💗 حاج احمد 💗
جای مهتاب به تاریکی شبها تو بتاب .... فرمانده تیپ یک ثارالله فرمانده تیپ الزهرا (س) فرمانده گردان
.
او یک فرمانده بود ....
علی اصغر صادقی به همه گفته بود که در جبهه مسئول نظافت سنگرها و شستن لباس رزمنده هاست. وقتی خبر شهادتش را آوردند پارچه نوشتۀ بچه های لشکر ۱۰ همه را غافلگیر کرد ؛ صادقی فرماندۀ تیپ یک ثارالله(ع) لشکر بود...
بیشتر بچه رزمنده های تهرانی او را میشناختند؛ فرماندهای که در هنگام خنثی سازی مین دست چپ اش از بالای مچ قطع شده بود. گذشته از این حرفها منش و رفتار حاجی به گونه ای بود که در همان برخورد نخست همه مشتری رفاقت اش می شدند.
شهید صادقی حال عرفانی قشنگی داشت. نماز شب های مخفیانه و مناجات های خالصانه و تقوای عالمانه. حاجی در وصیتنامه اش نوشت: بار پروردگارا! تو می دانی که من به طمع بهشت تو و یا ترس از آتش جهنم به جبهه نیامدم بلکه تو را لایق پرستش یافتم و به عشق حسین (ع) به جبهه آمدم. صادقی همیشه به دوستان و نزدیکانش میگفت که مبادا این چند رکعت نماز ما را مغرور کند و از خدا طلبکار بشویم.
همۀ این حرف ها دربارۀ کسی است که در آبانماه سال ۴۵ به دنیا آمد و در دیماه سال ۶۶ از دنیا رفت. علی اصغر ۲۱ ساله بود که شهید شد. روی سنگ مزارش در قطعۀ ۲۹ گلزار شهدای بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها نوشتند فرماندۀ تیپ یک ثارالله(ع) و گردان زهیر. حاجی یک جوان نخبه و کاربلد نظامی بود؛ همان نسلی که امام(ره) وعدۀ آمدنشان را داد. او یک فرمانده بود ......
#شهید_علی_اصغر_صادقی
#سالروز_شهادت
@yousof_e_moghavemat
ما راه « کربلا » را
با خون خود جارو کردهایم
تا بتوانید براحتی از این راهها
به زیارت قبر سیدالشهداء بروید
ولی در آنجا نیز این حقیر را
از دعای خیر خود فراموش نکنید
و از مولا بخواهید که این حقیر را
در راه خودش بپذیرد انشاءالله.
#فرمانده_گردان_زهیر
#لشکر_10_سیدالشهداء
#شهید_علی_اصغر_صادقی
@yousof_e_moghavemat