eitaa logo
هیئت زائران اباالفضل(ع)
127 دنبال‌کننده
216 عکس
186 ویدیو
1 فایل
هیئت زائران اباالفضل(علیه السلام) شبهای جمعه رأس ساعت :۲۱:۳۰ شهرستان بروجرد_خیابان جعفری پشت کلانتری ۱۲،گذرعلمدار حسینیه هیئت زائران اباالفضل(علیه السلام)💚 ارتباط ادمین : @DIDEBAN121 لینک دعوت به کانال : https://eitaa.com/zaeran133
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸 علیه‌السلام 🩸 علیه‌السلام 🥀 از امام صادق علیه‌السلام: 🥀 روزی امام حسین عليه‌السلام بر برادرش امام حسن مجتبی عليه‌السلام در آمد و نگاهش كه به او افتاد و گريست... 🥀 امام حسن عليه‌السلام به او فرمود: 🥀 اى اباعبدالله؛ از چه اشک می‌ریزی؟! 🥀 فرمود: بخاطر آنچه با تو خواهد شد اشک میریزم..! 🥀 امام حسن عليه‌السلام فرمود: آنچه با من مى‌شود، سمّى است كه به دسيسه به من مى‌دهند و با آن كشته مى‌شوم؛ امّا هيچ روزى مانند روز تو نيست اى اباعبدالله... 🥀 سى هزار مرد جنگى به جنگ با تو مى‌شتابند و همه ادّعا مى‌كنند كه از امّت جدّمان محمّد صلى‌الله عليه و آله هستند و خود را به اسلام مى‌بندند و بر كشتن و ريختن خونت و هتك حرمتت و اسير كردن فرزندان و خانواده‌ات و تاراج اموالت گرد هم مى‌آيند، و همين هنگام است كه لعنت بر بنى‌اميّه فرود مى‌آيد و آسمان خون و خاكستر مى‌بارد و همه چيز، حتّى وُحوش بيابان و ماهيان دريا بر تو مى‌گريند..! 📕 الأمالي للصدوق، صفحه ۱۷۷ 📕 المناقب لابن شهرآشوب، جلد ۴، صفحه ۸۶ 🏷 🆔 @zaeran133
علیه‌السلام | ⚜ 🔅 «ما بلغ احد من الشرف بعد رسول‌الله صلی‌الله‌ علیه‌ و‌ آله‌ و سلّم ما بلغ الحسن علیه‌السلام» 🔅 اَحدی پس از رسول‌خدا صلی‌الله‌ علیه‌ و‌ آله‌ و سلّم در شرافت مقام به حسن بن علی علیه‌السّلام نرسید. 🔅 در روایت است: رسم چنان بود که برای آن حضرت، بر در خانه‌اش فرش می‌گستراندند، و چون امام علیه‌السّلام می‌آمد و روی آن فرش می‌نشست، راه بسته می‌شد و بند می‌آمد، زیرا کسی از آنجا نمی‌گذشت جز آنکه به خاطر جلالت مقام آن حضرت می‌ایستاد و جلو نمی‌رفت، و هنگامی‌که امام علیه‌السّلام از ماجرا مطلع می‌شد برمی‌خاست و داخل خانه می‌شد و مردم هم می‌رفتند و راه باز می‌شد. 📔 مناقب آل‌ابی‌طالب علیهم‌السلام، جلد ۳، صفحه ۱۷۴ 🏷 🆔 @zaeran133
🩸 علیه‌السلام 🩸 🥀 جنادة بن ابی امیه می گوید: وارد شدم بر حسن بن على عليهماالسّلام در آن مرضى كه به آن ارتحال فرمود، و در پيش روى او طشتى بود كه در آن خون ريخته بود، و حضرت در اثر زهرى كه معاوية بن أبى‌سفيان - خدايش‏ لعنت كند - به آن حضرت خورانده بود قطعه قطعه بيرون مى‏آمد. 📕 كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، صفحه ۲۲۶ 🏷 علیه‌السلام 🆔 @zaeran133
| علیه‌السلام ⚜ 🔅 «ما بلغ احد من الشرف بعد رسول‌الله صلی‌الله‌ علیه‌ و‌ آله‌ و سلّم ما بلغ الحسن علیه‌السلام» 🔅 اَحدی پس از رسول‌خدا صلی‌الله‌ علیه‌ و‌ آله‌ و سلّم در شرافت مقام به حسن بن علی علیه‌السّلام نرسید. 🔅 در روایت است: رسم چنان بود که برای آن حضرت، بر در خانه‌اش فرش می‌گستراندند، و چون امام علیه‌السّلام می‌آمد و روی آن فرش می‌نشست، راه بسته می‌شد و بند می‌آمد، زیرا کسی از آنجا نمی‌گذشت جز آنکه به خاطر جلالت مقام آن حضرت می‌ایستاد و جلو نمی‌رفت، و هنگامی‌که امام علیه‌السّلام از ماجرا مطلع می‌شد برمی‌خاست و داخل خانه می‌شد و مردم هم می‌رفتند و راه باز می‌شد. 📔 مناقب آل‌ابی‌طالب علیهم‌السلام، جلد ۳، صفحه ۱۷۴ 🆔 @zaeran133
۲۸ 🔅 علیه‌السلام 🔅 📎 روزى امام حسن مجتبى عليه‌السلام در يكى از باغستانهاى شهر مدينه قدم میزد، كه ناگاه چشمش به يك غلام سياه چهره افتاد كه نانى در دست دارد و يك لقمه خودش میخورد و يك لقمه هم به سگى كه كنارش بود میداد تا آن كه نان تمام شد. 📎 حضرت با ديدن چنين صحنه‌اى چ، به غلام خطاب كرد و فرمود: چرا نان را به سگ دادى و مقدارى از آن را براى خود ذخيره نكردى؟ 📎 غلام به حضرت پاسخ داد: زيرا چشمهاى من از چشمهاى ملتمسانه سگ خجالت كشيد و من حيا كردم، كه من نان بخورم و آن سگ گرسنه بماند. 📎 امام حسن عليه‌السلام فرمود: ارباب تو كيست؟! 📎 پاسخ گفت : مولاى من ابان بن عثمان است. 📎 حضرت فرمود: اين باغ مال چه كسى است ؟ 📎 غلام جواب داد: اين باغ مال ارباب و مولايم مى‌باشد. 📎 پس از آن حضرت اظهار داشت: تو را به خدا سوگند مىدهم كه از جايت برنخيزى تا من باز گردم. 📎 سپس حضرت حركت نمود و به سمت ارباب غلام رفت؛ و ضمن گفتگوهايى با ابان بن عثمان، غلام و همچنين باغ را از او خريدارى نمود؛ و سپس به جانب غلام بازگشت و به او فرمود: اى غلام ! من تو را از مولايت خريدم. 📎 پس ناگاه غلام از جاى خود برخواست و محترمانه ايستاد. 📎 سپس حضرت در ادامه سخنان خود اظهار نمود: اين باغ را هم خريدارى كردم؛ و هم اكنون تو را در راه خداوند متعال آزاد نموده ؛ و اين باغ را نيز به تو بخشيدم.🥀 📚 احقاق الحقّ، جلد ۱۱، صفحه ۱۴۶ 🆔 @zaeran133
🩸 علیه‌السلام 🩸 🥀 جنادة بن ابی امیه می گوید: وارد شدم بر حسن بن على عليهماالسّلام در آن مرضى كه به آن ارتحال فرمود، و در پيش روى او طشتى بود كه در آن خون ريخته بود، و حضرت در اثر زهرى كه معاوية بن أبى‌سفيان - خدايش‏ لعنت كند - به آن حضرت خورانده بود قطعه قطعه بيرون مى‏آمد. 📚 كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، صفحه ۲۲۶ 🏷 علیه‌السلام 💔🥀 🆔 @zaeran133