eitaa logo
یک لاقبای پابرهنه
213 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️ عبدالرضا داوری (رفیق شفیق احمدی نژاد): ، سال‌ها پاسبان امویان در کوفه بود تا پیر شد؛ او بود که راه را در کربلا بر حسین بست تا لشکر عمر بن سعد برسد، با این همه وقتی خط را عوض کرد و مقابل شیطان ایستاد، رستگار شد. ترامپ هم هرچه بوده، امروز در نبردی تاریخی، مقابل شیاطین گلوبالیست و الیگارشی جهان‌سالار ایستاده است. 💠 مقایسه باطل حر ریاحی و : حر ریاحی توبه نموده با شهادتش مهر تأیید بر آن زد در حالیکه موجود نحسی بنام ترامپ، خود ابلیسی گلوبالیست در معنای حقیقی آنست و در جهت تحقق "جهانی که در آن آینده تمام اشخاص دیگر برای همیشه از سوی آنها دیکته شود؛ جهانی که در آن آزادی یک خاطره است و انتخاب فردی متاعی است که فقط آنها حق بهره مندی از آن را دارند": -، و را جولانگاه تروریستهای چکمه پوش آمریکایی میکند، - و و گروهکهای خونریز را حمایت تبلیغاتی کرده با پشتیبانی تسلیحاتی به جان ملتها میاندازد، - را ترور کرده به شهادت میرساند، -منابع سوریه، عراق و افغانستان را به غارت میبرد، -و کشورهای مخالف نظام سلطه را به رذیلانه ترین صور میکتد. جناب داوری! هر دو حزب دمکرات و جمهوری خواه سر در آخور داشته، در دشمنی با ایران دارای وحدت استراتژیک بوده و فقط در رسیدن به هدف مشترک، دارای تاکتیک‌های متفاوت هستند. 🌵🌵🌵
💠 در روزگار که روزی نفت صادر می‌کردیم و هم نبودیم و شاه با آمریکا و غرب دو قبضه بسته بود، و و حتی کمیاب بود. سبزی دیگه چرا!!!!!؟ 😂😂😂
💠 بکوری چشم همه ، ، ، ریقوی پهلوی، ، ، سگ توله های داعشی، ، و برغم توطئه و خباثت همه آنهایی که ما را بیش از چهل سال است کرده اند بود، هست و خواهد بود بحول الله و قوته؛ و کارشکنان و معاندان، آرزوی سقوط نظام اسلامی را همچون دیگر سَقَط شده به گور خواهند برد. 12 فروردین، باد 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
💠 در روزگار که روزی نفت صادر می‌کردیم و هم نبودیم و شاه با آمریکا و غرب دو قیضه بسته بود، و و حتی کمیاب بود. سبزی دیگه چرا!!!!!؟ 😂😂😂
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
💠 در روزگار که روزی نفت صادر می‌کردیم و هم نبودیم و شاه با آمریکا و غرب دو قیضه بسته بود، و و حتی کمیاب بود. سبزی دیگه چرا!!!!!؟ 😂😂😂
💠 صبر این ملت، تنها یک فضیلت نیست که یک است، آرام اما ، خاموش اما . در جهانی که بسیاری با یک فشار فرو می‌ریزند؛ این مردم، سال‌هاست زیر بار و و ایستاده‌اند - نه با فریاد، که با وقار، نه با هیاهو، که با ایمان. چه بسیار بودند روزهایی که سفره کوچک شد، اما کرامت بزرگ ماند؛ که آسمان‌ ابری شد، اما نگاهشان روشن‌تر از هر خورشید بود؛ که درد آمد، اما ناله نه؛ رنج آمد، اما زانو هرگز. ملتی از که هرچه خاکش را کوبیدند، خودش را بالا کشید. هرچه درها را بستند، دل‌هایشان گشوده‌تر شد. این ملت، منتظر معجزه نماند - خود، معجزه شد. صبرش نه از ناتوانی، که از بزرگی است. از حکمتی است که می‌داند: پشت هر شب تار، سحر نهفته است… و بعد از هر ، خواهد آمد. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
💠 در کوران فتنه‌ها، در خط مقدم جنگ نرم، در گردنه‌های تحریم و تهدید، در زمانه‌ای که خنجرها برق می‌زنند و عهدها می‌لغزند، در عصر شمشیرهای ناپیدا و فتنه‌های نقاب‌دار، در روزگار هجوم رسانه‌های مسموم، در روزگاری که برخی به فتنه لبخند می‌زنند، ما هنوز از تو برای اجازه می‌خواهیم... ما نسلِ هستیم، نه اهل تردیدیم، نه اهل تسلیم؛ نه لبخند ما را می‌فریبد و نه عربده‌ی ما را می‌ترساند. بر طبل می‌کوبند و از پشت ، وعده می‌پاشند؛ تا در ما، بکارند، اما نمی‌دانند ما ریشه در کربلا داریم، نمی‌دانند در رگ‌های‌مان جریان دارد، و ، بر دل‌های‌مان مهر شده است. بگذار دنیا بداند: ما نسل انتظاریم، نه نسل انفعال. در عصر جنگ روایت‌ها، روایت ما، بیعت با توست. روایت ما، فریاد در دل آتش است: ای فرزند حسین، هرگز رهایت نخواهیم کرد حتی اگر دل‌هایمان از شدت مصیبت، پاره‌پاره شود! ما تَرَكْناكَ يا ابْنَ الحُسَيْنِ، وَلَنْ نَتْرُككَ حَتّى يُقَطَّعَ مِنّا الفُؤادُ! ✊✊✊ https://eitaa.com/yeklaqaba
💠 شکاف بین و ! شاید برخی از سر ساده‌دلی یا گرفتار در تارهای خیال، گمان می‌برند که می‌توان میان آمریکا و اسرائیل شکافی افکند؛ گویی این دو، چون دو ستون منفک، در اهداف و نیات خود نسبت به ایران اختلاف دارند. اما این تصور، نه بر تحلیل واقعیت، که بر رؤیایی خام و بی‌پایه استوار است. آمریکا و اسرائیل، در مواجهه با ایران، نه شریکانی گاه‌به‌گاه، که از یک قیچی‌اند؛ ، هماهنگ، و در مقصد مشترک. آن‌ها هر دو، از دهه‌ها پیش، دشمنی با ایران را نه فقط در سیاست، که در گفتمان امنیتی و راهبردی خود نهادینه کرده‌اند. تفاوت‌های ظاهری در لحن یا تاکتیک، نباید چشم بینا را از حقیقت غافل کند: در دشمنی با ایران، میان واشنگتن و تل‌آویو نه شکاف است، نه تردید، بلکه اجماعی است شیطانی. گمان به شکاف‌افکنی میان این دو، شبیه آن است که کسی بخواهد میان شعله و آتش، مرز بکشد. سیاست‌ورزی خردمندانه، آنگاه معنا می‌یابد که بر پایه درک صحیحی از واقعیت‌ها بنا شود؛ نه آنکه بر سرابِ تمایزاتِ توهم‌آلود، کاخی از امید ساخته شود. آنان که هنوز به امکان جداسازی این دو متحد در دشمنی دل بسته‌اند، بهتر است نگاهی دوباره به نقشه راهبردی این اتحاد بیندازند؛ که هر تصمیم، هر ، هر و هر ، با هماهنگی‌ای بین خونریزان اتوکشیده این دو صورت گرفته است. بازی در زمین آن‌ها، به امید شکاف، جز تکرار یک نیست؛ خطایی که هزینه‌اش را تنها و می‌پردازند. 📚📚📚
یک لاقبای پابرهنه
💠 آنچه با نام به میدان آمده، ابزاریست برای حمله به ریشه‌های اعتقادی مردم و واسطه‌گری پنهان در معاملاتی که سودش به جیب بیگانگان میرود و زیانش بر پیکر استقلال ما فرود میآید. این قشر از روشنفکران، در لفافه نوگرایی و تجدّد، عملاً مبلّغ تسلیمند؛ دلدادگان نظمی که بیرون از ما زاده شده و و حقیقت ماست. با چهره‌ای آراسته و زبانی مزوّرانه، از سرمشق لیبرالی جهانی، چونان وحی منزل سخن میگویند. گمان می‌برند جهان، یکسره به زیر سلطه نظم مدرن غربی درآمده و ما را نیز گریز و گزیر از ادغام در این نظم تحمیلی نیست. «جهانی‌شدن» را بمثابه سرنوشتی محتوم و مطلق جلوه میدهند و هر تلاش برای روایت مستقل، ، یا حفظ و دینی را به انزوا، محدودیت، فشار و نهایتاً نابودی تعبیر میکنند. هشدار میدهند که اگر با این نظمِ بیگانه، که زاییده‌ فلسفه‌ی استیلا و سود است همدل و همراه نشویم، کاسه صبر قدرتهای جهانی سرریز خواهد شد و از تا ، از تا عریان، همه در انتظار ما خواهد بود. چنان از زور و قدرت لیبرالیسم سخن میگویند که گویی حقیقت، تنها با میزانِ قدرت سنجیده میشود؛ نه با اصالت و عدالت. در حالیکه اگر ملتی قرار باشد تنها با چشم به قلدران، راه خود را برگزیند، زود یا دیر، عزّت خویش را خواهد باخت و ملت بی‌عزّت، تنها برده‌ای خواهد بود در جامه‌ی شهروند. این روشنفکری، است و پذیرش بی‌چون‌وچرا و بی‌ریشه‌ی نظمی است که جز از دریچه منافع قدرت‌های جهانی نمی‌نگرد و و را بنام عقل، تئوریزه میکند. 📚📚📚