eitaa logo
کانال زادگاهم تویه دروار
647 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
61 فایل
ارتباط با کانال: @mohammadtavakoliyan
مشاهده در ایتا
دانلود
سِلام . از خدا بخواهیم همیشِک مسیر های خوب و رفقای هِمراه خوب برای مسیر زندگی نصیبمان هاکنه . همراه خوب ، رفقای خوب سختی راه را ، برای آدُم راحِت و هموار کنِن . مِتانی سربالایی و سرپایینی زندگیا راحِت عبور هاکنی ، تپه و چاله های کوچِک مانع راهِت نَمبِن . هر وقت تویه دِروار شُم ، دوست دارُم طلوع آفتوآ در دشت ، صحرا ، باغ و در تُماشا هاکنُم . صُباحی سر یواشکی از خانه بَزیُم بیرون ، جاده پِی راه هُکُفتُم . آنوقت روز ماشینا دَنییِن ویراژ هادین ، بعضیاشان با سرعت سرسام آور از خیابان رد بِن . نسیم دلنواز صبحگاهی به صورتت خوره ، هُوای سبک کوهستان نفِسِتا جا میره . درمانگاهی تو داری (درخت توت) پیش بَرِسیُم. از دور چند نفِر آقایانا مَتیانی خانه هایی پیش بَدیُم. مثل اینکه منتظر کِسی بییِن،اما قد و قواره مُن به کسیکه منتظرِش بین نَمخورد.تاریک روشنی دله نه مُن اونها را بِشناسیُم ، نه انها مُنا. تا نزدیک هابیُم ، به به چند تا از جوانای قبراق و میانسال آبدیده ، مجهز با کوله باری از خوراکی،عزم کوه پیمایی دارِن. سلام علیکم ، سلام علیکم ، بَفِرمایین، به به حاج آقا، یک لیدر کارکشته ، جناب با کفش و کلاه و چوب دستی، یک نیرو ویژه ناجا آقا با خوار زاش آنهم نیروی انتظامی. ماشالله به این تیم ویژه ، آقا ، آقا بازنشسته های صفر کیلومتر، برادر شهید، صبح بخیر کوه نوردا ، فقِط یک کهنه سرباز کم داشتِن. آقایان سوال هاکِردِن حاج آقا شوگیر بَکِردِی کجا؟ عرض هاکردُم تا آقا محمد سمنانی دکانی پیش (قدیمی ها با ادرس های قدیم عادِت دارِن،در شهرستان و تهران هم همینطوره) و عقیده دارُم بَشُم قلعه ای سر ، بعدا وَگِردُم نان داغ بَخِرُم. عرض هاکِردُم آقایان کجا ؟! ماشاءالله با قدُم های تند و کشیده جلو شین ، هم جلو خانیشان منتظر به، به جمع اضافه هابه ، بفِرمایین مسیرمان تا جفتاقی ، از اونجه شمشیر زِنان , بالا سر گتامانده و آقا میرجبرییل . عرض هاکردُم مُن که اونجا هایی آدُم نیم ، اما تا جفتاقی در خدمتتان دَریم . اینقدر محفلشان دوستانه و گرم به ، نَفِهمیُم کی به جفتاقی بَرِسییِیم . یکی از بِراران محل شمشیر زِنانا به مُن نشان بِدا ، بَفِرمایی دره ای دله یک چشمه قشِنگی داره ، حاج آقا تا اینجان که بیامِی ، حیفه چشمه را نِینی . عرض هاکردم توکلت علی الله ، نیروی جوانی و عشق و حال هِمراهان اینقدر لذِّت بخش به، اصلا احساس خستگی نکِردُم ، چشمه ای سر اتراق هاکِردِن . چه طبیعت زیبایی ، محو تُماشایی دره ، کوه و دشت و گل و گیاه رنگا رنگ صحرایی هابیم . جناب سرهنگ لیدر گروه بفِرمایی یک چشمه زیباتر بالاتِر دَره، که اونجه چای آتِشی خار کنیم و وَچا صبحانه خورِن ، بساط یک چای اِیشُم( آویشن) تازه هم توی برنامه دَره ، رو به اینجانب بفرمایین تا اینجان که بیامین ، حیفه چشمه اصلیا نِینین؟ اینقدر هُوای صبحگاهی لطیف و تازه به،کمتِر فکر طول سفر و سربالایی ها را کِردُم.با کمِک چوب دستی سر بالایی ها را طی هاکردیم. جناب سرهنگ چشمه ای سر واستاردی به،به همراهان آب چشمه را تعارف کِرد.جای شما خالی،چه اُویی، چقدر افسوس خوردُم چِکا تا ایسا اراده نکِردیُم این مناظرا بِینُم.کوله ها را واج هاکردن،ویداری جیر آتِش روشن هابه.بساط صبحانه پهن هابه. به به ، از همه بهتِر چای آویشن تازه،چه لذِّتی داشت، خستگیا اِز تن آدم در کِرد. آماده خداحافظی بیُم، آقا غلام بفرمایی،حاج آقا تا اینجان که بیامِی،یک کَمو راه داریم قلعه ای سر بَرِسیم.جایی که هفتاد سال اونجا را تُماشا هاکردی. وسوسه هابیُم،باز همراشان راه هُکفتُم. اصلا باوِرُم نَمبه راستی راستی بیامیُم بالای قلعه و از بالا دَریم روستا را تُماشا کنیم. مرگ انسانا به خو(خواب) تشبیه کنِن، مِشا کوه را به زندگی معنا هاکردِن . اینقدر بیامین و بَشین ، کوه همچنان ثابت و استوار بُمانده. اگه زندگی دله همسر ، همسفِر ، خانواده و فامیل و دوستان خوب داشته بیم، سربالاییهای زندگی برامان آسان بو. در سرازیری زندگی ایج همدیگِری دستا گیرِن تا قیز نخورِن و به آرامی سرازیری زندگیا طی هاکنِن. به مزاح خدمِت دوستان عرض هاکردم اَمرو شما مُنا دوپینگ هاکردین ، چایی دله مواد نیروزا دَکِردین ، وگرنه مُن هیچوقت این قدرِتا نِداشتم ، اما غیر از مواد نیرو زا ، اخلاق ، رفتار ، مهربانی و مهرورزی هم خودش بهتِرین وسیله نیروزا اِه ، صُفای باطنی تک تک دوستان ویشتِر از گذشته به دلُم هوشِست. هفتم تیرماه یک روز فراموش نشدنی را در زندگیُم ثبت هاکِرد . به جوانان و میانسالان توصیه کنُم از طبیعت زیبای ولایِت ویشتِر استفاده هاکنِن ، کوهها ، چشمه ها ، گیاهان و دره ها ، بلندی های ولایِتانا ویشتِر بشناسین . *⃣*⃣*⃣*⃣ ۷ تیر ۹۸ @zadgahamtuyehdarvar
و کوه ها و تپه ها یکدیگر را می بینند هر چند کوتاه و بلند باشند . امادشت ها و مرداب ها يكديگر را نمی بینند هر چند وسیع باشند. "كافكا" 🗻 کوهها جدا از خیر و برکتی که به همراه دارند ، در افق نگاه قشرهای گوناگون جایگاه متفاوت و متضادی دارند . کوه در نزد نقاش و شاعر گاه لطيف به نظر می آید و گاه سخت. در نگاه کوهنورد ، کوهها دوستی عزیز به شمار می آیند و در فرهنگ اهالی کوهپایه ، کوه، معنا و بوی زندگی دارد. در افسانه های کهن نیز كوهها استوار و سربلندند و از گذشته های دور، خاستگاه تمدن درخشان بشری بوده اند تا آن جا که برخی معتقدند بشر زندگی خود را از کوه آغاز کرد و پس از گذران حیات ابتدایی در کوه، به دشت رسید. بسیاری از آثار تاریخی و باستانی در دل کوهها نقش بسته است. در می توان كوههایی را نام برد که از نظر تاریخی و فرهنگی دارای ارزش خاصی هستند . نام قله ها و کوه های منطقه تویه دروار از سمت شمال شرقی عبارتند از : کوه ماه تو ، مومیایی ، ځجير دشت ، خرس کولی ، تاس پران ، ماتو تخته ، کتل دله ، زرد ریز ، تپه يخچال ، بز خسه ، لوجوم ، آقاسنجرو ، میلاكو ، ورزم ، فیروز گانی ، شاهکو ، کوشک ، عربچاه ، دیوار دشوار ، اسپی خاک ، اشرف ، بلندسرخه ، جوجار ، گردکوه ، آورس کوه ، دراز کوه ، کوه أشتلو ، بالأدرازکوه ، گردنه کلاغرين ، میناک ، زاغ گیران ، شدادی ، گوار كوه ، مارکوه ، لمبور کوه ، ادوگر ، خدرود ، سیک کوه ، کوارت ، گلرقوزه ، سوته گالش نو ، لوكلوکی ، فارت و غيره. 📶📶📶📶📶 جمع آوری : تاریخ قومس مورخین نام آشنای منطقه @zadgahamtuyehdarvar
✅ نام قله ها و کوهها از سمت شمال غربی عبارتند از : کوه گانو ، شمسعلی میل ، قدبي ، ولدرز ، سپید رین ، خاک جار ، سرخ كوه ، كوه غلامحسین طاق ، چکچکنو كوه ، شور چشمه ، ارسک بالا و پایین ، اکو ، نعنائی ، چکو ، گیوتنگه ، باغ چو ، زردکوه ، گمبو ، مسکام ، شینکوه ، وليکستان ، نیک تلو ، کوه چمبلو ، ككودار ، دوقور ، سنگ و چوله ، سیاہ مرز ، گریه سرچال ، بلندستان ، شترگردن ، اورزکوه ، اشکارکوه ، شمشیرزنان ، تولمنو ، کوه دده حسن ، پلنگ تلو ، شیرکوه ، گتامنده ، صلح پشت ، چلشكوار ، کوه شخو و ميلو و رشته کوههای چاله کنجی ، کافر سر ، گوردره و غيره ... ساکنان این منطقه علاوه بر کشاورزی به دامداری و چاروداری (چارپاداری) مشغول بودند که به علت وقوع خشکسالی های مداوم ، دیگر نه آنچنان درختی مانده است و نه دامی . چاروداری تلفظ اصطلاح چهارپاداری است که مردانی با اسب ، قاطر و یا الاغ ، به کار جابه جایی مسافر و كالای اهالی و مسافران مبادرت می ورزیدند . 《محمدکاظم باباگل》 از جمله چهارپاداران معروف این منطقه بود . البته به علت صعب العبور بودن نواحی کوهستانی و دشواری های زیاد در جابه جایی بار و مسافر در گرما و سرما ، این پیشه در زمره کارهای سخت به شمار می آمد ؛ به همین علت، مردم تویه دروار از این شغل طاقت فرسا دست کشیدند و به امید یافتن شغل مناسب و رسیدن به رفاه بیشتر به شهرهای تهران ، مشهد، سمنان و یا ساری مهاجرت نمودند و به این ترتیب ، این حرفه به فراموشی سپرده شد . اکنون تویه دروار با آن خاطرات خوش و دلپذیر تنها با جمعیتی اندک که اغلب پا به سن گذاشته اند ، روزگار خود را سپری می کند و چشم و به راه دارد تا جوانان این سرزمین با شوری دیگر ، بر چهره تكيده آن دستی بکشند و طراوت گذشته را به آن بازگردانند . 📶📶📶📶📶📶 جمع آوری : تاریخ قومس مورخین نام آشنای منطقه @zadgahamtuyedarvar
همشهری گرانمایه جناب آقای دکتر عبدالرحمن رستمیان خدای بزرگ را شاکریم بار دیگر توفیق خدمتگزاری به مردم عزیز ایران اسلامی را در سنگر مدیریت بزرگترین مجتمع درمانی کشور (بیمارستان امام خمینی تهران ) به انسانی وارسته ، مدیری متخصص ، متعهد ، مردمی ، دلسوز و شجاع در عرصه مدیریتی عنایت فرمود . بی گمان فرصت خدمت را خداوند بزرگ به بندگان صالح و صادق محول می کند و بی شک در دوران مسئولیت های متعدد که بر عهده داشتید ، شاخص های برجسته مدیریتی برخاسته از نگاه مردمی همراه با تخصص و تعهد در کارنامه خود به یادگار گذاشته اید . با تبریک این انتخاب شایسته از درگاه خداوند بزرگ توفیق خدمتگزاری را بیش از پیش در این مسیر برایتان آرزومندیم ، لازم می‌دانیم از حسن انتخاب و انتصاب مدیران حوزه سلامت کشور صمیمانه قدر دانی نماییم . 🌺با احترام /جامعه تویه درواری های مقیم دامغان @zadgahamtuyehdarvar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝نگاهی گذرا به تاریخچه منطقه دروار 🔷پیشینه این منطقه تا زمان که اسفندیار در گنبدان دژ(قلعه گرد کوه) دربند بود میرسد که مردم این منطقه به او آذوقه از راه و (مناطق ییلاقی شرق تویه دروار) می رساندند. رستم هنگام گذر به سوی طبرستان در با دیوان جنگ می کند و آنها را در چاه دیو زندانی می کند. داریوش سوم پس از جنگ با اسکندر زمانی رادر و (مناطق ییلاقی غرب تویه دروار) و سپس در خود گذراند و هنگامی که جاسوسان جای او را می یابند به سوی قومس و از آنجا به سوی شرق(خسرو آباد)می گریزد که در آنجا کشته می شود. زمانی که اشک سوم و تیرداد اشکانی صد دروازه (قوشه فعلی) را پایتخت خود می کنند این منطقه ییلاق آنها بوده و کاخ سر استال و رابنا می نهند که از آنها جز اسمی باقی نمانده است به طوری که گاهی در تقسیمات قوشه (صددروازه) را جزو منطقه تویه دروار در نظر می گیرند. در زمان به عنوان پناه گاه های ایشان بوده و بین شیعیان شمس الدینی و با ایشان زد و خوردهای زیادی رخ می دهد. که بسیاری از مردم شیعه شهید و ترور می شوند .قلعه های ، دوقنات، و راههای زیر زمینی  مربوط به این زمان است. در حمله  در قوشه و سر حدات (غرب تویه دروار) و (شرق تویه دروار) این مردم در برابر مغولان از خود دفاع میکنند و به علت کمی نفرات به مناطق اطراف می گریزند و مغولان که از اینها اموالی برای غارت نمی بینند از تعقیب آنها خودداری می کنند. زمانی که  شاه و شاه صفوی از مهماندوست به سوی خوار در حرکت بودند شاه طهماسب دو شب در (پایین دست روستای صح)  و چهار شب دیگر رادر سپری می کندکه میرزا درکتاب دره نادری از آن یادکرده است.    حوزه این روستا از زمان تا ۷۴ سال پیش طلبه تربیت می کرد که عارف  وارسته و  مجاهد  نستوه   و حاج وکلیه  محدثین و شیوخ بزرگ در آنجا تحصیل و تدریس می کردند و همگی دارای اجازات متعددی از طرف مجتهدین زمان بودند. ازغرب از سر حدات رضا آباد و پرور تا فولاد محله و جماران از تا تهران مشهد از تا رودبار واز تا و در اسناد قدیمی و ممیزی جدید مراتع توسط منابع طبیعی جزء این منطقه است. در زمان نایب الحکومگی  تا چهل هزار رأس گوسفند نیزاز مردم این منطقه و مالیات برای حکومت وقت(نایب التجار سمنان) جمع آوری گردیده است. از روستاهایی که زیر نظر این حکومت  در این منطقه بوده اند می توان به ، ، ، ، ، و  اشاره کرد.     از نام های قدیمی تویه دروار می توان به  و  اشاره کردکه از زمان و نام آن به تغییر کرده است. ارسال: @zadgahamtuyehdarvar