#حلوا_پزان
سلام .
حِلوا پِزان یکی از سنِت های اصلی سفره عید نوروز تویه دِرواری (بوده) .
صُفای خانه تویه درواری از اونجه بی که بعضی از خانم ها ، اینقدر به تمیزی خانیشان اهمیِت دان ، که با اِسپی خاک دشتبو ، ایوان خانیشانا با کف دستان لطیف و نازنینشان سفید کِردِن ، دلشان ایج سفید به ، که خانه را نورانی کرد . گرمایی تنورا تحمل کردن ، تا نون ، سیرو و خشک نون ، فتیر و لابلا و حوز و پیاز دبَه را برای میهماناشان آماده هاکنِن . چشمشانی دله دود شه ، لباسشان سیاه به ، چقدر تنوری دله راست و دولا بین ، اما عشقشان به زادگاه ، خانواده و هم ولایتیهاشان مانع از خستگی آنها به .
هفت سینشان تولید کار و تلاش خودشان به.
سُونی(سمنو) به آن خوبی ، سبزه از گندم کاشت خودشان ، سیر ، سماق ، سرکه تولید خودشان ، سیب درختی از باغشان ، فقِط سکه به که اُو ای دِله وامِشتِن .
ایسا که تویه دِرواری های مهربان اِز گوشه و کنار ایران دلشان برای نوروز پر گیره و میان ولایِتی دله روح والدین و اجدادشانا شاد و زنده کنِن و به اصل خودشان احترام وامِلِن .
امسال اُما چند خواهر و بِرار تصمیم بِگتیم حداقل یکی از این سنِت ها را احیا و بجا بیریم .
نِمدانین این کار
دسته جمعی فامیلی در خانه های پدری چه لذِتی داره .
چقدر خوبه شهرت ، شغل و منصب و کار و کاسبی مانا والیم کنار ، آستین بالا بَزِنیم ، بَشیم لاک خمیرا پاک هاکُنیم ، نُوردِنا (وسیله چوبی) کمچه و وسایر وسایلا از انباری بیریم بیرون ، این وسیله ها ایج دلشان تنگ بو ، وقتی مشغول کار بین مثل اینکه ، شما واستاردین کنار ، درین جانه مارِتانا ، جان چرتانا تُماشا کنِن ، از بِراران برای خار هاکِردن حِلوا نُبایِد زیاد انتظار داشت ، اگر خواهران هم یکدفعه این سنت ها را والِن کنار ، یکدفعه بَدی آنهایی ایج بعضی فوت و فن ها را یادشان شو .
یک روز قبل از عید به (بود) وقتی دیگ مسی مخصوص حلوا سیاه را بَدیُم ، نُوردِن زرد رنگ شیار دار را بَدیُم روحم تازه بَبه .
یکی از همشیره ها ، قبلا برنج را خیس کرده . .
پس از مدتی ،
اتفاقا در داخل جازِن سنگی ، بَتوکِند (کوبید ) آرد برنج را با روغان خُجیر تفت بِدا ، دیشو( شیره انگور) را آماده هاکرد ، با اضافه هاکردن کمی شربِت مایه حلوا درست هابه و شروع هاکردیم به هم بَزین ، چون حوصله مان کم به و حلوا خودشا نِمگِت ،برای سرعت عمل به پیشنهاد اینجانب کمی هم آرد برنج را اضافه هاکردیم هی همیشره گُت صبر هاکُن این آردا کمی تفت هادیم ، عر ض هاکردُم ، نُماش ، یک حلوای خوبی در بیامه ، که تا ایسا اینجور حلوا نخوردی بیم ، همش ترس اینا داشتیم ، زیاده روی در مزه مزه هاکردن به ما صدمه بَزِنه ، اصولا هرچیزیا که آدُم خودش خار کنه ، از تولید دیگران یک مزه بهتِری دی ، البته این حلوا آنجوری که باید سیاه نَبه ، رنگش قهوه ای خوشرنگ ، اما حلوا شد ، چون زعفرانش زیاد ، اما ظاهرا شیره انگورش کم بی ، البته اگر شیره توت بجای شیره انگور استفاده کردیم ، شاید بهتر به ، هر کدام از فامیلا که حلوا را میل کردن گُتِن به به ، دستتان درد نکنه ، چه حلواییی ، مثل حلوای تن ترانی بَبی .
به هر صورت خیلی خوشحال بِیم که این رسما بجا بیردیم ،
تصمیم بِگِتیم اگر عمری بو سال دیگر با این تجربه خوب حلوای بهتری برای سفره عیدی خار هاکنیم .
*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣
#حاج_رحیم_ستمیان
۹ فروردین ۹۷
#کانال_زادگاهم_تویه_دروار
@zadgahamtuyehdarvar