#مأموریت_تیپ۲۷ 🚩
🔸تیپ۲۷ محمدرسولالله(ص) تحت فرماندهی قرارگاه نصر با استعداد ۱۱ گردان و با توانی بیش از یک لشکر و ۲ گردان احتیاط، مأموریت داشت در مرحله اول عملیات با عبور از رود کارون و تک به سمت جاده اهواز - خرمشهر، نیروهای دشمن در غرب کارون را منهدم و بعد از تسلط بر جاده به سمت مرز بین المللی پیشروی کند. با تصرف مرز آماده هجوم به سمت خرمشهر
شود.
📷 تصویری جاودانه و تاریخساز از فرماندۀ اسطورهای #لشکر۲۷ #حاج_احمد_متوسلیان ، صبح روز ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۱ ، در بحبوحهی عملیات.
#اطلس_لشکر۲۷_محمد_رسول_الله_در_دوران_دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#بیا_باهم_گریه_کنیم 💟
☆
♡
«...مردم در پادگان جمع بودند که جنازهی صادق را آوردند. من داشتم با جنازه نجوا میکردم. داشتم بر جنازهی صادق گریه میکردم که یکدفعه دیدم دستی بر شانهام نشست و گفت: برادر، بلند شو.
دیدم #احمد است. پیش از آن دیده بودم که با شدت و تندی برخورد میکند. اما او بچهی جنوب شهر بود و من هم بچهی جنوب شهر بودم. خواستم کم نیاورم. بین گریه با حاضرجوابی گفتم: ببخشید، نمیدانستم برای گریهکردن هم باید اجازه گرفت.
بعد دوباره شروع به گریه کردم. او با آن هیکل درشت، دست من را گرفت و گفت: برادر بلند شو! به تو میگویم بلند شو!
با ناراحتی دستم را کنار کشیدم و گفتم: گریه هم که میخواهیم بکنیم...
میان حرفم گفت: نه، بیا کارت دارم.
اینکه گفت بیا کارت دارم، لحن مهربانتری داشت. من هم بلند شدم. ادب حکم میکرد که به بزرگتر چشم بگویم. او فرمانده سپاه بود و من نیروی اطلاعاتی بودم. کمی ادعای استقلال میکردیم. ولی تا گفت کارت دارم، گفتم چشم.
داخل پادگان رفتیم. اتاقی داشتیم که در واقع دفتر ما بود. حسین رسولیان آنجا بود. #حاج_احمد گفت: حسین، یک اتاق به ما بده.
ما داخل اتاق رفتیم. تنها که شدیم، به من گفت: تو فکر کردی دل تو دل است و دل من معدن گِل! فکر میکنی من دل ندارم؟ دیشب که میخواست برود، این خودکار را به من داد. بهش گفتم نرو. گفت بگذار بروم.
با همان هیکل درشت بوکسوری ایستاده بود. من گریه میکردم. یکدفعه خودش هم شکست و شروع به گریه کرد.
گفت: من میگویم جلوی مردم گریه نکن. اشک تو را نامحرم نباید ببیند. میخواهی گریه کنی، بیا اینجا باهم گریه کنیم. فقط تو رفیقت را از دست ندادی، من هم عزیزم را از دست دادهام.
همدیگر را بغل کردیم و کمی گریه کردیم. بعد بچهها آمدند و ما را آرام کردند. اولین برخورد جدی من با #احمد از آنجا شروع شد...»
▪︎
▪︎
📚 برگرفته از خاطرات سردار حاج #رضا_غزلی : از نیروهای وقت اطلاعات سپاه مریوان مندرج در کتاب خواندنی و ارزشمند #عروج_از_شاخه_زیتون ، صفحات ۱۳۲ و ۱۳۳ کتاب.
°
°
°
#حاج_احمد_متوسلیان ⚘
#احمد_متوسلیان 💟
#جاویدنشان_حاج_احمد_متوسلیان 🚩
♡
☆
#کتاب_خوب_معرفی_کنیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتاب_خوب
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اقتدار
🎥 فرماندهان ۸ سال دفاع مقدس چه القابی داشتند؟
#فرمانده
#فرماندهان
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
امام على عليه السلام:
الجاهِلُ مَيِّتٌ وإن كانَ حَيًّا
نادان، مرده است، اگرچه زنده باشد
غررالحكم حدیث1125
#استوری
#حدیث_امام_علی
@yousof_e_moghavemat
🔰 لوح | «دفاع مقدس، مظهر دینشناسی»
🔺شهید حاج قاسم سلیمانی: اگر کشوری، دولتی، مردمی، رهبری، انسانی باخدا پیوند داشت، خدا او را چگونه کفایت میکند! تمام دفاع مقدس ما از ابتدا تا انتهایش پر از درسهای دینی بود، شاید یکی از بهترین مظاهر دینشناسی عملی، دفاع مقدس بود./ مراسم شهدای ادوات لشکر ۴۱ ثارالله ۱۳۹۲
#استوری
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
یک موقعیتی را
داده بودند به ما دوتا
هر دو آرپیجی داشتیم ؛
او میزد من کمک بودم من میزدم
او کمک بود و یکبار نوبت من بود
حال نداشتم بلند شوم!
فهمید قبضه را آماده کرد،
بلند شد ؛ شلیک کرد ؛ نشست ؛
با یک نقطه قرمز خونی وسط پیشانیاش...
#رزمندگان
#شهدا
@yousof_e_moghavemat
🌿 ســـال های حمـــاسه و ایستـــادگی
اهواز - کمپلو؛ مسجد علی بن موسی الرضا(ع)
🔸 مهـــر مـــاه ۱۳۵۹
در روزهای نخست جنگ، جوانان قهرمان شهر با ساختن کوکتل مولوتوف در حیاط مسجــد؛ بــرای مقابله با متجاوزان بعثی از همینجا شروع کردند.
حاجی جعفری (یا عمو جعفری)، همان فردی که در عکس پیراهن سبز به تن دارد، از نامه رسانهای سرزنده و پرکار تعاون اهواز بود.
هر جا که فکرش را نمی کردی پیدایش شود، با توبرهای پر از نامه می رسید و نامه می آورد و نامه می برد.
چه در کوههای غرب باشی، چه شلمچه و چه فاو.
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
#همه_مجذوب_او ❤
☘
🦋
«...به اعتقاد من، همهی کسانی که با #حاج_احمد بودند و دوستش داشتند، علاوه بر جانفشانیهایی که در رفتارش میدیدند، بیشتر برای این بود که #حاجاحمد را دریافته بودند. پیوند قلبی حاجاحمد با نیروهای ارتش، سپاه، تعدادی از افراد ژاندارمری و همچنین پیشمرگان مسلمان، همه را مجذوب خودش کرده بود. میتوانید از ارتشیهایی که در آن زمان با او بودهاند، سوال کنید...»
♡
☆
- به روایت سردار حسن رستگارپناه، برگرفته از صفحهی ۱۲۵ کتاب ارزشمند #عروج_از_شاخه_زیتون 📚
•°•
°•°
#حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#کتاب_خوب
#کتاب_خوب_معرفی_کنیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
#واحدهای_ستادی_تیپ۲۷
در عملیات الیبیتالمقدس
#اطلس_لشکر۲۷_محمد_رسول_الله_در_دوران_دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat