جمهوری اسلامی ایران، چون کوه
جمهوری اسلامی ایران، بشکوه
جمهوری اسلامی ایران، مانا
جمهوری اسلامی ایران، نستوه
زهرا_سپهکار
@zahra_sepahkar
گره
نه مثل گردبادی در دل صحرا گره خوردم
نه چون گرداب ها در باور دریا گره خوردم
نه شعر عاشقانه بوده ام تا روی ابرویی
نه بر زلف پریشان شب یلدا گره خوردم
گره بر کار مردم نیستم بغضی اگر دارم
دخیل پنجره فولادم و آنجا گره خوردم
نه چشم سفره ی نان شبم بر دست بیگانه
که از بازوی خود خوردم اگر حتّی گره خوردم
گره روی گره قالیچه ی نذر حرم هستم
خوشم از اینکه بر دار خودم زیبا گره خوردم
شدم زخمی تر از هر روسری در صحن گوهرشاد
که زیر دست و پای واقعه صد تا گره خوردم
منم سربند لبّیکی که محکم روی پیشانی
و یا آن بند پوتینی که سر تا پا گره خوردم
و یا مشتی گره در برف و در سرمای تاریخم
که در میدان آزادی به بهمن ها گره خوردم
به تدبیر سرانگشت تو محتاج است تقدیرم
گره بگشا که در زنجیر این دنیا گره خوردم
#زهرا_سپهکار
@zahra_sepahkar
ذکر سرخ صلواتش همه بر قامت توست
گل شکوفا شده در دامنه ی رحمت توست
ماه می تابد اگر، چشمه اگر می جوشد،
باد و باران که می آید همه از دعوت توست
سار و گنجشک و کبوتر همه بر دین تو اند
مبدأ هر چه پریدن همه از هجرت توست
در افق خنده ی جبریل تماشا دارد
تو پر از آیه و او سرخوش ِ از صحبت توست
تا به آغوش خدا یک قدم دیگر هست
صبر، جبریل که این بیشتر از طاقت توست
نوبتی باشد اگر نوبت خورشید شده
شب تاریک جهان منتظر بعثت توست
#زهرا_سپهکار
@zahta_sepahkar
نمی دانم، بنفشه، رازقی، گل پونه هم دارد
بهارم از بهارت چیزهایی باز کم دارد
غم خانه تکانی، کفش های نو، لباس نو
به غیر از دوری ات هر چه بخواهی همّ و غم دارد
بهارم باغبانی مهربان را باز دلتنگ است
وگرنه گل میان باغچه از هر رقم دارد
گلی را هر سحر دیدم دعای عهد می خواند
شباهت با گل چادرنماز مادرم دارد
درختان العجل با ندبه ی گنجشک می گویند
بهار این فرصت کوتاه را هم مغتنم دارد
تمام مشکل تقویم من شاید همین باشد
که او پاییز را هم پیش چشمش محترم دارد
بگو باران اشکی در میان خشکسالی ها
بیاید نورچشم است آمدن هایش قدم دارد
همیشه آخر اسفند راهی خراسان است
همیشه بی برو برگرد دل عزم حرم دارد
#زهرا_سپهکار
@zahra_sepahkar
با خودش آرامش و امن و امان آورده است
باز کن در را برایت میهمان آورده است
یک بغل گل، یک بغل نان، یک بغل صلح و صفا
کوری چشم حسودان توأمان آورده است
تا که بشناسیش در گرد و غبار فتنه ها
از شهیدان، داغ سرخی را نشان آورده است
مثل رودی سربلند از سدّ تحریم مدام
دشمنانش را از اعجازش به جان آورده است
نام: جمهوری اسلامی ایران، شهرتش
لرزه بر بتخانه ی مستکبران آورده است
در هوایش هر نفس چون بوی باران تازگی است
گوش کن یک آسمان صوت اذان آورده است
عصر، عصر انقلاب قلب های منتظر...
این خبر را آفتاب از جمکران آورده است
#زهرا_سپهکار
@zahra_sepahkar
بالی زد و در حوالی صحن پرید
از قدس به آزادی وقتی که رسید،
می رفت و به زائران بشارت می داد
چشمان سیاه داشت، پرهای سفید
#زهرا_سپهکار
#روز_کودکان_مقاومت
@zahta_sepahkar
نامه رسون می دونه چی میگم
وقتی پی یه مقصدی باشه
خونه اگه که بی پلاک، بی شک
ما گم میشیم، خونه سر جاشه
...
#سربازان_گمنام_امام_زمان
#زهرا_سپهکار
@zahra_sepahkar
.
حرم
با نگاهی به وصیّت نامه سردار سلیمانی:
قطره ی گمشده را نقطه ی پایان، حرم است
مقصد آخر یک رود پریشان ،حرم است
همدل اشک شد و همقدم باران ها
جای دلتنگی دل های پشیمان، حرم است
دم سقّاخانه، رأس همین ساعت عشق
اکثر قول و قرار همه خوبان حرم است
نه فقط صحن و رواق و لب ایوان طلا،
هر دلی می تپد از رنج مسلمان، حرم است
حرمی هست ولیکن که تمام عتبات
آینه آینه در آینه ی آن حرم است
جان هر گنبد و گلدسته به جانش بسته است
خود جمهوری اسلامی ایران، حرم است
خشت خشتش همه تابوت شهیدان خداست
این حریمی است که والله، به قرآن، حرم است
این حرم ماند اگر، مشهد و قم می ماند
دورتر نیست، همین سمت خیابان حرم است
#زهرا_سپهکار
@zahra_sepahkar
هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
اگر که حرف حساب است پس جواب ندارد
کسی که "مرده" فقط حقّ انتخاب ندارد
صدای توست که پیچیده است در نفس کوه
که گفته است که یک رأی بازتاب ندارد
سرش به سنگ اگر خورده بازگشته به دریا
که هرگز آبروی موج را سراب ندارد
دوباره وعده ی سرخرمنش تو را نفریبد
کسی که در ته چاهست و خود طناب ندارد
سیاهکاری خود را به پای صبح نوشتند
فساد آینه دخلی به آفتاب ندارد!
گلایهها همه از دشمن است و سازشِ با او
که دلخوری کسی از دست انقلاب ندارد
همیشه نوبت هر امتحان به گفتهی تاریخ
حضور، ملّت ما دارد و غیاب ندارد
به رنگ آبی انگشتها، به خون شهیدان
که عشق ما به افقهای نو حساب ندارد
زهرا سپهکار
🌍 @ebratha_ir
من یک زنم، آزادیام را دوست دارم
شیرینم و فرهادیام را دوست دارم
در شهر، آزادی حصاری ترسناک است
در خانهام آزادیام را دوست دارم...
#زهرا_سپهکار
#من_یک_زنم
@zahra_sepahkar
هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
هر چند که حال و روز تدبیر بد است
بر سینه ی امّیدِ همه دست رد است
این قطره ی رأی را بیانداز به رود
او شیوه ی دریا شدنش را بلد است
🌍 @ebratha_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#میثم_مطیعی
همیشه نوبت هر امتحان
به گفتهی تاریخ
حضور
ملّت ما دارد و
غیاب ندارد...
#زهرا_سپهکار
#انتخابات
@zahra_sepahkar
صدای توست که پیچیده است در نفس کوه
که گفته است که یک رأی بازتاب ندارد
#زهرا_سپهکار
@zahra_sepahkar
کمی ای کاش چون فرش حرم ثابت قدم بودم
کمی دورم ز خود، چون کفترانت تنگ هم بودم...
به حالم کلّ دیوان های عالم غبطه می خوردند
اگر بیتی به روی کاشی صحن حرم بودم
#زهرا_سپهکار
#شعر_امام_رضا علیه السلام
@zahra_sepahkar
تصویرسازی| خدا یکجا تمام عاشقیها را خرید از او
18 مرداد، سالروز شهادت شهید حججی گرامی باد.
پایگاه تخصصی حریم حرم
🔎 @harimeharam_ir
به مشهد رفت، آخر سر دل سیری زیارت کرد
وصیّت نامهاش را در ضریح انداخت، نیّت کرد
کجا سالم سر از این معرکه در میبرد ظالم
قیامت میرسد، گفت و نگاهی هم به ساعت کرد
شهادت، سیب سرخی بود و با تیغی که میبرّد
میان عاشقانش حضرت معشوق قسمت کرد
خدا یکجا تمام عاشقیها را خرید از او
کسی که زندگی را وقف رفتن، صرف خدمت کرد
تو در قید حیاتی، مرگ پوتین جهاد تو
کمی تنگ است پوتینت ولی پای تو عادت کرد
اگر که سایۀ جنگ است ما را سرپناهی هست
مدافع، خوب میداند حرم از ما حفاظت کرد
اگر قرآن به روی نیزهها رفته است سر، اولی
دریغا آن که سر با سجدهاش کفران نعمت کرد
نگاهش کشتی امنی است در امواج طوفانی
خدا با مردم ساحلنشین، اتمام حجّت کرد
#زهرا_سپهکار
#شعر_شهید_حججی
@zahra_sepahkar
زمزم که هیچ، خاک نمی برنداشته
ابروی ابر، هیچ خمی برنداشته
خود را رسانده است به میدان به هر طریق
گرچه به عمر خود قدمی برنداشته
دنیا رجز زیاد شنید از گلوی او
راوی نوشته هیچ دمی برنداشته
امضای اوست آخر طومار کربلا
اعجاز را ببین قلمی برنداشته
لب تشنه کودکان جهان کشته میشوند
آزاده مانده که علمی برنداشته؟!
#زهرا_سپهکار
#حضرت_علی_اصغر
@zahra_sepahkar
چه صبح صادقی از ماورای شب پیداست
هزار شکر که این صبح، روزی شب هاست
میان شعله نشستم تنور روشن کن
که ذکر روی لبم نام حضرت دریاست
چه نخل ها که به هنگام دیدنت خم شد
زکات دیدن رویت رکوع پر خرماست
و کعبه را به گلاب محمّدی شستی
بدون گرد جهالت چقدر دین زیباست
چه غم که گنبد و گلدسته در بقیعت نیست
بنای فقه تو آری همیشه پابرجاست
میان کرب و بلای خودت پی یاری
قلم به دست تو چون تیغ روز عاشوراست
چکید اشک تو بر خاک سوت و کور علی
شمیم عشق از آن جا به هر کجا برخاست
تو جای درّ نجف را به ما نشان دادی
بگو نشانی آن ماه ناپدید کجاست
#زهرا_سپهکار
#امام_صادق_علیه_السّلام
@zahra_sepahkar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 سروی به نام مدرّس
مجلس خروشنده میشد
فریادهایش اگر بود
برجامی امضا نمیشد
حتّی عصایش اگر بود
بیگانه جرأت نمیکرد
بر ساحل آسوده باشد
در گوش دریای تاریخ
موج صدایش اگر بود
شاید که یک موریانه
میخورد برجامها را
نام خداوند قادر
در ابتدایش اگر بود
از ترس، سَر خم نمیکرد
پیش رضاخان دوران
بر قامت این زمانه
شاید عبایش اگر بود
نوّابها سر رسیدند
در راه حق صف کشیدند
آری شهادت میارزید
این خونبهایش اگر بود
سروی است در کاشمر سبز
سروی به نام مدرّس
بود و قرار است باشد
این ماجرایش اگر بود
#زهرا_سپهکار
#شهید_مدرّس
@zahra_sepahkar
به عاشقان تو از سوختن چه عرض کنم؟
برای سوختگان از کفن چه عرض کنم؟
به دست یاری او کاسه های خون دل است
ز حال و روز عقیق یمن چه عرض کنم؟
چه سالهاست به زندان تنگ و تاریکم
برای چاک یکی پیرهن؟! چه عرض کنم.
کسی به سوز زمستان، به عشق فروردین
نماند منتظرت آه من چه عرض کنم؟
شبیه فرّخی یزدی از گلایه پرم
ولی بدون قلم یا دهن چه عرض کنم؟!
#زهرا_سپهکار
@zahra_sepahkar
ای وای که ماه باز در چاه شدهست
از چاه نیامدهست و بیگاه شدهست
بر قامت انتظار تو زیبا نیست
پیراهن صبر ما که کوتاه شدهست
#زهرا_سپهکار
@zahra_sepahkar
هم نام علی هست ولی حیدر نیست
هم شبه پیمبر است و پیغمبر نیست
تلفیق نبوّت و امامت یعنی
او عین غدیر است علیاکبر نیست
زهرا سپهکار
@zahra_sepahkar
دلشورهها را پای حوض خون نشست و شست
در زندگی از این قبیل آیینهها کم نیست...
زهرا سپهکار
@zahra_sepahkar
آن عاشق سابقند تا برگردی
بر عشق تو لایقند تا برگردی
خورشید منی و پشت ابری امّا
گلها همه عاشقند تا برگردی
زهرا سپهکار
@zahra_sepahkar
به شهر بی در و پیکر، دل عاصی به هر در زد
نشد پیدا برایت مرهمی، بر سیم آخر زد
چه میدانستم این قدّارهکش مست است بیش از حد
که جای هر عتاب و طعنهای زخم مکرّر زد
گلی را که به روی سنگ قبر همرهانم بود
غنیمت باد برد و عاقبت هم عشق بر سر زد
همیشه اوّل راهست او در بای بسم الله
به سوی عرش، مرغ بسملم هرقدر هم پر زد
شهادت، آب پاکی را به روی دست دنیا ریخت
شهادت، دست رد بر سینهی پاداش و کیفر زد
رسیده تیغ تا نزدیکی حبلالورید امّا
بپرس از قاتلم آخر چرا دستش نمیلرزد
زهرا سپهکار
@zahra_sepahkar