یک آیه در روز
۱۰۷۱) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً ب
.
3️⃣ «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا»
[برخلاف آنچه در اهل سنت معروف است که ادعای عدالت همه اصحاب را دارند این آیه بخوبی نشان میدهد که] همه اصحاب پیامبر ص عادل نبودند؛ بلکه در میان آنان افراد فاسق و غیرقابل اعتماد هم پیدا میشدند (تفسیر نور، ج۹، ص۱۷۱)؛
و این آیه شاهد خوبی است بر جعلی بودن احادیثی که به پیامبر ص نسبت میدهد که فرموده باشد که همه اصحاب عادلند و هیچکس حق ندارد هیچیک از آنان را فاسق بشمرد!
📝توضیح تخصصی
شأن نزول این آیه را چه ولید بن عقبه بدانیم چه عایشه، مهم این است که طبق مبنای اهل سنت هردوی اینها مصداق صحابه محسوب میشوند (و از نظر اهل سنت، هرکس صحابه محسوب شود حتما روایتش مورد اعتماد است)؛ قرآن کریم در مورد این شخصی که آیه در موردش نازل شده تعبیر «فاسق» به کار برده است؛ نتیجه این است که دست کم برخی از افرادی که طبق مبنای اهل سنت صحابه محسوب میشوند، طبق این آیه فاسق و غیرقابل اعتماد محسوب میشوند؛ و این ضابطه رجالی اهل سنت، از نظر قرآن مخدوش میباشد.
@yekaye
#حجرات_6
یک آیه در روز
۱۰۷۱) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً ب
.
4️⃣ «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ»
چرا ضرورت درنگ کردن و بررسی را ناظر به دو مولفه «فاسق» (نه هرکس) و «نبأ» (خبری که مهم است؛ نه هر خبری) قرار داد؟
یعنی چرا نگفت اگر «هرکسی» «هرخبری» آورد ابتدا بررسی کن؟
شاید بتوان پذیرفت که اگر «فردی عادی» «خبر کماهمیتی» آورد (که قبول یا رد آن تاثیر جدی در تصمیمات ما نمیگذارد) نیازی به بررسی نداشته باشد، اما اگر فاسقی «خبر کماهمیتی» را آورد، نیاز به بررسی ندارد؟
آیا اگر «شخصی عادی» (که به عنوان فاسق شناخته نمیشود) با خبر مهمی آمد شایسته نیست بررسی شود؟
🔹الف. اگر قرار باشد هرکس برای انسان هرخبری بیاورد انسان بخواهد حتما آن را بررسی کند و بلافاصله ترتیب اثر ندهد، عملا در بسیاری از موارد اختلال در نظام زندگی اجتماعی پیش میآید و زندگی سامان نمییابد. در واقع، سیره عقلا، ترتیب اثر دادن به اخباری است که به طور عادی دریافت میکنند. بله، اگر خبر، خبر مهمی باشد؛ و آورندهاش هم قابل اعتماد نباشد نباید عجله نکرد و در مورد آن باید بررسی شود؛ اما جایی که خبر اهمیت زیاد ندارد یا اگر اهمیت دارد آورندهاش انسان فاسقی نیست و میتوان به طور عادی به وی اعتماد کرد، ضرورتی ندارد که حتما درنگ و بررسی انجام شود.
در واقع، این آیه در مقام امضای یک سیره عقلایی است؛ برای انسانها میسر نیست که تصمیمگیریشان را صرفا به آنچه در منظر و مرآی آنهاست منوط سازند؛ بلکه اتفاقا عمده تصمیمهای ما در زندگی منوط به اموری است که به طور عادی نمیتوانیم با مشاهده کسب خبر کنیم. یکبار خبری به صورت متواتر به انسان میرسد؛ اینها که بحث ندارد و یقین معرفتی ایجاد میکند؛ اما تعداد این اخبار هم بسیار کم است و عموم انسانها کارهای زندگیشان را بر اساس مطالبی تنظیم میکنند که اصطلاحا مبتنی بر خبر واحد است؛ و قرآن کریم هم این سیره عقلایی را امضا کرده است
📚 (الميزان، ج18، ص311 ).
🔹ب. اثبات شیء نفی ما عدا نمیکند؛ و مساله، تاکید بر اینهاست که: انسانها باید وقتی نبأ (خبر مهم) در کار است و آورندهاش هم فاسق است، حتما درنگ کردن و تبیین را جدی بگیرند.
یعنی آیه نمیفرماید سایر اخبار را بررسی نکن، بلکه میگوید چنین خبری را حتما بررسی کن؛ اما آیه ساکت است از بیان ایتکه خبری که قابل اعتماد باشد چه ویژگیهای دیگری دارد.
شاید اینکه برخی بر دلالت این آیه بر حجیت خبر واحد مناقشه دارند (مجمع البيان، ج9، ص199 ) ناشی از همین نکته است.
🔹ج. ...
@yekaye
#حجرات_6
یک آیه در روز
۱۰۷۱) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً ب
.
5️⃣ «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا...»
آوردن کلمه «فتبینوا» نشان میدهد که گاهی فاسق راست میگوید و نباید همه جا سخن او را تکذیب کرد!
📚 (تفسیر نور، ج۹، ص۱۷۱).
به تعبیر دیگر،
💢«فاسق» بودن صرفا هشداری برای تتبع جدیتر سخن وی است؛ نه دلیلی برای تکذیب وی❗️
📝نکته تخصصی #حدیثشناسی
از نکته فوق فهمیده میشود که روند نگارش برخی از کتابهایی که با عناوینی همچون «احادیث موضوعه» [= احادیث جعلی] نوشته شده و مواردی را که راوی مجهول بوده به عنوان حدیث جعلی معرفی کردهاند! قطعا روند ناروایی است؛
زیرا از مجهول بودن راوی (= نمیدانیم فاسق است یا خیر)، فاسق بودن وی؛ و از فسق وی (که حداکثر دلالت بر ضرورت بررسی سخن وی دارد، نه لزوما انکار سخن وی)، کذب سخن وی را نتیجه گرفتهاند❗️
یعنی حتی اگر «فاسق» و «غیرقابل اعتماد» بودن یک راوی اثبات شود؛ منطقا نمیتوان نتیجه گرفت که حدیثی که از وی نقل شده حتما جعلی است؛بویژه اگر توجه کنیم دروغگوی حرفهای، دروغگویی است که دروغ خود را در میان صدها سخن راست مخفی کند.
❌از همینجا معلوم میشود که چرا شیعیان در بحثهای خود گاه به برخی از راویانی که در شیعه غیرمعتبر محسوب میشوند استناد میکنند؛ و این استناد لزوما دلیل بر اعتبار آن شخص نیست.
مثلا بر اساس قاعده «الفضلُ ما شَهِدتْ به الاعداءُ: فضیلت آن است که دشمن بر آن شهادت دهد» یا «اقرار العقلاء علی انفسهم جایز» اگر کسی که فهمیدهایم فاسق ویا دروغگو است در مورد دشمن خود فضیلتی را ذکر کرد؛ یا در مورد بدیای در حق خویش اقرار نمود، قرینه میشود که به احتمال زیاد اینجا دروغ نگفته است.
@yekaye
#حجرات_6
ادامه تدبر ۶ (ثمره اجتماعی بحث #حدیثشناسی)
به تعبیر دیگر، درست است که تاثیر برخی از احادیث در مقام تصمیمگیریِ مستند به شرع به نحوی است که قطعا باید آورنده آن مورد اعتماد (ثقه) باشد؛
اما در بسیاری از احادیث (بویژه احادیثی که حاوی نکات اخلاقی ساده برای زندگی است) چنین چیزی ضرورت ندارد؛
و این سبکی که برخی در پیش گرفتهاند که هر حدیثی که راوی برایشان شناخته شده نیست (راویان «مجهول» و اخبار «مرسل») آن را به عنوان خبر ضعیف کنار میگذارند رویهای نیست که لزوما مبتنی بر نگاه قرآنی باشد.
⛔️اگر به کتابهایی که تحت عنوان «گزیدهی ...» به خیال خود این گونه احادیث را از منبع اصلی حذف کردهاند ویا تحت عنوان «الاحادیث الضعیفه» گردآوری شده و بسیاری از احادیث را زیر سوال میبرند، نگاهی شود که چه احادیثی به این بهانهها حذف میشود بخوبی متوجه ابعاد نادرست این رویکرد افراطی میشویم.
📛(از اینها بدتر آن است که به صرف مجهول بودن راوی، حدیث وی را جعلی معرفی میکنند؛ که در تدبر ۵ اشاره شد)
بر همین اساس، شاید بتوان وجه تاکیدی را که بر آسانگیری در «اخبار من بلغ»* وجود دارد فهمید. یعنی اگرچه روال عقلا این است که در تصمیمگیریهایی که ممکن است به آسیب رساندن به دیگران منجر شود در خصوص منبع خبر سختگیرانه بررسی کنند؛ اما همین عقلا در تصمیم گیریهایی که چنین آثار سویی ندارد چنین سختگیریای ندارند.
به تعبیر دیگر، وقتی این همه کتابهای مختلف اندیشمندان غیرمعصوم را براحتی به افراد توصیه میکنیم آیا رواست که در توصیه عموم به مطالعه کتب حدیثی این اندازه سخت گیری کنیم؟! بویژه کتب علمای متقدم شیعه، که با توجه به تخصص آنها و حساسیتهایی که در ایشان نسبت به پرهیز از احادیث جعلی وجود داشته (که اگر در مورد حدیثی مشکوک میشدند یا آن را نمیآوردند یا حتما تذکرش را میدادند) علم اجمالی داریم که عمده احادیثی که در آنها هست و گردآورنده هم هشداری در موردش نداده احادیث معتبری است.🤔
📝ثمره تخصصی #حدیثشناسی: خبر #ثقه یا #موثوقالصدور یا ...؟
اگرچه امروزه نزد برخی از فقهای متاخر، بررسی سند حدیث، اولویت اول در مقام اعتبارسنجی است و با مناقشه در سند، براحتی حدیث را در مقام استنباط کنار میگذارند؛ اما بر اساس توضیحات فوق، این رویه قابل مناقشه است.
شاهد خوبی بر این مناقشه، وجود اخبار علاجیه* است، که در ابتدا بر اموری همچون مطابقت با کتاب و سنت قطعی، مخالفت با عامه، شهرت، و ... تاکید میکنند؛ و بررسیِ وثاقت راوی را جزء مولفههای آخر در مقام تصمیمگیری می گذارند؛ که نشان میدهد که اگرچه بررسی سند در جای خود مهم است، اما نباید تنها محورِ و حتی محور اصلی قبول یا رد احادیث قرار گیرد.
ظاهرا از همین روست که بسیاری از بزرگان ضابطه «خبر موثوق الصدور» را جایگزین «خبر ثقه» کردهاند؛
و آن طور که نقل شده سبک برخی از بزرگان مثل حضرت آيت الله بهجت از این هم فراتر بوده است؛ یعنی امثال ایشان در بررسی احادیث، تنها در مواردی که محتوا و جهتگیری حدیث با محتوا و جهتگیری مجموع تعالیم اهل بیت ناسازگار به نظر میرسیده بر بررسی رجال آن اصرار میورزیدند.
به نظر میرسد سیره بسیاری از فقهای بزرگ همچون شیخ انصاری نیز این بوده است؛ شاهد مهمش هم اینکه ایشان ابایی ندارند از اینکه شالوده و فصلبندی کتاب مکاسب را با حدیثی آغاز کنند که به لحاظ سندی ضعیف محسوب میشود.
✳️*پی نوشت:
- اخبار من بلغ، احادیثی است که میگویند اگر درباره ثواب عمل خوبی حدیثی از معصومی برای شما گفتند و شما بدان عمل کردید ولو اعتبارش را بررسی نکردید خداوند تفضلا آن ثواب را به شما میدهد.
- اخبار علاجیه، احادیثی است که خود معصوم توضیح داده اگر احادیث متعارضی از ما به شما رسید چکار کنید.
@yekaye
#حجرات_6
ادامه تدبر ۷ (#فاسق در قرآن کریم)
اکنون که بحث فاسق در قرآن مطرح شد خوب است که توجه کنیم که فسق ورزیدن فاسقان، اگر با توبه جبران نشود، چه آثاری دارد:
🔹هیچگاه ایمان نخواهند آورد:
«كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذينَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لا يُؤْمِنُونَ» (یونس/33)
🔹و هدایت نخواهند شد:
«و اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقينَ» (مائده/108؛ توبه/۲۴ و ۸۰؛ صف/۵)؛
▫️و بلکه حتی در مواجهه با پیام حق گمراه میشوند!
«يُضِلُّ بِهِ كَثيراً وَ يَهْدي بِهِ كَثيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقينَ» (بقره/2۶)
🔹مورد مغفرت قرار نمیگیرند:
«سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقينَ» (منافقون/۶)
▫️و به هلاکت میرسند «فَهَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفاسِقُونَ» (احقاف/35)
🔹اعمالشان (از جمله انفاقهایشان) قبول نخواهد شد:
«قُلْ أَنْفِقُوا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً لَنْ يُتَقَبَّلَ مِنْكُمْ إِنَّكُمْ كُنْتُمْ قَوْماً فاسِقينَ» (توبه/53)
🔹اعتبار اجتماعی شان را از دست میدهند و قابل اعتماد نیستند:
«یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ» (حجرات/۶)
«كَيْفَ وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فيكُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ» (توبه/8)
🔹و جایگاهشان جهنم است و راه خروجی از آن ندارند:
«وَ أَمَّا الَّذينَ فَسَقُوا فَمَأْواهُمُ النَّارُ كُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها أُعيدُوا فيها وَ قيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّذي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ» (سجده/20)
@yekaye
#حجرات_6
یک آیه در روز
۱۰۷۱) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً ب
.
8️⃣ «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ»
چرا با اینکه در آیه ۱۲ همین سوره تجسس حرام شمرده شده، در این آیه دستور تحقیق و بررسی آمده است؟
🔹الف. آن تجسس ناظر به بررسی احوالات خود اشخاص است که ابتدا به ساکن درباره وضعیت افراد تجسس کنیم؛ اما این آیه ناظر است به سخن کسی درباره افرادی دیگر، که درباره آنها اتهامی را مطرح کرده؛ و قبل از اینکه در مورد آن افراد دیگر تصمیمی بگیریم سخن آن اتهام را بررسی کنیم؛ و اینها دو مقام متفاوتند.
🔹ب. آنجا که تجسس حرام است درباره رفتار شخصی مردم است که ربطی به زندگی اجتماعی ندارد؛ ولی آنجا که واجب است موردی است که به جامعه مربوط است و میخواهیم بر اساس آن اقدام و عملی انجام دهیم که اگر به خاطر احتترام فرد، تحقیق و بررسی نکنیم ممکن است جامعه در معرض فتنه و آشوب قرار گیرد (تفسیر نور، ج۹، ص۱۶۷).
به تعبیر دیگر افشاگری و رسوا کردن افرادی که کارشان سبب فتنه است مانعی ندارد (همان، ص۱۷۱)
🔹ج. ...
@yekaye
#حجرات_6
یک آیه در روز
۱۰۷۱) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً ب
.
9️⃣ «إِنْ جاءَكُمْ ... فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا... بِجَهالَةٍ»
اقدام عجولانه و بدون بررسی و تحقیق، نوعی جهالت است. (تفسیر نور، ج۹، ص۱۷۲)
✅تبصره
این آیه را میتوان از شواهدی دانست که نشان میدهد کلمه «جهل» و «جهالت» در ادبیات قرآنی لزوما به معنای صرف اشتباه و ندانستن نیست؛
بلکه اقدامی است که پشتوانه عقلی موجهی ندارد؛ زیرا میدانیم که ممکن است انسان بررسی و تحقیق انجام دهد اما لزوما به مطلب درست نرسد؛
به تعبیر فنی «مجتهد لزوما مصیب نیست»؛ بلکه میشود که شخص مجتهد اشتباه کند.
از این رو وقتی هم که در جای دیگر گفته میشود توبه افرادی که از روی جهالت مرتکب گناه شدهاند قبول است (إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ؛ نساء/۱۷) مقصود این نیست که افرادی که از گناه بودن گناه بیخبرند؛ بلکه مقصود کسانی است که در هنگام گناه عقلشان مغلوبِ (نفس: شهوت یا غضب) واقع شده است.
@yekaye
#حجرات_6
یک آیه در روز
۱۰۷۱) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً ب
.
🔟 «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ»
یکی از اهداف خبرگزاریهای فاسق، ایجاد فتنه و به هم زدن امنیت اجتماعی است.
📚(تفسیر نور، ج۹، ص۱۷۲)
پس اگر کسی خبرچینی کرد تا به دیگران لطمهای بزند، درنگ کنید و تا میتوانید ترتیب اثر ندهید.
📜حکایت📜
📋گفتهاند که شخصی نزد حضرت علی ع آمد و سعایت شخص دیگری را کرد.
حضرت فرمود: ای فلانی! ما درباره آنچه گفتی بررسی میکنیم؛ اگر راستگو بودی که نزد ما خوار میشوی (چون غیبت و سعایت از مؤمن کردی)؛ و اگر دروغ گفتی تو را عقوبت میکنیم؛ اگر هم میخواهی [اصلا بررسیای نکنیم و] از تو درگذریم.
گفت: یا امیرالمؤمنین! از من درگذرید!
📋و نقل كردهاند كه مردى بر عمر بن عبد العزيز وارد شد، و از مرد ديگرى نزد وى چيزى گفت. عمر به او گفت: اگر مىخواهى در باره تو تحقيق مىكنيم، اگر دروغگو بودى، پس مشمول اين آيه مباركه هستى: «اگر فاسقى خبرى براى شما آورد ...» (حجرات/۶)؛ و اگر راستگو بودى، مشمول اين آيه هستى: «عيبجوست و براى خبرچينى گام برمىدارد» (قلم/۱۱)؛ و اگر هم مايلى تو را مىبخشيم.
آن مرد گفت: ببخشيد، ديگر هرگز چنين كارى نخواهم كرد.
📚كشف الريبة (شهید ثانی)، ص45-46
@yekaye
#حجرات_6
یک آیه در روز
۱۰۷۱) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً ب
.
1️⃣1️⃣ «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ»
در این آیه از حرف «إن» استفاده کرد؛ نه از حرف «إذا»؛ یعنی فرمود «اگر فاسقی خبر مهمی آورد ...» و نفرمود «هنگامی که فاسقی خبر مهمی آورد...»؟
➖برخی توضیح دادهاند که از تفاوتهای حرف «إن» با «إذا» این است که «إذا» در جایی میآید که با یک رویه مواجهیم ولی «إن» غالبا در جایی به کار میرود که وقوعش را چندان انتظار نداریم؛ مثلا هیچگاه میگویند «إذا طلعت الشمس» و نمیگویند «إن طلعت الشمس»
📚 (مفاتيح الغيب (فخر رازی)، ج28، ص98 ).
این نشان میدهد که انسان مؤمن از منظر قرآن به لحاظ سواد رسانهای چنان هوشیار است که فاسقان امید چندانی به اینکه او را تحت تاثیر خبر خود قرار دهند ندارند.
📝نکتهای در #سواد_رسانهای
در منطق قرآن کریم در مورد اخباری که در جامعه پخش میشود، هم گوینده باید خیلی مراقبت کند هم شنونده:
💢از سویی برای کسانی که با پخش اخبار دروغ در جامعه دغدغه ایجاد میکنند کیفری سخت معین فرموده: «لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فيها إِلاَّ قَليلاً؛ مَلْعُونينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتيلاً: البته اگر منافقان و كسانى كه در دلهايشان مرض است و شايعهپراكنان در شهر، [از این کار] دست بر ندارند حتما تو را بر ضدّ آنها برمىانگيزيم، آن گاه در اينجا جز اندكى مجاور تو نخواهند بود؛ در حالى كه ملعون [=از جانب خدا و مطرود از سوى مردم] بوده، هر كجا يافت شوند دستگير و با جدیت اعدام شوند» (احزاب/60-61)
و
💢 از سوی دیگر، از مؤمنان خواسته که هر خبری را از هرکسی سریع قبول نکنند: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا» (حجرات/۶)
و فریاد مرگ بر کسانی که با سادهانگاری و غفلت هر دروغها را نشر میدهند سر داده: «قُتِلَ الْخَرَّاصُون؛ الَّذينَ هُمْ في غَمْرَةٍ ساهُون؛ مرگ بر دروغپردازان! همانان كه در ورطه نادانى بىخبرند» (ذاریات/۱۰-۱۱)
و ضمن انتقاد صریح از کسانی که هر خبری را میشنوند و نسنجیده آن را نشر میدهند، تاکید میفرماید خبر را به اهل استنباط عرضه کنید: «وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلاَّ قَليلا: و چون خبرى [حاكى] از ايمنى يا وحشت به آنان برسد، انتشارش دهند و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند، قطعاً كسانى از آنان كه اهل استنباط کردناند، به حقيقت آن پى مىبردند؛ و اگر فضل خدا و رحمتِ او بر شما نبود، مسلّماً جز اندكى، از شيطان پيروى مىكردید» (نساء/۸۳).
@yekaye
#حجرات_6
یک آیه در روز
۱۰۷۱) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً ب
.
2️⃣1️⃣ «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلی ما فَعَلْتُمْ نادِمینَ»
چرا در این آیه محور نهی از اعتماد به سخن فاسق را پشیمان شدن از این قرار داد که از روی جهالت به قومی آسیب برسانیم؟
یعنی آیا اعتماد به سخن فاسق نمیتواند به جهات دیگر موجب پشیمانی شود؟
به تعبیر دیگر اگر به سخن فاسق اعتماد کردیم و به هیچ قومی آسیب نرسید پشیمان نمیشویم؟
🔹الف. اثبات شیء نفی ما عدا نمیکند؛ و این از باب تاکید بر مهمترین ضرر چنین اعتماد ناروایی است.
🔹ب. این آیه را باید در فضای کلی سوره دید. فضای کلی این سوره ناظر به ارتباطات اجتماعی است؛ و طبیعتا در اینجا ضرر این اقدام در ارتباطات اجتماعی مورد توجه قرار میگیرد.
🔹ج. اگر توصیه اخلاقی میخواهیم داشته باشیم (اینکه سریع به خبر فاسق ترتب اثر ندهیم)، چه خوب است که مهمترین ثمرات عینی و ملموس آن (آِسیب دیدن دیگران؛ پشیمانی خود شخص) را ذکر کنیم تا انگیزه عمل به آن توصیه در وی تقویت شود.
🔹د. این تعبیر عملا میتواند شمول داشته باشد:
در واقع تعبیر «تصیبوا» یک تعبیر عام از هر اثر نامطلوب میتواند باشد (و معلوم است که ترتب اثر به سخن فاسق زمانی بد است که اثر نامطلوب داشته باشد؛ یعنی جایی که بیاثر باشد یا اثر مطلوب داشته باشد که بد نیست)؛
و «قوم» هم مقصود بارزترین مصداق کسی است که آسیب دیده؛
یعنی با توجه به تقسیم ارتباطات انسان به ارتباطات چهارگانه (با خدا، با خود، با دیگران، با محیط) گزینههای دیگر این است به خدا آسیب برسد؛ به خودتان آسیب برسد؛ شخصی دیگر آسیب برسد؛ ؛ به حیوانات و محیط زیست آسیب برسد؟ مورد اول که اساسا محال است؛ اما در موارد بعدی به دلالت التزامی میتواند همه اینها را دربرگیرد.
🔹ه. ...
@yekaye
#حجرات_6
یک آیه در روز
۱۰۷۱) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً ب
.
3️⃣1️⃣ «فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا ... فَتُصْبِحُوا عَلی ما فَعَلْتُمْ نادِمینَ»
پایان کار نسنجیده، پشیمانی است. (تفسیر نور، ج۹، ص۱۷۲)
✅تبصره
برخی گفتهاند آوردن این جمله در آخر این آیه وبا حرف «ف» تفریع، دلالت ضمنی بر مدح مؤمنان دارد؛ یعنی شما کسانی نیستید که وقتی کار بدی بکنید بیاعتنا بگذرید؛ بلکه وقتی کار بدی انجام دهید و متوجه بد بودنش بشوید بلافاصله پشیمان میشوید
📚(مفاتيح الغيب، ج28، ص100)
@yekaye
#حجرات_6
یک آیه در روز
۱۰۷۱) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً ب
.
4️⃣1️⃣ «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلی ما فَعَلْتُمْ نادِمینَ»
در آیات قبل، ارتباطات انسان با رسول الله ص مورد توجه بود؛ و از انسانها میخواست که نسبت به سخنان ایشان خاضع باشند و گوش شنوایی داشته باشند.
با توجه به فضایی که به خاطر روابط ایمانی برقرار میشود طبیعی است که عمل به این دستور در ارتباطات بین خود مؤمنان نیز طنینانداز شود؛ یعنی وقتی آن ادب نسبت به رسول الله ص در جانها جای گرفت؛ این ادب نسبت به سایر مؤمنان هم شیوع پیدا میکند:
💢شاید از این رو بلافاصله هشدار میدهد که مبادا این روحیه پذیرش کلام در جامعه ایمانی بقدری شیوع پیدا کند که حتی اگر فاسقی هم خبر مهمی آورد بدون درنگ قبول کنید.
📝ثمره مهم در #ارتباطات_اجتماعی: احترام #سخن یا #صاحب_سخن؟
گوش دادن به دیگران در ارتباطات اجتماعی، بقدری در اسلام موضوعیت دارد که پیامبر اکرم ص چنان خود را ملتزم به گوش سپردن به مخاطبان میکرد که هرزهپیشگان از باب تمسخر ایشان را «گوش» میخواندند؛ و خداوند هم بر سراسر گوش بودن ایشان صحه گذاشت؛ البته گوشی که فقط سخنان خوب در آن باقی میماند: «وَ مِنْهُمُ الَّذينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ ...: و برخی از آنان پیامبر را اذیت میکنند و میگویند: او [سراسر] گوش است. بگو [او] گوشِ [پیامهای] خوبی برای شماست...» (توبه/۶۱)
اما باید توجه داشت که استماع سخن
(که مورد تاکید قرآن کریم است: فَبَشِّرْ عِبادِ؛ الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه؛ زمر/۱۷-۱۸)
به معنای باز بودن آغوش انسان برای ارتباطات سالم اجتماعی است؛ نه لزوما پذیرش مفاد سخنی که بیان میشود و ترتیب اثر دادن به آن.
به تعبیر دیگر، اگرچه در ارتباطات اجتماعی قاعده اولیه این است که «تمام انسانها محترماند» (البته مادام که از انسانیت خارج نشده باشند) و در مقام گفتگو باید احترام همه را رعایت کرد؛ اما این مستلزم آن نیست که بگوییم: «نظر هرکسی محترم است».
در همین دو آیه سوره زمر هم اگرچه در مقام استماع، هیچ قیدی برای «القول» نیاورد (یعنی نفرمود فقط سخنان حق را گوش میکنند)، اما در مقام عمل، فقط تبعیت از ابعاد نیک آن قول را امضا کرد.
در واقع، انسان مؤمن با هر صاحبسخنی با روی باز مواجه میشود؛ اما نه لزوما با سخن وی.
اگر صاحبسخنی سخن کاملا باطلی بیان کرد، اگرچه احترام خود وی را - مادام که بیاحترامیای نکرده - باید حفظ کرد؛ اما آن سخن باطل هیچ احترامی ندارد؛ و گاه لازم میشود که با شدیدترین وجه، مفاد آن سخن درهم کوبیده شود:
«بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ» (انبیاء/۱۸).
در آیه محل بحث، دارد تذکر میدهد که
⭕️گاه شخص گوینده، آدم خوبی نیست و نباید به سخنش سریع اعتماد کرد؛ اما
📛نه اینکه چون فاسق است حتما تکذیبش کنید؛ یا پیش از اینکه لب به سخن باز کند، دهانش را ببندید❗️
بلکه فرمود چون او فاسق است در ترتیب اثر دادن به کلام وی درنگ، و سخنش را بررسی کنید؛ و وقتی توصیه به بررسی کردن میشود یعنی اگر بعد از بررسی معلوم شد سخن حقی گفته آنگاه میتوانید به آن سخن ترتیب اثر دهید.
✅تبصره
بحث کتب ضاله یا سخنان فتنهانگیزی که واضح است که قصد برهمزدن جامعه را دارند، تخصصا از این بحث خارج است؛
از این رو، همین قرآنی که ما را دعوت به شنیدن سخنان دعوت میکند، وقتی نوبت به منافقان و اراجیفبافان میرسد آنها را تهدید میکند که اگر از این کارشان دست برندارند تبعید ویا حتی اعدام خواهند شد:
«لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فيها إِلاَّ قَليلا؛ مَلْعُونينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتيلا: البته اگر منافقان و كسانى كه در دلهايشان مرض است و شايعه پراكنان در شهر، [از این کار] دست بر ندارند حتما تو را بر ضدّ آنها برمى انگيزيم، آن گاه در اينجا جز اندكى مجاور تو نخواهند بود؛ در حالى كه ملعون [=از جانب خدا و مطرود از سوى مردم] بوده، هر كجا يافته شوند دستگير و با جدیت اعدام شوند» (احزاب/60-61)؛
که توضیح این مطلب در تدبر۱۱ گذشت.
@yekaye
#حجرات_6