⛔️ مصطفی تاجزاده:نشریات مستقل را پایگاه دشمن خواندند و با قانون اقدامات تامینی، مربوط به افراد شرور و تبهکار، کمر مطبوعات آزاد را شکستند و حق آزادی بیان و دسترسی آزاد به اطلاعات را از شهروندان گرفتند. ۲۰سال پس از سلاخی، کدام اتهام ثابت شد و نصیب ملت چه گشت، جز خسارت؟
👈 ذیلاً چند از افرادیکه در #پایگاه_دشمن قلمفرسایی میکردند فهرست میگردد هر چند جناب تاجزاده خود را به کری و کوری زده است و اتهاماتشان را هرگز نخواهد دید:
✅ امیرعباس فخرآور: به ادعای خودش نسبتی با خاندان پهلوی دارد. او با نزدیککردن خود به عباس عبدی، در ابتدای دوره اصلاحات توانست به روزنامه ارگان حزب مشارکت راه یابد و ستونی به نام «چه کسی بداند بهتر از مردم» برای خویش دست و پا کند. او از منفورترین افراد در میان #اپوزیسیون_منفور_جمهوری_اسلامی است و برای دست و پا کردن شهرت برای خود و استفاده از پول بیگانگان، تن به پادویی هر گروه و مجموعهای میدهد که تندترین و دشمنانهترین مواضع را علیه کشورش اتخاذ میکنند. او از افراد مورد اعتماد شاهزاده ربع پهلوی است و برای تیغ زدن آمریکاییها و پهلویها به طور توأمان، تشکیلات مجهولالهویهای به نام «کنفدراسیون دانشجویان ایران» (به تقلید از مجموعه کنفدراسیون پیش از انقلاب در آمریکا) به راه انداخته است که عملا جز مجموعهای از نامهای مجازی، آن هم عمدتا دختران جوان جویای ویزای آمریکا که در دام فخرآور افتادهاند، نیست. فخرآور برای هر چه بیشتر جذبشدن در فعالیتهای ضدایرانی، و در نتیجه مطرحکردن بیش از پیش خود برای دولت و کنگره آمریکا و صهیونیستها، حتی به اسراییل سفر کرد و با افتخار خود را یک صهیونیست نامید (در این سفر او با شخصیتهایی چون تسیپی لیونی، وزیرخارجه اسبق رژیم اشغالگر و رهبر حزب هاتنوعا در کنست دیدار داشت).
✅ مسیح علینژاد: او کار خبری خود را در دوره اصلاحات و از روزنامه همبستگی (1378) آغاز کرد. او بعد در کسوت خبرنگار پارلمانی خبرگزاری «ایلنا»، با نوشتن گزارشهای جنجالی از مجلس نامی برای خود دست و پا کرد. در نهایت به جرم افشای اسناد اداری مجلس و بیاحترامی به قوانین، از مجلس هفتم اخراج شد. او کار خبری خود را با روزنامههای «شرق»، «بهار»، «وقایع اتفاقیه» و «هم میهن» ادامه داد و در نهایت آخرین روزنامه داخلی که با آن کار کرد، اعتماد ملی، ارگان حزب اعتماد ملی مهدی کروبی بود.پروژههای تبلیغاتی که علینژاد به راه میاندازد، کاملا در تطبیق با نقشههای میانمدت و درازمدت پستوهای امنیتی و اطلاعاتی غربی، به ویژه بریتانیاست. «کمپین آزادی های یواشکی زنان»، که با فروکش کردن جنبش سبز و کسادی کار علینژاد علم شد، پیشبرنده یکی از پروژههای اصلی دشمنان نظام در جهت مسخ فرهنگی و استحاله ارزشی است.
✅ آرش سیگارچی: به گفته خودش، کار جدی خبرنگاریش از مجله ورزشی «گام» آغاز شد. سیگارچی در دوران دانشجویی در تهران برای روزنامههای اصلاحطلب گزارش تهیه میکرد. سال 1379 به گیلان برگشت و سردبیر روزنامهای به نام «گیلان امروز» شد. همزمان وبلاگی به نام «پنجره التهاب» را راهاندازی کرد و به تکرار ادعاهای رسانههای فارسیزبان ضدانقلاب خارجنشین علیه جمهوری اسلامی میپرداخت. سیگارچی یکی از فعالترین خبرنگاران شبکههای فارسی زبان خارجی، در پوشش اخبار مرتبط با همجنسبازی و دفاع از حقوق! همجنسبازان است. سیگارچی که بعد از رفتن از ایران در سال 85، طبق معمول بیشتر روزنامهنگاران خارج شده از کشور، مدت یک سال را در مکتب «بهنود-باستانی-اسدی-امیری» در روزآنلاین به کارآموزی مشغول بود، بلافاصله جذب «صدای آمریکا» شد
✅ مجتبی واحدی: در بین خود اصلاحطلبان هم به نمونه اعلای فرصتطلبی و موجسواری مشهور بوده و هست. او تنها یکی از اطرافیان و مشاوران مهدی کروبی (اصطلاحا نوچه او) محسوب میشد و تنها در سال 1379، همزمان با مقدمات برگزاری انتخابات مجلس ششم، با راهاندازی روزنامه آفتاب یزد، بدون یک روز سابقه کار روزنامه و خبر، سردبیر این روزنامه شد. بعد از فرارش، دولتهای غربی دستمزد او را خیلی زود پرداختند و جایگاهی به عنوان مفسر سیاسی ثابت در بیبیسی و صدای آمریکا به او دادند تا در خارج از کشور هم از تنعمات مالی بیبهره نماند.برای کسب عایدات بیشتر از بیگانگان، دست رد به حضوردر هیچ شبکه و رسانه ای (هر چه قدر ضد انقلاب وحتی ضد دین) نمیزند و حتی یک تنه ارائه دهنده طرحهایی چون «کنگره ملی اپوزیسیون» و «اتحاد اپوزیسیون» شده است. او که برای گذراندن روزگار خود به سختی افتاده و تحلیلهای سطحی و غیرواقعی او از مسائل سیاسی داخلی که با بغض نسبت به اصل و اساس نظام آمیخته شده و عصبانیت او -ناشی از آوارگی چند ساله در غربت- بر تحلیلهایش سایه افکنده است، حالا با معاندترین رسانههای وابسته به آل سعود و رژیم صهیونیستی که در منطقه فتنهانگیزی میکنند همکاری میکند.
🌵🌵🌵