(اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللّٰهِ الْحُسَیْن)
#هل_من_معین
ای جان عالمی ، به فدای لقای تو
از کودکی شدم بخدا ، مبتلای تو
هَل مِن مُعین تو بجهان شعله میکشید
اُف بر دلی که گرم نگشت از ندای تو
هرگه که دید روی تو را مصطفی گریست
بر انتهای تو ، ز همان ابتدای تو
زیرا چو بود ، آگه ازین ماجرای شوم
میسوخت دل برای تو از ماجرای تو
کردی چو بر رضای خدا جان فدای حق
هستم رضا که جان بدهم در رضای تو
ای قبله گاہ و مرکز پرگارِ عاشقی!
باشد حریم تو ، چو حریم خدای تو
«ای خاک کربلای تو مُهر نماز من»
ای سجده گاہ اِنس و مَلَک، کربلای تو
آندم که شد به نیزہ سرت از شرار غم
«بیگانه سوخت تا چه رسد آشنای تو»
نالد چو نای نی، دل خلقی به سینهها
هر دم که یاد میشود از نینوای تو
خونت اگر به راہ خدا ریخت بر زمین
باشد به روز حشر ، خدا خونبهای تو
تنها نه ما ز داغ تو گردیدہ سوگوار
زیرا بوَد خدای تو صاحب عزای تو
از خونِ توست بیرقِ اسلام استوار
باشد در اهتزاز ، همیشه لوای تو
جان، بی بها شود چو بگردد فدای غیر
گیرد ولی بها ، چو بگردد فدای تو
چون کشتی نجات و چراغ هدایتی
بی شک بوَد خدای جهان ناخدای تو
ای نور چشم فاطمه! ما را به روزِ حشر
چشم عنایتی ست به لطف و عطای تو
هرگز امید نیست کسی را که وا رهد
در روز رستخیز ، بدون ولای تو
حاتم که هست شهرہ به انفاق و مَکرمت
اما بوَد ز عجز ، کهینه گدای تو
شرح مقام تو ، نبُوَد در توان من ـ
آنجا که عالمیست به مدح و ثنای تو
ما عاشق توایم و تویی عاشق خدا
در راہ عاشقی نرسد کس به پای تو
تو مست جام باده ی (ساقی) کوثری
ما مستِ جام بادہ ی قالوا بلای تو
سید محمدرضا شمس (ساقی)