🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
﷽
#داستانهای_قرآنی
داستان قرآنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم
#قسمت_بیست_و_دوم
💛یکی از مشرکین با صدای بلند فریاد زد : محمد کشته شد ! این خبر وحشت آور ، و این حمله شدید و غیر مترقبه موجب شد که مسلمانها پا به فرار نهادند و از میدان گریختند . رسول خدا ( ص ) در میان دشمن قرار گرفته بود . علی ( ع ) مانند سپری متحرک دور آن حضرت می چرخیدو از هر سو ، دشمنان رادفع می کرد .
💛در آن روز بدن علی ( ع ) نود زخم برداشته و خون بسیار از بدنش ریخته بود . ولی از پای درنیامد و همچنان به جهاد و دفاع ادامه می داد . جبرئیل که شاهد فداکاری و از خودگذشتگی علی ( ع ) بود ، فریاد زد :
💞لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار💞
( جوانمردی جز علی و شمشیری جز ذوالفقار نیست )
تاریخ اسلام ، به شهادت دوست و دشمن ، علی ( ع ) رادر روز احد ، تنها یار و یاور پیامبر شناخته و شهامت و ایمان و پایداری او را با تجلیل فراوان یاد می کند .
💛لحظه به لحظه ، حلقه محاصره تنگ تر می شد و دشمنان با جسارت بیشتر به رسول خدا ( ص ) نزدیک می شدند . ولی چون به واسطه شجاعت علی ( ع ) نمی توانستند ، خود را به رسول خدا ( ص ) برسانند ، سنگ می پراندند .
💛 یکی از سنگها به پیشانی پیامبر رسید و خون به صورتش جاری شد . سنگ دیگری به وسیله عتبه بن ابی وقاص بر لب و دندان رسول اکرم ( ص ) آمد که دندانش شکست . شمشیری بر شانه او زده شد .
💛 ولی چون دو زره در بر داشت ، کارگر نیفتاد و آن پیامبر عظیم الشان با تمام این مصائب که از دشمنان می دید ، لب به نفرین آنان نگشود . بلکه از خداوند بزرگ هدایت و نجات آن قوم را مسالت می فرمود .
🌹ادامه داستان درقسمت بعد ..
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
🌹✨یــــوســــف زهـــــرا (س)✨🌹
http://eitaa.com/joinchat/1998651393Cf34e69b927