یک آیه در روز
743) 🌺 اسْتِكْباراً فِي الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّيِّئِ وَ لا يَحيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَ
.
1⃣ «ما زادَهُمْ إِلاَّ نُفُوراً؛ اسْتِكْباراً فِی الْأَرْضِ»
عبارت «استکباراً ...» میتواند مفعول له عبارت قبل باشد
📚(مجمع البیان، ج8، ص644؛ المیزان، ج17، ص57)؛ یعنی:
❌کسانی که مدعی بودند اگر از جانب خداوند کسی بیاید حتما اینها از دیگران بهتر میشوند، اما بالعکس شد،
یک دلیل مهمش این است که اهل سرکشی و خودبزرگبینی بودند.
در واقع کسی که روحیه استکباری داشته باشد، هرچقدر هم مدعی پیروی حقیقت باشد همین که حقیقت بر او عرضه شود نهتنها پیروی نخواهد کرد بلکه در راس مخالفان قرار میگیرد.
🔹شاید بدین جهت است که خداوند در جای دیگر فرمود که اساسا کسی که روحیه برتریطلبی در زمین داشته باشد، بهرهای در آخرت نخواهد داشت: «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لا یریدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقین» (قصص/83)
https://eitaa.com/yekaye/785
یک آیه در روز
743) 🌺 اسْتِكْباراً فِي الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّيِّئِ وَ لا يَحيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَ
.
2⃣ «ما زادَهُمْ إِلاَّ نُفُوراً؛ اسْتِكْباراً فِی الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّیئِ»
عبارت «مَكْرَ السَّیئِ» عطف به «استکباراً ...» است، و از این جهت میتواند مفعول له عبارت قبل باشد
📚(مجمع البیان، ج8، ص644؛ المیزان، ج17، ص57)؛ یعنی:
❌کسانی که مدعی بودند اگر از جانب خداوند کسی بیاید حتما اینها از دیگران بهتر میشوند، اما بالعکس شد، یک دلیل مهمش این است که اهل نیرنگ زدن بودند.
🔹در واقع کسی که روحیه نیرنگبازی و فریبکاری داشته باشد، هرچقدر هم مدعی پیروی حقیقت باشد همین که حقیقت بر او عرضه شود نهتنها پیروی نخواهد کرد بلکه در راس مخالفان قرار میگیرد.
@yekaye
یک آیه در روز
743) 🌺 اسْتِكْباراً فِي الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّيِّئِ وَ لا يَحيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَ
.
3⃣ «ما زادَهُمْ إِلاَّ نُفُوراً؛ اسْتِكْباراً فِی الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّیئِ»
عبارت «استکباراً ...» میتواند بدل از [یا عطف به] «نفوراً» باشد
📚(مجمع البیان، ج8، ص644؛ المیزان، ج17، ص57)؛ یعنی:
🔹افراد پرمدعا وقتی با حقیقت روبرو میشوند، نهتنها نفرتشان از حقیقت فزونی میگیرد، بلکه سرکشیشان در زمین نیز بیشتر میشود و نیرنگبازی بیشتری در پیش میگیرند.
📝نکته تخصصی #سیاسی_اجتماعی📝
بنیامیه تا پیش از ظهور اسلام، تنها در محدوده مکه نفوذ داشتند؛
اما با آمدن اسلام و ورود منافقانه در آن، حکومت آنان محدوده عظیمی (از حوالی اسپانیای کنونی تا آن سوی ایران) را شامل شد❗️ یعنی هم استکبار بیشتری در زمین پیدا کردند و هم نیرنگبازیشان شدت بسیار بیشتری گرفت❗️
اینکه با آمدن دعوت اصیل دینی، منافقانی پیدا میشوند که چنین بر استکبار و نیرنگشان افزوده میشود، حقیقتی است که خود قرآن کریم بدان توجه داده است‼️
و این گونه نیست که برخی جاهلان گمان کنند که با حکومت بنیامیه نعوذبالله کار از دست خدا خارج شد❗️
💠تاملی درباره پیچیدگیهای #جامعه_دینی💠
🔻مقدمه1. منافق در جامعه دینی پیدا میشود، نه در جامعه کفر.
🔻مقدمه2. منافقان از کفار بدترند (إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ؛ نساء/145)
🔸نتیجه: دین وقتی در جامعهای مستقر شود، کسانی پیدا میشوند که از کافران [جامعه قبل از آمدن دین) بدترند.
🚫اما واضح است که این دلیل نمیشود که خداوند پیامبران را نفرستد و جامعه دینی تشکیل ندهند❗️
بلکه این هشداری است که خود خداوند تذکر داده که با آمدن انذاردهندگان الهی، عدهای استکبار و مکرشان فزونی میگیرد؛
و شما مومنان حواستان به این مطلب باشد و برای آن در جامعهتان چارهای بیندیشید؛
⛔️این چاره، هر چه باشد، این نیست که دین در جامعه مستقر نشود⛔️
@yekaye
یک آیه در روز
743) 🌺 اسْتِكْباراً فِي الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّيِّئِ وَ لا يَحيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَ
.
4⃣ «ما زادَهُمْ إِلاَّ نُفُوراً؛ اسْتِكْباراً فِی الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّیئِ»
▪️سرچشمهى فرار و نفرت از راه انبیا، یا استكبار است یا حیله.
🔻شاید استكبار از سوى كفّار و حیله از سوى منافقان باشد؛ و
🔻شاید استكبار بستر حیلهگرى خود مستكبر باشد.
📚(تفسیر نور، ج9، ص513)
https://eitaa.com/yekaye/785
یک آیه در روز
743) 🌺 اسْتِكْباراً فِي الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّيِّئِ وَ لا يَحيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَ
.
5⃣ «اسْتِكْباراً فِی الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّیئِ»
کسی که بخواهد به هدف استکباری و خودبزرگبینی خود نایل آید به نیرنگ زدن و حیلههای زشت در پیش گرفتن رو میآورد.
📝ثمره #سیاسی
⛔️اگر این نکته قرآنی را - که «استکبار» را در کنار «نیرنگبازی» می نشاند - جدی بگیریم، در معاهدات با مستکبران عالم بیشتر دقت خواهیم کرد.⛔️
@yekaye
یک آیه در روز
743) 🌺 اسْتِكْباراً فِي الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّيِّئِ وَ لا يَحيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَ
.
6⃣ «لا یحیقُ الْمَكْرُ السَّیئُ إِلاَّ بِأَهْلِهِ»
کسی که نیرنگ میزند در حقیقت به خودش نیرنگ میزند.
⁉️شبهه
بسیار میشود که میبینیم که شخصی به کس دیگری نیرنگ میزند و آن شخص نیرنگخورده است که متضرر میشود، نه نیرنگزننده؛
پس چگونه فرموده است که نیرنگش فقط به خود نیرنگزننده برمیگردد⁉️
✳️ پاسخ
چون حقیقت اصیل انسان، آن چیزی است که در آخرت نمایان میشود، نه آنچه فعلا در دنیاست؛
و اثر این نیرنگ، در درجه اول در وجود خود نیرنگزننده تثبیت میشود،
و اثر دنیویاش بر روی مخاطب اثری محدود و زودگذر است.
📚(المیزان، ج17، ص58)
در واقع،
معیار وقوع یک چیز این است که نهایتا چگونه خواهد شد؛
و موید این برداشت ادامه آیه است که به عبرت گرفتن از گذشتگان دعوت میکند؛ یعنی ببینید که عاقبت آنان که نیرنگ بد زدند هلاکت بود.
📚(مفاتیح الغیب، ج26، ص247)
📝نکته تخصصی #انسانشناسی📝
🔹مقدمه1. انسان هم بُعد دنیوی دارد و هم بُعد اخروی و ملکوتی.
🔹مقدمه2. فریب دادن همواره برای منافع دنیوی است؛ کسی برای رسیدن به ثواب آخرت، به کسی نیرنگ نمی زند.
🔷نتیجه: کسی که دیگری را فریب میدهد، در واقع منافع دنیوی خود را ترجیح داده است،
یعنی خود را در افق دنیا محدود دیده و اصطلاحاً خود مادی خویش را بر خود حقیقیِاش ترجیح داده، و حقیقت ابدی خود را فدای منافع زودگذر دنیا کرده است؛
لذا وقتی پردهها کنار میرود و میبیند که حقیقتش که بسیار ملکوتیتر و فراتر از افق دنیا بوده، را به دست خود به هدر داده و مییابد که تنها و تنها به خودش ضرر زده است؛
و چون مظلومی که در دنیا ضرر دیده، در آخرت از او طلبکار میشود و تمام ضررش در آنجا جبران میشود، آن مظلوم حقیقتا ضرری نکرده است.
@yekaye
یک آیه در روز
743) 🌺 اسْتِكْباراً فِي الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّيِّئِ وَ لا يَحيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَ
.
7⃣ «لا یحیقُ الْمَكْرُ السَّیئُ إِلاَّ بِأَهْلِهِ»
❌چاه مکن بهر کسی؛ اول خودت دوم کسی.❌
🔹بسیاری بر این باورند که این ضربالمثل در زبان فارسی برگرفته از همین عبارت است و ناظر به حکایتی است که در حدیث 4 گذشت.
🔖https://eitaa.com/yekaye/801
🔸البته ظاهرا شبیه این مضمون در تورات هم آمده باشد:
📜حکایت📜
گویند کعب الاحبار (عالم یهودیای که ظاهرا مسلمان شد) به ابنعباس کفت: در تورات آمده است «کسی که برای برادرش چاهی بکند خودش در آن می افتد».
ابنعباس گفت: ما این را در کتاب خدا یافته بودیم آنجا که فرمود «و نیرنگ بد جز بر اهلش وارد نشود» (فاطر/43)
📚(البحر المحیط، ج9، ص42)
@yekaye
یک آیه در روز
743) 🌺 اسْتِكْباراً فِي الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّيِّئِ وَ لا يَحيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَ
.
ان شا ءالله امروز نیز ادامه بحث از آیه قبل خواهد بود، بویژه فراز دوم آیه، که میفرمود:
«فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ سُنَّتَ الْأَوَّلينَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْديلاً وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْويلاً»
پس هرگز برای سنت خدا تبدیلی نخواهی یافت و هرگز برای سنت خدا دگرگونیای نخواهی یافت.
1397/2/22
25 شعبان 1439
@yekaye
🔹ینْظُرُونَ
▪️ماده «نظر» در اصل دلالت دارد بر تأمل کردن و نگریستن در چیزی و سپس به نحو استعاری در معانی دیگر نیز توسعه داده شده است، از جمله در معنای مهلت دادن
📚(معجم المقاییس اللغة، ج۵، ص۴۴۴).
▪️برخی توضیح دادهاند که «نظر» به معنای برگرداندن چشم (تقلیب بصر) ویا بصیرت به منظور ادراک و دیدن چیزی است و لذا گاه به معنای تامل کردن به کار میرود؛ و این کلمه در نزد عامه عموما در مورد بَصَر (دیدن با چشم)، و در نزد خواص غالبا در مورد «بصیرت» به کار میرود
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۱۲)
▪️در واقع، نظر ادراکی است که با اقبالی از جانب دیده ویا با فکر حاصل میشود:
▫️نظر با چشم، اقبال با دیدگان و گرداندن حدقه چشم به سوی شیء مورد نظر است؛
▫️نظر با فکر، اقبال ذهن به جانب امری است که مورد تامل قرار گرفته؛
▫️نظر کردن سلطان در کار رعیت، اقبال به جانب ایشان با حُسن سیاست است؛
▫️«نظیر» هم به معنای «مثل و مانند» است گویی دو چیز که نظیر همدیگرند در کار هم نظر میکنند ویا در کارشان یکسان نظر شده است؛
▫️ تفاوت «نظر» با تأمل در این است که تأمل، نظری است که امید میرود به معرفت آن چیزی که در آن نظر شده، برسد و غالبا نیازمند زمان است
📚(الفروق فی اللغة، ص۶۵-۶۶)
▪️با این اوصاف معنای مهلت دادن در کلمه «انظار» ناشی از این است که گویی میخواهند در کار شخصی که به او مهلت میدهند تاملی کنند و «أَنْظِرْنی» یعنی در وضعیت من تاملی فرما.
▪️از نظر علامه طباطبایی، «نظر» وقتی بدون حرف اضافه متعدی شود، معنای «انتظار» و «مهلت دادن» را میرساند؛ وقتی با حرف اضافه «الی» بیاید به معنای «نگاه انداختن به جانب چیزی» است، و وقتی با حرف اضافه «فی» بیاید به معنای «تامل کردن» است.
📚(المیزان، ج۱۹، ص۱۵۶)
البته ظاهرا این سخن به معنای اغلب موارد است نه صددرصد؛ و مواردی هست که «نظر» بدون حرف اضافه، به معنای «نگاه کردن» یا «تامل کردن» باشد (انْظُرُوا ماذا فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْض؛ یونس/۱۰۱)
▪️همچنین کاربرد کلمه «ناظر» در معنای «منتظر» کاربرد بسیار رایجی است و در زبان فارسی نیز گاهی کلمه «ببینم» را به معنای «چشم به راه هستم» و «منتظر میمانم» به کار میرود؛
چنانکه در قرآن کریم همین تعبیر «ناظرة» مشخصا در معنای «منتظر بودن» به کار رفته است و میتوان آن را به «ببینم» (به همین معنای منتظر میمانم) ترجمه کرد: «وَ إِنِّی مُرْسِلَةٌ إِلَیهِمْ بِهَدِیةٍ فَناظِرَةٌ بِمَ یرْجِعُ الْمُرْسَلُون؛ [ملکه سبأ گفت: ] و من هدیهای برای آنها می فرستم تا ببینم [منتظر بمانم] که فرستادگان را با چه چیزی برمیگرداند.» (نمل/۳۵)
🔸در آیه حاضر عموم مفسران و مترجمان همین معنا را برداشت کردهاند،
▫️هرچند نجمالدین نسفی (قرن6) تعبیر «پاییدن» (نمىپایند مگر نهاد پیشینیان را،📚 تفسیر نسفی، ج2، ص825)، و
▫️برخی معاصرین (گرمارودی و مجتبوی) به تَبَعِ رشیدالدین میبدی (قرن6) تعبیر «چشم داشتن» (چشم نمیدارند مگر در خور آنچه پیشینان دیدند از سرانجام؛📚 تفسیر کشفالاسرار، ج8، ص184)، و
▫️مرحوم مصطفوی تعبیر «توجه کردن» (پس آیا متوجّه میشوند به روشى كه در گذشتگان بوده است؛ 📚تفسیر روشن، ج15، ص93) را برگزیدهاند.
ماده «نظر» و مشتقات آن 129 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye