبیند، و جمله «والدین عقدت ایمانکم» را جمله مستقلی از جمله قبل میبیند؛ که در جمله قبل وارثان را برشمرد؛ و در اینجا افرادی که با یک پیمان قبلا وارث میشدند و اکنون آیه میگوید اینها با وصیت کردن شما نصیب خواهند برد نه با همان پیمان قبلیشان؛
▫️اما وقتی کسی مانند علامه طباطبایی به سیاق آیات قبل و بعد عطف توجه میکند، این عبارت را کاملا عطف بر «الاقربون» میبیند و کل مطلب را یک حکم واحد میبیند که وارثان را برمیشمرد و سپس میگوید نصیب همه را به آنها بدهید.
نکته قابل توجه در این آیه این است که شأن نزول یک ظهور در آیه را تقویت میکند (أظهر) و سیاق آیات قبل و بعد، ظهور دیگر را؛ و البته همگی میتواند مراد باشد.
🍃ب. ...
@yekaye
یک آیه در روز
961) 📖 وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ
.
3️⃣ «وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی»
تعيين نظام ارث و اینکه چه کسی میتواند وارث باشد و چه کسی نمی تواند وارث باشد، به فرمان خداست.
@yekaye
یک آیه در روز
961) 📖 وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ
.
4️⃣ «وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ»
کاربرد کلمه «أقربون: کسانی که نزدیکترند» به جای سایر تعابیر رایج در خصوص خویشاوندان (مانند اولواالارحام یا ذویالقربی) در آن واحد چند ظرافت دارد:
🍃الف. نشان میدهد خويشان نزديكتر، در ارث بردن اولويّت دارند. (تفسير نور، ج2، ص59)
🍃ب. معیار ارث بردن کدام افراد و معیار اصلی تفاوت در سهمالارثها را نشان میدهد.
🍃ج. این لفظ ظرفیت معناییای را دارد که مراد آیه منحصر به ارث بردن نشود؛ و اولیتر بودن (که در کلمه «موالی» هست) را در معانی دیگر اشراب کند: یعنی اشاره باشد به انواع رابطههای ولاییای که بین افراد برقرار است: خداوند برای والدین یک ولایتی قرار داده، و همین طور برای کسانی که به عمق وجود ما نزدیکترند (مانند امام ع) یک ولایتی؛ و ... .
🍃د. ...
@yekaye
یک آیه در روز
961) 📖 وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ
.
5️⃣ «وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی ... وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ»
همان گونه که اگر خداوند رابطهای واقعی (خویشاوندی) بین برخی برقرار کرد، آنها نسبت به هم ذیحق میشوند از هم ارث میبرند و به ما خطاب میشود که سهم چنین کسی را که چنین رابطهای با شما دارد ادا کنید؛
اگر هم خود انسان رابطه و پیوند محکمی با کسی برقرار کرد باید سهم وی را ادا کند.
@yekaye
یک آیه در روز
961) 📖 وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ
.
6️⃣ «وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی ... وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ»
توجه شود که فاعلِ «عقدت»، «أیمانکم» است؛
🔹یعنی گویی این سوگندهای شماست که دارد پیمان میبندد، نه خود شما؛
🔹یعنی چهبسا سوگند خوردن هنگام پیمان بستن، رابطه و قرارداد اجتماعی طرفینی را در افقی بالاتر و ذیل ارتباطات الهی قرار میدهد؛
🔹و چه بسا به همین جهت بوده که پیمانِ حاصل از سوگند را هم در عداد جایی که پیوندی را خداوند قرار داد و عدهای را موالی عده دیگری کرد، برشمرد؛ و در مورد هردو فرمود که باید سهم وی را ادا کنید.
📝نکته تخصصی #جامعهشناسی و #خانوادهشناسی
💠تفاوت بنیادین #خانواده با سایر #نهادهای_اجتماعی
با توجه به اینکه غالبا فضای اصلی این آیه را ناظر به مساله ارث دانستهاند، بسیاری از مترجمان و مفسران، مقصود از «الذین عقدت ایمانکم» را ناظر پیوند زناشویی دانستهاند که موجب میشود علاوه بر رابطه والدین و فرزندان یا مطلق روابط خویشاوندی که به طور طبیعی بین خود افراد برقرار میشود، با یک عقد و پیمان، و بدون اینکه هیچ رابطه خونی و واقعیای قبلا در کار بوده باشد، رابطهای برقرار شود تا حدی که افراد از هم ارث ببرند.
🤔در واقع،
در نگاه دینی، پیوند #زناشویی
📛از جنس سایر #پیوندهای_اجتماعی نیست که صرفاً به #قرارداد و #رضایت_طرفین حاصل شود و هرگاه طرفین نخواستند آن را به هم بزنند؛
⭕️ بلکه این پیوندی است که خداوند در آن مداخله خاص دارد؛
از این روست که #ازدواج را #پیوند_مقدس و از آن طرف، #طلاق را #حلال_مبغوض معرفی کرده است؛
و در بسیاری از مضامین تاکید شده که با خواندن خطبه عقد خداوند #محبت_زن_و_شوهر را در دل هم میاندازد؛
و این مسالهای است که بسیاری از ما تجربه کردهایم:
بسیاری از ما تا پیش از ازدواج شناخت چندانی از شخصی که با او ازدواج خواهد کرد ندارد؛ و حتی علاقه و روابطش با بسیاری از افراد به مراتب بیش از علاقه و ارتباطش با همسر آینده خویش است؛ با این حال پیوند ازدواج چنان آن دو را به هم گره میزند که گاه برای خودشان هم باورکردنی نیست.
همه اینها شاهدی است بر اینکه دست مداخله خداوند در این رابطه به طور خاص دیده میشود.
🤔یعنی اگر در فقه #احکام_فردی_شریعت را عموما در ابواب #عبادات و #احکام_اجتماعی_اسلام را عموما در ابواب #معاملات بحث میکنند؛ اگرچه بحث نکاح را در ذیل «معاملات« بحث کردهاند؛ اما تفاوتهای این مساله با سایر مسائل اجتماعی به حدی است که فقهای برجستهای همچون مرحوم کاشف الغطاء (أنوار الفقاهة، كتاب النكاح، ص8 ) صاحب جواهر (جواهر الكلام، ج29، ص133 ) از بس احکام تاسیسی شارع در مساله ازدواج فراوان است تعبیر میکنند که گویی در احکام نکاح، #شائبه_عبادت وجود دارد؛
🤔 و از اشتباهات دنیای مدرن – که متاسفانه در کشور ما هم در حال رواج است - این است که این رابطه را همچون سایر روابط اجتماعی و در افق #قرارداد_اجتماعی_صرف قلمداد میکنند؛
و از این روست که #طلاق دادن همچون فسخ هر معامله اجتماعی قبح خود را از دست میدهد و #ازدواج از یک پیمان الهی به حد قراردادی طرفینی برای تامین نیازهای شخصی طرفین – ولو بگویید نیاز عاطفی – فروکاسته میشود.
💢مخصوصا اگر این نکته را در نظر بگیریم که بسیاری بر این باورند که این آیه ناظر به پیوندهایی مثل همقسم شدن و یا عقد اخوت (برادری) بوده، این نکته که بیان شد بیشتر جلوه میکند؛
زیرا نشان میدهد خداوند اگرچه در جاهای دیگر با تعابیری همچون «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُود» (مائده/1) از ما خوسته که به مطلق پیمانهایمان پایبند باشیم؛ اما پیمانهایی را که واقعا به ایجاد یک خانواده واقعی نمیانجامد، در ردیف پیوندهای خانوادگی که تا ارث (یعنی وضعیت بعد از مرگ) هم ادامه مییابد، به رسمیت نمیشناسد❗️
@yekaye
یک آیه در روز
961) 📖 وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ
.
7️⃣ «وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ»
اگر با کسی پیمانی بستید حتما حقش را ادا کنید.
در واقع،
انسان حقّ دارد در شرايطى مالكيّت خود را از طريق پيمان و قرارداد به ديگرى واگذار كند؛ و برخی از این تعهّدات انسان در زمان حياتش، پس از مرگ هم محترم است. (تفسير نور، ج2، ص59)
@yekaye
یک آیه در روز
961) 📖 وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ
.
8️⃣ «وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِی ... وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیمانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلى كُلِّ شَیءٍ شَهیداً»
اسلام هم برای احکامی که خداوند بین انسانها مقرر میکند و هم برای قراردادهایی که خودشان بین خود میبندند، #ضمانت_اجرایی قرار داده است؛ و آن این است که خداوند بر هر چیزی شاهد است.
به تعبیر دیگر،
ايمان به حضور خداوند، رمز تقوا و هشدار به كسانى است كه [به حقوق اجتماعی شرعی و] به پيمانهاى خود وفادار نيستند. (تفسير نور، ج2، ص60)
@yekaye
962) 📖 الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیهِنَّ سَبیلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِیا كَبیراً 📖
💢ترجمه
مردان قیامکننده به [= متصدی] امور زناناند به اینکه خداوند برخی را بر برخی دیگر برتری بخشیده است؛ و به اینکه از اموالشان هزینه کردهاند؛ پس زنان صالح، پیوسته فرمانبردارند، نسبت به غیب حافظاند، به [سبب] اینکه [یا: بدانچه] خداوند حفظ کرده است؛ و آن زنانی که از سرکشیشان بیم دارید، پس پندشان دهید و در بسترهای خواب رهایشان کنید و آنان را بزنید؛ پس اگر اطاعتتان کردند پس علیه آنان بهانهای مجویید؛ همانا خداوند بلندمرتبه و بزرگ است.
سوره نساء (4) آیه 34
1398/9/3
26 ربیعالاول 1441
@yekaye
🔹قَوَّامُونَ
▪️در آیه 5 همین سوره درباره ماده «قوم» توضیحات لازم ارائه شد و اشاره شد که «قیام» انحای مختلفی دارد:
▫️یا «قیام به چیزی» است که همان معنای «ایستادن» میدهد، مانند «مِنْها قائِمٌ وَ حَصِيدٌ» (هود/۱۰۰) ، «ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى أُصُولِها» (حشر/۵) «الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً» (آل عمران/۱۹۱)
▫️یا قیام بر چیزی، به معنای مراعات کردن و حفظ و مراقبت از آن چیز است، که در این صورت غالبا با حرف «علی» میآید؛ مثلا: «أَ فَمَنْ هُوَ قائِمٌ عَلى كُلِّ نَفْسٍ بِما كَسَبَت» (رعد/۳۳) یا تعبیر «إِلَّا ما دُمْتَ عَلَيْهِ قائِماً» (آل عمران/۷۵) که این دومی به معنای در طلب آن مطلب ثابت قدم ماندن است.
▫️یا قیام به معنای تصمیم و عزم به انجام کاری، مانند «إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ» (مائده/۶) ویا «يُقِيمُونَ الصَّلاةَ» (مائده/۵۵) یعنی دائما آن را انجام میدهند و بر آن محافظت دارند.
▫️یا «قیام» و «قِوام» به معنای اسم برای چیزی که بدان تکیه زده میشود و موجب ایستاده ماندن چیز دیگری میشود و قوامبخش آن است؛ مانند: «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً» (نساء/۵) ویا «جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ» (مائده/۹۷)
▪️تعبیر «قامَ الرَّجلُ المَرْأَةَ» یا «قامَ عليها» را گفتهاند کاربردی مجازی است که در جایی به کار میرود که مرد متکفل شؤون زن شود و به انجام امور وی اقدام کند؛ که چنین مردی را «قوّام» آن زن گویند: «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ» (نساء/34).
بدین ترتیب، کلمه «قوّام»، با توجه به معنای مبالغهای که در این صیغه هست، به معنای کسی است که برای کاری ویا انجام امور کس دیگری با جدیت قیام میکند: «كُونُوا قَوَّامينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ» (نساء/135) ، «كُونُوا قَوَّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ» (مائده/8)
🔖جلسه 930 http://yekaye.ir/an-nesa-4-5/
@yekaye