🌹من و امام رضا قسمت سوم 🌹

از آقای جهانگیری خواهش میکنیم با مسئولین و مصوبین اجتماع تشیع جنازه هنرمند مرحوم تو مشهد هم برخورد قانونی کنن اگر برخوردی هست اول اون اجتماع لطفا اگر قانون مدارین برای همه باشين

بسته عکس شب جمعه گلزار شهدای تهران

پاسخ رائفی‌پور به منتقدان مراسم مشهد 🔹هییت مذهبی مجتمع امیرالمومنینِ مشهد پس از اخذ مجوزهای لازم و ارسال آنها برای بنده، از من برای سخنرانی در مراسم ‎عید بیعت دعوت کرد. 🔹با توجه به روال بودن برگزاری مراسمات مذهبی در ورزشگاه امام رضا(ع)، اخذ مجوزهای قانونی و شرط بنده مبنی بر رعایت پروتکل‌ها، پذیرفتم. 🔹‏مشاهدات بنده هنگام ورود به مراسم نیز حاکی از رعایت ضوابط بهداشتی بود؛ تست تب، شرط داشتن ماسک و... صندلی‌ها نیز یکی درمیان نشانه‌گذاری شده بودند. 🔹‏آنچه از روی جایگاه سخنرانی دیدم هم حاکی از تناسب نسبی در پراکندگی جمعیت بود. مراسمات عزاداری ماه محرم مشهد هم به همین شیوه در این ورزشگاه برگزار شده بود. 🔹‏بلافاصله پس از مراسم، تصاویری مغرضانه از زوایای افقی برای القای رعایت‌نشدن پروتکل‌ها و ضوابط بهداشتی منتشر شد. 🔸مشکل معاندان، برگزاری مراسمات باشکوه مذهبی است. هرسال بهانه‌ای برای به حاشیه بردن مراسم تجدید بیعت با امام زمان قرار می‌دهند. از رونق گرفتن ‎عید بیعت و به حاشیه رفتن مراسم بدعت‌آمیز نهم ربیع آتش گرفته‌اند. @Farsna

🔴 ماجرای پارک لاله تهران چه بود؟!! در پارک لاله در حال عبور بودم. مشاهده کردم دختر خانم جوانی در قسمتی از پارک که آقایان زیادی ایستاده یا در رفت و آمد بودند، نشسته و در ملا عام مشغول آرایش کردن است. بنده خیلی محترمانه به این خانم نزدیک شدم و آهسته گفتم «خانم شالتان افتاده، لطفا روی سرتان بکشید!» متاسفانه این خانم به جای تمکین، شروع به فحاشی کردن کردن کرد و گفت «به شما ربطی ندارد» و توهین کرد، اما بنده هیچ عکس‌العملی نشان ندادم. به این خانم گفتم شما باید قانون را رعایت کنید اما این خانم برخورد نامناسبی با بنده داشت و شروع به فحاشی کرد؛ به طوری که سعی می‌کرد با داد و فریاد مردم را دور خود جمع کند. با دیدن این برخورد نامناسب در گوشه‌ای ایستادم و با تلفن همراه خود سعی کردم با پلیس تماس بگیرم اما این خانم گفت «شما در حال گرفتن فیلم از بنده هستید.» وقتی دید بنده از این موضوع کوتاه نمی‌آیم، ناگهان به بنده حمله کرد تا روسری و چادر را از سرم بکشد. بنده مقاومت کردم و چادر و روسری خود را محکم نگه داشتم. چون دید نمی‌تواند این کار را کند، به صورتم چنگ زد. خراش بدی در پیشانی و بینی‌ام ایجاد شد و عینکم شکست، اما بنده هیچ عکس‌العمل نداشته و حرفی نزدم.