eitaa logo
یک جرعه بندگی🏴
4.5هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
24 فایل
سلامتی امام زمان(عج) و تعجیل در ظهورش صلوات ثواب نشرمطالب هدیه به امام زمان(عج) کپی باذکرصلوات و دعابرای عاقبت بخیرشدنم حلال بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی میکند اللهم ارزقنا شهادت فی سبیلک🤲 تبادل: 👈 @ya_zahra_c @manemamhasaniam
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 💎 کرامات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 🔻 ارادت امام رضا علیه‌السّلام به حضرت فاطمه علیهاالسّلام یکی از فضلای حوزه که مشکل بزرگی برایش پیش آمده بود، برای زیارت و توسّل به حضرت امام رضا علیه‌السّلام عازم حرم می‌شود. از قضا به علّامه طباطبایی بر می‌خورد که ایشان هم عازم حرم است. به طرفش رفته و با چشمی پر اشک و دلی پرسوز از ایشان می‌خواهد تا دعایی به او بیاموزد که حاجتش روا شود. علّامه نگاهی مهربان به چهره و حالت او می‌کند. آنگاه می‌گوید: فرزندم! وقتی وارد حرم مطهّر می‌شوی، یکی از مؤثّرترین و بهترین دعاها این است که حضرت را به مادرش زهرا علیهاالسّلام قسم بدهی که حاجت تو را از خدا بخواهد. چون حضرت به مادرش زهرا علیهاالسّلام علاقه‌ی فراوان و ارادت خاصّی دارد و سوگند دادن به مادر محبوبش، سخت مؤثّر خواهد افتاد. می‌گوید: با شنیدن این سخن، سخت متأثّر شدم و رعشه و لرزه‌ای تمامی وجودم را در برگرفت. این توسّل و قسم دادن همان و به مقصود رسیدن همان. 📓 چشمه در بستر، صص 355-356. 🔷🔸💠🔸🔷 @astanemehr
@Eltejatales | کانال قصّه‌های مهدویHekayat Ome Davod (1).mp3
زمان: حجم: 10.1M
🔘 این دعا درهای آسمان را باز می کند. ▫️ فوق العاده شنیدنی دعای امّ داوود👌 📚 بحارالأنوار ج۹۵، ص۳۹۷.
می‌گویند روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد. شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او می‌گوید اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد می‌دهد و می‌گوید آن را پخته و بفروشد بصورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد. مرد کشک ساب می‌رود و پاتیل و پیاله ای خریده شروع به پختن و فروختن فرنی می‌کند و چون کار و بارش رواج می‌گیرد طمع کرده و شاگردی می‌گیرد و کار پختن را به او می‌سپارد. بعد از مدتی شاگرد می‌رود بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز می‌کند و مشغول فرنی فروشی می‌شود به طوری که کار مرد کشک ساب کساد می‌شود. ⇦ کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی می‌رود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم می‌کند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود به او می‌گوید: «تو راز یک فرنی‌پزی را نتوانستی حفظ کنی حالا می‌خواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ تو برو کشکت را بساب.» در کانال یک جرعه بندگی همراه ما باشید 👇 🇮🇷http://eitaa.com/joinchat/240255156C5304665a46