یک آیه در روز
915) 📖 رَبَّنا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَ ما لِلظَّالِمينَ مِنْ أَنْصارٍ
.
1⃣ «مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ»
خوار و رسوا شدن و بیآبرویی از سهمگینترین وضعیتهایی است که برای یک انسان ممکن است پیش آید؛
و یکی از مهمترین مجازاتهای الهی در دنیا که بار بر آن تاکید شده، خواری و رسوایی در دنیاست (تعبیر «خزی فی الدنیا» 8 بار به عنوان مجازات و عذاب الهی در قرآن کریم مطرح شده است (بقره/85 و114 ؛ مائدة/33 و 41 ؛ يونس/98 ؛ حج/9 ؛ زمر/2 ؛ فصلت/16 ).
اما آنچه بمراتب بدتر است خواری و رسوایی در آخرت است؛
زیرا در این دنیا،
از طرفی خوار شدن لزوما دلیل بد بودن نیست، چهبسیار پیامبرانی که در میان مردم خود مورد اهانت و خواری قرار میگرفتند (از این رو، انسان ممکن است بر حق باشد و مدتی خوار شود)
و از طرف دیگر، زندگی این دنیا بالاخره تمام میشود اما کسی که در آخرت خوار و زبون و بیآبرو شد هم حقیقتا خوار و رسوا شده؛ و هم این خواریاش پایان ندارد.
@Yekaye
یک آیه در روز
915) 📖 رَبَّنا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَ ما لِلظَّالِمينَ مِنْ أَنْصارٍ
.
2⃣ «رَبَّنا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ»
میتوانست بسادگی بگوید «مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ»؛ اما «ربنا» را در آغازش افزود.
🤔چرا؟
شاید از این باب است که نشان دهد که خزی و خواریِ عدهای از افراد منافاتی با ربوبیت خداوند ندارد؛ بلکه لازمه آن است.
📝نکته تخصصی #خداشناسی و #انسانشناسی
در آیه قبل (تدبر8 https://eitaa.com/yekaye/5158)
اشاره شد که همان که خالق و آفریننده است، ربوبیت و به مقصد رساندن را هم عهدهدار است.
اما ربوبیت خداوند در مورد انسان به این نیست که حتما همگی به بهشت روند❗️
و قطعا چنین نیست که اگر عدهای به جهنم رفتند، کار ربوبیت خداوند به سرانجام نرسیده باشد‼️
درست است که خداوند به انسان فطرت هم داده که خوب و بد را تشخیص دهد و راه حق را بگزیند؛
اما در عین حال، به او اختیار هم داده است؛
و معنای اختیار داشتن یعنی امکان این را داشته باشد که مسیر شقاوت، و نه سعادت، را بپیماید.
و طبیعی است که عاقبت کسی که مسیر شقاوت را پیمود، جهنم است نه بهشت.
و اتفاقا همین به جهنم رفتن برای چنین کسی، به امداد ربوبی است:
« كُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّكَ وَ ما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحْظُوراً» (اسراء/20)
پس
🔺همان گونه که به فلاح و رستگاری رسیدن عدهای به اقتضای ربوبیت خداوند و به امداد اوست؛
🔻شقاوت و جهنمی شدنِ عدهای دیگر هم به اقتضای ربوبیت و امداد الهی است.
🤔اگر کسی که این ربوبیت همهجانبه خداوند، حتی برای شقاوت بدکاران را بفهمد، بیشک بسیار آرام میشود؛
زیرا عمده استرسها و اضطرابها، ناشی از این است که نگرانیم که اگر وضع به همین صورت ادامه یابد، چه خواهد شد.
اما کسی که ربوبیت خدا را میفهمد؛ میداند وضع هر گونه شود، وعده خدا محقق خواهد شد و کار از دست خدا بیرون نخواهد رفت.
پس هم در سختترین شرایط، لحظهای ناامید نمیشود و هم خستگی نمیتواند براو غلبه کند و او را از پای درآوَرَد.
@Yekaye
یک آیه در روز
915) 📖 رَبَّنا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَ ما لِلظَّالِمينَ مِنْ أَنْصارٍ
.
3⃣ «إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ»
میتوانست بسادگی بگوید هرکس داخل جهنم شود دچار خزی و رسوایی شده است؛
اما نهتنها این ورود و در جهنم و حزی را به خدا نسبت داد: «مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ»، بلکه «إنک» در ابتدا آورد و کل این جمله شرطیه را اصطلاحاً خبرِ «إنّ» قرار داد.
چرا؟
🍃الف.میخواهد تاکید کند که همه امور کاملا به دست خداست؛ حتی جهنم رفتن و خوار شدن.
🍃ب. میخواهد نشان دهد که آن خزی و رسواییای واقعا رسوایی است که از جانب خداوند انجام شده باشد.
🍃ج. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
915) 📖 رَبَّنا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَ ما لِلظَّالِمينَ مِنْ أَنْصارٍ
4⃣ «رَبَّنا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ»
درباره مقصود از دخول در جهنم که موجب «خزی»میشود دو قول مطرح شده است:
🍃الف. دخولی است که جاودانه بماند
(أنس بن مالك و سعيد بن المسيب و قتادة و ابن جريج؛ به نقل از مجمع البيان، ج2، ص910)
🍃ب. صرف داخل شدن در جهنم است ولو اینکه بعد از مدتی از جهنم نجات بیابد
(جابر بن عبد الله و عمرو بن دينار و عطاء؛ به نقل از مجمع البيان، ج2، ص911)
چرا که هرکس نهایتا از جهنم رهایی بیابد را نمیتوان خوار و زبون دانست
(مجمع البيان، ج2، ص910)
🤔اما به نظر میرسد که این دو قول، هریک، مرتبهای از مراتب خزی را میگویند و از این رو، هر دو نیز صحیح است.
@Yekaye
یک آیه در روز
915) 📖 رَبَّنا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَ ما لِلظَّالِمينَ مِنْ أَنْصارٍ
.
5⃣ «ما لِلظَّالِمينَ مِنْ أَنْصارٍ»
آنجا که حقیقت عیان شود، معلوم میشود که ظالم یاور ندارد.
💠تحلیل #اجتماعی #آخرتمدارانه
در نگاه اول، به نظر میرسد ظالمان همواره زمانی میتوانند ظلم کنند که یاورانی داشته باشند. یک نفر بتنهایی نمیتواند دیگران را چپاول کند؛ بلکه حتما اعوان و انصاری باید او را کمک کنند.
اما
آخرت که ظهور همه حقایق است معلوم میشود که ظالمان واقعا هیچ یاوری ندارند.
اگر واقعا آخرت، ظهورِ باطن دنیاست، پس ظالم حقیقتا در همین دنیا هم یاور ندارد❗️
و جالب این است که این نفی یاور برای ظالم را در قالب جمله اسمیه بیان کرد که دلالت بر همیشگی و قطعی بودن این خبر دارد❗️
یعنی خود جمله هم دلالت دارد که ظالم هیچگاه یاور نداشته و نخواهد داشت‼️
پس
در نگاه عمیق،
🤔کسی که خدا را باور دارد و میداند همه امور به دست خداست، میداند که اگر ظالمی در ظاهر یاری شود، این یاری شدنِ او تحت حکمت و قدرت خدا بوده؛ یعنی صرفاً آزمونی بوده برای آزمودن خود آن ظالم، و کسانی که مورد ظلمِ آن ظالم واقع میشوند؛
پس
باید گفت کسانی که در ظاهر یاور ظالماناند، واقعا یاریای بدانان نمیرسانند؛ بلکه تنها آزمون ظالمان و مظلومان را پیچیدهتر میکنند❗️
💢 اگر کسی این قاعده را بفهمد،
🔺نه برای ظلم کردن روی کمک دیگران حسابی باز میکند؛ و
🔺نه در مواجهه با ظالمترین افراد اندک هراسی به خود راه میدهد و دست و پایش را گم میکند؛
یعنی
🔻 نه هنگام تفوق بر دیگران دستش به سمت ظلم میرود؛ و
🔻نه هنگام زیردست قرار گرفتن، از کسی میترسد.
@Yekaye
یک آیه در روز
915) 📖 رَبَّنا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَ ما لِلظَّالِمينَ مِنْ أَنْصارٍ
.
6⃣ ) «ما لِلظَّالِمينَ مِنْ أَنْصارٍ»
🔹از طرفی در این آیه فرموده «ظالمان را یاورانی نباشد»
🔹از طرفی در آیات دیگر از شفاعت عدهای سخن گفته شده (وَ لا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى؛ انبیاء/28)؛ و در حدیث نبوی متواتر در میان شیعه و سنی، آمده است که پیامبر ص فرموده «إِنَّمَا شَفَاعَتِي لِأَهْلِ الْكَبَائِرِ مِنْ أُمَّتِي» (الأمالي( للصدوق)، ص7)
🔹و از طرف دیگر، میدانیم که ظلم اقسامی دارد؛ که یک قسم آن ظلم به خویش است؛ و هرگناهی، بویژه گناهان کبیره، قطعا مصداق «ظلم» است.
🤔پس چگونه فرموده که ظالمان را یاوری نباشد؟
🍃الف. آیه میتواند ناظر مقام ظلم به دیگران است؛ آنگاه:
🌱الف.1. یعنی ظالم در آنجا یاوری ندارد که در ظلمش به او کمک کند و مظلوم اندک نگرانیای هنگام بازپپس گرفتن حقش داشته باشد.
🌱الف.2. یعنی شفاعت فقط شامل گناهان فردی و عبادی و ... میشود؛ نه جایی که کسی در حق دیگری ظلمی کرده باشد.
🌱الف.3. ...
🍃ب. آیه میتواند ناظر به مطلق ظلم باشد؛ آنگاه:
🌱ب.1. یاور آنجایی است که مساله از زاویه خود شخص مطرح است؛ و کسی است که انسان کاری برای او انجام داده و از این رو، پیشاپیش روی یاری او حساب میکند؛ اما شفاعت، از موضع بالاست؛ و کسی طلبی ندارد که شفیع ملزم به شفاعت او باشد؛ در واقع، شفاعت یک رحمت اضافهای است که به افراد میشود، و غیر از یاریای است که خود شخص به عنوان حق خود انتظار دارد.
🌱ب.2. ...
🍃ج. «ظلم» در اینجا به معنای کفر و شرک است، نه هرگونه ظلمی؛ و شاهدش هم این دو آیه است که «وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ» (بقره/254) و «إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ» (لقمان/13)و آنکه هیچ گونه یاور و شفیعی ندارد، کافر است (البحر المحيط، ج3، ص472) و مویدش هم این آیه که فرمود خداوند هر گناهی را ممکن است ببخشد اما شرک را قطعا نمیبخشد: « إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاء» (نساء/48 و 116)
🍃د. ...
@Yekaye
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ 📖
💢ترجمه
پروردگارا ! قطعاً ما دعوتگری را شنیدیم که به ایمان فرامیخواند که: به پروردگار خود ایمان آورید؛ پس ایمان آوردیم؛ پس گناهانمان را بر ما ببخش و بدیهایمان را از ما بزدای و ما را در زمره نیکان دریاب!
سوره آل عمران، (3) آیه 193
1398/1/5
18 رجب1440
@Yekaye
🔹مُنادِياً يُنادي
قبلا بیان شد که
▪️برخی ماده «ندو» [یا «ندی] را در اصل به معنای «جمع شدن» دانستهاند، به نحوی که وقتی گروهی در کنار هم جمع شوند به آنها «نادی» گفته میشود [چنانکه در عربی معاصر نیز برای کلمه «باشگاه» (club) از کلمه «نادی» استفاده میشود] و اگر آن جمع از هم متفرق شوند، دیگر بدانها «نادی» نمیگویند؛ و کاربرد آن در مورد ندا زدن را هم از این باب دانستهاند که موجب جمع شدن افراد میگردد؛ و برخی بالعکس، اصل این ماده را دالّ بر «صدا زدن» و «فراخوان مخاطبین با صدای بلند» (ندا دادن) دانسته، و جمع شدن و گرد هم آمدن را از لوازم این دانستهاند
▪️در هر صورت، کلمه «نادی» [و نیز «ندیّ» (أَيُّ الْفَريقَيْنِ خَيْرٌ مَقاماً وَ أَحْسَنُ نَدِيًّا؛ مریم/۷۳)] به «مجلس» و «انجمن»ی که با صدا زدن گرد هم آمدهاند گفته میشد؛ و کمکم به هر انجمن و مجلسی، «نادی» گفتهاند (فَلْيَدْعُ نادِيَهُ، علق/17؛ َ تَأْتُونَ في ناديكُمُ الْمُنْكَرَ، عنکبوت/29)
▪️کاربرد این کلمه در معنای ندا دادن، غالبا در وزن مفاعله بوده است (إِذْ نادى رَبَّهُ نِداءً خَفِيًّا؛ مریم/3) که اسم فاعل آن «منادی» میباشد (مُنادِياً يُنادي لِلْإيمان، آل عمران/193؛ وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَكانٍ قَريبٍ، ق/41) و البته در وزن تفاعل (تنادی) هم در قرآن کریم به کار رفته است (يَوْمَ التَّناد؛ غافر/۳۲؛ فَتَنادَوْا مُصْبِحينَ؛ قلم/۲۱) که در این وزن، در خصوص «اقدام کسی که ندا را میشنود و بدان پاسخ میدهد» و یا «همدیگر را ندا دادن» میباشد.
🔖جلسه 363 http://yekaye.ir/al-alaq-96-17/
@Yekaye