#اختصاصی
♦️آشنایی با احزاب یمن
✔️حزب الموتمر الشعبی
👈بخش نخست
🔸حزب موتمر را باید حزب دولتی یمن نامید. این حزب در 24 آگوست 1981 تاسیس شد و #علی_عبدالله_صالح نخستین دبیرکل آن بود. وی سپس ریاست حزب را به عهده گرفت و تا زمان مرگش در 12 آوریل 2017 در این سمت باقی ماند. در واقع نباید برای این حزب ایدئولوژی و یا هدف معینی قائل بود بلکه این حزب بیشتر ابزار تثبیت قدرت صالح در یمن بود.
🔹بزرگترین مشکل حزب موتمر نداشتن ایدئولوژی خاصی برای اداره کشور بود و بسیاری از تحلیل گران موتمر را نه یک حزب بلکه یک سازمان سیاسی می دانند که توانسته بود اکثر نیروهای اجتماعی را بر مبنای تلاش برای حفظ وضع موجود گرد هم جمع کند.
🔸از مهمترین راهبردهای این حزب برای تثبیت جایگاه خود جذب نیروهای دیگر احزاب اعم از #کمونیست و #بعث و #ناصری و #اصلاح به طرف خود به وسیله سهیم کردن افراد در قدرت و مناصب بود. بیراهه نیست اگر ادعا کنیم بیشتر بزرگان حزب موتمر در واقع تربیت شده احزاب رقیب این حزب بوده اند.
🔹این حزب تا پیش از اتحاد یمن تنها حزب در یمن شمالی بود. پس از اتحاد یمن تاسیس احزاب در یمن آزاد شد و رقبایی برای این حزب از جمله حزب کمونیست و حزب اصلاح پدید آمدند.
🔸پس از جنگ 1994 حزب موتمر در انتخابات پارلمان پیروز شد و در ائتلاف با #حزب_اصلاح دولت یمن را تشکیل داد. اما انتخابات پارلمانی سال 1997 نقطه عطفی برای این حزب بود و این حزب توانست با پیروزی قاطع متکفل تشکیل دولت شده و مسیر خود را برای تثبیت در دولت هموار کند. این وضعیت در انتخابات سال 2003 نیز تثبیت شد.
🔹البته این پیروزی ها را نباید محصول عملکرد موفق این حزب در قدرت بدانیم بلکه اصلی ترین عامل آنها سیطره کامل حزب بر دولت و منابع مالی، سیاسی و امنیتی بوده است.
حتی پیروزی #صالح در انتخابات ریاست جمهوری سال 2006 هم نتیجه فعالیت و یا مقبولیت موتمر نیست بلکه بزرگترین دلیل پیروزی وی حمایت #شیخ_عبدالله_الاحمر بزرگ قبیله #حاشد و موسس حزب اصلاح و نیز #عبدالمجید_زندانی عالم سرشناس و #محفوظ_شماخ سرمایه دار سرشناس یمنی از وی بود که این حمایت ها هم بر پایه رفاقت ها و روابط شخصی افراد با صالح شکل گرفت و نه بر اساس موفقیت های حزب موتمر در عملکردش.
🔸صالح بوسیله موتمر توانست سیطره خود بر تمامی ارکان سیاسی، اقتصادی و امنیتی حکومت را تثبیت کند و مسیر تبدیل شدن به یک دیکتاتور تمام عیار را بپیماید.
👈ادامه دارد....
🔸کانال مطالعات یمن
@yemenstudies_ir
🔺ریشه تقابل کنونی دو قطب اصلیِ ائتلاف عربی در #جنگ_یمن به کجا بر میگردد؟ چرا #محمدين سعودی و اماراتی در مهار تنشها ناکام ماندند؟
🔻از توییتر #سیاوش_فلاح_پور
https://bit.ly/2zDJNsy
🔸بخش نخست
🔺بعد از اعلام تصمیم #امارات برای خروج از یمن، موج گستردهای از تحلیلهای عجیب و گاها متضاد در رسانههای ایران به چشم میخورد
🔻برای مثال یک رسانه تازه تاسیسِ وابسته به نهادی مهم به نقل از منابع امنیتیاش! از وجود اختلافات جدی بین امارات و #سعودی در جنگ یمن از اواخر سال ۲۰۱۷ خبر داده
🔺این دقیقا اشتباه اولی است که میخواهم دربارهاش بنویسم؛
🔻تصوری ابتدایی از #ائتلاف_عربی به مثابه کلی واحد و یکپارچه که وارد جنگ یمن شده و به دلایل مختلف به تدریج چندپاره شده است
🔺اشتباه دوم که به وفور از آن نوشته میشود "عقبنشینی" امارات است بعد از خواندن چندین گزارش و یادداشتبا این عنوان یا عناوین نزدیک به آن حتی یک فکت معتبر دال بر اینکه امارات در نتیجه "عقبنشینی" تصمیم به خروج از یمن گرفته نیافتم، در عوض اما انبوهی از گزارههای کلی و تکراری که هیچ ما به ازای عینی و قابل ارجاع در تحولات اخیر ندارد!
🔻در مقابل دو گزاره فوق اما ادعای ما این است؛
1️⃣اصولا وجود #دوگانگی بین سعودی و امارات از همان ابتدای جنگ یمن مسئله پیچیدهای نیست و فهم آن نیازی به منابع امنیتی ندارد! این دوگانگی به تدریج در پی تحولاتی که به آن اشاره میکنیم تشدید ودر نهایت "غیر قابل مهار شد"
2️⃣ خروج امارات از یمن نه در اثر عقبنشینی، بلکه در نتیجه ورود امارات به مرحله "تثبیت" دستاوردهای #استراتژیک این کشور طی سالهای گذشته است و طبیعی است که امارات در این مرحله نیازمند بازگشت ثبات به محیط پیرامونش در منطقه باشد
🔻اما اثبات دو مدعا؛
🔺سعودی و امارات دو نظام سلطنتی عربی با دو چشم انداز متفاوت برای امنیت ملی و منطقهای خود (مخصوصا در عصر عبدالله) بودند که در نتیجه تحولات سال ۲۰۱۱ و #انقلاب_های_عربی بر سر یک نقطه به اجماع رسیدند؛ سرکوب انقلابها و " #حفظ_وضع_موجود"
🔻این نقطه آغاز یکی از قدرتمندترین ائتلافهای عربی در تاریخ معاصر #خلیج_فارس است
🔺اولین نمود عینی این ائتلاف نیز کودتای #مصر بود (۲۰۱۳)
🔻حالا در سال ۲۰۱۵ از یک سو بلوغ و پختگی این ائتلاف (دستکم به باور رهبرانش که نتایجی مهمی در شمال آفریقا به دست آورده بودند) و از سوی دیگر سرمایهگذاری و نفوذ ویژه #ابوظبی بر وزیر دفاع جوان سعودی؛ امیر #محمد_بن_سلمان، راه را برای ورود ائتلاف به جنگی تمام عیار باز کرد؛ یمن برای آنکه خیلی درگیر روایتهای طولانی و جذاب منطقهمان نشویم برگردیم به ادعای اول؛ "اختلاف از همان ابتدا وجود داشت"
🔺به توئیتهای #قرقاش و تاریخشان نگاه کنید
🔻محتوای آنها یکسان (عدم همراهی تجمع #اصلاح با عملیات آزادسازی #تعز و اتهام تلویحی آن به همکاری با دشمن) و تاریخشان تقریبا هفت ماه بعد از شروع جنگ یمن است
🔺سخن از نبرد تعز؛ استانی در جنوب یمن و همچنین تجمع اصلاح است؛ شاخه یمنی #اخوان_المسلمین که مهمترین نیروی سیاسی و میدانی در تعز به شمار میرود
این اولین نقطه "قابل ارجاع" دوقطبیِ ائتلاف عربیست
🔻عربستان بر اساس روابط تاریخی و البته نفوذ ویژه سازمان اطلاعاتش در اصلاح خواستار تعامل با این گروه در نبرد تعز بود، در مقابل اما امارات با اعلام خط قرمز خود، حساسیت شدیدش را نسبت به هرگونه تعاملی با اصلاح به اشکال مختلف بروز داد؛ از جمله توئیتهای تند قرقاش علیه اصلاح درحالیکه رایزنیهای سعودی برای حل بحران ادامه داشت
🔺از این نقطه میتوان به درک عمیقتری از دوگانگی #ریاض و ابوظبی در یمن رسید، دوگانهای که از آن تحت عنوان شمال و جنوب یاد میشود
🔻عربستان از ابتدا با هدف فتح #صنعا و بازگرداندن دولت هادی به پایتخت وارد یمن شد؛ حال آنکه برای امارات، وجود گروههایی نظیر اصلاح در جنوب به مراتب تهدید جدیتری بود بنابراین از ابتدا بر خلاف ریاض چشم به جنوب و مشخصا "عدن" داشت
🔺امارات البته بر خلاف سعودی که استراتژی روشنی برای ورود به صنعا نداشت، استراتژی جامعی را هم برای ورود به #عدن در سطح نظامی و اقتصادی دنبال میکرد ماجرا اما از این هم عمیقتر است؛ تهدید اصلیِ امارات در یمن، نفوذ و تاثیرگذاری بالایی در دولت منصور هادی هم دارد (دولتی که در واقع اصلیترین متحد سعودی در یمن است و اصولا جنگ برای حمایت از آن شروع شده!)
🔻پس دوقطبی یک پله عمیقتر میشود؛ تنشهای امارات با دولت #منصور_هادی در نتیجه توافق سران و اقتضائات میدانی و جغرافیایی، اداره جبهههای شمالی یمن (مرزهای جنوبی سعودی) به عربستان سپرده شده و جنوب یمن در اختیار امارات قرار میگیرد
ادامه دارد ....
#سیاست
#جنگ_یمن
#جنوب_یمن