*⭕ابطال اصل «قانون، عطف به ما سبق نمى كند»*
*♦️عدالت و حکومت در نهج البلاغه(3)*
*🔻مى دانيم كه عثمان بن عفّان قسمتى از اموال عمومى مسلمين را در دوره خلافتش تيول خويشاوندان و نزديكانش قرار داد. بعد از عثمان، على عليه السلام زمام امور را به دست گرفت.*
*🔻از آن حضرت خواستند كه «عطف به ما سبق» نكند و كارى به گذشته نداشته باشد، كوشش خود را محدود كند به حوادثى كه از اين به بعد در زمان خلافت خودش پيش مى آيد،*
*🔹اما او جواب مى داد كه: الْحَقُّ الْقَديمُ لا يُبْطِلُهُ شَىْءٌ.(قسمتی از خطبه 15 نهج البلاغه ) :*
*حق كهن به هيچ وجه باطل نمى شود.*
*🔻نمى گفت بر گذشته ها صلوات، مى گفت به گذشته ها هم كار دارم، گذشته است كه سازنده حال و استقبال است،*
*بر روى پايه خراب و منحرف و فرسوده بنايى عالى و محكم نمى توان ساخت.*
*🔻فرمود به خدا قسم اگر با آن اموال براى خود زن گرفته باشند و يا كنيزكان خريده باشند، باز هم آن را به بيت المال بر مى گردانم.*
*🔻-ابن ابی الحدید در شرح این بخش از سخنان امام مى گويد-:*
*همان طورى كه گفته بود همه اموال را ضبط كرد مگر آنهايى كه حاضر نبودند و فرار كرده بودند و از تحت اختيارش خارج شده بودند.*
*🔻اصل «قانون ، عطف به ما سبق نمى كند» را در زمينه حقوق اجتماعى با اين جمله كه مى گفت: انَّ الْحَقَّ الْقَديمَ لا يُبْطِلُهُ شَىْءٌ (حق قديم را هيچ چيزى از بين نمى برد؛ حقِ مسلّمِ ثابت، مشمول مرور زمان نمى شود) باطل خواند.*
*▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (سيرى در نهج البلاغه)، ج16، ص: 438-437 و ج25( بيست گفتار )، ص: 231و235-با تلخیص و ویرایش جزئی -*
*⭕دنیای وسیع عدالت و دنیای تنگ ظلم*
*♦️عدالت و حکومت در نهج البلاغه(4)*
*🔻از نظر على عليه السلام آن اصلى كه مى تواند تعادل اجتماع را حفظ كند و همه را راضى نگه دارد، به پيكر اجتماع سلامت و به روح اجتماع آرامش بدهد عدالت است.*
*🔻ظلم و جور و تبعيض قادر نيست حتى روح خود ستمگر و روح آن كسى كه به نفع او ستمگرى مى شود، راضى و آرام نگه دارد تا چه رسد به ستمديدگان و پايمال شدگان.*
*🔻عدالت بزرگراهى است عمومى كه همه را مى تواند در خود بگنجاند و بدون مشكلى عبور دهد،*
*اما ظلم و جور ، كوره راهى است كه حتى فرد ستمگر را به مقصد نمى رساند.*
*🔻امام علی علیه السلام فرمود :*
*🔸« انَّ فِى الْعَدْلِ سَعَةً، وَ مَنْ ضاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ أضْيَقُ» ( قسمتی از خطبه 15 نهج البلاغه ) :*
*عدالت بيش از هر چيز ديگر گنجايش دارد كه همه را راضى كند؛*
*اگر كسى در اثر انحراف طبيعت و در اثر حرص و آز، به حق خود و حد خود قانع نباشد و قناعت به حق بر او فشار بياورد، جور و ظلم به او بيشتر فشار خواهد آورد.*
*🔻زيرا دو نوع فشار به روح آدمى وارد مى شود :*
*يكى فشار و ضغطه اى است كه عوامل محيط و اجتماع وارد مى آورند،*
*تنه اى است كه ديگرى به انسان مى زند،*
*ضربه و شلّاقى است كه ديگرى وارد مى آورد،*
*حبس و زندانى است كه ديگرى او را گرفتار كرده است؛*
*🔻يك نوع ديگر فشارها و ضغطه هايى است كه از داخل روح بر آدمى وارد مى آيد،*
*مثل فشار حسد، فشار كينه، فشار انتقامجويى، فشار حرص و آز و طمع.*
*🔻اگر عدالت اجتماعى برقرار شود، از لحاظ عوامل خارجى تأمين پديد مى آيد،*
*زيرا در آن صورت كسى نمى تواند به حق ديگرى تجاوز كند،*
*ازاينجهت كسى نمى تواند روح او را در تنگى و فشار قرار دهد.*
*🔻اما اگر عدالت برقرار نشد و ميدان، ميدان زور و ظلم و غارت و چپاول شد،*
*آنها كه تحت فشار عوامل روحى حرص و طمع هستند مطامع شان بيشتر تحريك مى شود*
*و بيشتر تحت فشار قوى اين عاملها قرار مى گيرند و رنج مى برند.*
*🔻پس كسى كه محيط عدالت بر او فشار آورد، محيط ظلم بيشتر او را مى فشارد.*
*▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (سيرى در نهج البلاغه)، ج16، ص: 438-437 و ج25، ص: 232-231 (عدالت از نظر على عليه السلام(بيست گفتار))، - با تلخیص و ویرایش جزئی
#امام_زمان #مناجات_با_امام_زمان
با غصه های آل عبا گریه می کنی
در اوج روضه های عزا گریه می کنی
ما با گناه اشک تو را در می آوریم
از سوز بی وفایی ما گریه می کنی
ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما
می آیی و بدون صدا گریه می کنی
«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»
در مشهد امام رضا گریه می کنی
بر کشته ی فتاده به هامونِ کربلا
بر داغ سید الشهدا گریه می کنی
این روزها به حال دل زینب اسیر
در ماجرای شام بلا گریه می کنی
بر رأس های رفته به بالای نیزه ها
با خیزران و طشت طلا گریه می کنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصه های آل عبا گریه می کنی
🔸شاعر:
#وحید_محمدی