هدایت شده از نیَّت
بچه بودیم میرفتیم مهمونی
مادر لباس نو تنمون میکرد.. الان دیگه مهمونی آخرش
و
مهمونی خدا داره تموم میشه به خدا بگو
خدا اگر مثل بچه ها بازی میکردیم
خوب تو مهمونیت که بودیم
مهمونیت خیلی دوست داشتیم
الانم مثل اون بچه ای که گریه میکنه میگه مامان بمونیم دیگه هی اصرار میکنه گریه میکنه میگم مادر برام دعا کن...
قدر لحظات مهمونی ندونستیم ی امید داریم
اونم اینه که
گوشه چادر مادر سادات بگیریم با التماس بگیم با همون دست شکسته برامون دعا کن...
مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ
#مادر_واسه_نوکرت_دعا_کن