یک آیه در روز
۱۰۷۴) 📖 وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْد
.
2️⃣1️⃣ «فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری فَقاتِلُوا الَّتی تَبْغی حَتَّی تَفیءَ إِلی أَمْرِ اللهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَینَهُما بِالْعَدْلِ»
مقصود از اینکه یکی از این دو بر دیگری ستم بورزد این است که چیزی را طلب کند که حقش نیست؛ و بر همین اساسِ بخواهد خواستهاش را ظالمانه ازطریق جنگیدن و زور گفتن به دست آورد؛
در چنین شرایطی خداوند به عموم مسلمانان (نه فقط کسانی که مورد ستم واقع شدهاند، بلکه سایر مسلمانانی که خارج از این دو گروه هستند) دستور میدهد که با آن گروه متجاوز بجنگید تا جایی که آنان به امر خداوند و طاعت او برگردند؛ یعنی این جنگ با گروه ظالم را تا جایی ادامه دهند که آنان دست از جنگ با آن گروه دیگر از مومنان دست بردارند و به حق خویش قانع باشند و خساراتی که زدهاند جبران کنند؛
و از این رو فرمود اگر این چنین برگشتند به عدل بین آنان صلح برقرار کنید.
📚مجمع البیان، ج9، ص200 ؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج18، ص314-315
@yekaye
#حجرات_9
یک آیه در روز
۱۰۷۴) 📖 وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْد
.
3️⃣1️⃣ «فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری فَقاتِلُوا الَّتی تَبْغی حَتَّی تَفیءَ إِلی أَمْرِ اللهِ»
فراز اول آيه فرمود اگر دو گروه مسلمان با هم بجنگند، ورود بقیه به عنوان شخص ثالث در دفاع از مظلوم لازم است. وظیفه اولی گروه ثالث تلاش برای ایجاد صلح است؛ و در این فراز میفرماید:
اگر یكی از دو گروه درگیر، یاغیگری كرد، امّت اسلامی باید بر ضدّ او بسیج شود.
به تعبیر دیگر، برای برقراری امنیت و عدالت، حتّی اگر لازم شد باید مسلمانان یاغی كشته شوند. آری، خون یاغی [بعد از اینکه حق بر او آشکار شد و باز نپذیرفت] ارزش ندارد (تفسیر نور، ج9، ص178).
این همان منطقی است که مبنای تمام جنگهای امیرالمومنین ع بوده است.
@yekaye
#حجرات_9
یک آیه در روز
۱۰۷۴) 📖 وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْد
یک آیه در روز
۱۰۷۴) 📖 وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْد
.
5️⃣1️⃣ «فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری فَقاتِلُوا الَّتی تَبْغی حَتَّی تَفِیءَ إِلی أَمْرِ اللهِ»
از اینکه حد مقاتله با گروه متجاوز را «برگشتن به امر خدا» معرفی کرد نتیجه میشود:
🔹الف. جنگ و قتال در اسلام، هدف مقدّس دارد. [به تعبیر دیگر، جنگ در اسلام تنها با هدف الهی موجه است و] در مبارزات اسلامی، هدفهای شخصی، قومی، حزبی، یا انتقام، خودنمائی و گرفتن زهر چشم از دیگران مطرح نیست، بلكه هدف، برگشتن یاغی به راه خداست.
(تفسیر نور، ج9، ص178).
🔹ب. اینکه این قتال و جنگیدن با متجاوز، بخودی خود به عنوان جزای گروه یاغی واجب نیست؛ یعنی مانند حکم شراب نیست که حتی اگر شاربالخمر بخواهد ترک کند باز اجرای حد بر او لازم باشد؛ بلکه این جنگیدن برای این است که همگان به امر خدا برگردند؛ لذا اگر آن گروه یاغی بدون جنگ به حکم خدا برگردند دیگر جنگیدن با آنان جایز نیست.
(مفاتیح الغیب، ج28، ص105)
🔹ج. دفع متجاوز تا جایی است که وی حاضر به پذرش حق شود؛ و ادامه دادن جنگ بعد از اینکه متجاوز از عرصه تجاوزش بیرون رانده شد و به اشتباه و خطای خود اقرار کرد و حاضر شد خسارتهایی که تحمیل کرده را جبران کند، توجیهی ندارد.
🔹د. ...
📝تبصره: شرایط ادامه جنگ در صورت فرار و عقبنشینی دشمن
واضح است که این محدودیت فوق برای ادامه ندادن جنگ در جایی است که ضمانت واقعی در کار باشد؛ وگرنه اگر قرائن نشان دهد که متجاوز صرفا میخواهد موقعیتی برای تجدید قوا فراهم آورد چهبسا لازم باشد تا سرکوبی کام وی پیش رفت. چنانکه در قسمت احادیث (حدیث۶۶) دیدیم یکی از تفاوتهای مهم سیره امیرالمومنین ع در جنگ جمل با سیره ایشان در جنگ صفین (که در اولی از تعقیب فراریان و اعدام مجروحان خودداری میکرد اما در دومی خیر) همین بود.
@yekaye
#حجرات_9
یک آیه در روز
۱۰۷۴) 📖 وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْد
.
7️⃣1️⃣«وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری فَقاتِلُوا الَّتی تَبْغی حَتَّی تَفیءَ إِلی أَمْرِ اللهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَینَهُما بِالْعَدْلِ»
در این آیه، هم كلمه «اصلحوا» آمده است و هم كلمه «قاتلوا». این نشان می دهد وظیفه مسلمانان در شرایط مختلف تفاوت دارد؛ گاهی اصلاح است و گاهی جنگ.
(تفسیر نور، ج9، ص178)
@yekaye
#حجرات_9
یک آیه در روز
۱۰۷۴) 📖 وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْد
.
8️⃣1️⃣ «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ ... فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَینَهُما بِالْعَدْلِ»
در این آیه، دو بار سخن از برقراری صلح میان مردم به میان آمده است؛ اولی بدون قید «بالعدل» و دومی با آن. چرا؟
🔹الف. چهبسا دومی در مقام جمع بندی باشد؛ چرا که اثبات شیء نفی ما عدا نمیکند.
🔹ب. شاید میخواهد بیان کند که در مرحلهی درگیری كه متجاوز معلوم نیست، باید تلاش برای خاموش كردن اصل فتنه و ایجاد صلح باشد، ولی در مرحلهی بعد كه متجاوز و یاغی شناخته شد، صلح باید در سمت و سوی دفاع از مظلوم و گرفتن حقّ او از ظالم باشد. (تفسیر نور، ج9، ص178؛ مفاتیح الغیب، ج28، ص106 )
🔹ج. اولی در همان ابتدای نزاع است، که آشتی برقرار میشود؛ و دومی بعد از آن است که علیه تجاوزگر اقدام شده و وی سر جایش نشانده میشود. تفاوت مهمی بین این دو هست: اگرچه اصل بر این است که عدالت برقرار شود اما گاه اگر با اندکی بخشش و مسامحه بتوان جلوی خونریزی و قتال را گرفت هیچ عاقلی در اینجا نمیگوید که چون عدل برقرار نشد این صلح خوب نیست.
(به تعبیر برخی، اساسا دستورالعمل این آیه برای جلوگیری از خونریزی است؛ حال اگر با مقداری گذشت از جانب یک گروه نسبت به حق خود این امر حاصل شد، اصراری بر برپایی جنگ با گروه تجاوزگر نیست؛ مفاتیح الغیب، ج28، ص105 )
یعنی گاه چهبسا بتوان به جماعتی که به خاطر زور بیشتری که دارند توان تعدی هم دارند امتیازاتی داد که آنان از اینکه جنگ برپا شود خودداری کنند؛ و اگر طرف ضعیف هم حاضر باشد با دادن این امتیازات مانع وقوع آتش جنگ شود (یعنی طرفین به چنین مصالحهای راضی شوند) عقل حکم میکند که این مصالحه برقرار شود؛ ولو بالعدل نیست.
(تبصره: در تدبر ۲ توضیح دادیم که بر همین اساس است که امام حسین ع حتی حاضر شده بود با یزید بیعت کند؛ البته بیعتی که از روی اجبار بودن ایشان بر همگان معلوم گردیده بود؛ دقیقا شبیه سیره بقیه ائمه اطهار ع در بیعت با طاغوتهای زمانشان).
اما بعد از اینکه وی تجاوز کرد و با قدرت سر جایش نشانده شد دیگر جایی برای امتیاز دادن نیست؛ زیرا امتیاز دادن در چنین شرایطی اقویا را به هجوم علیه ضعفا تشویق میکند؛ و اینجاست که باید بر اساس عدل آشتی برقرار شود؛ نه صرف مصالحه.
@yekaye
#حجرات_9
یک آیه در روز
۱۰۷۴) 📖 وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْد
.
0️⃣2️⃣ «فَأَصْلِحُوا بَینَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطینَ»
چرا بعد از اینکه به «اصلاح به عدل» دستور داد دوباره کلمه «اقسطوا» (قسط و عدالت بورزید) را تکرار کرد؟
🔹الف. هر كجا طوفان غرائز و غضب و لغزشگاه خطرناكی بود، سفارشات پیدرپی لازم است. بِالْعَدْلِ، أَقْسِطُوا... یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ. (تفسیر نور، ج9، ص178)
🔹ب. این از باب عطف مطلق بر مقید است برای تاکید بر آن؛یعنی ایتدا فرمود در صلح برقرار کردن جانب عدل را رعایت کنید؛بعد از باب تاکید توصیهای کلی کرد که اساسا در همه چیز عدل و قسط را رعایت کنید؛ چنانکه عبارت اخیر (خداوند اهل قسط و عدل را دوست دارد) تاکیدی بر «اقسطوا» است. (المیزان، ج18، ص315 ؛ مفاتیح الغیب، ج28، ص106 )
🔹ج. شاید با توجه به جمله بعدی (ان الله یحب المقسطین)بر قسط تاکید کرد که بفهماند صلح دادن دو طرف جنگ بدون برقراری عدالت، محبوب خداوند نیست. (تفسیر نور، ج9، ص179).
[البته این برداشت ناظر به جایی است که گروه تجاوزگر در ابتدا صلح نکرده و با زور مجبور به صلح شده باشد؛وگرنه چنانکه در تدبر قبل اشاره شد با توجه به اینکه در ابتدای آیه این قید «بالعدل» را نیاورد اگر همان ابتدا با مقداری مسامحه جلوی ادامه جنگ گرفته شود مطلوب است.]
🔹د. ...
@yekaye
#حجرات_9
یک آیه در روز
۱۰۷۴) 📖 وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْد
.
3️⃣ «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری فَقاتِلُوا الَّتی تَبْغی حَتَّی تَفیءَ إِلی أَمْرِ اللهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَینَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطینَ»
📜حکایت۱
در جنگ جمل بعد از اینکه امیرالمومنین ع با زبیر صحبت کرد و وی از ادامه جنگ منصرف شد؛ وقتی زبیر به میان جماعت خود برگشت و نظرش را اعلام کرد با انواع مذمتها مواجه شد. فرازی از این واقعه را به نقل ابن شهر آشوب تقدیم می کنیم:
عایشه به زبیر گفت: نه خیر؛ بلکه تو از شمشیرهای پسر ابوطالب ترسیدی. که همانا آن شمشیرهای تیزی است که بازوهایی توانا آن را برمی دارند و اگر از آن می ترسی قبل از تو هم مردان بزرگی از آن ترسیدهاند.
پس زبیر به جنگ برگشت. به امیرالمومنین ع گفته شد که زبیر برگشت.
فرمود: رهایش کنید که او پیرمردی است که کاری را بر او تحمیل کردند.
سپس فرمود: ای مردم! چشمانتان را فرواندازید و بر قبضه شمشیر فشار آوردید و فراوان به یاد پروردگارتان باشید و شما را برحذر می دارم از زیاد سخن گفتن، که مایه سستی است.
و عایشه به او می نگریست در حالی که علی ع بین صفوف دو لشکر جولان می داد؛ عیشه گفت: به او بنگرید: رفتارش گویی همچون رفتار رسول الله ص در جنگ بدر است؛ اما به خدا سوگند جز تا زوال خورشید فرصتی نخواهید داشت.
علی ع فرمود: ای عایشه! «حتما بزودی پشيمان خواهی شد» (مومنون/40). علی (علیه السلام) [پیش از شروع جنگ جمل] فرمود: «ای عایشه! به زودی پشیمان خواهی شد». سپاهیان در [شروع] جنگ شتاب میکردند ولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) آنان را [از اینکار] نهی کرد و [خطاب به خداوند] عرضه داشت: «خداوندا! من با بیمدادن [دشمنانم] راه هرگونه عذری را بر ایشان بستم؛ تو نیز گواه من در برابر آنان باش». آنگاه قرآن را برگرفته و از کسی خواست که این آیه را برای آنان بخواند: «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما...».
مسلم مجاشعی گفت: من آمادهام.
پس وی را ترساند از ایتمه دستان راست و چپش را قطع خواهند کرد و او را خواهند کشت. او گفت: یا امیرالمومنین! نگران نباش که همانا این در برابر خداوند چیزی نیست. سپس مصحف را گرفت و آنان را به خداوند دعوت کرد. پس دست راستش را قطع کردند و آن را با دست چپ گرفت. آن را هم قطع کردند و مصحف را به دندان گرفت. پس او را به شهادت رساندند.
📚مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج3، ص155
... و فِی رِوَایةٍ قَالَتْ عَائِشَةُ لَا وَ اللهِ بَلْ خِفْتَ سُیوفَ ابْنِ أَبِی طَالِبٍ أَمَا إِنَّهَا طِوَالٌ حِدَادٌ تَحْمِلُهَا سَوَاعِدُ أَنْجَادٌ وَ لَئِنْ خِفْتَهَا فَلَقَدْ خَافَهَا الرِّجَالُ مِنْ قَبْلِكَ.
فَرَجَعَ إِلَی الْقِتَالِ؛ فَقِیلَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع: إِنَّهُ قَدْ رَجَعَ!
فَقَالَ: دَعُوهُ فَإِنَّ الشَّیخَ مَحْمُولٌ عَلَیهِ.
ثُمَّ قَالَ: أَیهَا النَّاسُ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ وَ عَضُّوا عَلَی نَوَاجِذِكُمْ وَ أَكْثِرُوا مِنْ ذِكْرِ رَبِّكُمْ وَ إِیاكُمْ وَ كَثْرَةَ الْكَلَامِ فَإِنَّهُ فَشَلٌ.
وَ نَظَرَتْ عَائِشَةُ إِلَیهِ وَ هُوَ یجُولُ بَینَ الصَّفَّینِ فَقَالَتْ: انْظُرُوا إِلَیهِ كَأَنَّ فِعْلَهُ فِعْلُ رَسُولِ اللهِ یوْمَ بَدْرٍ؛ أَمَا وَ اللهِ مَا ینْتَظَرُ بِكَ إِلَّا زَوَالُ الشَّمْسِ.
فَقَالَ عَلِی ع: یا عَائِشَةُ «عَمَّا قَلِیلٍ لَتُصْبِحُنَّ نَادِمِینَ».
فَجَدَّ النَّاسُ فِی الْقِتَالِ؛ فَنَهَاهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ قَالَ: اللهُمَّ إِنِّی أَعْذَرْتُ وَ أَنْذَرْتُ فَكُنْ لِی عَلَیهِمْ مِنَ الشَّاهِدِینَ.
ثُمَّ أَخَذَ الْمُصْحَفَ وَ طَلَبَ مَنْ یقْرَأُ عَلَیهِمْ «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما» الْآیةَ.
فَقَالَ مُسْلِمٌ الْمُجَاشِعِی: هَا أَنَا ذَا.
فَخَوَفَّهُ بِقَطْعِ یمِینِهِ وَ شِمَالِهِ وَ قَتْلِهِ؛ فَقَالَ: لَا عَلَیكَ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَهَذَا قَلِیلٌ فِی ذَاتِ اللهِ.
فَأَخَذَهُ وَ دَعَاهُمْ إِلَی اللهِ فَقُطِعَتْ یدُهُ الْیمْنَی فَأَخَذَهُ بِیدِهِ الْیسْرَی فَقُطِعَتْ فَأَخَذَهُ بِأَسْنَانِهِ فَقُتِل.
@yekaye
#حجرات_9
یک آیه در روز
۱۰۷۴) 📖 وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْد
.
6️⃣1️⃣ «حَتَّی تَفیءَ إِلی أَمْرِ اللهِ»
📜حکایت۲
از احمد بن همام نقل شده که در دوره حکومت ابوبکر سراغ عبادة بن صامت رفتم و به او گفتم: عبادة! آیا مردم قبل از خلافت ابوبکر هم نظرشان به برتری وی بود؟
گفت: ابا ثعلبه! وقتی ما درباره مطلبی سکوت کردهایم تو هم ساکت شو و پیگیری نکن! به خدا سوگند علی بن ابیطالب ع به خلافت سزاوارتر از ابوبکر بود آنچنان که رسول الله ص به نبوت سزاوارتر از ابوجهل بود!
سپس گفت: بگذار مطلبی برایت بگویم. یک روز نزد رسول الله ص بودیم و علی ع و ابوبکر و عمر با هم به در [منزل] رسول الله ص رسیدند؛ اول ابوبکر وارد شد بعد عمر و سپس علی ع دنبال آنها وارد شد. دیدیم از شدت ناراحتی گویی به صورت رسول الله ص خاک پاشیده بودند! فرمود: علی ع! آیا این دو بر تو پیشی میگیرند در حالی که خداوند تو را امیر بر اینان کرده است؟
ابوبکر: گفت: یا رسول الله! فراموش کردم.
عمر گفت: یا رسول الله! حواسم نبود.
رسول الله ص فرمود: نه فراموش کردید و نه این طور است که حواستان نباشد؛ بلکه گویی شما را میبینم که حکومت را از او گرفتهاید و به جنگ علیه او برخاستهاید و دشمنان خدا و دشمنان رسولش را علیه او یاری می کنید؛ و گویی شما را میبینم که مهاجران و انصار را رها کردهاید که به خاطر دنیا با شمشیر همدیگر را میزنند؛ و گویی اهل بیتم را میبینم که مقهور شده در نقاط مختلف زمین پراکنده گردیدهاند و این به خاطر امری است که قضا بر آن رفته است..
سپس رسول الله ص گریست تا حدی که اشکانش جاری شد و فرمود: ای علی! صبر کن و صبر کن تا اینکه آن امر نازل شود و حول و قوهای جز به خداوند علیّ عظیم نیست؛ که همانا در هر روزی چنان اجری خواهی داشت که دو فرشتهی ثبت کننده اعمالت توان شمارش آن را ندارند؛ پس اگر امکان آن امر برایت میسر شد پس بر تو باد شمشیر، شمشیر، کشتار، کشتار؛ تا اینکه «برگردند به امر خدا» (حجرات/۹) و امر رسولش؛ که همانا تو بر حق هستی و کسی که با تو دشمنی کند بر باطل است؛ و همچنین است در مورد ذریه تو بعد از تو تا روز قیامت.
📚 الإحتجاج علی أهل اللجاج (للطبرسی)، ج1، ص196-197
عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هَمَّامٍ قَالَ: أَتَیتُ عُبَادَةَ بْنَ الصَّامِتِ فِی وَلَایةِ أَبِی بَكْرٍ فَقُلْتُ یا عُبَادَةُ أَ كَانَ النَّاسُ عَلَی تَفْضِیلِ أَبِی بَكْرٍ قَبْلَ أَنْ یسْتَخْلَفَ؟
فَقَالَ: یا أَبَا ثَعْلَبَةَ إِذَا سَكَتْنَا عَنْكُمْ فَاسْكُتُوا وَ لَا تَبْحَثُونَا؛ فَوَ اللهِ لَعَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ كَانَ أَحَقَّ بِالْخِلَافَةِ مِنْ أَبِی بَكْرٍ كَمَا كَانَ رَسُولُ اللهِ ص أَحَقَّ بِالنُّبُوَّةِ مِنْ أَبِی جَهْلٍ.
قَالَ وَ أَزِیدُكُمْ إِنَّا كُنَّا ذَاتَ یوْمٍ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ ص فَجَاءَ عَلِی ع وَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ إِلَی بَابِ رَسُولِ اللهِ ص فَدَخَلَ أَبُو بَكْرٍ ثُمَّ دَخَلَ عُمَرُ ثُمَّ دَخَلَ عَلِی ع عَلَی أَثَرِهِمَا فَكَأَنَّمَا سُفِی عَلَی وَجْهِ رَسُولِ اللهِ الرَّمَادُ ثُمَّ قَالَ یا عَلِی أَ یتَقَدَّمَانِكَ هَذَانِ وَ قَدْ أَمَّرَكَ اللهُ عَلَیهِمَا؟
فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ نَسِیتُ یا رَسُولَ اللهِ!
وَ قَالَ عُمَرُ سَهَوْتُ یا رَسُولَ اللهِ!
فَقَالَ رَسُولُ اللهِ: مَا نَسِیتُمَا وَ لَا سَهَوْتُمَا وَ كَأَنِّی بِكُمَا قَدْ سَلَبْتُمَاهُ مُلْكَهُ وَ تَحَارَبْتُمَا عَلَیهِ وَ أَعَانَكُمَا عَلَی ذَلِكَ أَعْدَاءُ اللهِ وَ أَعْدَاءُ رَسُولِهِ؛ وَ كَأَنِّی بِكُمَا قَدْ تَرَكْتُمَا الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارَ یضْرِبُ بَعْضُهُمْ وُجُوهَ بَعْضٍ بِالسَّیفِ عَلَی الدُّنْیا؛ وَ لَكَأَنِّی بِأَهْلِ بَیتِی وَ هُمُ الْمَقْهُورُونَ الْمُشَتَّتُونَ فِی أَقْطَارِهَا وَ ذَلِكَ لِأَمْرٍ قَدْ قُضِی.
ثُمَّ بَكَی رَسُولُ اللهِ ص حَتَّی سَالَتْ دُمُوعُهُ ثُمَّ قَالَ: یا عَلِی الصَّبْرَ الصَّبْرَ حَتَّی ینْزِلَ الْأَمْرُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ. فَإِنَّ لَكَ مِنَ الْأَجْرِ فِی كُلِّ یوْمٍ مَا لَا یحْصِیهِ كَاتِبَاكَ فَإِذَا أَمْكَنَكَ الْأَمْرُ فَالسَّیفَ السَّیفَ الْقَتْلَ الْقَتْلَ «حَتَّی یفِیئُوا إِلی أَمْرِ اللهِ» وَ أَمْرِ رَسُولِهِ فَإِنَّكَ عَلَی الْحَقِّ وَ مَنْ نَاوَاكَ عَلَی الْبَاطِلِ وَ كَذَلِكَ ذُرِّیتُكَ مِنْ بَعْدِكَ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ.
@yekaye
#حجرات_9
یک آیه در روز
۱۰۷۴) 📖 وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْد
.
9️⃣1️⃣ «فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری فَقاتِلُوا الَّتی تَبْغی حَتَّی تَفیءَ إِلی أَمْرِ اللهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَینَهُما بِالْعَدْلِ»
بعد از اینکه فرمود: «اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کرد، با آن که تجاوز میکند بجنگید، تا به امر خدا برگردد» مطلب را تمام نکرد؛ بلکه افزود «پس اگر بازگشت، بین آن دو به عدل صلح برقرار کنید».
چرا؟
به نظر میرسد که بعد از بازگشت گروه متجاوز به امر خدا، باز ممکن است مشکلاتی باقی بماند که باز دستور می دهد که بین آنها به عدل صلح برقرار کنید.
از جمله:
🔹الف. شاید گروه متجاوز دست از زیادهخواهی بردارد؛ اما این کافی نیست و صلح عادلانه به این است که خساراتی که بر گروه مظلوم وارد شده جبران شود.
🔹ب. شاید با اجباری که رخ می دهد گروه متجاوز به امر خدا برگردد اما بقدری این اجبار شدید باشد که گروه متجاوز در موقعیت مظلوم واقع شود. آنگاه معنای این جمله این است که بعد از اینکه گروه متجاوز عقبنشینی کرد و تسلیم شد شما از حد عبور نکنید؛ که در این صورت مضمون آیه شبیه مضمون آیه «وَ قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدين» (بقره/۱۹۰) باشد.
🔹ج. شاید میخواهد تذکر دهد صرف عقبنشینی متجاوز از موضع خود به معنای پایان کار او نیست؛ بلکه ممکن است قصد تجدید قوا داشته باشد و باید کار را تا جایی ادامه دهید که مطمئن باشید صلحی عادلانه و پایدار بین دو گروه برقرار شده است.
🔹د. ...
@yekaye
#حجرات_9
یک آیه در روز
۱۰۷۴) 📖 وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْد
متن مکاتبات بین معاویه و امیرالمومنین ع (تدبر۲۲)
❌و هذا الكتاب كتبه علی ع جوابا عن كتاب كتبه معاویة إلیه فی أثناء حرب صفین بل فی أواخرها و كان كتاب معاویة:
مِنْ عَبْدِ اللَّهِ مُعَاوِيَةَ بْنِ أَبِي سُفْيَانَ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ «وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ» وَ إِنِّي أُحَذِّرُكَ اللَّهَ أَنْ تُحْبِطَ عَمَلَكَ وَ سَابِقَتَكَ بِشَقِّ عَصَا هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ تَفْرِيقِ جَمَاعَتِهَا فَاتَّقِ اللَّهَ وَ اذْكُرْ مَوْقِفَ الْقِيَامَةِ وَ اقْلَعْ عَمَّا أَسْرَفْتَ فِيهِ مِنَ الْخَوْضِ فِي دِمَاءِ الْمُسْلِمِينَ وَ إِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ لَوْ تَمَالَأَ أَهْلُ صَنْعَاءَ وَ عَدَنٍ عَلَى قَتْلِ رَجُلٍ وَاحِدٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ لَأَكَبَّهُمُ اللَّهُ عَلَى مَنَاخِرِهِمْ فِي النَّارِ فَكَيْفَ يَكُونُ حَالُ مَنْ قَتَلَ أَعْلَامَ الْمُسْلِمِينَ وَ سَادَاتِ الْمُهَاجِرِينَ بَلْهَ مَا طَحَنَتْ رَحَى حَرْبِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرْآنِ وَ ذَوِي الْعِبَادَةِ وَ الْإِيمَانِ مِنْ شَيْخٍ كَبِيرٍ وَ شَابٍّ غَرِيرٍ كُلُّهُمْ بِاللَّهِ تَعَالَى مُؤْمِنٌ وَ لَهُ مُخْلِصٌ وَ بِرَسُولِهِ مُقِرٌّ عَارِفٌ فَإِنْ كُنْتَ أَبَا حَسَنٍ إِنَّمَا تُحَارِبُ عَلَى الْإِمْرَةِ وَ الْخِلَافَةِ فَلَعَمْرِي لَوْ صَحَّتْ خِلَافَتُكَ لَكُنْتَ قَرِيباً مِنْ أَنْ تُعْذَرَ فِي حَرْبِ الْمُسْلِمِينَ وَ لَكِنَّهَا لَمْ تَصِحَّ لَكَ وَ أَنَّى بِصِحَّتِهَا وَ أَهْلُ الشَّامِ لَمْ يَدْخُلُوا فِيهَا وَ لَمْ يَرْتَضُوا بِهَا فَخِفِ اللَّهَ وَ سَطَوَاتِهِ وَ اتَّقِ بَأْسَ اللَّهِ وَ نَكَالَهُ وَ اغْمِدْ سَيْفَكَ عَنِ النَّاسِ فَقَدْ وَ اللَّهِ أَكَلَتْهُمُ الْحَرْبُ فَلَمْ يَبْقَ مِنْهُمْ إِلَّا كَالثَّمَدِ فِي قَرَارَةِ الْغَدِيرِ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ.
💢فكَتَبَ عَلِيٌّ ع إِلَيْهِ جَوَاباً عَنْ كِتَابِهِ:
مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى مُعَاوِيَةَ بْنِ أَبِي سُفْيَانَ أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ أَتَتْنِي مِنْكَ مَوْعِظَةٌ مُوَصَّلَةٌ وَ رِسَالَةٌ مُحَبَّرَةٌ نَمَّقْتَهَا بِضَلَالِكَ وَ أَمْضَيْتَهَا بِسُوءِ رَأْيِكَ وَ كِتَابُ امْرِئٍ لَيْسَ لَهُ بَصَرٌ يَهْدِيهِ وَ لَا قَائِدٌ يُرْشِدُهُ دَعَاهُ الْهَوَى فَأَجَابَهُ وَ قَادَهُ الضَّلَالُ فَاتَّبَعَهُ فَهَجَرَ لَاغِطاً وَ ضَلَّ خَابِطاً فَأَمَّا أَمْرُكَ لِي بِالتَّقْوَى فَأَرْجُو أَنْ أَكُونَ مِنْ أَهْلِهَا وَ أَسْتَعِيذُ بِاللَّهِ مِنْ أَنْ أَكُونَ مِنَ الَّذِينَ إِذَا أُمِرُوا بِهَا أَخَذَتْهُمُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ وَ أَمَّا تَحْذِيرُكَ إِيَّايَ أَنْ يَحْبَطَ عَمَلِي وَ سَابِقَتِي فِي الْإِسْلَامِ فَلَعَمْرِي لَوْ كُنْتُ الْبَاغِيَ عَلَيْكَ لَكَانَ لَكَ أَنْ تُحَذِّرَنِي ذَلِكَ وَ لَكِنِّي وَجَدْتُ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ «فَقاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ» فَنَظَرْنَا إِلَى الْفِئَتَيْنِ فَأَمَّا الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ فَوَجَدْنَاهَا الْفِئَةَ الَّتِي أَنْتَ فِيهَا لِأَنَّ بَيْعَتِي بِالْمَدِينَةِ لَزِمَتْكَ وَ أَنْتَ بِالشَّامِ كَمَا لَزِمَتْكَ بَيْعَةُ عُثْمَانَ بِالْمَدِينَةِ وَ أَنْتَ أَمِيرٌ لِعُمَرَ عَلَى الشَّامِ وَ كَمَا لَزِمَتْ يَزِيدَ أَخَاكَ بَيْعَةُ عُمَرَ بِالْمَدِينَةِ وَ هُوَ أَمِيرٌ لِأَبِي بَكْرٍ عَلَى الشَّامِ وَ أَمَّا شَقُّ عَصَا هَذِهِ الْأُمَّةِ فَأَنَا أَحَقُّ أَنْ أَنْهَاكَ عَنْهُ فَأَمَّا تَخْوِيفُكَ لِي مِنْ قَتْلِ أَهْلِ الْبَغْيِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَمَرَنِي بِقِتَالِهِمْ وَ قَتْلِهِمْ وَ قَالَ لِأَصْحَابِهِ إِنَّ فِيكُمْ مَنْ يُقَاتِلُ عَلَى تَأْوِيلِ الْقُرْآنِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى تَنْزِيلِهِ وَ أَشَارَ إِلَيَّ وَ أَنَا أَوْلَى مَنِ اتَّبَعَ أَمْرَهُ وَ أَمَّا قَوْلُكَ إِنَّ بَيْعَتِي لَمْ تَصِحَّ لِأَنَّ أَهْلَ الشَّامِ لَمْ يَدْخُلُوا فِيهَا فَإِنَّمَا هِيَ بَيْعَةٌ وَاحِدَةٌ تَلْزَمُ الْحَاضِرَ وَ الْغَائِبَ لَا يُسْتَثْنَى فِيهَا النَّظَرُ وَ لَا يُسْتَأْنَفُ فِيهَا الْخِيَارُ وَ الْخَارِجُ مِنْهَا طَاعِنٌ وَ الْمُرَوِّي فِيهَا مُدَاهِنٌ فَارْبَعْ عَلَى ظَلْعِكَ وَ انْزِعْ سِرْبَالَ غَيِّكَ وَ اتْرُكْ مَا لَا جَدْوَى لَهُ عَلَيْكَ فَإِنَّهُ لَيْسَ لَكَ عِنْدِي إِلَّا السَّيْفُ حَتَّى تَفِيءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ صَاغِراً وَ تَدْخُلَ فِي الْبَيْعَةِ رَاغِماً وَ السَّلَامُ.
📚شرح نهج البلاغة لابن أبیالحدید، ج14، ص42-43؛
📚بحار الأنوار، ج33، ص80-83
@yekaye
#حجرات_9