🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
﷽
#داستانهای_قرآنی
داستان قرآنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم
#قسمت_بیست_و_یکم
☯نیروهای احتیاطی که به دستور صریح پیغمبر اسلام ، شکاف کوه عینین را اشغال کرده بودند ،
☯ از دور ، میدان جنگ را تماشا میکردند . منظره جمع آوری غنیمت ها و اموال دشمن ، یعنی یک مسئله مادی خیره کننده ، آنها را تحریک کرد
☯که در جمع غنائم شرکت کنند . فرمانده آنان ، عبدالله بن جبیر ، کوشش کرد که آنها را از این تصمیم باز دارد .
☯ولی موثر واقع نشد و کم کم خط دفاعی شکاف ، ضعیف گردید تا به جائی رسید که فرمانده با چند تن معدود باقی ماندند .
☯در آن حال یک ستون از نیروی مکیان وارد شکاف گردید ، کسانی را که در محل بودند ، به قتل رسانید و از پشت سر بمسلمانان حمله کرد .
☯پرچم کفر دیگر باره برافراشته شد و فراریان از گوشه و کنار به زیر پرچم گرد آمدند و صفوف از هم پاشیده مسلمین را محاصره کردند .
☯یکی از مشرکین با صدای بلند فریاد زد : محمد کشته شد ! این خبر وحشت آور ، و این حمله شدید و غیر مترقبه موجب شد که مسلمانها پا به فرار نهادند و از میدان گریختند .
☯رسول خدا ( ص ) در میان دشمن قرار گرفته بود . علی ( ع ) مانند سپری متحرک دور آن حضرت می چرخید
💢ادامه داستان در قسمت بعد ....
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
🌹✨یــــوســــف زهـــــرا (س)✨🌹
http://eitaa.com/joinchat/1998651393Cf34e69b927