‹ ☘ ›
اینک شما و وحشت دنیای بی علی...
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ ›
مراسم شب قدر در سیاه چادر
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ ›
سلام وخسته نباشیدمن ازطرف کل خانواده محمودسلیمانی که چن روزپیش خانومش به رحمت خدارفت پیام میدم قبرخانوم رحیمی رانزدیکای قبرشیخ بیستجون کندن بازحمت زیاد تااجرهاشم اوردن بعدعلی اکبرموذنی امد واجاز نداد گفتن قبر راپرکنیدجای دیگه بکنیدهمین کاررا کردن میخوایم بدونیم انجاراخریدن این همه دور تادورش خالی براکی گذشتن چقدپول دادن اینجوری هست که همه مردم را از اخوند واسلام که خودشون ساختن بیزارمیکنن این پیام رابزارید که اصلااین خانواده راضی نیستن اگه اعتقاد دارن 😡😡ممنون ازلطفتون
🎗 ارسالی #کاربرگرامی
❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش
❍↬❥ @z_rood ایتا
پ،ن؛
با سلام طاعاتتون قبول
خداوند خانم رحیمی و همه اموات رو رحمت کند
اینکه اعلام کردند در آن مکان اقدام به حفر قبر نکنید، بنده اطلاعی ندارم که آیا خانواده مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی امامی تعدادی قبر را پیشخرید کردند یا خیر! و یا اینکه قرار است یادمانی به حرمت این عالِم بزرگوار و متقی ساخته شود، متولی قبرستان در حال حاضر شهرداریست و میتوانید از شهرداری جویا شوید.
نکته دوم چون اجازه حفر قبر در مکانی ندادند به این بهانه کسی از اسلام و روحانیت زحمتکش بیزار نمیشه. یعنی اگه کنار مزار یه کشاورز این اتفاق میفتاد از کشاورز و کشاورزی و محصولات کشاورزی بیزار میشدید؟
نکته آخر
الآن یکسالی هست که شهرداری اعلام کرده از دفن اموات در قبرستانهای محلی خودداری گردد و در قبرستان جدید شهر زاینده رود اقدام به دفن اموات نمایید.
نهایت مقاومت هم محلیان برای عدم دفن در قبرستان جدید تا چند وقت دیگه است؟ و این قبرستان های محلی تا چه تعداد اموات گنجایش دارد؟!
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
33.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‹ ☘ ›
در آستانه روز جهانی قدس، قسمت ۵۶ برنامه حافظه تاریخی ایرانی را به این موضوع اختصاص دادیم و نکاتی را درباره فلسطین و یاسر عرفات مطرح کردیم.
❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش
❍↬❥ @z_rood ایتا
آنچه فلسطین را بعد از ۷۵ سال همچنان در اسارت صهیونیستها قرار داده، انفعال بخشی از خود فلسطینی ها و حرکات زیگزاگی امثال عرفات بوده است. شاید اگر فلسطین هم به جای عرفات و ابومازن و... یک خمینی داشت، امروز آزاد شده بود.
+ معرفی کتابی که نویسنده آن یک اسرائیلی است!
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
زاینده رود ✅️
‹ ☘ › سلام. واقعا با دیدن این عکس دلم گرفت. دهه هفتاد و هشتاد مساجد چقد شلوغ بود. من یادمه ما پسرا
‹ ☘ ›
سلام طاعات و عباداتتون قبول
این مطلبی که گذاشتید که مساجد خالی شدند
یک مشکلی که هست مساجد برای نوجوون ها برنامه ندارند
همونقدر که مساجد زیادند، خانواده های اطراف مساجد کم نیستند ولی کدوم برنامه برای کودکان و نوجوون ها داره اجرا میشه
یکی بی احترامی کردن و بیرون کردن بچه ها از مسجد هست که متعاقباً خانواده ها هم روی خوشی به مسجد ندارند و متأسفانه فقط وقتی بحث غذا هست ، مساجد شلوغ ترین جمعیت رو به خودش می بینه
یکیش برمی گرده به کم کاری خودمون
یکیش برمی گرده به نحوه برخورد هئیت امنای مسجد
ما خودمون جز اقشار مذهبی هستیم ولی خیلی از مراسمات رو شرکت نمی کنیم ، دلیلش رو نمی دونم
ان شاالله که با اجرای برنامه های مختلف تو مساجد، بشه این وضع رو برگردوند
هئیت فدائیان حسین (علیهالسلام) یکی از هئیت های بزرگی هست که داره کار می کنه
برای خانم ها ، برای بچه ها و برنامه های هئیت که سر جای خودش هست
و یک کار خوبی که تو این هئیت شده ، مسئولیت دادن به آدم هاست.
🎗 ارسالی #کاربرگرامی
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ ›
برگزاری مراسم عزاداری مخصوص اعضای حلقه های صالحین پایگاه مقاومت بسیج امام حسین علیهالسلام شهر زاینده رود با مداحی برادر سلیمیان و نوجوان علی ابراهیمی در شب ۲۱ ماه مبارک رمضان
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ ›
برگزاری هیئت هفتگی مخصوص اعضای حلقه های صالحین پایگاه بسیج امام حسین علیهالسلام با سخنرانی حجتالاسلام کریمی امام جماعت مسجد امام حسن مجتبی(علیهالسلام) در شب ۲۱ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ ›
📝 نوشته ؛
▫️بانک تجارت یه صندوق امانت داشتم، زنگ زدند گفتند شعبه داره جابه جا میشه، بیایید تخلیه کنید، وقتی رفتم روی بیش از ۵۰ تاش برچسب زده بودند فوت شده.
پیش خودم گفتم بنده خداها برای آینده هرچی پس انداز کرده بودند دیگه به دردشون نمیخوره. خیلی حال عجیبی داشت.
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ ›
📝 نوشته ؛
▫️ولی من مطمئنم یه روزی این همسایه های هلندی ما به برکت این نذری هم که شده مسلمون میشند . 😊😋
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
زاینده رود ✅️
قسمت سوم فردا شب ... انشاءالله
‹ ☘ ›
بسم الله الرحمن الرحیم
🔷 « یکی مثل همه » 🔷
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
❎ قسمت سوم
🔶 منزل الهام 🔶
• خانه پدری الهام در آپارتمانی بسیار زیبا و بزرگ، نزدیک مسجد بود. در را باز کرد و وارد خانه شد. تا وارد خانه شد، مادرش که در آشپزخانه و مشغول بار گذاشتن آشترش بود با تعجب به الهام گفت: «سلام. اومدی انگار؟»
الهام با دلخوری رو به مادرش کرد و همین طور که داشت چادر را از سرش درمیآورد گفت: «سلام. مامان مگه نرجس زنگ نزد و التماس نکرد؟ مگه تو رو واسطه نکرد که برم مجری برنامهشون بشم؟ مگه خودم نگفتم نمیرم؟ مگه شما منو زور نکردید که زشته... خانمِ پسرعموته... شاخِ حاج خانمای محله است...»
مادرش قاشق را گذاشت روی اُپن و به طرف الهام رفت و گفت: «باز چی شده دورت بگردم؟ حرص نخور اینقدر... پوستت قرمز شده»
الهام با حالت دلخوری رفت و روی مبل نشست و گفت: «هیچی. چی میخواستی بشه. کلی حرف بارم کرد. چرا اینجات کجه؟ چرا اینجات راسته؟ چرا اینجوری؟ چرا اونجوری؟ بابا من که نمیتونم به خودم دروغ بگم. من اینجوریام. نه خلاف شرع کردم. نه تابلو بودم.»
مامانش که مشخص بود خیلی مامانِ پایه و مهربونی هست نشست کنار الهام و گفت: «حالا خودت ناراحت نکن. اشکال نداره. مهم اینه که دختر فهمیده و روشنی هستی. ماشاءالله خوشگلم هستی و ملت فکر میکنند دخترم بزک دوزک کرده.»
الهام که معلوم بود از این حرف مامانش خوشش آمده، رو به طرف مامانش نشست و گفت: «مامان! جون من یه چیزی بگم نه نمیگی؟»
مامانش گفت: «بسم الله... باز دیگه چی آتیشی میخوای بسوزونی؟»
الهام گفت: «مامان میایی دوتامون امروز با همون چادر دکمه دارهِ عربیه بریم مسجد؟ یا میخوای من با دکمه دار میام و تو هم با چادر بدون کِش بیا. میایی؟ جون من پاشو بریم حال این نرجس رو بگیریم و برگردیم. یعنی منفجر میشه با چادر دکمه ای و بدون کِش!»
مامانش که خندهاش گرفته بود گفت: «بلا نگیری دختر! آخه این چه کاریه؟ میخوای زنِ مردم سکته کنه از حرص و فشار؟»
الهام قهقهه بلندی سر داد و گفت: «من میرم وضو بگیرم. تو هم پاشو آماده شو!»
🔶مسجدالرسول صلیاللهعلیهوآله 🔶
نرجس در حیاط باصفای مسجد ایستاده بود و مردم داشتند کمکم وارد مسجد میشدند. صدای قرائت قرآن داشت از مسجد به بیرون پخش میشد. نرجس همین جور که با سه چهار نفر از خانمها گرم صحبت بود، دید مامان الهام با ماشین206 آلبالوییش در حال پارک کردن کنار مسجد است. زیر لب «لا اله الا الله» گفت و به صحبتش ادامه داد: «فقط حواستون باشه که نه در مسجد و نه حتی در پیادهروی مسجد، هیچ دختر و زن بیحجاب و بدحجابی رد نشه.»
دید که الهام و مامانش از ماشین پیاده شدند و همین طور که نسیم ملایمی میزد زیر چادرشان، از روبرو مثل زورو با شِنِل مشکی شده بودند و قدم قدم به طرف مسجد حرکت میکردند. باز هم زیر لب «استغفرالله... اینا دیگه...» گفت و به صحبتش با آن سه چهار نفر ادامه داد و گفت: «دو تا از خانما که مسئول میزِ کتاب هستند حواسشون باشه که اولویت با فروش کتابهای خودمونه. اگه دید کسی اومد و کتابایی برداشت که در لیست اولویت ما نیست، بهش تخفیف ندید اما اگه دیدید لابلای کتابهایی که برداشته، یکی از کتابهای خودمون هم هست چند درصد بهش تخفیف بدید.»
همین طور که نرجس داشت به الهام و مامانش نگاه میکرد و حرص میخورد، یکی از دخترها که اسمش الهه و مسئول غرفه فروش کتاب بود به نرجس گفت: «اما خانم بنظرتون فایده ای هم داره؟ همین میز کتاب منظورمه. از اول ماه رمضون تا الان که روز دهم هست، حتی یه کتاب هم نفروختیم. یعنی نخریدند. شما هم هر روز این حرفها رو میگید اما مگه مشتری داریم که تخفیف بدیم یا ندیم؟»
نرجس که دندانهایش بخاطر شیوه چادرپوشیدن الهام و مامانش روی هم فشرده بود با غیظ و غضب رو به الهه کرد و گفت: «این چه حرفیه؟ آقای ذاکر گفتند حمایت میکنند و فقط کتابهای ما رو برای اُرگانشون میبرند و فاکتور میکنند. چه از این بهتر؟ مردم میخواند ببرند میخواند نبرند! این ما نیستیم که ضرر میکنیم. ما تکلیفمون روشنه. به تکلیفمون عمل میکنیم و برادرای اُرگانِ آقای ذاکر و اینا هم حواسشون به برکت ما هست. اصلاً شما برید من یه سلام به الهام و مامانش عرض کنم که دیگه خیلی دارند پررو میشند.»
@Mohamadrezahadadpour
ادامه👇👇
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
زاینده رود ✅️
‹ ☘ › بسم الله الرحمن الرحیم 🔷 « یکی مثل همه » 🔷 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی ❎ قسمت سوم 🔶 منزل اله
‹ ☘ ›
نرجس مثل باز شکاری از وسط آن سه چهار تا خانم رد شد و به طرف الهام و مامانش رفت. تا به آنها رسید و میخواست دهان باز کند، فوراً مامان الهام که اندکی تپل بود، با خوشرویی و لبخند گفت: «بهبه نرجس جون! سلام. خوبید؟»
نرجس نگاه تندی به الهام کرد و سپس رو به مامان الهام گفت: «سلام از ماست المیرا خانم. شما خوبید؟ دخترخانوماتون خوبند؟ الهام جوووون خوبند؟»
المیرا همچنان با لبخند جواب داد: «قربون شما خانمی. همه سلام رسونند. الهام که شب و روزش شده ذکر خیر از شما.»
الهام که داشت از خنده منفجر شد، جلوی خودش را گرفت و تا دید نرجس دارد سرخ و سفید میشود از بس المیرا با حالت خونسردی جوابش را میدهد، فوراً نگاهش را به طرف آسمان بُرد.
نرجس گفت: «المیرا خانم این چه تیپ و شکلیه؟ حالا الهام نادونه اما من دیگه از شما انتظار... این مدلی آخه؟ حالا کفش پاشنه دارتون هیچی. صورتتون هم که ماشاءالله همیشه گل انداخته. دیگه شما که ماشاءالله پنجاه سالتونه چرا چادر بدون کِش پوشیدید؟! این درسته واقعا؟»
المیرا به احترام نرجس کمی لبخندش را خورد و با همون لحن آرامش گفت: «درباره خودم هر چی گفتی جوابت نمیدم. الا اینکه چهل و هفت سال و دو ماهمه. نه پنجاه سال! ثانیاً الهامِ من نادون نیست. خیلی هم دختر خوبیه. اینقدر که اگه از چشم مردم نمیترسیدم، وضعیت واتساپم هر روز درباره دخترم مینوشتم. سخت نگیر نرجس جون. تو هم جوونی. خوشگلی ماشاءالله. راستی جوشِ صورتت که هنوز بهتر نشده! میخوای آدرس دکتر خودمو...»
نرجس فوراً حرف المیرا را قطع کرد و گفت: «نه المیرا جون! لازم نکرده. خودمون بهترین درمانگر طبیعی داریم. بهش گفتم. گفته یه داروی گیاهی از پوست درخت گردو و حلزونِ پوستسخت برام درست میکنه که حتی جای دونه ها هم نمونه.»
المیرا رو به الهام کرد و با تعجب گفت: «باریک الله! درمانگر طبیعی؟! نشنیده بودم!»
الهام که قرمز شده بود از بس جلوی خودش گرفته بود، سرش را از آسمان پایین آورد و با ته خندهای که در اعمال نگاهش داشت گفت: «هیچی مامان. همون طب سنتی و این چیزا.»
المیرا که انگار تازه دوزاریش افتاده باشد گفت: «آهان... گرفتم... همون روغن بنفشه و ... آهان... باشه باشه ... به هر حال خوشحال شدم دیدمت. بیا خونمون. دلتنگت میشم.»
همین طور که داشتند با نرجس حرف میزدند، دیدند نرجس به نقطهای در پشت سر آنها چشم دوخته و دارد لحظه به لحظه فَکَّش بازتر میشود! الهام و مامانش برگشتند و پشت سرشان را دیدند. متوجه شدند که چرا فک و دهان نرجس افتاده! دیدند...
داود با لباده و عبای خیلی خوش رنگ با یک عمامه پر از چینهای ریز و خوشکل، در حالی که عینکش در نور آفتاب به رنگ دودی درآمده بود، خرامان خرامان وارد مسجد شد و داشت قدم قدم به طرف صحن اصلی مسجد میرفت. جلوی موهاش از جلوی عمامه بیرون ریخته بود و همین طور که باد میوزید، موها جلوی عینک و پیشانیش میریخت.
از کنار نرجس و المیرا و الهام که میخواست رد بشود، هر سه نفرشان به سبک خودشان سلام کردند:
نرجس: سلام علیکم.
الهام: سلام حاج آقا!
المیرا: سلام. خوش اومدید حاج آقا.
داود هم خیلی عادی از کنارشان رد شد. نگاهی به آنها انداخت و معمولی جواب سلامشان را داد و رفت. در حالی که بوی عطرِ چیچیِ طرحِ بِلو(آبی/مردانه/گرم) در فضای مسجد پیچیده بود.
وقتی داود رد شد، المیرا که کلا لبخند از لباش کنار نمیرفت و حالش در همه احوال خوش بود، چشمانش را بست و نفس عمیقی کشید و جوری که فقط نرجس و الهام بشنوند گفت: «آخ. چه عطری زده حاجی! چقدر بوش خوب بود. ماشاءالله جوانِ برازندهای هم هست. ماشاءالله. خدا حفظش کنه.»
الهام گفت: «نرجس این حاجی رو میشناسی؟ دیگه حاج آقا مهدوی رفت از اینجا؟»
نرجس که همچنان دهان و فکش به حالت قبلی برنگشته بود با همان تعجب و لحن خاص خودش گفت: «این چرا این شکلی بود؟ چرا وقتی سلامش کردیم به ما نگاه کرد؟ چرا سرش ننداخت پایین؟ چرا اینقدر عطر خارجی زده بود؟ چرا نعلین نداشت؟ آخه آخوند معمم، کتونی ورزشی میپوشه و میاد مسجد؟ اینا رو ولش کن! یکی به من بگه این چرا ریشِ بلند نداشت؟ چرا اینقدر ریشش کوتاه بود؟ هان؟»
@Mohamadrezahadadpour
ادامه👇👇
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
زاینده رود ✅️
‹ ☘ › نرجس مثل باز شکاری از وسط آن سه چهار تا خانم رد شد و به طرف الهام و مامانش رفت. تا به آنها رسی
‹ ☘ ›
داشتند اذان ظهر میگفتند. المیرا دست الهام را گرفت و قبل از آن که بروند به صحن اصلی مسجد، یک لحظه رو کرد به نرجس و با حالت شوخی، نرجس را با یک موشک بالستیک نقطهزن منهدم کرد و گفت: «نرجس جون! تو کی وقت کردی وسط این بَرِّ آفتاب، به صورت آخوندِ جوون زل بزنی و دراز و کوتاهی ریشِشو اندازه بگیری بلا؟! بریم الهام. بریم.»
این را گفت و با الهام خنده ریزی کردند و رفتند. نرجس که خونش داشت جوش میآمد حرفی به آنها نزد اما زیر لب به خودش گفت: «اگه من فیتیله تو و دخترت رو تو این محل پایین نکشم، زن نیستم! المیرا خانمِ مو شرابی! حالا با این آخونده چیکار کنم خدا؟!»
🔶 صحن مسجد 🔶
داود وارد صحن شد. دید ده دوازده نفر پیرمرد روی صندلی نشستهاند و هفت هشت نفر میانسال هم عادی سرِ سجاده و در ردیف اول و دوم نشسته اند. به طرف محراب رفت اما در محراب ننشست. مهرش را روی زمین گذاشت و جلوی صف اول، کنار محراب نشست.
یکی از میانسالها از یک پیرمرد که اوس تقی نام داشت با تعجب پرسید: «چرا نرفت تو محراب؟ چرا کنار محراب نشست؟»
اوس تقی جواب داد: «رسم آخونداست. قدیم رسم بود. دیگه الان کم دیدم اینجوری. قدیم رسم بود که وقتی یه آخوند میخواست مدتی جای یکی دیگه نماز بخونه، جای امام جماعتِ راتِب (امام جماعت اصلی مسجد) نمینشست تا حرمت قبلی حفظ بشه و مردم بدونند که نیومده که جای قبلی رو بگیره!»
مردی که سؤال پرسیده بود و سیبیلهای درشتی داشت و جواد نام داشت دوباره به داود نگاهی انداخت و گفت: «عجب!»
داود رو به مردم نشسته بود و با مردم سلام و احوال میکرد. چند لحظه که نشست، پرسید: «اذان نماز گفتید؟ نماز رو شروع کنم؟ مردم نمیخواند بیاند؟»
اوس تقی جواب داد: «نه آقا. همینیم. تازه امروز دو سه نفرم زیادی اومدند! بسم الله!»
داود که فکر نمیکرد اینقدر تعداد کم باشد، بلند شد و آماده نماز جماعت شد و نماز را شروع کرد. بدون مکبّر. بدون بلندگو. حتی یک بچه کم سن و سال نبود که تکبیر بگوید!
بعد از نماز عصر، بلند شد و بلندگو را برداشت و شروع کرد:
-بسم الله الرحمن الرحیم. بنده داود چراغی هستم. طلبه پایه دهم. دوست حاج آقای مهدوی. تقریبا یک ساعت پیش به من گفتند که از امروز باید در خدمت شما باشم. من رسم و رسوم این مسجد را نمیدونم. لطفا هیئت اُمنای محترم محبت کنند و بعد از عرایضم چند لحظه با هم گفتگو کنیم. اما امروز مصادف است با رحلت جانسوز اُمالمؤمنین حضرت خدیجه سلاماللهعلیها. مادر عزیز حضرت زهرا سلاماللهعلیها.
یک لحظه سرفهاش گرفت. بلندگو را از جلوی دهانش آن طرفتر گرفت و سرفه کرد و سپس ادامه داد:
- خیلی وقت شما را نگیرم. تاریخ ما صرفا مردانه نیست. هر جا دیدیم که کار اسلام گیر کرده و یا نیاز به حمایت ویژهای داشته، خداوند زنهای بزرگی را به داد مردم و اسلام رسانده. زنانی که در کنار ائمه هدی، سنگ تمام گذاشتند. مثل همین حضرت خدیجه سلاماللهعلیها که خودش در ایامِ سخت و پیچیده نبوت، باعث دلگرمی پیامبر بود. دخترش حضرت زهرا سلاماللهعلیها در ایام پیچیده ولایت، دلگرمی امام زمانش بود. و نوه همین خانم، یعنی حضرت زینب سلاماللهعلیها، قبل و بعد از کربلا باعث دلگرمی و ضامن فرهنگ اصیل حسینی شد.
همه ساکت بودند و گوش میدادند. زن و مرد.
-دیگه حالا بماند زنانی مانند همسر محترمه امام سجاد علیهالسلام مادر جلیله امام صادق علیهالسلام و خواهران باهوش و باذکاوتِ امام رضا علیهالسلام و دختر نجیبِ امام هادی علیهالسلام و همسر فداکار امام عسکری علیهالسلام و دیگر زنانی که اگر قرار باشه درباره اونا حرف بزنیم، باید ساعتها حرف بزنیم. حرف من اینه؛ اینها تربیت شده بودند. اینطوری بار آمده بودند. نباید تربیت و آموزش را دست کم گرفت. همه این بزرگواران که نام بردم، در سایه ولی خدا و تحت امر و تربیتِ امامشان بودند. انشاءالله همه ما خودمون را کامل و بینیاز از تربیت و آموزش ندونیم تا بتونیم با توجه به اقتضای زمان، بهترین تصمیمات را بگیریم. فکر میکنم برای امروز کافی باشه. والسلام علیکم و رحمت الله.
ادامه دارد...
@Mohamadrezahadadpour
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ ›
بدینوسیله به اطلاع میرسانند جلسه هماهنگی جهت عید اموات شهر زاینده رود محله بیستجان روز جمعه رأس ساعت ۱۷ در مسجد حضرت ابوالفضل علیهالسلام محله بیستجان برگزار میگردد.
بزرگوارانی که میخواهند برای امواتشون عید بگیرند در این جلسه شرکت کنند.
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ ›
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🍀
🇮🇷🇮🇷🍀
🇮🇷🍀
🍀
🔹 نمازجمعه قلب فرهنگی هر شهر است. (مقام معظم رهبری)
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما مردم روزه دار و همزمان با روز جهانی قدس
✍ به اطلاع میرسانیم « مراسم نمازعبادی سیاسی و وحدت بخش جمعه این هفته مورخ ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ پس از پایان مراسم راهپیمایی روز قدس، به امامت امام جمعه محترم جناب حجت الاسلام علی معزی و بارعایت شیوه نامه های بهداشتی و فاصله اجتماعی در مصلی نمازجمعه شهر زاینده رود برگزار می گردد.
🔹 ستادبرگزاری مراسم نماز جمعه
شهرزاینده رود
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ 🌿 ›
« ﷽ »✦༻ #قرار_روزانه ༺✦
سوره جمعه و منافقون #صفحه_۵۵۴
ثواب تلاوت این صفحه و ذکر #پنجشنبه #لا_الهَالا_اللهالمَلكُالحقُّالمُبين (۱۰۰مرتبه)
هدیه به سردار شهید #علیرضا_باقری
در #سالروز_شهادتشان
•••
هر که روزش با سلامے بر حسین آغاز شد
حق بگوید خوش بحالش بیمه "زهرا" شده
#السَّلامُ_عَلَیڪَ_یا_اَباعَبــدِاللہ
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید👇
━━━🍃🌺🍃━━━
❍➤ splus.ir/z_rood1 سروش
❍➤ eitaa.com/z_rood ایتا
❍➤ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
🌱
بسمـ الل℘ِ الرَّحمـنِ الرَّحیمــツ
وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ
• ذاریات۲۲🌱
و روزی شما با همه وعدهها که به شما میدهند در آسمان است.
❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش
❍↬❥ @z_rood ایتا
به خدا اعتماد کن ، مثلِ یه پرندهای که صبح گرسنه بیدار میشه و غروب میکنه در حالیکه سیره.
ما رزقمون رو از خدا طلب نمیکنیم و تکیهی اعتمادمون به خدا نیست.
از خودش بخواه
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید👇
━━━🍃🌺🍃━━━
💢 splus.ir/z_rood1 سروش
💢 eitaa.com/z_rood ایتا
💢 rubika.ir/z_rood1 روبیکا
تندخوانےجزء22قرآنکریم.mp3
4.06M
‹ ☘ ›
🎼 تحدیر (تندخوانی قرآن کریم)
🎙 استاد معتز آقایی
📖 جزء بیست و دوم قرآن کریم
❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش
❍↬❥ @z_rood ایتا
🍀 قرار هر روز ماه مبارک
✨ هدیه به شهداء و اموات 🌾
#روز_بیست_و_دوم
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹ ☘ ›
توی این دنیا
باید بهای هر چیزی رو
هر طوری که شده پرداخت کنی،
فقط لطف خداست که مجانیه!
❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش
❍↬❥ @z_rood ایتا
❣ سلام رفقـــــــا
✨ روزتون پر از الطاف الهی
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ ›
▫️_ آقا شما پدر منو ندیدی
پدرت کیه پسرم؟
_ اونکه هر شب برام غذا می آورد و بامن بازی میکرد
او دیگر نمی آید
_ نه او باید بیاد
_ خبر خوشی براش دارم
چه خبری؟
خبر مرگ علی
می دانم خوشحال میشه
هر شب من و مادرم و او نفرینش میکردیم
او هم نفرین میکرد؟!
آری می گفت:
خدایا مرگ علی را برسان
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ ›
يا باسط اليدين بالرحمة...
ای آنكه دست برایِ بغل كردنم باز كرده!
❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش
❍↬❥ @z_rood ایتا
امشب آخرین شب از شبهای قدره
و شب جمعه ...
ما رو هم از دعای خیرتون بینصیب نکنید.
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
زاینده رود ✅️
‹ ☘ › با سلام ... بیست و پنجمین دوره ی #ختم_قرآن 🙏📖🙏📖🙏📖🙏 🌺 انشاءالله این دوره ی #ختم_قرآن را در ای
‹ ☘ ›
با سلام ...
بیست و ششمین دوره ی #ختم_قرآن
🙏📖🙏📖🙏📖🙏
🌺 این دوره ی #ختم_قرآن همزمان شد با #شب_قدر ...
هدیه میکنیم به اميرالمؤمنين امام علی علیهالسلام
❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش
❍↬❥ @z_rood ایتا
دوستان
جزء های انتخابی خود را هر چه سریعتر به شناسه کاربری
@Hasan_Moazzeni
بفرستید .
تا بنام خودتان در کانال بارگذاری شود .
خدا خیرتون بده .
یا حق ...
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
زاینده رود ✅️
‹ ☘ › با سلام ... بیست و پنجمین دوره ی #ختم_قرآن 🙏📖🙏📖🙏📖🙏 🌺 انشاءالله این دوره ی #ختم_قرآن را در ای
‹ ☘ ›
با سلام ...
بیست و ششمین دوره ی #ختم_قرآن
🙏📖🙏📖🙏📖🙏
🌺 انشاءالله این دوره ی #ختم_قرآن را در این شب عظیم آخرین #شب_قدر ماه رمضان ۱۴۴۴ هدیه میکنیم به اميرالمؤمنين امام علی علیهالسلام به نیابت از ارواح پاک شهدا و علمایی که این هفته بنام ایشان بود، خصوصاً سردار شهید #علیرضا_باقری در چهلمین سالروز شهادتشان
🕊 به نیت #سلامتی و تعجیل در #فرج مولانا صاحب الزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف
🕊 به نیت نابودی کامل رژیم صهیونیستی و آزادی کامل قدس شریف
🕊 و به نیت #سلامتی همه ی بیماران
🕊 به یاد مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج #سیدعلی_هاشمی در روز چهلمین روز درگذشت
🕊 و به یاد مرحومه #سیده_کبری_رحیمی در هفتمین روز درگذشت
🕊 و به یاد مرحومه #فاطمه_صغری_شیرمحمدی در چهلمین روز درگذشت
🕊 و به یاد مرحوم #علی_ابراهیمی در یکمین سالروز درگذشت
🕊 و به یاد مرحومه #معصومه_قاسمی در یکمین سالروز درگذشت
🕊 و به یاد مرحوم کربلایی #اکبر_علیپور در هفتمین روز درگذشت
🕊 و به یاد مرحوم حاج #عبدالله_محمدی در یکمین سالروز درگذشت
و کلیهی اموات متعلق به این خانواده ها ...
● و در انتها به یاد تمامی اموات؛ بدوارث و بی وارث، اموات خودمون و اموات قاریان محترم ...
به برکت ذکر شریف #صلوات بر محمد و آل محمد ...♡••࿐
❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش
❍↬❥ @z_rood ایتا
📖 جزء ۱ 👈 سرکار خانم رجبی
📖 جزء۲ 👈 سرکار خانم رجبی
📖 جزء۳ 👈 جناب آقای حسین زاده
📖 جزء۴ 👈 خانواده آقای حدادی
📖 جزء۵ 👈 سرکار خانم مؤذنی (💐 دسته گلی به نیابت از مرحوم #علیمیرزا_مؤذنی)
📖 جزء۶ 👈 سرکار خانم سماعی
📖 جزء۷ 👈 خانواده ی شهید #عباس_غلامی (💐 دسته گلی به نیابت از شهداء )
📖 جزء۸ 👈 سرکار خانم رجبی (💐 دسته گلی به نیابت از مرحوم #عباس_محبی و #شاه_بیگم_محبی و همه اموات)
📖 جزء۹ 👈 سرکار خانم مؤذنی (💐دسته گلی به نیابت از مرحوم #قربانعلی_مؤذنی)
📖 جزء۱۰ 👈 سرکار خانم مؤذنی (💐دسته گلی به نیابت از مرحومه #خاورسلطان_مهدیزاده)
📖 جزء۱۱ 👈 سرکار خانم امیدی (💐 دسته گلی به نیابت از جوادالائمه علیهالسلام)
📖 جزء۱۲ 👈 سرکار خانم مؤذنی (💐 دسته گلی به نیابت از مرحوم #اسفندیار_زارعی)
📖 جزء۱۳ 👈 سرکار خانم مؤذنی (💐 دسته گلی به نیابت از مرحوم #اسفندیار_زارعی)
📖 جزء۱۴ 👈 سرکار خانم رجبی (💐 دسته گلی به نیابت از شهید #محمدباقر_رجبی و کلیه اموات)
📖 جزء۱۵ 👈 خانواده آقای سلیمی
📖 جزء۱۶ 👈 سرکار خانم محبی (💐 دسته گلی به نیابت از شهید #محمدباقر_رجبی و کلیه اموات)
📖 جزء۱۷ 👈 سرکار خانم محبی (💐 دسته گلی به نیابت از شهید #محمدباقر_رجبی و کلیه اموات)
📖 جزء۱۸ 👈 سرکار خانم باقری
📖 جزء۱۹ 👈 سرکار خانم رجبی (💐 دسته گلی به نیابت از شهید #محمدباقر_رجبی و کلیه اموات)
📖 جزء۲۰ 👈 سرکار خانم مؤذنی (💐 دسته گلی به نیابت از مرحوم #قربانعلی_رحیمی)
📖 جزء۲۱ 👈 جناب آقای کریمی (💐 دسته گلی به نیابت از مرحوم حاج #عوضعلی_کریمی)
📖 جزء۲۲ 👈 سرکار خانم مؤذنی (💐 دسته گلی به نیابت از جاویدالاثر شهید #حسن_مؤذنی و برادر جانبازشان #حسین_مؤذنی)
📖 جزء۲۳ 👈 خانواده مرحوم #حاج_محمدحسین_منتظری
📖 جزء۲۴ 👈 خانواده مرحوم #حاج_محمدحسین_منتظری
📖 جزء۲۵ 👈 سرکار خانم مؤذنی
📖 جزء۲۶ 👈 سرکار خانم مؤذنی
📖 جزء۲۷ 👈 سرکار خانم سهرابی
📖 جزء۲۸ 👈 سرکار خانم محبی (💐 دسته گلی به نیابت از مرحوم #عباس_محبی و #شاه_بیگم_محبی و همه اموات)
📖 جزء۲۹ 👈 سرکار خانم رجبی (💐 دسته گلی به نیابت از مرحوم #عباس_محبی و #شاه_بیگم_محبی و همه اموات)
📖 جزء۳۰ 👈 سرکار خانم محبی (💐 دسته گلی به نیابت از مرحوم #عباس_محبی و #شاه_بیگم_محبی و همه اموات) و سرکار خانم مؤذنی (💐 دسته گلی به نیابت از جاویدالاثر شهید #حسن_مؤذنی و برادر جانبازشان #حسین_مؤذنی)
جهت شادی روح شهداء و اموات و سلامتی قاریان #صلوات فراموشتون نشه ...
┄┅═✿๑❀๑✿═┅┄
دوستان
جزء های انتخابی خود را هر چه سریعتر به شناسه کاربری
@Hasan_Moazzeni
بفرستید .
تا بنام خودتان در کانال بارگذاری شود .
خدا خیرتون بده .
یا حق ...
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ ›
🇮🇷 روز جهانی قدس گرامی باد
#شهرداری_زاینده_رود
برگزار میکند
✍ #مسابقه_عکاسی کودک و نوجوان
(#روز_قدس از دریچه دوربین من)
ویژه شهر زاینده رود
👈 ارسال تصاویر حضور کودکان و نوجوانان در راهپیمایی روز قدس، به صورت سلفی و دسته جمعی
👈 ارسال آثار به شماره ایتا ۰۹۳۷۱۵۰۹۶۰۸
مهلت ارسال تا پایان روز شنبه ۲۶ فروردین
🎁 به بهترین تصاویر همراه با قرعه کشی #جوایزی اهدا خواهد شد
👊 وعده ما جمعه ۲۵ فروردین در راهپیمایی بزرگ روز جهانی قدس
#فرزندان_مکتب_حاج_قاسم
#شهید_القدس
🚩 روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر زاینده رود
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
زاینده رود ✅️
‹ ☘ › سلام وخسته نباشیدمن ازطرف کل خانواده محمودسلیمانی که چن روزپیش خانومش به رحمت خدارفت پیام میدم
‹ ☘ ›
سلام خسته نباشید خدای که بگیم کشاورزبیچاره هیچ وقت قبری که پیشش کندن اطرافیانش نمیان بگن اینجانکنید این خانواده هم قبرستونانخریدن اموات ماچه دراین قبرسون چه درقبرسون جدید اعمالشوناباخودشون میبرن ولی فکرشاکه خدای بکنید بد کردن طوری نیس اخه ماهم خدای داریم ممنون ازلطفتون
شماخودتون ماشاالله کل عقلید ولی جواب که توکانال گذاشتید نه خدای بودنه صحیح
❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش
❍↬❥ @z_rood ایتا
پ،ن؛
با سلام
ادعایی ندارم، عقل کل نیستم
ولی فقط منظورم این بود که: با رفتار صحیح یا اشتباه اطرافیان شخصی آدمی نباید از دینش و عالمان اون دین بیزار بشه همین.
باز هم میگم اطلاعی ندارم در مورد اون تکه از قبرستون شهر زاینده رود در محله بیستجان، از شهرداری که متولی آن است سؤال فرمایید.
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
زاینده رود ✅️
‹ ☘ › سلام طاعات و عباداتتون قبول این مطلبی که گذاشتید که مساجد خالی شدند یک مشکلی که هست مساجد بر
‹ ☘ ›
سلام علیکم
به این کاربر گرامی بفرمایید بیاند مسجد وپیشنهاداتتون را ارائه بدید واقعا به این افراد نیاز داریم
خدا را شکر چند تا از مساجد محل برای کودکان ونوجوانان برنامه داره استقبال هم خیلی خوب بوده
مسجد ابوالفضل ومسجد جامع والمهدی
حالا یه وقتی هم یه کم لطفی به کسی شده همه را گردن هیت امنا وخادم مسجد نگذارید
لطفا باانصاف باشید
❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش
❍↬❥ @z_rood ایتا
🔼 اینم نمونه حضور نونهالان ونوجوانان در مسجد حضرت ابوالفضل علیهالسلام شهر زاینده رود محله بیستجان
🎗 ارسالی #کاربرگرامی
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
13.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‹ ☘ ›
مراسم احیاء و قرائت دعای جوشن کبیر
شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان
🕌 مسجد الزهرا سلاماللهعلیها شهر زاینده رود محله بیستجان
❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش
❍↬❥ @z_rood ایتا
#شب_قدر
🎗 ارسالی #کاربرگرامی
● انشاءالله مراسم شب بیست و سوم (امشب) رأس ساعت ۲۳ شروع خواهد شد.
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ ›
سلام آقای موذنی اگه میشه پیام بنده را هم بگذارید کانال
من خودم جز اون خانواده هایی هستم که همسایه مسجد. ولی چون پسرم یکم شیطون وپر جنب وجوش هست وچند بار توسط متولیان مسجد توبیخ شد ترجیح میدم تو خونه باشم.
این شبهای قدر خیلی پسرم التماس کرد بریم مسجد ولی چون میدونستم اگه بیام میخواهد جلو مسجد با بقیه بچه ها هماهنگ بشه وشیطنت کنه ترجیح دادم تو خونه احیا بگیرم ولی ناراحتیم از اینه بچه های ما چجوری باید با مسجد انس بگیرند خواهشا یک برنامه ای هم برا پسر بچه ها در نظر بگیرند که مشتاق باشند داخل خود مسجد بشینند و بیرون نروند
🎗 ارسالی #کاربرگرامی
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ ›
🔴 رگبارهای بهاری غرب اصفهان را فرا میگیرد
❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش
❍↬❥ @z_rood ایتا
کارشناس پیش بینی اداره کل هواشناسی استان:
🔹سامانه ناپایدار برای امروز در بیشتر مناطق استان فعال است و رگبارهای بهاری را برای مناطق غربی بهدنبال خواهد داشت.
🔹احتمال وقوع رگبارهای بهاری و وزش باد شدید برای مناطق مرکزی استان هم وجود دارد و همچنین وزش باد شدید، تند باد لحظه ای همراه با خیزش گرد و خاک محلی و کاهش دید و کاهش کیفیت هوا برای امروز در بیشتر مناطق استان پیش بینی شده است.
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
14.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‹ ☘ ›
🔴 پل جهادگران خرمآباد زیر آب رفت
❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش
❍↬❥ @z_rood ایتا
🔹بارش های سیل آسا از صبح چهارشنبه در استان لرستان آغاز شده است در خرم آباد مرکز استان موجب شد تا پل جهادگران واقع در شمال این شهر زیر آب رفته و مسدود شود.
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
هدایت شده از زاینده رود ✅️
‹ ☘ ›
🇮🇷 روز جهانی قدس گرامی باد
فلسطین محور وحدت جهان اسلام
#قدس در آستانه آزادی
👊 همه با هم می آییم
💠 مراسم #راهپیمایی عظیم روز جهانی قدس در شهر زاینده رود
(جمعه ۲۵ فروردین ۱۴۰۲)
🔸 مسیر اول: از مقابل پایگاه بسیج امام حسین(علیهالسلام) (محله باباشیخعلی) ساعت ۱۰:۳۰
🔸 مسیر دوم: از مقابل پارک استاد شهریار ساعت ۱۱:۰۰ به سمت مصلی نماز جمعه شهر زاینده رود
🔸 سرویس ایاب و ذهاب از محلات جنوب ساعت ۱۰:۴۵ به سمت پارک استاد شهریار برقرار میباشد
🔰 ستاد برگزاری مراسم راهپیمایی روز قدس#شهر_زاینده_رود
🚩 پایگاه اطلاع رسانی روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر زاینده رود
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید↡↡
━━━🍃🌺🍃━━━
❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش
❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا
❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا