eitaa logo
روح الله 😍😍😍
67 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
0 فایل
گروه کشوری ستاد انتخاباتی2
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حرف مردم
۱۵۵ و ۱۵۶ سوره انعام 🔰أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ◀️واين (قرآن) كتابى است مبارك كه آن را نازل كرديم. پس آن را پيروى نموده و تقوا پيشه كنيد، باشد كه مورد رحمت قرار گيريد. ◀️(آن قرآن را نازل كرديم) تا نگوييد كتاب (آسمانى)، فقط بر دو طايفه‌ى (يهود و نصارى) كه پيش از ما بودند نازل شده است و ما از علوم آنان بى خبر بوده‌ايم. ها كلمه‌ «مُبارَكٌ» از ريشه‌ى «بركت»، بر دو امر تأكيد مى‌كند: 1. ريشه قوى و ثابت. 2. رشد دائم. قرآن، هم داراى مطالبى اساسى و تغييرناپذير و استوار است و هم با گذشت زمان، پرده‌هايى از اسرارش كشف و روز به روز جلوه‌ى آن بيشتر مى‌شود. «أَنْ تَقُولُوا» به معناى «لئلّا تقولوا» است، يعنى: تا نگوييد و بهانه نگيريد. «دراسة» به معناى تلاوت و علم است. ها 1- قرآن، تنها كتاب تئورى و نظرى نيست، بلكه كتاب سعادت و برنامه‌ى عمل انسان است. كتاب ... فَاتَّبِعُوهُ‌ 2- سعادت بشر در دو چيز است: اطاعت حقّ، اجتناب از باطل. «فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا» 3- خداوند، حجّت را بر مردم تمام كرده است. كِتابٌ أَنْزَلْناهُ‌ ... أَنْ تَقُولُوا 4- دستگاه تبليغاتى مسلمانان بايد براى هر كشور و ملّت و زبانى، برنامه‌هاى صحيح در سطح جهان آماده كند، تا حجّت بر آنان تمام شود و نگويند ما از حقّ بى‌خبر بوديم. أَنْ تَقُولُوا ... كُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِينَ‌
هدایت شده از حرف مردم
۱۶۱ سوره انعام 🔰أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ بگو: همانا پروردگارم مرا به راهى راست هدايت كرده، دينى استوار كه همان آيين حقّ گراى ابراهيمى است، و او از مشركان نبود. ها كلمه‌ى «قيم» و «قيم»، به معناى راستى، استوارى و پايدارى است، آرى، دينى استوار و جاويد مى‌ماند كه به مسائل مادى و معنوى اين جهان و آن جهان مردم توجّه كند. امام حسين عليه السلام فرمود: هيچ كس جز ما و شيعيان ما، پيرو آيين ابراهيم عليه السلام نيست. ها 1- سخنان و تعاليم پيامبر، نظر شخصى او نيست، بلكه متن وحى الهى است، كه بايد به مردم اعلام كند. «قُلْ» 2- راه مستقيم، راه پيامبر است. «هَدانِي رَبِّي إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» 3- هدايت، تنها كار خداست، انبيا هم با هدايت الهى راه مستقيم را پيدا مى‌كنند. «هَدانِي رَبِّي» 4- هدايت، از شئون ربوبيّت است. «هَدانِي رَبِّي»
هدایت شده از حرف مردم
۴۵ سوره اعراف 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ (ستمگران) آنان‌اند كه (مردم را) از راه خدا باز مى‌دارند و (با القاى شبهات) مى‌خواهند آن را كج و منحرف نشان دهند و همانها به آخرت، كافرند. ها راه خدا، راه توحيد، تسليم، ايمان، هجرت وجهاد است. ستمگران، با ايجاد شبهه ووسوسه، با تبليغ وتضعيف، با ايجاد بدعت‌ها وخرافات و نيز مقابله با رهبران حقّ و يأس‌آفرينى‌ها و كارشكنى‌هاى ديگر، مى‌خواهند راه خدا را ببندند يا در آن تغيير و انحراف به وجود آورند. ها 1- هرگونه جلوگيرى از راه خدا وايجاد انحراف در آن، ظلم است، «لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ‌ الَّذِينَ يَصُدُّونَ‌ ...» و ظلم فرهنگى از بزرگ‌ترين ظلم‌هاست. «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ» 2- دشمن اگر بتواند، آشكارا مى‌جنگد و راه حقّ را مى‌بندد، «يَصُدُّونَ» و با طرح و نقشه‌هايش راه حقّ را كج جلوه داده و آن را منحرف مى‌كند. «يَبْغُونَها عِوَجاً» 3- ستمگران، منع كنندگان از راه حقّ، مخرّبان دين و منكران قيامت، همه اهل جهنّم مى‌باشند. ✅برای فرج آقا عج صلوات
هدایت شده از حرف مردم
۶۵ سوره اعراف 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ◀️و به سوى قوم عاد، برادرشان هود را فرستاديم، گفت: اى قوم من! خدا را بپرستيد كه شما را معبودى جز او نيست، آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟ ها داستان حضرت هود عليه السلام و قوم عاد كه در اين سوره آمده، تفصيل آن در دو سوره‌ى شعرا و هود آمده است. قوم عاد در سرزمين يمن و منطقه‌ى احقاف در جنوب عربستان زندگى مى‌كردند و از نظر قدرت جسمى و امكانات دامدارى و كشاورزى، بسيار نيرومند بودند؛ امّا به بت‌پرستى و مفاسد اخلاقى گرفتار شدند. حضرت هود از خويشان آنان بود كه به نبوّت مبعوث شد و همچون حضرت نوح، آنان را به توحيد دعوت كرد. ها 1- سرلوحه‌ى برنامه‌ى انبيا، دعوت به توحيد و پرهيز از انواع شرك و بت‌پرستى است. «اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ» 2- پيامبران، مردمى‌ترين و دلسوزترين رهبران بشر بوده‌اند. «أَخاهُمْ» آرى، مربّى و مبلّغ بايد نسبت به مردم، همچون برادر باشد و به آنان عشق بورزد. 3- ايمان به خداوند يكتا بايد عامل هشيارى، اطاعت، تقوا و پرهيز از تكذيب دين باشد. «أَ فَلا تَتَّقُونَ» ✅برای فرج آقا عج صلوات
هدایت شده از حرف مردم
۷۴ سوره اعراف 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ◀️و به ياد آوريد هنگامى كه خداوند شما را پس از (هلاكت) قوم عاد، جانشينان (آنان) ساخت و در زمين شما را جايگاه (مناسب) داد. از قسمت‌هاى هموار زمين قصرها مى‌سازيد و كوه‌ها را براى ساختن خانه‌ها مى‌تراشيديد. پس الطاف و نعمت‌هاى خداوند را ياد كنيد و در زمين فساد نكنيد. ها «عَثو»، يعنى خروج از حدّ اعتدال و «لا تَعْثَوْا»، به معناى «لاتفسدوا» است، و كلمه‌ى‌ «مُفْسِدِينَ»، يا براى تأكيد است، يا به اين معنا كه فساد، شيوه‌ى شما نشود و مراد از «فِي الْأَرْضِ»، سرزمين بين حجاز و شام است. منطقه‌ى جغرافيايى قوم ثمود، داراى دو بخش دشت و كوهستان بود، «سُهُولِها ... الْجِبالَ‌» و آنان مردمى متموّل و متمدّن بودند و به فنون خانه‌سازى و قصرسازى آگاه بودند. قُصُوراً ... بُيُوتاً ها 1- تحوّلات تاريخى واجتماعى، بر اساس قوانين و سنّت‌هاى الهى است. «إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ» 2- همه‌ى امكانات زندگى ما از خداوند است. «بَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ» 3- از تاريخ گذشتگان عبرت بگيريم. وَ اذْكُرُوا ... بَعْدِ عادٍ 4- انسان، از همه‌ى شرايط طبيعى مى‌تواند بهره بگيرد. سُهُولِها ... الْجِبالَ‌ 5- مسكن، از نعمت‌هاى ويژه الهى است. قُصُوراً ... بُيُوتاً ... آلاءَ اللَّهِ‌ 6- رفاه، مسكن و قصر، اگر از ياد خدا جدا باشد زمينه‌ى فساد مى‌شود. قُصُوراً ... بُيُوتاً ... مُفْسِدِينَ‌ 7- اگر نعمت‌ها را وديعه‌ى الهى بدانيم و خود را در معرض هلاكت ببينيم، از تجاوز دورى مى‌كنيم. وَ اذْكُرُوا ... لا تَعْثَوْا 8- قصرنشينان وكسانى كه امكانات بيشترى دارند، بيشتر نيازمند ياد خدايند تا به فساد كشيده نشوند. (كلمه‌ى «قصر»، ميان دو جمله‌ «اذْكُرُوا» آمده است) ✅برای فرج آقا عج صلوات
هدایت شده از حرف مردم
⬆️ ✅برای فرج آقا عج صلوات
هدایت شده از حرف مردم
۸۴ سوره اعراف 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ◀️و ما بارانى (از سنگ) بر آنان بارانديم. پس بنگر كه سرانجام گنهكاران چه شد؟ ها هلاكت قوم لوط، با بارش سنگ‌هاى آسمانى بر سرشان بود، سنگ‌هايى از گِل همانند كلوخ چنانكه در سوره‌ى هود مى‌فرمايد: «وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ» ها 1- تغيير راه فطرت، (ارضاى جنسى از طريق مردان و همجنس‌بازى،) تغيير نعمت را به دنبال دارد. به جاى باران، پاره سنگ مى‌بارد. «وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً» در دعاى كميل مى‌خوانيم: «اللّهم اغفر لى الذّنوب الّتى تغيّر النعم» 2- قهر الهى مخصوص آخرت نيست، گاهى نيز در همين دنياست. «أَمْطَرْنا» 3- از تاريخ وسرنوشت ديگران عبرت بگيريم. فَانْظُرْ ... عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ‌ 4- قهر خداوند مخصوص يك دسته از مجرمان نيست، همه‌ى مجرمان به هوش باشند كه سنّت الهى استثنا بردار نيست. «عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ» زیادشدن آشوب ها و فتنه هاست.(بحارالانوار، ج51، ص320) 🌼برای فرج و سلامتی (عج) صلوات ✅اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج به حق حضرت زینب کبری (س)🤲🍀
هدایت شده از حرف مردم
☑️آیه ۹۶ سوره اعراف 🏴أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 🏴بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ و اگر مردم شهرها و آبادى‌ها ايمان آورده و تقوا پيشه كرده بودند، قطعاً (درهاى) بركات آسمان وزمين را برآنان مى‌گشوديم، ولى آنان (آيات ما را) تكذيب كردند، پس ما هم به خاطر عملكردشان آنان را (با قهر خود) گرفتيم. ها «بَرَكاتٍ» جمع «بركت»، به موهبت‌هاى ثابت و پايدار گفته مى‌شود، در مقابل چيزهاى گذرا. در معناى «بركت»، كثرت، خير و افزايش وجود دارد. بركات، شامل بركت‌هاى مادّى و معنوى مى‌شود، مثل بركت در عمر، دارايى، علم، كتاب و .... سؤال: اگر ايمان و تقوا سبب نزول بركات است، پس چرا كشورهاى كافر، وضع بهترى دارند و كشورهاى اسلامى با مشكلات فراوانى روبرو هستند؟ پاسخ: اوّلًا آن كشورها از نظر علم و صنعت جلو هستند، ولى از نظر روحى و روانى آرامش ندارند. از اين نظر آنان نيز مشكلات فراوانى دارند. ثانياً: اغلب كشورهاى اسلامى، تنها نام اسلام را با خود دارند و قوانين و رهنمودهاى دين اسلام در آنجا حاكم نمى‌باشد. به علاوه گاهى رفاه مادّى، نوعى قهر الهى است. چنانكه قرآن مى‌فرمايد: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْ‌ءٍ» چون تذكّرات الهى را فراموش كردند، درهاى همه چيز را به رويشان گشوديم تا سرمست شوند. در قرآن، دو نوع گشايش براى دو گروه مطرح است: الف: رفاه و گشايش براى خوبان كه همراه با بركات است، «لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ». ب: رفاه و گشايش براى كفّار و نااهلان كه ديگر همراه با بركت نيست، «فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْ‌ءٍ»، زيرا چه بسا نعمت‌ها، ناپايدار و سبب غفلت و غرور و طغيان باشد. خداوند، اين رفاه و گشايش كفّار را وسيله‌ى مهلت و پرشدن پيمانه‌ى آنان قرار داده است. بنابراين به هر نعمت ظاهرى نبايد دل خوش كرد، زيرا اگر اين نعمت‌ها براى مؤمنان باشد، مايه‌ى بركت است و اگر براى كفّار باشد، ناپايدار و وسيله‌ى قهر الهى است. امام صادق عليه السلام فرمودند: گاهى بنده‌اى از خداوند حاجت و تقاضايى دارد و خداوند دعايش را مستجاب مى‌كند و مقرّر مى‌شود كه برآورده شود. امّا پس از آن، بنده گناهى را انجام مى‌دهد كه موجب برآورده نشدن حاجتش مى‌شود. از مصاديق بارز اين آيه، دوران ظهور حضرت مهدى (عجّل اللّه تعالى فرجه) است كه به گفته‌ى روايات، در آن زمان بركات از آسمان و زمين سرازير مى‌شود. ها 1- ايمان به تنهايى كافى نيست، بلكه تقوا لازم است. «آمَنُوا وَ اتَّقَوْا» 2- سرمايه‌گذارى روى فرهنگ ومعنويّت جامعه، بازده اقتصادى هم دارد. «آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ» 3- وعده‌هاى الهى را جدّى بگيريم. با ايمان و تقوا، نزول بركات حتمى است. (حرف لام در «لَفَتَحْنا») 4- بستن و گشايش، در اختيار خداست،«لَفَتَحْنا» امّا بازتابى از عملكرد ماست. 5- اديان آسمانى، خواستار بهبود وضع اقتصادى مردمند. «لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ» 6- آنچه از بركات دريافت مى‌كنيم، گوشه‌اى از بركات الهى است. «بَرَكاتٍ» (كلمه‌ى «بركات» بدون الف و لام است، لذا شامل تمام بركت‌ها نمى‌شود) 7- زمين و آسمان، سرچشمه‌ى بركات‌اند. «بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» 8- ايمان و تقوا سبب نزول بركات مى‌شود، ولى هر نعمت و رفاهى معلول ايمان و تقوا نيست. آمَنُوا وَ اتَّقَوْا ... بَرَكاتٍ‌ 9- عامل محروميّت‌ها و مشكلات، عملكرد خود ماست. «بِما كانُوا يَكْسِبُونَ» 10- لجاجت و پافشارى بر گناه، سبب قهر و عذاب الهى است. «فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ» ☑️برای فرج و سلامتی (عج) صلوات ☑️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج به حق حضرت زینب کبری (س)
هدایت شده از حرف مردم
🔻به این آیه توجه کنید و با زمان حال مقایسه کنید! ۱۴۷ سوره اعراف ❤️به نام خداوند بخشنده مهربان ◀️و قوم موسى پس از (رفتن) او (به كوه طور) از زيورهاى خود مجسّمه‌ى گوساله‌اى (ساختند و به پرستش) گرفتند كه صداى گاو داشت، آيا نديدند كه آن (گوساله) با آنان سخن نمى‌گويد و به راهى هدايتشان نمى‌كند؟ آن را (به پرستش) گرفتند در حالى كه ستمكار بودند. ها «عجل»، به گوساله‌ى نر گفته مى‌شود و كلمه‌ى «حلى»، به معناى زيورآلات است و «خُوارٌ» صداى مخصوص گاو است. امام باقر عليه السلام فرمود: حضرت موسى عليه السلام به خدا گفت: سامرى، گوساله‌اى از طلا براى مردم ساخته است، امّا صداى آن از چيست؟ وحى آمد كه اين وسيله‌ى آزمايش مردم است، «يا موسى انّ تلك فتنة فلا تفحص عنها»، قرآن نيز مى‌فرمايد: «إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِها مَنْ تَشاءُ وَ تَهْدِي مَنْ تَشاءُ» قرآن، به مسأله‌ى گوساله‌پرستى بنى‌اسرائيل، در چهار سوره اشاره كرده است. البتّه گوساله‌پرستى بنى‌اسرائيل زمينه‌هاى فرهنگى، اجتماعى داشت، زيرا؛ اوّلًا آنان ساليان دراز در مصر، بت‌هايى به شكل گاو ديده بودند، ثانياً همان گونه كه در آيه‌ى 138 خوانديم، پس از عبور از رود نيل چشمشان به قومى بت‌پرست افتاد و تحت تأثير قرار گرفته و در عمق روحشان باقى ماند. ثالثاً تمديد مدّت سى شب به چهل شب، شايعه‌ى مرگ موسى را به دست مخالفان پديد آورد و زمينه را براى انحراف آماده كرد و در نهايت، جهل مردم و هنر سامرى باعث شد تا قوم موسى از خداپرستى به گوساله‌پرستى گرويدند. بنابراين چند چيز است: 1. نبود رهبرى يا غيبت او. 2. جهل و ناآگاهى مردم. 3. عالمان و هنرمندان منحرف و سوء استفاده از علم و هنر. 4. زيبايى و زرق و برق ظاهرى. 5. سر و صدا و تبليغات كاذب. در آيه‌ى 87 سوره‌ى طه، ساختن گوساله به سامرى نسبت داده شده است، امّا شگفت آنكه در تورات، به هارون نسبت داده شده است؟! البتّه در اين آيه به قوم موسى نسبت داده شده است، زيرا بسيارى از كار او راضى بودند و او را يارى نمودند. حضرت موسى براى هدايت مردم و رهايى از انحراف و دام سامرى، از دلائل ملموس استفاده كرد. مثلًا براى نفى الوهيّت گوساله با بيان اين‌كه مصنوع است نه صانع، محتاج مكان است و داراى وزن و حجم و شكل و هيچ گونه هدايت و راهنمايى براى كسى ندارد، آنان را ارشاد نمود. ها 1- گاهى انسان به چيزى كه واقعيّتى ندارد، ارزش مى‌دهد و تا حدّ پرستش آن چيز پيش مى‌رود. «وَ اتَّخَذَ» 2- دعوت به گوساله‌پرستى، پس از نافرمانى از رهبر و در غياب رهبرى حقّ صورت مى‌گيرد. «مِنْ بَعْدِهِ» (زمانى كه حضرت موسى به ميعادگاه رفته بود) 3- دشمن براى انحراف مردم، از هنر و تمايلات نفسانى استفاده مى‌كند. (مجسّمه‌ى طلا) «حُلِيِّهِمْ عِجْلًا» 4- ارتدادِ اقوام، سابقه‌ى طولانى دارد. وَ اتَّخَذَ ... عِجْلًا ... 5- گوساله‌ى سامرى، مجسمّه‌اى بيش نبود. «جَسَداً» 6- در انحراف انسان، زرق و برق و سروصدا نقش عمده‌اى دارد. حُلِيِّهِمْ‌ ... خُوارٌ بنابراين در پى هر صدا و هر زرق و برق و زيبايى نبايد رفت. 7- معبود انسان بايد هادى انسان باشد. «لا يَهْدِيهِمْ» 8- شرك، ظلم است و كسى كه بدون دليل و تنها بر اساس لجاجت، حقّ را رها كند و اسير ساخته‌هاى دست خود شود، ظالم است. «كانُوا ظالِمِينَ» ❤️برای فرج و سلامتی عج صلوات🌼 ☘اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج به حق حضرت زینب کبری (س)💐
هدایت شده از دفاع از حق
۴۰ سوره نساء ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈همانا خداوند، به مقدار ذرّه‌اى هم ستم نمى‌كند و اگر كار نيكى باشد آن را دوچندان مى‌كند و از جانب خويش نيز پاداش بزرگى عطا مى‌كند. ها معمولًا ريشه‌ى ظلم، يا جهل است يا ترس، يا نياز، يا حرص و ... ولى خداوند غنى و دانا و منزّه است، پس ظلم نمى‌كند. به علاوه خداوند خود به عدل و احسان فرمان داده، چگونه ظلم مى‌كند؟ البتّه پاداش خداوند، چند برابر (ده برابر تا هفتصد برابر) است واين احسان و لطف اوست. ها 1- خداوند عادل است ومجازات‌هاى او عكس‌العمل كردارهاى خودماست. إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ‌ ... 2- كيفرهاى الهى مطابق جرم ولى پاداشها چند برابر است. «يضاعف» 3- خداوند، علاوه بر افزايش حسنات، از جانب خود نيز اجر عظيم مى‌دهد. «مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظِيماً» ❤️برای فرج و سلامتی عج صلوات🌼 ☘️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج به حق حضرت زینب کبری (س)💐
هدایت شده از سخن بزرگان
۱۳۸ سوره آل عمران ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈اين (قرآن) براى همه‌ى مردم بيانى روشنگر، ولى براى متّقين (وسيله‌ى) هدايت و پندآموزى است. ها كلمه‌ى «هذا» يا اشاره به آيات 130 تا 137 است و يا اشاره به سنّت‌ها و عبرت‌هاى تاريخ است كه در آيه‌ى قبل آمده بود. ها 1- قرآن، قابل فهم براى همه‌ى مردم، در هر عصرى است. «بَيانٌ لِلنَّاسِ» 2- قرآن، براى همه‌ى مردم، در همه زمان‌ها و مكان‌هاست. «لِلنَّاسِ» 3- با آنكه قرآن براى عموم مردم است، ولى تنها افراد پرهيزگار و متّقى پند پذير هستند. «مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ» 4- روحيّه‌ى افراد در استفاده و بهره‌مندى از آيات الهى مؤثّر است. «لِلْمُتَّقِينَ» ❤️برای فرج و سلامتی عج و خشنودی مادر ایشان (س) صلوات مهدوی بفرستید🌼 ☘️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج به حق حضرت زینب کبری (س)💐
هدایت شده از سخن بزرگان
۲۷۹ سوره بقره ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈پس اگر چنين نكرديد، (بدانيد كه) اعلان جنگ با خدا و رسولش داده‌ايد و اگر توبه كنيد، (اصل) سرمايه‌هاى شما از آنِ خودتان است. (ودر اين صورت) نه ستم مى‌كنيد و نه بر شما ستم مى‌شود. ها در اسلام، نه اجازه وبهره‌كشى واستثمار داده شده و نه اموال مردم يك‌جانبه مصادره مى‌گردد. در بعضى نظام‌ها، مالكيّت ملغى وتمام اموال را از صاحبانشان مى‌گيرند و در برخى ديگر، استثمار و بهره‌كشى و ربا، به هر شكلى آزاد است. ها 1- رباخوار، محارب با خداست. او بايد بداند كه در اين جنگ، در يك طرف او قرار دارد و در طرف ديگر، خداوند جبّار. «فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ» 2- رباخوارى، است. چون اعلام جنگ با خداوند است. «بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ» 3- رباخوار، گمان نكند با مردم محروم طرف است، بلكه خداوند به حمايت از محرومان برخاسته و از حقّ آنان دفاع مى‌كند. «بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ» 4- براى محاربين با خدا نيز راه توبه باز است. «بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ ... وَ إِنْ تُبْتُمْ» 5- رباخوار، تنها مالك اصل مال است، نه بهره آن. «فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ» 6- براى ، اصل مالكيّت مردم را ناديده نگيريد ومالكيّت‌ خصوصى در اقتصاد اسلامى پذيرفته شده است. «فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ» 7- سلطه پذيرى و سلطه گرى هر دو محكوم است، نه ظلم ببينيد و نه ظلم روا داريد. «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ» 8- انتقام ممنوع است. به رباخوار توبه كننده نيز نبايد ظلم شود. «فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ» 9- به توبه كنندگان، نبايد بخاطر خلاف‌كارى‌هاى پيشين ظلمى شود. سرزنش كسانى كه قبلًا خلاف‌كار بوده‌اند ممنوع است. «فَإِنْ تُبْتُمْ ... لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ» 10- استقرار اقتصادى، از وظايف حكومت اسلامى است. «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ» ❤️برای فرج و سلامتی عج و خشنودی مادر ایشان (س) صلوات مهدوی بفرستید🌼 ☘️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج به حق حضرت زینب کبری (س)💐
هدایت شده از دفاع از حق
از وظايف ديگر فرشتگان، دعا و استغفار براى مؤمنين‌ «يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ» و صلوات بر پيامبر اسلام است. «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ» فرشتگان درجاتى دارند و همه در يك سطح و مقام نيستند. «ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ» خداوند، همان گونه كه بعضى از انبيا را بر برخى ديگر برترى داده، از ميان فرشتگان نيز بعضى را برگزيده است. «اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ» قدرت تمام فرشتگان يكسان نيست و ظرفيّت‌هاى متفاوتى دارند. «أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنى‌ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ» بعضى فرمانبرند و بعضى فرمانده، ولى همه معصوم و امين. «مُطاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ» ايمان به همه فرشتگان لازم است، «كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ» و انكار آنان در كنار انكار خداوند آمده است. «وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ» فرشتگان، لشگر الهى هستند و تعدادشان را جز خداوند هيچ‌كس نمى‌داند. «وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ» و اگر گاهى سخن از تعداد به ظاهر اندك آنان است، نظير آيه‌ «عَلَيْها تِسْعَةَ عَشَرَ» كه مى‌فرمايد: مأموران دوزخ نوزده نفرند، دلايل ديگرى دارد، نه آنكه به خاطر نداشتن نيرو باشد. فرشتگان، اطاعت مطلق از خداوند دارند و هر چه را مأمور شوند انجام مى‌دهند و هرگز نافرمانى ندارند. «لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» آنان بر فرمان خداوند پيشى نمى‌گيرند و فقط فرمان او را عمل مى‌كنند. «لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ‌ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ» اطاعت آنان آگاهانه و بر اساس تقواى الهى است و در اطاعت، كار خاصّى را گزينش نمى‌كنند، بلكه هر كارى كه به آنان محوّل شود انجام مى‌دهند. «يَخافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» پيامبر اسلام فرمود: آفرينش فرشتگان، همه از نور است. «ان الله عز و جل خلق الملائكة من النور» و خداوند هيچ موجودى را به اندازه فرشتگان نيافريده است. «ما من شى‌ء مما خلق الله اكثر من الملائكة» امام صادق عليه السلام فرمود: فرشتگان، اهل خوردن و آشاميدن و آميزش جنسى نيستند. «ان الملائكة لا يأكلون و لا يشربون و لا ينكحون» ها 1- فرشتگان بدون اذن خداوند كارى انجام نمى‌دهند. تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ ... بِإِذْنِ رَبِّهِمْ‌ 2- تقدير امور در شب قدر، با نزول و حضور فرشتگان صورت مى‌گيرد. تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ ... مِنْ كُلِّ أَمْرٍ 3- تقدير امور در شب قدر، گوشه‌اى از ربوبيّت الهى است. «بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» ❤️برای فرج و سلامتی عج و خشنودی مادر ایشان (س) صلوات مهدوی بفرستید🌼 ☘️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج به حق حضرت زینب کبری (س)💐
هدایت شده از دفاع از حق
۱۴ سوره نساء ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈و هركس خدا ورسولش را نافرمانى كند واز حدود الهى تجاوز نمايد، خدا او را وارد آتشى مى‌كند كه هميشه در آن مى‌ماند وبراى او عذابى خواركننده است. ها 1- آنان كه به وصيّت‌نامه عمل نمى‌كنند، يا بدهى متوفّى را نمى‌پردازند، يا با انكار حقّ يا ندادن سهم بعضى وارثان، سعى در تصاحب اموال مى‌كنند، براى هميشه در عذاب و قهر الهى‌اند. تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ‌ ... يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ* 2- ملاك سعادت وشقاوت، اطاعت يا نافرمانى نسبت به خدا و رسول اوست، نه چيز ديگر. مَنْ يُطِعِ اللَّهَ‌ ... وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ‌ 3- نافرمانى رسول خدا، نافرمانى خداست. «يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» 4- نافرمانى مستمرّ، سبب خلود است. مَنْ يَعْصِ اللَّهَ‌ ... يُدْخِلْهُ ناراً خالِداً فِيها يَعْصِ‌ فعل مضارع و نشان استمرار است. 5- متجاوزان به حقوق ديگران، در رديف كفّار بوده و گرفتار عذاب جاويدان مى‌شوند. «خالِداً فِيها» 6- قهر خداوند، هم عذاب جسمى دارد، هم خوارى روحى. «عَذابٌ مُهِينٌ» ❤️برای فرج و سلامتی عج و خشنودی مادر ایشان (س) صلوات مهدوی بفرستید🌼 ☘️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج به حق حضرت زینب کبری (س)💐
هدایت شده از حرف مردم
۱۷ سوره سجده ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «17» هيچ كس نمى‌داند چه پاداش مهمّى كه مايه‌ى روشنى چشم‌هاست براى آنان نهفته است، اين پاداش كارهايى است كه انجام مى‌دادند. ها قرآن در مورد ميزان پاداش‌هاى الهى چند تعبير دارد. يك جا «ضِعْفٌ» به معناى دو برابر، يك جا «أَضْعافاً» * به معناى چند برابر يك جا «عَشْرُ أَمْثالِها» به معناى ده برابر و در جاى ديگر تشبيه به دانه‌اى كه هفت خوشه برآورد و در هر خوشه صد دانه باشد، يعنى هفتصد برابر؛ ولى اين آيه فراتر از عدد و رقم را بازگو مى‌كند و مى‌فرمايد: هيچ كس از پاداش اين گروه از مؤمنان، كه اهل نماز شب و انفاق هستند، آگاه نيست. امام صادق عليه السلام فرمود: «ثواب هر كار نيكى در قرآن بيان شده است، مگر نماز شب؛ كه جز خداوند كسى پاداش آن را نمى‌داند. سپس اين آيه را تلاوت فرمود». ها 1- سحرخيزى، نماز شب، كمك به محرومان، بالاترين پاداش‌ها را دارد. «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ» 2- برخى پاداش‌هاى الهى، براى ما قابل درك نيست. «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ» 3- در شيوه‌ى تربيت، گاهى بايد نوع و مقدار تشويق و پاداش مخفى باشد. «ما أُخْفِيَ لَهُمْ» 4- عبادت مخفى، پاداش‌هاى مخفى دارد. تَتَجافى‌ ... أُخْفِيَ لَهُمْ‌ 5- براى دريافت پاداش بى‌حساب، سختى سحرخيزى را بر خود هموار كنيم. «تَتَجافى‌- أُخْفِيَ لَهُمْ» 6- سعديا گرچه سخندان و نصيحت گويى؛ به عمل كار برآيد به سخندانى نيست. «بِما كانُوا يَعْمَلُونَ» ❤️برای فرج و سلامتی عج و خشنودی مادر ایشان (س) صلوات مهدوی بفرستید🌼 ☘️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج به حق حضرت زینب کبری (س)💐
هدایت شده از حرف مردم
۲۴۴ سوره بقره ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ و در راه خداوند پيكار كنيد و بدانيد كه خداوند شنوا و داناست. ها در آيه قبل خوانديم كه فرار از جنگ، چاره ساز نيست و قهر خداوند مى‌تواند هزاران نفر فرارى را فرا گيرد. اين آيه مى‌فرمايد: اكنون كه مرگ و حيات به دست اوست، پس در راه او پيكار كنيد و بدانيد كه پاداش شما نزد او محفوظ است. زيرا او به آنچه بر شما مى‌گذرد، آگاه است. ها 1- جهاد و مبارزه، زمانى ارزش دارد كه براى خدا و در راه خدا باشد. جنگ از سر انتقام و براى اظهار قدرت و استثمار و كشور گشايى مقدّس نيست، بلكه ضد ارزش است. «قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ» 2- توجّه به اينكه ما در محضر خدا هستيم، قوى‌ترين عامل وانگيزه براى پيكار در ميدان جنگ است. «سَمِيعٌ عَلِيمٌ» 3- براى فرار از جهاد، عذرتراشى نكنيد. زيرا خداوند نيّت شما را مى‌داند و بهانه‌هاى شما را مى‌شنود. «سَمِيعٌ عَلِيمٌ»
هدایت شده از سخن بزرگان
۱۳۶ سوره آل عمران ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈پاداش آنان (متّقين) از طرف پروردگارشان، مغفرت و باغ‌هايى است كه از زير درختان آنها نهرها جارى است و براى همشيه در آن (باغ‌ها) هستند و چه نيكوست پاداش اهل عمل. ها آمدن كلمات «المُتّقين»، «الُمحسنين» و «العاملين» در پايانِ سه آيه پى درپى، نشانگر آن است كه تقوا يك حالت انزوا و عزلت و حالت روحى نيست، بلكه حضور در صحنه، همراه با عمل و احسان است. ها 1- تا انسان از گناه پاك نشود، شايستگى ورود به بهشت را ندارد. «مَغْفِرَةٌ ... جَنَّاتٌ» 2- عفو ومغفرت خداوند، براى تربيت انسان است. «مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ» 3- تنها با آرزو نمى‌توان به الطاف خداوند رسيد، بلكه كار و عمل لازم است. «نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ»
هدایت شده از سخن بزرگان
۳۱ سوره ابراهیم 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 📖قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ «31» ◀️(اى پيامبر) به بندگان من (آنان) كه ايمان آورده‌اند، بگو: نماز را برپا دارند، و از آنچه به آنان روزى داده‌ايم، پنهان و آشكار انفاق كنند قبل از آن كه روزى فرا رسد كه در آن نه دادوستدى باشد و نه دوستى و رابطه‌اى. ها انفاق آشكار، سبب تربيت نسل وتشويق ديگران ورفع تهمت از خود است و انفاق پنهانى عامل رشد و اخلاص است. البتّه بعضى مفسّران گفته‌اند: انفاق علنى مربوط به انفاق‌هاى واجب مثل خمس و زكات است و انفاق مخفى مربوط به موارد مستحبّ مثل صدقه است. با اين‌كه هر يك از انفاق آشكار و پنهان آثارى دارند، ولى شايد بتوان گفت، انفاق پنهان بهتر است، چون در اين آيه‌ «سِرًّا» بر «عَلانِيَةً» مقدّم شده است. ها 1- براى فرمان دادن، به طرف خود شخصيّت دهيد. «لِعِبادِيَ» بندگى خدا مدال افتخار مومنان است. 2- ايمان قلبى كافى نيست، نماز، انفاق و عمل صالح لازم است. «آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا» 3- اسلام دين جامع است. رابطه با خدا و كمك به محرومان، در كنار هم و شرط قبولى يكديگرند. «يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا» 4- مورد انفاق، تنها مال نيست، از هر چه داريم بايد انفاق كنيم. (چه علم و ثروت، چه آبرو و قدرت) «مِمَّا رَزَقْناهُمْ» 5- انفاق بايد از رزق خدا يعنى مال حلال باشد، نه از هر مالى كه داشتيم. فرمود: «رَزَقْناهُمْ» و نفرمود «عندكم» 6- انفاق بايد گاهى پنهان و گاهى آشكارا باشد. «سِرًّا وَ عَلانِيَةً» 7- از فرصت‌ها استفاده كنيد. مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ‌ ... 8- اگر دنبال تجارت هستيد در دنيا با خدا معامله كنيد، زيرا كه در قيامت هيچ داد و ستدى نيست. «يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ» 9- با پول و پارتى نمى‌توان از عذاب قيامت فرار كرد. «لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ»
هدایت شده از سخن بزرگان
۳۱ سوره اسرا 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبِيراً «31» فرزندان خود را از بيم تنگدستى نكشيد. اين ما هستيم كه آنان و شما را روزى مى‌دهيم. يقيناً كشتن آنان گناهى است بزرگ! ها «إِمْلاقٍ» به معناى فقر و تنگدستى است. شايد ريشه‌ى آن «مَلَق» باشد، چون فقير اهل تملّق مى‌شود. اين آيه، سيماى نابسامان اقتصاد دوران جاهليّت را نشان مى‌دهد. امروز هم كه دنيا به خاطر نگرانى از افزايش جمعيّت و كمبودهاى اقتصادى، سقط جنين را مجاز مى‌داند، گرفتار نوعى جاهليّت شده است. خداوند در آيه 151 سوره‌ى انعام، كشتن فرزندان را به خاطر فقر مى‌داند، «لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ» ولى در اين آيه، كشتن را به خاطر ترس از فقر مى‌شمرد، «خَشْيَةَ إِمْلاقٍ» در آنجا در مورد فقر مى‌فرمايد: «نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ» ما زندگى شما و فرزندانتان را تأمين مى‌كنيم، در اينجا در مورد ترس از فقر مى‌فرمايد: «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ» رزق بچه‌هايتان و خودتان با ماست. چون هيجانِ ترس بيشتر است، خداوند اوّل اولاد را بيمه مى‌كند، سپس خود انسان را، تا هيجان كاهش يابد. شايد سرّ اين تفاوت در اين باشد كه چون گرسنگى الآن است و ترس از فقر براى آينده، لذا در صورت اوّل مى‌فرمايد: ما هم اكنون خود شما و فرزندانتان را رزق مى‌دهيم، ولى در مورد ترس از آينده مى‌فرمايد: نگران نباشيد ما فرزندانتان و خودتان را روزى مى‌دهيم. ها 1- كودك، حقّ حيات دارد و والدين نبايد اين حق را از او بگيرند. «لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ» 2- فقر و تهيدستى حتّى در قوى‌ترين عواطف انسانى تأثيرگذار است. «لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ» 3- ترس از ضرر وزيان وفقر، مجوّز گناه و ناديده گرفتن حقوق ديگران نيست. «لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ» 4- اگر امنيّت روانى وايمان نباشد، نه فقط فقر كه ترس از فقر نيز سبب آدم‌كشى مى‌شود. لا تَقْتُلُوا ... خَشْيَةَ إِمْلاقٍ‌ 5- توجّه به ضمانت الهى، مانع گناه است. لا تَقْتُلُوا ... نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ‌ 6- ايمان و توكّل را از ياد نبريد. «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ» 7- خداوند از پدر ومادر مهربان‌تر است، به او سوءظنّ نبريد. «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ» 8- رزق به دست خداست و زيادى نفرات و جمعيّت بى‌اثر است، پس فرزند عامل فقر نيست. «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ» 9- گاهى رزق وروزى ما در سايه‌ى روزى فرزندان است. «نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ» 10- فرزندكشى و سقط جنين، گناه و جنايت است، چه پسر باشد، چه دختر. لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ‌ ... خِطْأً كَبِيراً 11- گناهان يكسان نيستند، گناهان صغيره و كبيره داريم. «خِطْأً كَبِيراً»
هدایت شده از سخن بزرگان
۴۵ سوره کهف 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ وَ كانَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مُقْتَدِراً «45» و (اى پيامبر!) براى آنان زندگى دنيا را مثَل بزن كه (در ناپايدارى) همچون آبى است كه از آسمان فرو فرستاديم، پس گياه زمين به وسيله‌ى آن (چنان رشد كند وانبوه شود كه) در هم فرو رود، پس ناگهان خشك شود، آن چنان كه بادها پراكنده‌اش كنند و خداوند بر هر چيزى تواناست. ها در آيه، سخن از رويش وسرسبزى زمين وفرارسيدن قهر الهى وسوختن و خاكستر شدن آنهاست، تا درس عبرتى براى مردمان‌مغرور وغافل از خدا باشد. آرى، دنيا همچون گياه بى‌ريشه‌اى است كه با اندك بارانى سبز و با اندك بادى خشك مى‌شود، البتّه آنچه باقى مى‌ماند، عمل انسان است. چنانچه در ديوان منسوب به اميرالمؤمنين عليه السلام مى‌خوانيم: يا مَن بدنياه اشتَغل‌ قد غَرّه طُول الأمل‌ ها 1- پيامبر خدا براى بيان حقايق و هدايت مردم، مأمور به استفاده از تمثيل است. «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَياةِ الدُّنْيا» 2- يكى از اصول تربيت و تبليغ، استفاده از مثل‌هاى قابل فهم عموم و طبيعى مى‌باشد. وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ‌ ... كَماءٍ أَنْزَلْناهُ‌ ... 3- هر بهارى را خزانى و هر وصالى را فراقى است. نَباتُ‌ ... هَشِيماً 4- به جلوه‌هاى زودگذر دنيا دلخوش و مغرور نشويم و به آينده‌ى پايدار بينديشيم. «فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ»
هدایت شده از سخن بزرگان
۵۰ سوره کهف 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 📖وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِي وَ هُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا «50» ◀️و (ياد كن) هنگامى كه به فرشتگان گفتيم: براى آدم سجده كنيد. پس همه به جز ابليس سجده كردند! او از جنّ بود و از فرمان پروردگارش سر بر تافت. آيا (با اين حال) او و نسل او را به جاى من سرپرستان خود مى‌گيريد؟ در حالى كه آنان براى شما دشمنند! ستمگران بد چيزى را به جاى خدا برگزيدند. نکته ها سجده سه نوع است: الف: سجده‌ى عبادت كه مخصوص خداست مثل سجده‌ى نماز. ب: سجده‌ى اطاعت، مثل سجده‌ى فرشتگان بر آدم، كه براى اطاعت فرمان خداوند بود. ج: سجده‌ى تحيّت، تكريم وتشكّر از خداوند، مثل سجده‌ى يعقوب بر عاقبت يوسف. ها 1- سرگذشت سجده فرشتگان بر آدم و تمرّد ابليس، قابل تأمّل و مايه‌ى عبرت است. وَ إِذْ قُلْنا ... 2- فرشتگان پيش از انسان بوده‌اند. «قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ» 3- انسان برتر از فرشته است كه مسجود او قرار گرفته است. «اسْجُدُوا لِآدَمَ» 4- فرشتگان مطيع امر خدايند. اسْجُدُوا ... فَسَجَدُوا 5- آنان كه سجده‌اى ندارند، در خط ابليس‌اند. «فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ» 6- نبايد به سابقه‌ى خود مغرور شد. ابليس با سابقه‌ى طولانى عبادت، فاسق شد. كانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ‌ ... 7- ابليس فرزند و ذريّه دارد. «وَ ذُرِّيَّتَهُ» 8- فاسقان را نبايد دوست خود گرفت. فَفَسَقَ‌ ... أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ 9- پيروان شيطان بايد در عملكرد خود بازنگرى كنند كه چه مى‌كنند. «أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ» 10- شيطان و نسل او، دشمن انسانند. «وَ هُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ» 11- آنان كه به جاى خدا پيرو شيطان مى‌شوند، ستمگرند. «بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا» 12- رها كردن خدا و پيروى از شيطان، انتخاب بدترين جايگزين است. «بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا»
هدایت شده از سخن بزرگان
✅آیه 20 سوره اعراف 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 📖فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطانُ لِيُبْدِيَ لَهُما ما وُورِيَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما وَ قالَ ما نَهاكُما رَبُّكُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدِينَ «20» ◀️پس شيطان، آن دو (آدم و همسرش) را وسوسه كرد تا آنچه را از زشتى (عورت) شان از آن دو مخفى بود، برايشان آشكار سازد و گفت: پروردگارتان شما را از (خوردن) اين درخت نهى نكرده مگر براى اين كه مبادا دو فرشته شويد يا از جاودانان شويد (و حيات ابدى بيابيد). ها شيطان، آدم و حوا را وسوسه مى‌كرد كه اگر از اين درخت، بخوريد، فرشته شده يا ابدى مى‌شويد و خداوند چون نمى‌خواهد شما به اين مقام برسيد، دستور داد كه از آن نخوريد. در اينكه چرا حضرت آدم نهى خداوند را ناديده گرفت و از درخت ممنوعه خورد، ذيل آيه 21 پاسخ داده است كه نهى در اينجا عنوان كراهت دارد، نه تحريم، و مانند نهى پزشك از يك غذا براى بيمار مى‌باشد كه اگر بيمار آن غذا را بخورد به زحمت مى‌افتد و آثار و عوارض‌ مربوط به خود را دارد، نه آنكه حرام باشد. از امام صادق عليه السلام سؤال شد: آيا ملائكه افضل هستند يا بنى‌آدم؟ آن حضرت روايتى را از حضرت على عليه السلام نقل كردند. فرمود: «خداوند ملائكه را از عقل بدون شهوت و حيوانات را با شهوت بدون عقل آفريد؛ امّا انسان را با تركيبى از عقل و شهوت آفريد، اگر عقل انسان بر شهوتش غالب شود، از ملائكه برتر است و اگر شهوتش برعقلش غالب شود، از حيوانات پست‌تر است». «فمَن غلب عقله شهوتَه فهو خير من الملائكة و من غلب شهوته عقله فهو شرّ من البهائم». آرى خوبى‌ها ودرجات آدميان متفاوت و داراى مراتبى است، چنانكه در ملائك نيز چنين است، پس هر انسانى را نمى‌توان گفت از همه‌ى ملائكه برتر است و يا بالعكس. خداوند، شيطان را با ماهيّتى پليد نيافريده است، بلكه او را موجودى قابل تكامل آفريد و در گذرگاه هستى هدايت كرد و اين شيطان بود كه خود را منحرف و پليد ساخت، وگرنه اگر ماهيّت او پليد بود، اشتغال به تسبيح و تقديس، كه سالها بدان مشغول بود، معنا نداشت. همان گونه كه خداوند فرعون و ابن‌ملجم را آنگونه خلق نكرد، بلكه آنان نيز شايستگى رشد و اعتلاى انسانى را داشته‌اند، ولى به اختيار خود منحرف شده‌اند. : چرا خداوند شيطان را بر انسان مسلّط كرد؟ : رابطه‌ى شيطان با انسان و امكان تأثير او در آدمى، بيشتر و زيادتر از تأثير غرائز حيوانى در انسان نيست. خداوند در مقابل آن غرائز، انديشه و تعقّل و وجدان را عطا فرموده و بهترين وسيله‌ى تعديل و تنظيم غرائز را در اختيار آدمى قرار داده است. علاوه بر آنكه شيطان، بر انسان سلطه ندارد واراده و اختيار را از انسان نمى‌گيرد، چنانكه خودش مى‌گويد: «ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي‌ وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ»كار او كمك به غرائز حيوانى است و اگر بخواهد تأثيرى بگذارد، مجبور است با يكى از قواى درونى يعنى غرائز و توهّمات و وسوسه‌ها وارد شود كه در مقابل آنها دو نيروى عقل و وجدان همواره انسان را به خيرات و نيكى‌ها دعوت مى‌كنند ها 1- شيطان، حتّى خوبان را هم رها نمى‌كند. «فَوَسْوَسَ لَهُمَا» امّا هيچ سلطه‌اى بر مخلصين ندارد. «إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ 2- نهايت كار شيطان، وسوسه است نه اجبار، نشان دادن راه انحرافى است، نه اصرار. «فَوَسْوَسَ لَهُمَا» 3- نتيجه‌ى گناه‌كردن و خلاف، رسوايى است. لِيُبْدِيَ‌ ... سَوْآتِهِما 4- رسوايى، كشف حجاب و برهنگى، از اهداف شيطان است. لِيُبْدِيَ‌ ... ما وُورِيَ‌ 5- شيطان از راه آرزوها، انسان را فريب مى‌دهد. ما نَهاكُما رَبُّكُما ... إِلَّا أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدِينَ‌ (آرزوى انسان، زندگى ابدى در فضايى آرام و فرشته‌گونه است، لذا شيطان گفت: اگر از آن درخت بخوريد، به آرزوى خود رسيده و زندگى دائم و به دور از مزاحمت و اضطراب خواهيد داشت، و با استفاده از غرائز و تمايل انسان به رفاه و ابديّت، او را وسوسه كرد.)
هدایت شده از دفاع از حق
۱۵۳ سوره بقره أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! (در برابر حوادث سخت زندگى،) از صبر و نماز كمك بگيريد، همانا خداوند با صابران است. ها مشابه اين كلام الهى را در همين سوره‌ خوانديم كه خداوند به بنى‌اسرائيل مى‌فرمود: در برابر ناملايمات و سختى‌ها، از صبر و نماز كمك بگيريد. در اين آيه نيز به مسلمانان دستور داده مى‌شود تا در برابر حوادث سخت زندگى، از صبر و نماز يارى بجويند. آرى، دردهاى يكسان، داروى يكسان لازم دارد. اصولًا انسانِ محدود، در ميان مشكلات متعدّد و حوادث ناگوار، اگر متصل به قدرت نامحدود الهى نباشد، متلاشى ومنكوب مى‌شود. و انسانِ مرتبط با خداوند، در حوادث و سختى‌ها، خود را نمى‌بازد و براى او حوادث، بزرگ نمى‌نمايد. كسى كه نماز را با حضور قلب و با توجّه مى‌خواند، به معراج مى‌رود. هرچه پرواز معنوى او بيشتر باشد و بالاتر رود، دنيا و مشكلات آن و حتّى خوشى‌هاى آن كوچكتر مى‌شود. انسان، يا در نعمت بسر مى‌برد كه بايد به آيه قبل عمل كند؛ «فَاذْكُرُونِي، اشْكُرُوا لِي» و يا در سختى بسر مى‌برد كه بايد به اين آيه عمل كند؛ «اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ» خداوند مى‌فرمايد: خدا با صابران است و نمى‌فرمايد: با نمازگزاران است. زيرا نماز نيز نياز به صبر و پايدارى دارد. در روايات مى‌خوانيم: هرگاه كار سختى براى حضرت على عليه السلام پيش مى‌آمد حضرت دو ركعت نماز مى‌خواند. اين سيره را بوعلى سينا نيز عمل مى‌كرد. ، مادر همه كمالات است؛ صبر در جنگ، مايه شجاعت است. صبر در برابر گناه، وسيله تقواست. صبر از دنيا، نشانه زهد است. صبر در شهوت، سبب عفّت است. صبر در عبادت، موجب طاعت، و صبر در شبهات، مايه‌ى وَرع است. ها 1- ايمان اگر همراه با عمل و توكّل وصبر و عبادت باشد، كاربرد بيشترى خواهد داشت. «الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ ...» 2- نماز اهرم است، بار نيست. «اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» 3- صبر ونماز، وسيله جلب حمايت‌هاى الهى هستند. «اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ» 4- اگرچه خداوند با هركس ودر هر جايى حضور دارد؛ «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ» و لكن همراهى خدا با صابران، معناى خاصّى دارد و آن لطف، محبّت و يارى رسانى خداوند به صابران است. «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»
هدایت شده از رسانه مردم
: گرفتن پول اضافى، بدون انجام كارى مفيد و يا مشاركت در توليد، نوعى ظلم و اجحاف است كه موجب پيدايش دشمنى و قساوت مى‌شود. ربا دهنده به جهت بدهى‌هاى تصاعدى، گاهى ورشكست و مجبور به قبول انواع ذلّت‌ها و اسارت‌ها مى‌شود. ربا، تعادل جامعه را بهم زده و موجب تقسيم جامعه به دو قطب مستكبر و مستضعف مى‌شود. با توجّه به اين آثار تخريبى، نه تنها در شريعت اسلام، بلكه در تمام اديان آسمانى ربا تحريم شده است. امّا برخى به بهانه‌هايى مى‌خواهند ربا را توجيه كنند و به دنبال راه فرار هستند. كلاه شرعى ساختن، همانند حيله يهود براى گرفتن ماهى در روز شنبه كه در آيات قبل ماجراى آن بيان شد، نوعى بازى بيش نيست و قرآن از اين گونه بازى‌ها انتقاد كرده است. ربا، آثار تخريبى خود را دارد هرچند كه جوامع انسانى آن را در سيستم اقتصادى خودپذيرفته باشند. علّت پيشرفت جوامع غربى، توجّه به علم و صنعت است، نه اينكه رباخوارى موجب ترقّى آنها شده باشد. ها 1- رباخواران، از تعادل روحى و روانى برخوردار نيستند و جامعه را نيز از تعادل‌ اقتصادى خارج مى‌سازند. «كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ» 2- تشبيه بيع حلال به رباى حرام، نشانه‌ى عدم تعادل فكرى آنان است. «يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ ... بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبا» 3- توجيه گناه، راه را براى انجام گناه باز مى‌كند. «إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبا» 4- تا قبل از ابلاغ تكيف، مسئوليّتى نيست. «فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ» 5- احكام الهى، در جهت پند وتربيت مردم است. «جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ» 6- قانون امروز، شامل گذشته افراد نمى‌شود. «فَلَهُ ما سَلَفَ» 7- از گناه ناآگاهان اغماض مى‌شود، ولى از آگاهانِ مغرض و مُصرّ هرگز. «وَ مَنْ عادَ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ»