eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
286 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸حدیث روزشنبه🌸 🌺قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و هى اطهر بقاع الارض واعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة. پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله در ضمن حديث بلندى مى‌فرمايد: كربلا پاك‌ترين بقعه روى زمين و از نظر احترام بزرگ‌ترين بقعه‌‌ها است والحق كه كربلا از بساط هاى بهشت است🌺. @yousof_e_moghavemat
😊تبادل😊
سلام بر تو ای قبله حاجات نمیدونم چی شد یا که اصلا برای چی این شد؟؟؟ شاید که لطف امام حسین (ع) بوده شاید هم اتفاق....... هرچی که بود یا هست؛ باعث شد نگاهم به زندگی تغیر کند و این چه تغیر شیرینی است،که برای من رقم خورده است! یه کانال با یه نوع نگرش به دریچه دیگر زندگی ..... باور نداری؟؟؟؟ کاری نداره که! عضو شو خودت ببین 🌸✨ @OshaghHussein 🌸 اینم یه قدم برای زندگی به سبک جدید👆
😊پایان تبادل😊
ديدن روی تو و دادن جان مطلب ماست .. پرده بردار زِ رخسار ، كه جان بر لب ماست ... ❤️ @yousof_e_moghavemat
نمیمیری تا کربلا بری اما اینجوری... @yousof_e_moghavemat
گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را به هر گل می‌رسم می‌بویم او را ... آبادان ؛ ۱ شهریور ۱۳٦۷ عکاس : افشین شاهرودی مادری در کنار قبر قهرمان‌ِ گمنام وطن پنج‌ روز پس از آتش‌ بس جنگ‌ تحمیلی @yousof_e_moghavemat
آقایِ سلمان پَرورم را دوسـت دارم ... @yousof_e_moghavemat
🌹خاطره ای از شهید مظفری نیا محافظ سپهبدقاسم سلیمانی: ✍در ایام سیل خوزستان و سفر حاج قاسم به مناطق سیل زده ما طبق شرایط کاری خود نگران حضور حاج قاسم بوده و می بایستی اصول حفاظتی و امنیتی را دقیقا رعایت کنیم. اما در جایی حاج قاسم بمن گفت: من بااین مردم سالها زندگی کرده ام، مراقب باش کاری نکنید که مردم ناراحت شوند. ما که عاشق و فدایی حاج قاسم بودیم و از طرفی نیز با جَذَبه ی تذکر او در شرایط بسیار سختی قرار می گرفتیم. حفظ و رعایت حفاظت یک شخصیت و از طرفی دقت در برخورد با مردم از سخت ترین شرایط کاری ما بود که ما آن را انجام می دادیم. شهید مظفری نیا می گفت: حاج قاسم بارها مارا می بوسید و می گفت از اینکه مراعات مردم را می کنید ممنونم..... @yousof_e_moghavemat
🌹 کرامت شهید در شب اول قبر همسایه قدیمی‌اش 🔸برادر شهید: یك شب در خانه هیأت داشتیم، عصر ِ همان روز پدرم بعد از کمی استراحت ناگهان از خواب بلند شد... گفت همین الان حسن اینجا بود! به او گفتم مراسم داریم، اینجا میمانی؟ 🔹حسن گفت نه! فلانی که از همسایگان قدیم‌مان بود امروز از دنیا رفته، او حقی به گردن من دارد و امشب که شب اول قبرش است باید پیش او باشم... 🔸به حسن گفتم: اون که از نظر اخلاقی و اعتقادی هم‌سنخ تو نبود! چه حقی به گردنت دارد؟ 🔹حسن گفت: روز تشیع جنازه‌ی من هوا گرم بود و این بنده خدا با شلنگ آب، مردم را سیراب می‌کرد... 🔸پدرم گفت: باید بروم ببینم این بنده‌خدا واقعا زنده است یا مرده؟! پدر رفت و ساعتی بعد برگشت و گفت: بله، وارد محله آن‌ها که شدم، حجله‌اش را دیدم که گفتند همین امروز تشییع شده است... @yousof_e_moghavemat
فاصله‌شان یڪ وجب است تا را مے‌گویم اگر این یک وجب را با ولایت پر کنی .. اگر عالم همه با ما ستیزند اگر با تیغ خونم را بریزند اگر شویند با خون پیکرم را اگر گیرند از پیکر سرم را اگر با آتش و خون خو بگیرم ز خط سرخ رهبر برنگردم سروده‌ی @yousof_e_moghavemat