🔺اینستاگرام و تأثیرات مخرب فرهنگی: تجربهای جهانی با پیامدهای محلی
🔹اینستاگرام، بهعنوان یکی از پرمخاطبترین شبکههای اجتماعی در جهان، در کنار مزایای ارتباطی و تجاری خود، به بستری برای بروز پدیدههای مخرب فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده است. در ایران، این پلتفرم نقشی دوگانه ایفا میکند؛ از یک سو فضایی برای کسبوکارهای کوچک و معرفی خلاقیتهاست، اما از سوی دیگر، بازاری گسترده برای نمایشهای غیرواقعی از زندگی، ترویج مصرفگرایی افراطی و رفتارهای ناهنجار فرهنگی است. تجربه جهانی نیز نشان داده است که الگوسازیهای غیرواقعی و فشار اجتماعی ناشی از این شبکه، تأثیرات مخربی بر جوامع مختلف داشته و انتقادات گستردهای را به همراه داشته است.
🔹بر اساس تحقیقات بینالمللی، شبکههای اجتماعی، بهویژه اینستاگرام، تأثیر قابلتوجهی بر روانشناسی اجتماعی دارند. گزارشی از موسسه سلطنتی امور بینالملل بریتانیا نشان میدهد که اینستاگرام بیش از هر پلتفرم دیگری بر افزایش احساس نارضایتی از زندگی، مقایسه اجتماعی و کاهش اعتمادبهنفس تأثیر دارد. الگوریتمهای این شبکه، عمدتاً محتواهایی را برجسته میکنند که بر ظاهر، تجملگرایی و سبک زندگی اغراقآمیز تمرکز دارند. این وضعیت در ایران بهشکل خاصتری نمود یافته است، جایی که اینستاگرام به عرصهای برای رقابتهای ناسالم در سبک زندگی و نمایش ثروتهای اغلب غیرواقعی یا مشکوک تبدیل شده است.
🔹در ایران، تأثیر این پدیده نه تنها بر جوانان، بلکه بر ساختارهای اجتماعی نیز ملموس است. پدیدههایی نظیر خرید و فروش فالوور، تولید محتواهای کاذب برای جذب مخاطب، و الگوسازی از چهرههایی که رفتارهای ناهنجار یا حتی غیراخلاقی را تبلیغ میکنند، تأثیرات زیانباری بر فرهنگ عمومی گذاشته است. بسیاری از خانوادهها از تغییر نگرش فرزندان خود درباره مفاهیمی چون موفقیت، روابط اجتماعی و ارزشهای زندگی ابراز نگرانی میکنند. در مواردی، تبلیغ کالاهای لوکس، سفرهای پرهزینه و زندگیهای بیدغدغه، به شکاف طبقاتی دامن زده و حس نارضایتی و ناکافی بودن را در میان قشر متوسط و پایین جامعه تشدید کرده است.
🔹تجربه جهانی نیز نشان میدهد که نظارت بر محتوای اینستاگرام و محدودسازی الگوریتمهای آسیبزا، یکی از راهکارهای مؤثر برای کاهش این تأثیرات منفی است. کشورهای اروپایی و حتی آمریکا بارها از مدیران اینستاگرام خواستهاند تا شفافیت بیشتری در عملکرد الگوریتمها ایجاد کرده و نسبت به ترویج محتوای مضر حساسیت نشان دهند. در ایران نیز، برای کاهش اثرات منفی این پلتفرم، تقویت زیرساختهای آموزشی و فرهنگی، ترویج آگاهی دیجیتال و استفاده از ظرفیتهای بومی میتواند به جامعه کمک کند تا به جای دنبالهروی از این نمایشهای کاذب، ارزشهای واقعیتری را الگو قرار دهد.
🔹در نهایت، اگرچه اینستاگرام بستری برای تعامل و توسعه است، اما در نبود چارچوبهای نظارتی مناسب، میتواند به عاملی برای تخریب هویت فرهنگی و اجتماعی تبدیل شود. وظیفه نهادهای مسئول این است که ضمن بهرهگیری از ظرفیتهای مثبت این فضا، مانع از ترویج محتواهایی شوند که زیربنای فرهنگی و ارزشی جامعه را تهدید میکنند.
#یادداشت
#حکمرانی_فضای_مجازی
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@zahedan_ma
🔺 حمله رسانه تطهیرکننده تروریستهای سوریه به ایتا
🔹 وبسایت «انتخاب»، که تفکر آن نزدیک به جریانهای تندروی اصلاحطلب است، پس از سقوط بشار اسد به دست گروههای تکفیری، فعالتر از رسانههای برونمرزی شروع به سفیدسازی چهره ابومحمد الجولانی، رهبر گروه تروریستی تحریرالشام، کرد. درحالیکه رسانههای بینالمللی مانند سیانان و بیبیسی و حتی رسانههای فارسیزبان ضدانقلاب، با احتیاط درباره تحریرالشام و رهبر آن مطالبی مینوشتند و بر سوابق تروریستی او تأکید میکردند، وبسایت انتخاب در همان دوره ویدئوها و مطالبی از فعالیتهای روزمره و مواضع جدید این گروه تروریستی منتشر کرد، بدون آنکه به گذشته سیاه آنها اشاره کند. این رویکرد در رسانهنگاری معمولاً بهمنظور تطهیر و سفیدسازی چهرههای منفور انجام میشود.
🔹 انتخاب، که با بلند کردن پرچم «وفاق» حملات خود علیه سعید جلیلی را تشدید کرده، به بهانههای مختلف و با برچسبزنیهای متعدد به او حمله میکند. اکنون نیز در مطلبی دیگر، ضمن حمله به جلیلی، پلتفرم ایتا را مورد انتقاد قرار داده است.
🔹 همانطور که مشخص است، پلتفرمها صرفاً ابزارهایی برای ارتباطات مجازی هستند و کاربران فعالیتهای گوناگونی در آنها انجام میدهند. اما وبسایت انتخاب در گزارشی، با استفاده از عباراتی متأثر از توهم توطئه، به برچسبزنی روی آورده است. عباراتی همچون «قرارگاه سیاسی-عملیاتی سایهنشینها» نشاندهنده همین رویکرد است.
🔹 انتخاب در این گزارش به محتوای یک کانال در ایتا اشاره میکند و در ادامه مینویسد: «کافی است گزینه ‘داغترینهای ایتا’ را بزنید و به هشتگهای پرتکرار در این پیامرسان نگاه کنید؛ از وعده صادق ۳ گرفته تا تحریرالشام و سوریه و استیضاح و فیلترینگ.» این در حالی است که هشتگهای مشابهی در توییتر نیز بهوفور دیده میشود.
🔹 به نظر میرسد مشکل اصلی وبسایت انتخاب با ایتا، بومی بودن این پلتفرم است؛ چراکه افرادی که در ایتا فعال هستند، در دیگر پلتفرمها نیز حضور دارند. شاید دلیل این حمله، این باشد که انتخاب از جمله رسانههایی است که بهشدت بهدنبال رفع فیلتر پلتفرمهای خارجی است. نکته مهم این است که محتوای ارائهشده توسط این وبسایت نشان میدهد که بهدنبال رفع فیلتر بیقید و شرط است.
🔹 این اقدام سایت انتخاب، پس از مطلب عجیب روزنامه فرهیختگان صورت گرفته است که در آن پای موساد به میان کشیده شده بود! سوال اینجاست: رسانههایی که به پلتفرمهای داخلی حمله میکنند و در عین حال از رفع فیلتر پلتفرمهای خارجی حمایت میکنند، چه منافعی از این رویکرد کسب میکنند؟
🔹 در روزهای آینده که بحث «رفع فیلتر» مطرح است، احتمالاً تخریبهای بیشتری علیه «ایتا» شاهد خواهیم بود. چراکه ایتا، با بیش از ۲۰ میلیون کاربر فعال، خاطر کسانی را آزرده کرده است که امیدوار بودند پلتفرمهای داخلی در همان ابتدای فعالیت خود شکست بخورند.
🔸 پینوشت: سفیدسازی یکی از تکنیکهای عملیات روانی است. در این تکنیک، تلاش میشود چهرهی افراد، گروهها، یا رفتارهای منفور و نامطلوب، از طریق برجستهسازی نقاط مثبت، تحریف واقعیت، یا حذف اطلاعات منفی، بهگونهای نمایش داده شود که قابل قبول یا حتی تحسینبرانگیز به نظر برسند.
✍️ رضوانی
#یادداشت
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@zahedan_ma
🔺 تحلیل رفتار جدید طرفداران مذاکره با آمریکا: از حمله به داخلیها تا تطهیر ترامپ
🔹 در هفتههای اخیر، موضوع مذاکره با آمریکا بار دیگر به یکی از مسائل داغ و حساس در فضای سیاسی ایران تبدیل شده است. این موضوع همواره طرفداران و مخالفان خاص خود را داشته، اما تغییر لحن و رفتار طرفداران مذاکره در این دوره، بهوضوح قابلمشاهده است. پیشتر، بیشتر شاهد تحلیلها و بیان دیدگاههای مختلف بودیم، اما اکنون رفتارها به شکلی رادیکالتر و تهاجمیتر در حال ظهور هستند. این تغییرات نهتنها فضای سیاسی داخلی را متشنجتر کرده، بلکه پیامدهای قابلتوجهی نیز در سطح بینالمللی دارد.
حمله به مخالفان داخلی
🔹 یکی از ویژگیهای جدید رفتار طرفداران مذاکره، حمله مستقیم به مخالفان داخلی است. این گروهها دیگر به تحلیل و بیان دلایل خود اکتفا نمیکنند، بلکه به برچسبزنی، تحریف واقعیتها و ایجاد فضای دوقطبی شدید روی آوردهاند. هرگونه نقد یا نگرانی از پیامدهای احتمالی مذاکره، بهسرعت با عناوینی نظیر "تندرو"، "ضد مذاکره" یا "مخالف پیشرفت" سرکوب میشود. این روشها بیشتر از آنکه بر پایه منطق و گفتوگوی سازنده باشند، به دنبال حذف صداهای منتقد و انفعال مخالفان است.
علاوه بر این، ابزارهایی همچون سیاهنمایی شرایط موجود و پیشبینیهای هراسبرانگیز نیز بهطور گسترده استفاده میشود. عباراتی مانند "اگر این فرصت از دست برود، جنگ و بحران اقتصادی حتمی است" یا "تنها راه نجات، مذاکره است"، در واقع تلاشی برای ترساندن جامعه و تحمیل یک دیدگاه خاص است. این در حالی است که بسیاری از این ادعاها بیشتر به جنگ روانی شباهت دارند تا تحلیلهایی مبتنی بر واقعیتهای موجود.
تطهیر ترامپ
🔹 در کنار این رفتارهای داخلی، یکی از نکات شگفتانگیز، تطهیر چهره ترامپ توسط برخی از این گروههاست. در حالی که سیاستهای ترامپ تنها ایران را هدف نگرفته بود و کشورهای متعددی نظیر اروپا، کانادا، مکزیک و حتی دانمارک نیز از اقدامات او متضرر شدند، طرفداران مذاکره تلاش میکنند تا چهرهای مثبت از او ارائه دهند. این تطهیر، نهتنها واقعیتهای تاریخی و حتی اظهارات پیشین خودشان علیه ترامپ را نادیده میگیرد، بلکه به نظر میرسد تلاشی است برای توجیه سیاستهای خود در قبال مذاکره با آمریکا.
ارسال پالس ضعف
🔹 رفتارهای اخیر طرفداران مذاکره یک پیامد خطرناک دیگر نیز به همراه دارد: ارسال پالس ضعف به طرف مقابل. وقتی در داخل کشور، فضای سیاسی به این شکل دوقطبی و متشنج میشود، طرف آمریکایی این پیام را دریافت میکند که ایران در موضع ضعف قرار دارد و مجبور است هر توافقی را بپذیرد. این تصور میتواند قیمت تمامشده مذاکرات را بهشدت افزایش دهد و طرف مقابل را به اعمال فشار بیشتر تشویق کند.
پیامهای روانی که از این فضای داخلی به طرف آمریکایی ارسال میشود، این تصور را ایجاد میکند که ایران چارهای جز پذیرش شرایط پیشنهادی ندارد. این موضوع، نهتنها مذاکرات را در موقعیت آسیبپذیری قرار میدهد، بلکه احتمال دستیابی به توافقی منصفانه و متوازن را نیز کاهش میدهد.
نتیجهگیری
🔹 رفتارهای اخیر طرفداران مذاکره، از حمله به مخالفان داخلی گرفته تا تطهیر ترامپ و ارسال پالس ضعف به آمریکا، همگی نشان از تغییرات جدی در فضای سیاسی دارد. این اقدامات، به جای تقویت موضع ایران، باعث پیچیدگی بیشتر شرایط و تضعیف قدرت چانهزنی در مذاکرات میشود.
برای دستیابی به یک نتیجه مطلوب، ضروری است که از رفتارهای تهاجمی، دوقطبیسازی و تحریف واقعیتها پرهیز شود. تنها با ایجاد فضایی منطقی و مبتنی بر وحدت داخلی است که میتوان از موضع قدرت وارد مذاکرات شد و منافع ملی را تضمین کرد.
✍🏻 رضوانی
#یادداشت
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@zahedan_ma
🔺سفر لاوروف به تهران؛ طرح مذاکره با آمریکا و پاسخ صریح ایران
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، روز سهشنبه وارد تهران شد و با سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه، و مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، دیدار کرد. مهمترین محور این سفر، بررسی امکان ازسرگیری مذاکرات میان ایران و آمریکا بود. در این دیدار، لاوروف مسائل مرتبط با روابط دو کشور و احتمال مذاکره را مطرح کرد.
این سفر در شرایطی انجام شد که روسیه و آمریکا مذاکراتی درباره اوکراین را در عربستان سعودی آغاز کردهاند. با آغاز دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ، پوتین در تلاش است تا از سیاستهای جدید آمریکا در قبال اوکراین نهایت استفاده را ببرد. گزارشها نشان میدهد که روسیه حتی پیشنهاد داده است آمریکا در معادن فلزات مناطق اشغالی اوکراین سرمایهگذاری کند تا ترامپ به سیاست فعلی خود درباره این جنگ ادامه دهد.
در این میان، عربستان سعودی نیز به دنبال بهرهبرداری از مذاکرات آمریکا و روسیه درباره اوکراین و همچنین احتمال مذاکره ایران و آمریکا است. محمد بن سلمان با میزبانی مذاکرات روسیه و آمریکا درباره اوکراین، گام نخست را برداشته و ممکن است روسیه از نقش میانجیگری عربستان در مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا حمایت کند.
در همین راستا، لاوروف در گفتوگو با مقامات ایرانی، مسئله مذاکره با آمریکا و همچنین تمایل عربستان برای میزبانی این مذاکرات را مطرح کرد.
اما موضع ایران در این خصوص کاملاً روشن است. دولت آمریکا اگرچه در ظاهر تمایل خود را برای مذاکره با ایران و توافق بر سر برنامه هستهای تهران نشان میدهد، اما در عمل، اقدام ترامپ در امضای یادداشت اجرایی برای تشدید تحریمهای ایران، پیگیری سیاست فشار حداکثری، و همچنین تهدیدهای مکرر رژیم صهیونیستی به حمله نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران نشان میدهد که سیاست رئیسجمهور آمریکا تغییری نسبت به سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ نکرده است. ترامپ به دنبال امتیازگیری از ایران در حوزههایی است که جزو ارکان تأمین امنیت ملی کشور محسوب میشود، از این رو جمهوری اسلامی ایران در چنین شرایطی، نه تنها حاضر به مذاکره با دولت ترامپ نیست، بلکه هرگونه مذاکره را در این وضعیت، مغایر با منافع ملی و امنیت کشور میداند.
در جریان سفر لاوروف به تهران، این موضع جمهوری اسلامی ایران بهطور صریح برای او تبیین شد. ترامپ با امضای یادداشت اجرایی تشدید تحریمها، سیاست ضدایرانی خود را آشکار کرده و اساساً امکان مذاکره را از بین برده است. بنابراین، در چنین شرایطی، بحث میزبانی عربستان نیز فاقد موضوعیت است.
#یادداشت
✍️امینی
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@zahedan_ma
🔺۸ مارس؛ نگاهی به استثمار مدرن زنان
هرساله با فرارسیدن ۸ مارس، رسانههای غربی از آزادی و حقوق زنان سخن میگویند، اما آیا واقعیت زندگی زنان در جهان سرمایهداری همان چیزی است که تبلیغ میشود؟ نگاهی به تاریخچه روز جهانی زن و شرایط امروز نشان میدهد که نظام سرمایهداری نهتنها مدافع زنان نبوده، بلکه آنان را به ابزاری برای افزایش سود خود تبدیل کرده است.
تاریخچه روز زن در غرب
در قرن نوزدهم، انقلاب صنعتی نیروی کار ارزان میخواست و چه کسانی ارزانتر از زنان و کودکان؟ کارفرمایان، زنان را با وعده استقلال مالی به کارخانهها کشاندند، اما چیزی که در انتظار آنان بود، ۱۴ ساعت کار روزانه، دستمزد کمتر از مردان و آزارهای جسمی و جنسی بود.
شرایط آنقدر ظالمانه بود که زنان در کارخانههای نساجی نیویورک در اعتراض به آن اعتصاب کردند. اما در پاسخ، درهای کارخانه را روی آنان قفل کردند و ۱۲۹ زن زنده در آتش سوختند. همین جنایت، بعدها به نقطه آغاز روز جهانی زن تبدیل شد.
فمینیسم؛ واکنشی که از ابتدا منحرف بود
اعتراضات زنان به استثمار، به شکلگیری جنبشهای فمینیستی انجامید، اما این جنبشها بهجای آنکه ریشه استثمار را هدف قرار دهند، به نفی نقشهای خانوادگی زن پرداختند. آنان خانه و خانواده را "زندان" خواندند و تمام قواعد اخلاقی و عرفی را سد راه پیشرفت زن معرفی کردند.
نتیجه این نگاه، زنی است که در کنار فشارهای اجتماعی، از نقش طبیعی خود نیز محروم شده است. امروز زنان در کشورهای غربی، همزمان باید مادر، کارمند، مدیر و نیروی کار باشند و این فشار مضاعف، آرامش روحی آنان را از بین برده است. آمار بالای افسردگی، تجاوز، خشونت خانگی و بیثباتی خانواده در غرب، نتیجه همین سیاست است. در نهایت باید اضافه کرد که این جنبش باعث استثمار بیشتر از زنان شد. به همین دلیل، حتی برخی معتقدند که این جریان، یک حرکت سیاسی برای بهرهکشی بیشتر از زنان بوده است.
سرایت این سیاست غلط به ایران
متأسفانه، امروز عدهای در ایران نیز بهدنبال پیادهسازی همین سیاستهای غلط هستند. تبلیغاتی که زن را در شرایط طاقتفرسا و کار سنگین نشان میدهند و آن را نشانه "قدرت و استقلال" میدانند، در واقع تکرار همان مدل سرمایهداری غربی است که زنان را به ابزار کار ارزان و بیحق تبدیل کرد. نمونه اخیر آن، آگهی تلویزیونی یکی از پلتفرمهای فروش اینترنتی بود که زنی را در حال حمل بارهای سنگین، رانندگی در شرایط سخت و تحمل فشارهای شدید کاری نشان میداد. این تبلیغ، برخلاف ظاهر خوشبینانهاش، در واقع بازتولید همان نگاه استثماری سرمایهداری به زن بود.
اسلام و نگاه متعادل به زن
در مقابل این دوگانه، اسلام زن را دارای کرامت انسانی برابر با مرد میداند و حضور اجتماعی او را در کنار اصالت نقش خانوادگیاش به رسمیت میشناسد. برخلاف تصور رایج، خانهداری در اسلام به معنای خانهنشینی نیست، بلکه به معنای محوریت نقش زن در خانواده است، بدون اینکه فرصت فعالیت علمی، فرهنگی و اقتصادی از او گرفته شود.
در این نگاه، زنان میتوانند علاوه بر ایفای نقش مادری، در اجتماع نیز تأثیرگذار باشند. که نمونههای موفق آن در عرصههای مختلف بهترین شاهد بر این است که بانوان میتوانند هم مدیر خانه باشند و هم در عرصههای علمی و فرهنگی، ورزشی و ... نقشآفرینی کنند.
نتیجهگیری
سرمایهداری، زنان را به نیروی کار ارزان و ابزار تبلیغات خود تبدیل کرده و فمینیسم نیز با نفی جایگاه طبیعی آنان، زن را از خانواده جدا کرده است. اما راهحل، نگاه متعادلی است که هم حضور اجتماعی زن را به رسمیت بشناسد و هم جایگاه او در خانواده را حفظ کند. زن نباید قربانی چرخه سرمایهداری شود، همانطور که نباید در رقابتی بیپایان برای جایگزینی مردان، هویت خود را از دست بدهد. تبلیغات رسانهای که کار طاقتفرسا و استثمار زن را با رنگ و لعاب فریبنده به تصویر میکشد، باید متوقف شود و بهجای آن، مدل اسلامی حضور زن در جامعه که تلفیقی از کرامت انسانی و آرامش خانوادگی است، تقویت گردد.
#یادداشت
#اختصاصی
✍🏻امینی
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@zahedan_ma
🔺️مذاکره با آمریکا؛ مسیر دیپلماسی یا دام استراتژیک؟؟
تجربه، چراغ راه آینده است
«آزموده را آزمودن خطاست». این جملهی ساده اما عمیق، امروز بیش از هر زمان دیگری در مواجهه با بحث مذاکرات ایران و آمریکا مصداق دارد. تجربهی پرهزینهی برجام، خروج یکجانبهی آمریکا از توافق، و بازگشت تحریمهای ظالمانه، بار دیگر ثابت کرد که در تعامل با دشمن، سادهباوری جایز نیست.
آمریکا؛ پروندهای پر از بدعهدی
سوابق ایالات متحده در پیمانشکنی، فقط محدود به ایران نیست. آمریکا حتی به تعهدات خود نسبت به متحدانش نیز پایبند نبوده؛ از اوکراین گرفته تا ترک همراهی با کشورهای متحد در لحظات حساس. این الگو رفتاری، نشان میدهد که اعتماد به چنین طرفی نیازمند تحلیل دقیق و احتیاط دوچندان است.
مذاکره؛ ابزار است، نه هدف
مذاکره، ذاتاً نه نفیشدنی است و نه الزاماً مثبت. آنچه اهمیت دارد، درک جایگاه مذاکره به عنوان یک تاکتیک در بازی دیپلماسی است. همانطور که آمریکا مذاکره را برای کسب امتیاز یا مدیریت زمان بهکار میگیرد، ایران نیز باید این ابزار را با هوشیاری و مبتنی بر منافع ملی، نه خوشبینی، به کار گیرد. فریب فضای مصنوعی مذاکرات، به معنای افتادن در تلهی دشمن است.
شرطیسازی اقتصاد؛ ترفند پیچیده دشمن
یکی از خطرناکترین تاکتیکهای دشمن در مقطع فعلی، شرطیکردن اقتصاد کشور به نتایج مذاکرات است. وقتی قیمت دلار و سکه، بدون هیچ مؤلفهی اقتصادی واقعی، صرفاً با انتشار یک شایعه بالا یا پایین میشود، نشانهی آن است که پروژهی مهندسی روانی در بازار کلید خورده است.
بازار باید مستقل بماند
اقتصاد کشور نباید به بند اخبار مذاکرات گره بخورد. بازار، شاخصها و منطق اقتصادی خاص خود را دارد و اگر این منطق قربانی عملیات روانی شود، نتایج آن بسیار خطرناک خواهد بود؛ از بیثباتی قیمتها تا بیاعتمادی عمومی و اختلال در تصمیمسازیها. اینجا رسانههای داخلی، فعالان اقتصادی و مسئولان نقش مهمی در تبیین واقعیت برای جامعه دارند.
خطر بازی ناخواسته برخی داخلیها
متأسفانه در داخل کشور نیز برخی جریانها با تیترسازیهای هیجانی، اظهارنظرهای غیرکارشناسی یا تحلیلهای شتابزده، ناخواسته در زمین دشمن بازی میکنند. این نوع کنشها، نه تنها فضای روانی جامعه را ملتهب میکند، بلکه عملاً موجب تقویت پروژهی شرطیسازی میشود.
مذاکره، فقط با شروط واقعی
مذاکره، باید در چارچوب عزت، حکمت و مصلحت و بر پایهی تجربههای تلخ گذشته باشد. هیچ مذاکرهای نباید بدون ضمانت اجرایی، سازوکار راستیآزمایی و مراقبت از منافع ملی آغاز شود. دشمن بهدنبال آن است که از مذاکره بهعنوان ابزار فشار استفاده کند، نه راهحل اختلافات. تنها با هوشیاری، انسجام داخلی و مقاومت در برابر شرطیسازی میتوان این پروژه را خنثی کرد.
#یادداشت
✍️امینی
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@zahedan_ma
🔺️فضای مجازی و تهدیدات اطلاعاتی؛ لزوم آگاهی در برابر اخبار دروغین
🔹️در رویدادهای مختلف، یکی از آسیبهای جدی که جامعه را تهدید میکند، اشتیاق بیش از حد به دانستن پشتپردههاست؛ طمعی که زمینهساز سوءاستفاده سودجویان میشود. این افراد با انتشار اطلاعات نادرست، توجه افکار عمومی را به خود جلب کرده و از این فضا برای دیده شدن در شبکههای اجتماعی بهره میبرند.
🔹️در چنین شرایطی، تقویت سواد رسانهای بیش از هر زمان دیگری ضروری است. گسترش بیمحابای عطش اطلاعرسانی در فضای مجازی باعث شده که بسیاری بدون آگاهی لازم، در دام اخبار جعلی و تحلیلهای نادرست گرفتار شوند؛ حتی گاه افراد تحصیلکرده، اما کمدقت، ناخواسته به گمراهی افکار عمومی دامن میزنند.
🔹️نمونههای این آسیب را به روشنی در حوادث مختلف دیدهایم؛ از سانحه هوایی رئیسجمهور تا مذاکرات و انفجار اسکله بندرعباس. در این میان، برخی آگاهانه یا ناآگاهانه به جریانهای معاند کمک میکنند تا روایتهای جعلی را در ذهن جامعه تثبیت کنند؛ بهگونهای که حتی با گذشت زمان و انتشار توضیحات رسمی، بازگرداندن اعتماد و تصحیح ذهنیتهای شکلگرفته دشوار میشود.
🔹️از این رو لازم است با دقت و هوشیاری، تنها به منابع رسمی و معتبر مراجعه کنیم و نگذاریم سودجویان و دشمنان از فضای بیاعتمادی و تردید سوءاستفاده کرده و جامعه را دچار سردرگمی کنند.
✍️امینی
#یادداشت
#اختصاصی
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@zahedan_ma
🔺بندرعباس در آتش روایت ها؛ نبرد رسانه ای در میانه ی فاجعه
۱. انفجار بندرعباس؛ فاجعهای که به میدان جنگ روایتها تبدیل شد
انفجار مهیب در بندر شهید رجایی بندرعباس، که در ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ رخ داد و دهها کشته و زخمی برجای گذاشت، به سرعت به موضوعی داغ در رسانههای داخلی و خارجی تبدیل شد. اما آنچه این حادثه را از یک فاجعه صنعتی عادی متمایز میکند، تبدیل آن به میدانی برای «جنگ روایتها»ست؛ میدانی که در آن روایتهای مختلف، گاه متناقض و گاه هدفمند، تلاش دارند واقعیت را در چارچوب منافع خود بازتعریف کنند.
۲. دوگانگی روایتها: امدادرسانی داخلی در برابر سناریوسازی خارجی
در ساعات اولیه حادثه، رسانههای داخلی بر ابعاد انسانی و ضرورت امدادرسانی و مدیریت بحران تمرکز داشتند. در مقابل، برخی رسانههای بینالمللی نظیر رویترز، آسوشیتدپرس و الجزیره، به سرعت سناریوهای مختلفی را مطرح کردند: از نشت مواد شیمیایی خطرناک تا فرضیه حمله سایبری یا خرابکاری خارجی. رسانههای اسرائیلی مانند هاآرتص و معاریو نیز با پیوند دادن این انفجار به روند مذاکرات هستهای ایران در عمان، سعی داشتند ابعاد حادثه را فراتر از یک سانحه داخلی تصویر کنند.
۳. ادعاهای بیپایه؛ از "مواد نظامی" تا "حمله سایبری"!
ادعای ارتباط انفجار با پروژههای حساس نظامی، که برخی رسانههای غربی و عبریزبان مطرح کردند، در حالی بود که وزارت دفاع و سایر نهادهای مسئول ایران به سرعت این گمانهزنیها را بیاساس خواندند و اعلام کردند هیچ نشانهای از سوخت موشکی یا مواد نظامی در محل انفجار وجود نداشته است. در عین حال، رسانههایی چون نیویورک تایمز و گاردین، در چارچوب روایتهای همیشگی خود درباره آسیبپذیری زیرساختهای ایران، بر احتمال وقوع حمله سایبری یا خرابکاری خارجی تاکید کردند؛ سناریویی که تاکنون هیچ مدرک معتبری برای آن ارائه نشده است.
۴. پاسخ ایران به شایعات: شفافیت در برابر جوسازی
در این میان، آنچه توسط رسانههای معاند سعی شده تا دیده نشود، تلاش ایران برای مدیریت بحران و پاسخگویی شفاف به افکار عمومی است. مقامات استان هرمزگان و نهادهای مرتبط، به صورت رسمی اعلام کردهاند که تیمهای کارشناسی در حال بررسی دقیق علل حادثهاند و نتایج پس از پایان تحقیقات منتشر خواهد شد. این رویکرد، در مقابل جریان گستردهای از روایتسازیهای بیپایه، اهمیت دوچندانی مییابد.
۵. حادثه بندرعباس و بازی همیشگی جنگ روانی علیه ایران
تجربههای پیشین نشان داده است که در فضای بینالمللی امروز، وقوع هر حادثهای در کشورهایی چون ایران، میتواند به ابزاری برای جنگ روانی علیه آنها بدل شود. حادثه بندرعباس نیز از این قاعده مستثنی نیست. در چنین شرایطی، هوشمندی رسانهای و تمرکز بر انتشار اطلاعات مستند و دقیق، کلید اصلی مقابله با پروژههای روایتسازی خواهد بود.
۶. قضاوت زودهنگام = همدستی با دشمن!
تا زمانی که نتایج نهایی بررسیهای فنی اعلام نشود، قضاوت درباره علت اصلی حادثه نه تنها غیرمسئولانه بلکه همسو با اهداف رسانههای معاند خواهد بود. اکنون، بیش از هر زمان دیگری، ضرورت صیانت از افکار عمومی در برابر سیلاب گمانهزنیهای مغرضانه احساس میشود؛ همان چیزی که کارویژهی اصلی رسانههای داخلی در این بزنگاه حساس است.
#یادداشت
#اختصاصی
✍️یاسینی
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@zahedan_ma
🔺امکان تولید برق هست، مدیریت نیست
قطعیهای گسترده برق این روزها به یکی از جدیترین مشکلات مردم تبدیل شده؛ از خانهها تا کارخانهها، همه با خاموشیهای بیبرنامه و ناگهانی دستبهگریبانند. اما سؤال اصلی مردم این است: چرا این مشکل فقط حالا به این شدت بروز کرده؟ مگر زیرساختها تازه خراب شدهاند؟
زیرساختها همان است، اما مدیریت فرق کرده
مشکل کمبود تولید برق یا فرسودگی شبکه چیز جدیدی نیست. اما در دولتهای قبل، همین شرایط با برنامهریزی بهتر مدیریت میشد. قطعی گسترده اتفاق نمیافتاد، بخش تولید کمتر آسیب میدید و مردم کمتر در فشار قرار میگرفتند. امروز اما با همان زیرساختها، بیبرنامگی آشکار است.
قطع برق در خانه و کارخانه؛ هیچکدام در امان نیستند
ابتدا گفته شد قطعیها فقط برای مشترکین خانگی است تا برق صنایع تأمین شود؛ اما خیلی زود مشخص شد کارخانهها هم با خاموشیهای مکرر مواجهاند. این یعنی نه اولویتی تعریف شده، نه برنامهای وجود دارد. خاموشیها بینظم، بیاطلاعرسانی و پرهزینهاند.
ساعات اداری کم شد، کار مردم عقب افتاد
دولت ساعات اداری را کاهش داد تا مصرف برق کنترل شود. اما در عمل، کار ادارات عقب افتاد، بهرهوری کاهش یافت و نارضایتی عمومی بالا رفت. این تصمیم نهتنها بحران را حل نکرد، بلکه خودش به بحران تبدیل شد.
تغییر ساعات مدارس؛ صدای اعتراض خانوادهها بلند شد
یکی از تصمیمات پرحاشیه، تغییر ساعات شروع مدارس بود. اقدامی که نه کارشناسی بود، نه با خانوادهها هماهنگ شده بود. دانشآموزان سردرگم شدند، والدین معترض شدند و نظم زندگی هزاران خانواده به هم ریخت.
مسئولیت با کیست؟
دولت باید پاسخ دهد چرا با گذشت هشدارهای کارشناسان، هیچ تدبیری برای افزایش تولید برق یا مدیریت بهینه مصرف اندیشیده نشده؟ چرا همیشه تصمیمات در لحظه و اضطراری گرفته میشود و مردم باید تاوان آن را بدهند؟
این روزها مردم بیشتر از خاموشی برق، از خاموشی تدبیر و پاسخگویی گلایه دارند. مدیریت بحران یعنی پیشبینی و اقدام بهموقع؛ نه تصمیمات دیرهنگام و پرهزینه. وقت آن رسیده که مسئولیت این وضعیت صریح و شفاف پذیرفته شود
#یادداشت
#اختصاصی
✍️امینی
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@zahedan_ma
🟠 آیا مدنی زاده راهی پاستور میشود؟
🔹بالاخره دولت دکتر مدنی زاده را به عنوان نامزد وزارت اقتصاد به مجلس معرفی کرد! البته تعجبی ندارد، آنچه در بیش از دو دهه اخیر در نظام آموزش اقتصاد کشور در دانشکده های فنی کاشته شده، الان در نظام حکمرانی اقتصادی برداشت میشود، و نتیجه افزایش سهم مهندسان اقتصاد خوانده ای میشود که سخت به معجزه دست نامرئی بازار اعتقاد دارند، از این سنخ مهندسان اقتصادی در دولت شهید رئیسی هم بودند که عمده هنرشان در ارائه سامانه هایی برای حذف یارانه پنهان موهومی بود! امیدوارم نمایندگان مجلس به این باور برسند که جامعه تحمل نسخه های شوک درمانی را ندارد.
🔸حال سفره مردم خوب نیست، باید سکان وزارت اقتصاد را به دست کسی داد که تحولی اساسی در اقتصاد کشور به نفع محرومان ایجاد کند نه اینکه با استمرار اشتباهات سیاستی کنونی اوضاع را وخیمتر کند.
✍️محمدجواد توکلی
#یادداشت
#سیاسی
#اقتصادی
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@zahedan_ma
🔺 وقتی طلبکاران دیروز، مدعیان امروز میشوند
🔹 در حالی که هنوز ملت در شوک تجاوز به کشورشان و متعجب و متاثر از آن هستند، جبهه اصلاحات با بیحسی تاسفبار، بیانیهای منتشر کرده که نهتنها کوچکترین نسبتی با واقعیت میدان ندارد، بلکه سرشار از ژستهای پوچ، شعارهای تکراری و فراموشی نقش خودشان در شکلگیری وضع موجود است.
🔹 از «ترک تخاصم» میگویند، انگار این ما بودیم که جنگ را آغاز کردیم، تحریم کردیم، ترور کردیم و وسط مذاکرات، خون مردممان را ریختیم! ترک تخاصم با چه کسی؟ با گرگی که هنوز دندانش در گوشتمان است؟ با دشمنی که از عقبنشینی ما، فقط جسورتر شده؟ "ترک تخاصم" زمانی معنا دارد که طرف مقابل هم آن را ترک کند، نه آنکه لبخند بزنی و همان لحظه خونت را بریزد.
🔹 آشتی ملی و عفو عمومی؟ رئیس قوه قضائیه گفت اسامی را بدهید؛ پنج نفر را معرفی کردید. این است آن موج گسترده سرکوبی که ساختهاید؟ یا زندانی سیاسی ندارید، یا چیزی برای عفو ندارید. خودتان هم میدانید این واژهها، بیش از آنکه واقعیت باشند، ابزار مظلومنماییاند. عفو عمومی یعنی پذیرش ظلمی که ادعایش را دارید، نه یک شوی سیاسی.
🔹 از بازسازی اعتماد ملی حرف میزنند؛ کدام اعتماد؟ همان که در بیش از ۳۴ سال زمامداری دولتهای خودتان از بین رفت؟ مگر غیر از شما، چه کسی این کشور را اداره کرده؟ حالا چرا بهجای پاسخگویی، طلبکار شدهاید؟
🔹 از تعلیق غنیسازی مینویسند، انگار نمیدانند – یا نمیخواهند بگویند – که دشمن به تعلیق قانع نیست؛ او بعدش بهانه موشک را میگیرد و در نهایت سراغ تجزیه ایران میرود. اینها به دروغ پشت «مردم» پنهان شدهاند، در حالیکه طبق گزارش Foreign Policy در تاریخ ۱۱ آگوست ۲۰۲۵:
«بسیاری از ایرانیان، بهجای محکوم کردن حکومت بابت سرمایهگذاری در برنامه هستهای، موشکها و متحدان منطقهایاش، اکنون از ناکافی بودن این عناصر بازدارندگی خشمگین هستند. [آنها میگویند] اگر در سراسر منطقه دفاع قوی نداشته باشیم، جنگ به سراغ ما میآید.»
🔹 این بیانیه نه فهم امنیت دارد، نه فهم سیاست. نسخهایست برای کشوری تسلیم، با مردمی بیدفاع، در برابر دشمنی که چیزی جز تسلط کامل نمیخواهد. این حرفها نه اصلاح است، نه سیاستورزی؛ بیشتر شبیه خودزنی در روزهای سخت ملت است.
✍رضوانی
#اختصاصی
#یادداشت
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@zahedan_ma
🔺 تجزیه، تحقیر، توافق؟ اینجا چه خبر است؟
🔹 پس از حمله آشکار آمریکا و اسرائیل به ایران، برخی صداها در داخل کشور همسو با مواضع دشمنان بلند شدهاند؛ گویی تقسیم کار نانوشتهای وجود دارد: آمریکاییها و اسرائیلیها عملیات سخت و مستقیم را بر عهده دارند و برخی داخلیها به شکلی نرم، پیگیری اهداف آنها را بر عهده گرفتهاند.
🔹 ترامپ با تکبر اعلام کرده که "قصد مذاکره ندارد"، با این وجود، برخی داخلیها که سالها دولتهایشان مسئول بخش عمده مشکلات کشور بودهاند، امروز به بهانه همین مشکلات، طلب مذاکره میکنند.
🔹 نمونه بارز این وضعیت را میتوان در بیانیه جبهه اصلاحات و اظهارات افرادی مانند سریعالقلمها و زیدآبادیها مشاهده کرد. سریعالقلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی، در آخرین سخنرانی خود دوقطبیهای کاذبی ایجاد میکند که انسان را به حیرت وامیدارد. جدا از این دوقطبیها، اظهاراتی دارد که سوالات جدی درباره نیت گوینده برمیانگیزد.
🔹 او به صراحت میگوید: «اسرائیل به دنبال تجزیه ایران است و اگر موفق نشود، هدفش تضعیف کامل کشور است.» سپس پیشنهاد میدهد یک «توافق هستهای» صورت گیرد و توافق هستهای را چنین تعریف میکند: «ایران باید غنیسازی صفر درصد را بپذیرد و برد موشکهایش زیر ۵۰۰ کیلومتر باشد!» آیا این سخنان واقعاً از سر سادگی است؟
🔹 با اشاره به تجربه چین در عادیسازی روابط با آمریکا، سریعالقلم عمداً واقعیت تاریخی را تحریف میکند. او میگوید: «برای عادیسازی روابط چین و آمریکا در دهه ۱۹۷۰، تمام حاکمیت میدانست کجا باید امتیاز بدهد و کجا باید بگیرد. اما در ایران، استراتژیها شفاف نیستند.» او به روی خود نمیآورد که چین اولین بمب اتمی خود را در سال ۱۹۶۴ آزمایش کرد، سپس توان هستهای خود را کامل کرد و بعد وارد مذاکرات شد، چرا که آمریکا تنها زبان زور را میفهمد.
🔹 سریعالقلم ترامپ را «فرصتی طلایی» میداند و میگوید ایران باید مذاکرات هستهای را به روابط اقتصادی با آمریکا قفل کند؛ اما اشارهای به این نمیکند که وزیر خارجه کشورمان در بحبوحه مذاکرات، در واشنگتنپست، پیشنهادی تریلیون دلاری برای سرمایهگذاری آمریکا در ایران ارائه داد و آن را در متن سخنرانی بنیاد کارنگی نیز تکرار کرد. اما نتیجه این مذاکرات غیر از خونریزیهای آمریکا و اسرائیل چه شد؟
🔹 متأسفانه نمیتوان این مواضع را ناشی از سادهلوحی دانست.
🔹 در چنین شرایطی، کشور بیش از هر زمان به وحدت، هوشیاری و اقتدار نیاز دارد، نه به دوقطبیهای کاذب و تسلیم در برابر زیادهخواهی دشمنان.
✍🏻 رضوانی
#یادداشت
#اختصاصی
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@zahedan_ma