7.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اذان زیبا و غمناک شهید اقا مهدی باکری
#شهید_مهدی_باکری
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
📜 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 💎
✔
🌸 "قسمت نوزدهم" 🌸
💠 به همت و تلاش های فراوان #محمد_بروجردی - این سردار اسطوره ای #دفاع_مقدس - به ناگاه گشایشی در کار فروبسته بحران #کردستان - به دور از چشم "لیبرال ها!!! - به وجود آمد. آن هم تشکیل 《ستاد مشترک عملیات ویژه سپاه و ارتش》 بود.
مهم ترین اقدام ستاد تازه تاسیس عملیات ویژه، استفاده از مردم بومی منطقه جهت سرکوب ضد انقلابیون بوده است که بر اساس همین رویکرد در اواخر پاییز ۱۳۵۸ سازمان #پیشمرگان_مسلمان_کرد به اهتمام #محمد_بروجردی فرمانده سپاه غرب کشور و با مساعدت آیت الله #دکتر_بهشتی و دیگر اعضای انقلابی #شورای_انقلاب ایجاد شد و فعالیت موثر خود را در مناطق کردنشین آغاز کرد.
از دیگر اقدامات موثر ستاد مشترک عملیات ویژه، آزادسازی شهر #سنندج از دست ضد انقلابیون در فروردین ۱۳۵۹ بوده است.
فتح #سنندج از جمله نقاط عطف در کارنامه رزمی #احمد_متوسلیان در نبردهای غرب کشور به شمار می آید.
🌤
🌤
⛈
📚 با تخلیص و اختصار از کتاب ارزشمند #در_هاله_ای_از_غبار
📸 معرفی تصویر: بهمن ۱۳۵۹، #مریوان ، ارتفاعات تته - #متوسلیان در جمع #پیشمرگان_کرد_مسلمان
#حاجی_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#حاج_احمد_متوسلیان
#حاج_احمد
#سردار_بی_نشان
#سردار_جاوید_نشان
@yousof_e_moghavemat
(ترکش خنده😁😁)
[مهدی کاظمبابایی] یکبار در صف نماز جماعت کنار رضا ایستاده بود. رضا در رکعت دوم قبل از تشهد خواست قیام کند. کمی نیمخیز شد و دوباره نشست و تشهد را خواند. بعد از نماز مهدی خیلی جدی سمت رضا برگشت:
- داداش حضور قلب نداری کنار من نشین!
خندهمان بلند شد. رضا با خنده محکم به پهلوی مهدی زد:
- تو که حضور قلب داری از کجا فهمیدی من تشهد رو یادم رفت؟
از آن روز هر کس هر خطایی میکرد بچهها برایش دست میگرفتند:
- داداش حضور قلب نداری با ما نگرد.
به روایت #حاج_حسین_یکتا
مربعهای قرمز، ص ۳۰۸
@yousof_e_moghavemat
⭕️یك شب كه تعدادی از خلبانها مشغول خوردن شام بودن، صحبت از جنگ شد. یكی میگفت:
من به خاطر حقوقی كه به ما میدن میجنگم، یكی دیگه میگفت من به خاطر بنیصدر میجنگم.
یكی میگفت من به خاطر خودم میجنگم و دیگری گفت من به خاطر ایران میجنگم.
شهید كشوری گفت:
"من هیچ کدوم از اینها رو قبول ندارم! تنها چند تا رو قبول دارم و گفت: من به خاطر خدا میجنگم.
جنگ برای خداست، ما نباید بگیم كه ما به خاطر فلان چیز میجنگیم.
مگه ما بت پرست هستیم؟ ما به خاطر خدا، به خاطر اسلام میجنگیم. اسلام در خطره نه بنیصدر.
اسلام در خطره، ما به خاطر اسلام میجنگیم و جنگ ما فقط به خاطر اسلام است."
#شهید_احمد_کشوری
#درس_اخلاق
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
📜 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 🌸
✔
🌤 قسمت بیستم 🌤
💠 در بیستم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ #احمد_متوسلیان پس از اعزام گروههای پیشرو، خود نیز کوله بار سفر را بست و رو به راه نهاد. مقصد او #مریوان بود. شهری که ماموریت خطیر آزادسازی آن از سوی سرهنگ #علی_صیاد_شیرازی و #محمد_بروجردی ؛ فرماندهان ستاد مشترک عملیات ویژه ارتش و سپاه به #احمد محول شده بود.
به علت ناامنی جاده ها، انتقال نیروها به #مریوان از طریق هلیکوپتر امکان پذیر بود. به همین خاطر، ناگزیر #احمد و نیروهایش، سوار بر یک فروند هلیکوپتر توفورتین هوانیروز راهی #مریوان شد. در بهار ۵۹ ضد انقلابیون به مواضع سوقالجیشی شهر کاملاً مسلط بودند و کلیه تحرکات را زیر نظر داشتند؛ اما به رغم چنین وضعیتی #احمد_متوسلیان و همرزمان او توانستند با کمترین تلفات، وارد پادگان تیپ ۳ #مریوان شده و در قدم بعدی این شهر را آزاد کنند.
با وجود مخالفت های سرهنگ ستاری فرمانده پادگان، #احمد و نیروهایش وارد شهر شدند و سرانجام بعد از حدود ۱۳ روز بلاتکلیفی و معطلی، با یک عمل جهادی و شجاعانه نیروها را وارد شهر کرد. با هماهنگی سرهنگ صیاد شیرازی در روز سوم خرداد ۵۹ از سه محور نیروها به طرف شهر #مریوان حرکت داده شدند و #مریوان آزاد شد.
📚 با دخل و تصرف از کتاب ارزشمند #در_هاله_ای_از_غبار _ نوشته سردار گلعلی بابایی
📸 معرفی تصویر: زمستان ۱۳۵۹ ، بیمارستان الله اکبر #مریوان - #حاج_احمد_متوسلیان در حال عیادت از یک همرزم مجروح
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#حاج_احمد
#حاجی_متوسلیان
#سردار_بی_نشان
#متوسلیان
#دفاع_مقدس
🆔 @yousof_e_moghavemat
🌺 آمدن محمد سر و صدا دارد!
دریاچه خشک میشود، ستون ها شکسته میشوند، تاجها واژگون میشوند، سحرها باطل میشوند...
🌸 خدا که همین طور محمدش را نمیفرستد، در عالم سر و صدا به پا میکند.
📢 آیا میشنوی صدای آمدن «م ح م د» را؟
💐 میلاد با سعادت رسول مهربانی ها، #حضرت_محمد صلوات الله علیه را به محضر آخرین فرزندشان تبریک میگوییم
@yousof_e_moghavemat