eitaa logo
/زعتر/
459 دنبال‌کننده
167 عکس
26 ویدیو
3 فایل
می‌نویسم چون می‌دانم غیر از این کار، هیچ کاری ماندگار نخواهد بود. ✨ زعتر یعنی آویشن. 💫برای ارتباط با من: @z_Attarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
ـــــــــــــ این وسط، اونی بُرد که در لفافه یا مستقیم، نگفت: «دیدید دیدید.» مطمئن باشید همه‌مون دستمون برای اگر و ای کاش‌ها پُره. پس کمتر بیفتید به جون هم، شمایی که بهتون می‌گن:«جبهه انقلاب» @zaatar
هدایت شده از مجلهٔ مدام
24.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک ماجرای دنباله‌دار تیزر تصویری روز رونمایی اولین شمارهٔ مدام مجلهٔ مدام را از وب‌گاه مدام تهیه کنید.👇 www.modaammag.ir مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine
707K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ـــــــــــــــ آقا سلام، ماه محرم شروع شد. @zaatar
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ــــــــــــــ ای اهل حرم‌ میر و عَلَم‌دار نیامد علم‌دار نیامد، علم‌دار نیامد @zaatar
Zohr17Safar1396[03].mp3
زمان: حجم: 1.8M
شب‌های جمعه می‌گیرم هواتو اشک غریبی می‌ریزم برا تو بیچاره اون که حرم رو ندیده بیچاره‌تر اون که دید کربلاتو @zaatar
ـــــــــــــ ولی به‌نظرم، همهٔ آدم‌ها باید یه آزاده توی زندگی‌شون داشته باشن. تولدت مبارک رفیقم❤️ @harfikhteh @zaatar
ـــــــــــــ جبهه حق ابراهیم می‌دهد اسماعیل می‌دهد اما اراده خداوند بر امامت مستضعفان قرار گرفته است. إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ @zaatar
ــــــــــــ توی نقشه، شاهرود را پیدا می‌کنم. همسرم مأموریت یکی دو‌ روزه دارد. هرچقدر حسین می‌‌پرسد شاهرود کجاست و توی کدام استان است، چیزی نمی‌گوید. «سمنان» پدر همسرم را ازش گرفته. از جزئیات حادثه‌ای که برایش افتاده، چیزی نمی‌دانم. سوگی را پشت سر گذاشته که مرور خاطرات، داغش را تازه می‌کند. هیچ‌وقت نتوانسته ماجرا را از یک جایی به بعد، برایم تعریف کند. شاید هم من توان شنیدنش را نداشتم. از آن به بعد «سمنان» برایش تنها یک کلمه و یک شهر نیست. مکانی شده‌ که اسمش را هم روی زبان نمی‌آورد. مکانی که بعید است روزی با آن آشتی کند. @zaatar
ــــــــــــــ نیست گاهی هیچ راهی،جز به شاهی رو زدن با غمی سنگین رسیدن پیش او زانو زدن ظهرِ گرما، صحن سقاخانه می‌چسبد چقدر ضامن آهو شنیدن، بعد از آن «یا هو» زدن @zaatar
ـــــــــــــ یه وقتایی اون کسی که باید باشه، نیست. @zaatar
ـــــــــــــــ همیشه در کارگاه پیرنگ به هنرجوها می‌گویم دستِ غیب را وارد داستان‌هایتان نکنید. می‌گویم دست غیب یعنی همان توسل و معجزه و چیزهایی از این دست. دست غیب نباید پایان داستان بیاید و گره‌گشایی کند. می‌گویم دنیای واقعی با داستان متفاوت است. این دو را از هم جدا کنید. اما حالا در همین دنیای واقعی، از امام رئوف خواستم دست غیب را وارد زندگی‌هاتان کند. @zaatar