یک آیه در روز
951) 📖 و الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أ
.
3️⃣ «حُرِّمَتْ عَلَیكُمْ ... وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ»
ازدواج با زن شوهردار حرام است؛ مگر اینکه آن زن، کنیزِ شخص باشد، که مسالهاش متفاوت خواهد بود.
📛شبهه (نکاح با زن اسیر شوهردار)
برخی از معاندان برای تحریک افکار عمومی علیه اسلام با استناد به این آیه چنین ادعا کردهاند که چون در این آیه کنیزان از زنان شوهرداری که ازدواج با آنان حرام است استثناء شدهاند، پس اسلام اجازه میدهد که زنان متاهل دشمن را که در جنگ اسیر شدهاند، علیرغم داشتن شوهر، مورد تجاوز جنسی قرار دهند‼️
🤔پاسخ
این آیه اصلا چنین منظوری ندارد.
چنانکه در تدبر 1 اشاره شد این آیه در مقام بیان موردی است که ازدواج با آنان فعلا حرام است (زن شوهردار) و بعد با آوردن کلمه «إلا» صرفا اشاره کرده که اگر زن شوهردار، کنیزِ فردی باشد مسالهاش تفاوت دارد.
اما این تفاوت را شرح نداده؛
و همانند همه احکام اسلام برای فهم ریزهکاریهای آن باید سایر آیات و روایات مربوطه را هم در نظر گرفت.
ابتدا باید تذکر دهیم که اسلام در زمانی ظهور کرد که وجود بردگان و برده کردن افراد یک واقعیت اجتماعی در تمامی جوامع بود؛ و
اسلام انواع اصلاحات در آن انجام داد، که بتدریج این رویه را در جامعه براندازد، از جمله اینکه تمامی مواردی که میشد شخص آزادی را به بردگی کشید ممنوع ساخت، غیر از کافر حربیای که در حین جنگ اسیر شود، که درباره فلسفه این جواز قبلا بحث شد (جلسه 342، تدبر5 و 6 http://yekaye.ir/al-balad-90-13/).
💢از کارهایی که اسلام برای این اصلاح انجام داد این بود که #حقوق فراوانی برای تمامی #بردگان به رسمیت شناخت.
یکی از آن حقوق، برخورداری از #حق_ازدواج قانونی برای #عبد (برده مرد) و #کنیز (برده زن) بود. در قبل از اسلام، هرگونه بهرهکشی جنسی از بردگان مجاز دانسته میشد؛ و نهتنها به مالک کنیز حق میدادند که با کنیزش نزدیکی کند، بلکه او مجاز بود که با واداشتن وی به فحشاء، از این طریق کسب درآمد کند❗️ (نور/33)
اسلام با ممنوع کردن این گونه بهرهکشیها، نکاح با کنیز را تنها برای خود مالک یا کسی که شرعاً به ازدواج وی درآید، مجاز شمرد؛
⭕️البته چون عبد و کنیز تحت اختیار مالک خود بودند، این ازدواج باید با اجازه مالک انجام میشد و اگر مالک آنها عوض میشود مالک جدید حق داشت این ازدواج را به هم بزند؛
⛔️اما اگر این کنیز با مرد دیگری (خواه مرد آزاد یا مردی که برده شخص دیگری بود) ازدواج میکرد مالک بعد از اینکه اجازه داده بود دیگر حق به هم زدن این ازدواج را نداشت.
⭕️فقط اگر این کنیز با یکی از بردههای همین مالک ازدواج میکرد، چون اجازه ازدواج هردوی اینها در دست او بود، او این حق را داشت که ازدواج مذکور را به هم بزند و بعد از اینکه عِدّهی آن کنیز سپری شد، خودش با آن کنیز نکاح کند؛ و البته اگر آن کنیز و آن عبد مایل بودند دوباره با هم باشند، دوباره آن کنیز عِدّه نگه میداشت و بعد از تمام شدن عِدّهاش دوباره نزد همان عبد برمیگشت.
کاملا شبیه اینکه فردی از همسرش جدا شود و بعد از مدتی با مرد دیگری ازدواج کند و باز از او هم جدا شود، و با همان فرد اول ازدواج کند؛ با این تفاوت که در این شرایط که کنیز و عبد تحت ملکیت یک نفر بودند، صرف رضایت طرفین و اجازه صاحب آن کنیز و عبد کافی بود و نیازی به عقد مجدد نبود.
بر همین اساس، اسلام در همه موارد اجازه نکاح با کنیزی را که شوهر داشته، منوط به سپری شدن عده وی قرار داده بود و این در جایی که یک زن ابتداءا هم به اسیری و کنیزی گرفته میشد برقرار بود؛
📜چنانکه در شأن نزول همین آیه تصریح شده است که در جنگی زنان کافر، اسیر - و لذا کنیز – شدند و پیامبر اعلام کرد که آن دسته از این زنان که شوهردار هستند حتما باید عدهشان سپری شود تا مردی که صاحب وی شده اجازه نکاح با وی را داشته باشد.
📚(مجمع البیان، ج3، ص51؛ الدر المنثور، ج5، ص210؛ الكشف و البیان (ثعلبی)، ج5، ص25)
@yekaye