8.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#غروب_دلتنگی - قسمت دوم
چه قدر خونه دلمون را برای پذيرايي از آخرین پناه کردیم
#اللهمعجللولیکالفرج
#العجلمولایغریبم
8.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#غروب_دلتنگی - قسمت سوم
مایی که غروبها دلتنگشیم
برای عزیزی که زمین و زمان از آن اوست
چه قدر آماده ومهیا شدیم
#اللهمعجللولیکالفرج
#العجلمولایغریبم
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#غروب_دلتنگی - قسمت چهارم
مایی که غروبها دلتنگشیم
برای عزیزی که زمین و زمان از آن اوست
چه قدر آماده ومهیا شدیم
#اللهمعجللولیکالفرج
#العجلمولایغریبم
8.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#غروب_دلتنگی - قسمت پنجم
مایی که غروبها دلتنگشیم
برای عزیزی که زمین و زمان از آن اوست
چه قدر تابلوهای زشتی را از خودمون دور کردیم
#اللهمعجللولیکالفرج
#العجلمولایغریبم
8.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#غروب_دلتنگی - قسمت ششم
مایی که غروبها دلتنگشیم
وقتی چیز خوب جای خوب یا آدم خوب پیدا کردیم به دیگران معرفی می کنیم
چه قدر پدر مهربانم را به دیگران و عزیزمان معرفی می کنیم
#اللهمعجللولیکالفرج
#العجلمولایغریبم
8.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#غروب_دلتنگی - قسمت هفتم
مایی که غروبها دلتنگشیم
از پدر مهربان دلسوز از وارث کریم وارث کریم واز غریب وارث غریب عزیزمان معرفی می کنیم
#اللهمعجللولیکالفرج
#العجلمولایغریبم
اگر چه روز من و روزگار می گذرد
دلم خوش است که با یاد یار می گذرد
چه قدر خاطره انگیز و شاد رؤیایی است
قطارعمر که در انتظار می گذرد
به ناگهان یک لحظه عبورسپید
خیال می کنم آن تک سوار می گذرد
کسی که آمدنی بود و هست، می آید
بدین امید، زمستان، بهار می گذرد
نشسته ایم به راهی که از بهشت امید
نسیم رحمت پروردگار می گذرد
به شوق زنده شدن، عاشقانه می میرم
دوباره زیستنم زین قرار می گذرد
محمد تقی جمالی
#شعرمهدوی
#غروب_دلتنگی
📌 حسین زمان...
💚 در ذهنم مرور کردم نام «حسین» را…
به دنبال واژهای بودم برای وصفش که دیدم «حسین» خود به تنهایی دنیای بزرگیست.
صدایی دائماً میپیچید در گوشم: «حسین»، «حسین»، «حسین»…
و ندایی که میگوید: حسین زمانت را هم دریاب…
📖 #دلنوشته_مهدوی
#غروب_دلتنگی
اگر چه روز من و روزگار می گذرد
دلم خوش است که با یاد یار می گذرد
چه قدر خاطره انگیز و شاد رؤیایی است
قطارعمر که در انتظار می گذرد
به ناگهان یک لحظه عبورسپید
خیال می کنم آن تک سوار می گذرد
کسی که آمدنی بود و هست، می آید
بدین امید، زمستان، بهار می گذرد
نشسته ایم به راهی که از بهشت امید
نسیم رحمت پروردگار می گذرد
به شوق زنده شدن، عاشقانه می میرم
دوباره زیستنم زین قرار می گذرد
محمد تقی جمالی
#شعرمهدوی
#غروب_دلتنگی