💫 در محضر شهدا💫
به شوخی به یکی از دوستانم گفتم:
من ٢٢ ساعت متوالی خوابیده ام !
گفت: بدون غذا ؟!
همین سخن را به دوست دیگرم گفتم ،
گفت: بدون نماز ؟!
و این گونه خدای هر کس را شناختم .
#شهید_مصطفی_چمران
🇮🇷@yekgorehbandegi
💫 در محضر شهدا 💫
یادم میآید مادرم به سختی مریض و در بیمارستان بستری بود. به اصرار مصطفی تا آخرین روز در کنار مادر، در بیمارستان ماندم.
او هر روز برای عیادت به بیمارستان میآمد.
مادرم به مصطفی میگفت: همسرت را به خانه ببر.
ولی او قبول نمیکرد و میگفت:«باید پیش شما بماند و از شما پرستاری کند.»
بعد از مرخص شدنِ مادرم از بیمارستان، وقتی مصطفی به دنبالم آمد و سوار ماشین شدم تا به خانه خودمان برویم، مصطفی دستهای مرا گرفت و بوسید و گریه کرد و گفت:
«از تو بسیار ممنون هستم که از مادرت مراقبت کردی. »
با تعجب به او گفتم: کسی که از او مراقبت کردم مادر من بود نه مادر شما… چرا تشکر میکنی؟!
✅او در جواب گفت: این دستها که به مادر خدمت میکنند برای من مقدس است. دستی که برای مادر خیر نداشته باشد، برای هیچ کس خیر ندارد و احسان به پدر و مادر دستور خداوند است.
#شهید_مصطفی_چمران
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
__________________________________
🇮🇷@yekjorehbandegi