🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🎤سخنرانی سرکار خانم ریحانی مدیریت محترم حوزه زهرای اطهر(س)
#رهبر_معظم_انقلاب
🔹 عاشورا پیامها و درسهایی دارد. عاشورا درس میدهد که برای حفظ دین، باید فداکاری کرد. درس میدهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس میدهد که در میدان نبرد حقّ و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیّت، با هم در یک صف قرار میگیرند. درس میدهد که جبههی دشمن با همهی تواناییهای ظاهری، بسیار آسیبپذیر است... درس میدهد که در ماجرای دفاع از دین، از همه چیز بیشتر، برای انسان، بصیرت لازم است. بیبصیرتها فریب میخورند. بیبصیرتها در جبههی باطل قرار میگیرند؛ بدون اینکه خود بدانند. همچنانکه در جبههی ابنزیاد، کسانی بودند که از فسّاق و فجّار نبودند، ولی از بیبصیرتها بودند.
۱۳۷۱/۴/۲۲
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمیخواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود.
روز عاشورا میگوید: «بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟»
شب صحبت میکند تا مبادا خبیثی در بین طیّبها باشد، و روز سخن میگوید تا مبادا طیّبی در بین خبیثها مانده باشد.
شب غربال میکند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال میکند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند.
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
شد غرق در غم روزگارت عمه جانم
خیلی دلم شد بیقرارت عمه جانم
در پیش چشمت زیر خنجر دست و پا زد
در خاک و خون دار و ندارت عمه جانم
@hosenih
بر روی تل، در غربتِ شام غریبان
ایکاش بودم در کنارت عمه جانم
تنها و بی محرم شدی دیگر ندیدی
مرهم برای حال زارت عمه جانم
جانم فدایت! عصرِ عاشورا به سختی
دیدم گره خورده به کارت عمه جانم
مانند قلبت چند جای چادرت سوخت
در شعله هایِ پُر حرارت عمه جانم
چشم عمو عباسمان را دور دیدند
شد پیش چشمت خیمه غارت عمه جانم
@hosenih
لعنت بر آنکه بست دست خسته ات را
در بین آتش؛ با جسارت...عمه جانم
بین تمام داغ هایی را که دیدی
می سوزم از داغ اسارت عمه جانم!
مرضیه_عاطفی
#رهبر_معظم_انقلاب
🔹 در عاشورا، در حادثهی کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد - که واقعاً پیروز شد - عامل این پیروزی، حضرت زینب بود... این حادثه نشان داد که زن در حاشیهی تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهمِ تاریخی قرار دارد.
Mahdavi.mp3
5.67M
🎙سخنرانی طوفانی حجت الاسلام استاد مهدوی ارفع (دبیر نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی) علیه #کروناهراسی
🔸آثار فاجعه بار پروژه ی کنترل جمعیت و غربالگری ایذر
🔸تکرار ماجرای مشابه، در داستان کرونا
❇️آیتالله حائرے شیرازے:
🔘امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یڪ جور سخن گفت و در روز عاشورا یڪ جور دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمےخواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود.
روز عاشورا مےگوید: «بیائید به من ڪمڪ ڪنید، آیا یاور و مددکارے هست؟ هل من ناصر ینصرنے؟»
◼️شب صحبت مےڪند تا مبادا خبیثے در بین طیّبها باشد، و روز سخن مےگوید تا مبادا طیّبے در بین خبیثها مانده باشد.
◽️شب غربال مےڪند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال میکند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند.
#پند_علما
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🌹@farhangi_whc🌹
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
وقت باران داغ چشم تر عذابم میدهد
آب مینوشم غم حنجر عذابم میدهد
شیرخواره سیر باشد زود خوابش میبرد
از عطش بی خوابی اصغر عذابم میدهد
مجلس ختم جوان رفتم دلم آتش گرفت
یاد تشییع تن اکبر عذابم میدهد
غیرتم را شعله ور کرده! چهل سالست که
ماجرای غارت معجر عذابم میدهد
ذبح را وقتی که میبینم کسی سر میبرد
خاطرات کندی خنجر عذابم میدهد
روی دست من اثر از حلقه های آهن است
این کبودی های بر پیکر عذابم میدهد
موی بابایم به روی نیزه ها آشفته بود
شانه را تا میزنم برسر عذابم میدهد
کاش غارت میشد از روی سرم عمامه ام
برسرم جامانده خاکستر عذابم میدهد
از دم دروازه تا بازار ساعت ها گذشت
این شلوغی های هر معبر عذابم میدهد
شامیان در پیش من حرف از کنیزی میزدند
التماس چشم آن دختر عذابم میدهد
داغ چوب خیزران و مجلس شوم شراب
از تمام داغ ها بدتر عذابم میدهد
خطبه را با لعن بر جدم علی آغاز کرد
چون به مسجد میروم منبر عذابم میدهد
هرچه آمد برسر ما از بلای شام بود
قتلگاه اصلی ما کوچه های شام بود
شاعر : سید پوریا هاشمی
وجوب تمرینی عبادات برای کودکان (تا برای سن تکلیف عادت کنند
🔰🔰🔰🔰
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
مُرُوا صِبْیانکم بالصّلاة اذا بَلَغوُا سَبْعاً[1]
کودکانتان را از هفت سالگی به نماز امر کنید.
امام صادق علیه السلام فرمود:
🔰🔰🔰
انّا نَأمر صِبیاننا بالصلاة اذا کانوا بنی خمس سنین فمروا صبیانکم بالصلاة اذا کان بنی سبع سنین[2]
ما کودکانمان را در پنج سالگی به نماز وا می داریم شما هم کودکان خود را در هفت سالگی ترغیب کنید که نماز بگذارند.
۱مستدرك، ج 14، ص 356؛ كودك فلسفى، ج 2، ص 198.
۲وسائل الشيعه، ج 3، ص 13
#نکات_قرانی
*♦️دو صفحه در تاريخ كربلا (1)*
*🔻حادثه عاشورا و تاريخچه كربلا دو صفحه دارد: يك صفحه سفيد و نورانى، و يك صفحه تاريك، سياه و ظلمانى كه هر دو صفحه اش يا بى نظير است و يا كم نظير.*
*🔻اما صفحه سياه و تاريكش از آن نظر سياه و تاريك است كه در آن فقط جنايت بى نظير و يا كم نظير مى بينيم.*
*يك وقت حساب كردم و ظاهراً در حدود بيست و يك نوع پستى و لئامت در اين جنايت ديدم، و خيال هم نمى كنم در دنيا چنين جنايتى پيدا بشود كه تا اين اندازه تنوّع داشته باشد.*
*🔻از اين نظر ، حادثه كربلا يك جنايت و يك تراژدى است، يك مصيبت است، يك رثاء است. اين صفحه را كه نگاه مىكنيم، در آن كشتن بىگناه مى بينيم، كشتن جوان مى بينيم، كشتن شيرخوار مى بينيم، اسب بر بدن مرده تاختن مى بينيم، آب ندادن به يك انسان مى بينيم، زن و بچه را شلّاق زدن مى بينيم، اسير را بر شتر بى جهاز سوار كردن مى بينيم.*
*🔻از اين نظر قهرمان حادثه كيست؟ واضح است، وقتى كه حادثه را از جنبه جنايى نگاه كنيم . قهرمان حادثه در اين نگاه يزيد بن معاويه است، عبيد الله بن زياد است، عمر سعد است، شمر بن ذى الجوشن است، خولى است و يك عده ديگر.*
*لذا وقتى كه صفحه سياه اين تاريخ را مطالعه مى كنيم، فقط جنايت و رثاء بشريت را مى بينيم.*
*پس اگر بخواهيم شعر بگوييم چه بايد بگوييم؟ بايد مرثيه بگوييم و غير از مرثيه چيز ديگرى نيست كه بگوييم. بايد بگوييم:*
*زان تشنگان هنوز به عيّوق مىرسد*
*فرياد العطش ز بيابان كربلا*
*🔻 اما آيا تاريخچه عاشورا فقط همين يك صفحه است؟ آيا فقط رثاء است؟ فقط مصيبت است و چيز ديگرى نيست؟*
*🔻اشتباه ما همين است. اين تاريخچه يك صفحه ديگر هم دارد كه قهرمان آن صفحه، ديگر پسر معاويه نيست، پسر زياد نيست، پسر سعد نيست، شمر نيست.*
*🔻در آنجا قهرمان ، حسين است. در آن صفحه، ديگر جنايت نيست، تراژدى نيست، بلكه حماسه است، افتخار و نورانيت است، تجلى حقيقت و انسانيت است، تجلى حق پرستى است.*
*🔻آن صفحه را كه نگاه كنيم، مى گوييم بشريت حق دارد به خودش ببالد.(ادامه دارد)*
*▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(1 و 2))، ج17، ص: 31-30- با تلخیص و ویرایش جزئی -*
*♦️دو صفحه در تاريخ كربلا (2)*
*🔻 آيا تاريخچه عاشورا... فقط رثاء است؟ فقط مصيبت است و چيز ديگرى نيست؟*
*🔻اشتباه ما همين است. اين تاريخچه يك صفحه ديگر هم دارد كه قهرمان آن صفحه، ديگر پسر معاويه نيست، پسر زياد نيست، پسر سعد نيست، شمر نيست.*
*🔻در آنجا قهرمان ، حسين است. در آن صفحه، ديگر جنايت نيست، تراژدى نيست، بلكه حماسه است، افتخار و نورانيت است، تجلى حقيقت و انسانيت است، تجلى حق پرستى است.*
*🔻آن صفحه را كه نگاه كنيم، مى گوييم بشريت حق دارد به خودش ببالد.*
*🔻 اما وقتى صفحه سياهش را مطالعه مى كنيم مى بينيم كه بشريت سرافكنده است و خودش را مصداق آن آيه مى بيند كه مى فرمايد:*
*«قالُوا أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ» .*
*🔻مسلّماً جبرئيل امين در مقابل اعلام خدا كه فرمود: «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» سؤالى نمى كند،*
*بلكه آن دسته از فرشتگان كه فقط صفحه سياه بشريت را مى ديدند و صفحه ديگر آن را نمى ديدند،*
*از خدا اين سؤال را كردند كه آيا مى خواهى كسانى را در زمين قرار دهى كه فساد كنند و خونها بريزند؟*
*و خدا در جواب آنها فرمود: «إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ» من چيزى را مى دانم كه شما نمى دانيد.*
*🔻آن صفحه ، صفحه اى است كه ملك اعتراض مىكند، بشر سرافكنده است، و اين صفحه صفحه اى است كه بشريت به آن افتخار مى كند.*
*🔻چرا بايد حادثه كربلا را هميشه از نظر صفحه سياهش مطالعه كنيم و چرا بايد هميشه جنايتهاى كربلا گفته شود؟ چرا هميشه بايد حسين بن على از آن جنبه اى كه مورد جنايت جانيان است مورد مطالعه ما قرار بگيرد؟*
*🔻 چرا شعارهايى كه به نام حسين بن على مى دهيم و مى نويسيم، از صفحه تاريك عاشورا گرفته شود؟ چرا ما صفحه نورانى اين داستان را كمتر مطالعه مى كنيم،*
*🔻درحالىكه جنبه حماسى اين داستان صد برابر بر جنبه جنايى آن مى چربد و نورانيت اين حادثه بر تاريكى آن خيلى مى چربد.*
*🔻پس بايد اعتراف كنيم كه يكى از جانيهاى(ناخواسته و ناخودآگاه) بر حسين بن على ما هستيم كه از اين تاريخچه فقط يك صفحه اش را مى خوانيم و صفحه ديگرش را نمى خوانيم.*
*جانيهاى بر امام حسين آنهايى هستند كه اين تاريخچه را از نظر هدف منحرف كرده و مى كنند.*
*🔻حسين را يك روز كشتند و سر او را از بدن جدا كردند، اما حسين كه فقط اين تن نيست، حسين كه مثل من و شما نيست؛ حسين يك مكتب است و بعد از مرگش زنده تر مى شود.*
*دستگاه بنى اميه خيال كرد كه حسين را كشت و تمام شد، ولى بعد فهميد كه مرده حسين از زنده حسين مزاحمتر است،*
*🔻تربت حسين ، كعبه صاحبدلان است. زينب هم به يزيد همين را گفت، گفت: اشتباه كردى، «كِدْ كَيْدَكَ وَ اسْعَ سَعْيَكَ، ناصِبْ جَهْدَكَ، فَوَ اللَّهِ لا تَمْحوا ذِكْرَنَا وَ لا تُميتُ وَحْيَنا»*
*«هر نقشه اى كه دارى به كار ببر ولى مطمئن باش تو نمى توانى برادر مرا بكشى و بميرانى؛ برادر من زندگى اش طور ديگر است، او نمرد بلكه زنده تر شد.»*
*▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(1 و 2))، ج17، ص: 31-30- با تلخیص و ویرایش جزئی