eitaa logo
آموزش تخصصی مداحی
337 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
213 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/MAHDI_EHTESHAMI شماره تماس: ۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ مهدی احتشامی
مشاهده در ایتا
دانلود
204.8K
و گریه‌کن‌های حُسینیم و گدای حَسَنیم خاکِ پاهای حُسینیم و برای حَسنیم جمع ما را حَسن آورد سوی کربُبَلا کربلایی شده‌ی خیر دعای حَسنیم صورِ "این الحَسَنیون" که قیامت بزنند با حُسین بین صفوف رفقای حَسنیم کوری چشم همان‌ها که رهایش کردند... تا خداییِ خدا هست، به پای حَسنیم نوکر آن است که قربانی یارش باشد هم فدایی حُسینیم و فدای حَسنیم ما به این کربُبَلا شهر حَسن می‌گوییم که در آن خیره به شش‌گوشِ طلایِ حَسنیم.. کربلا آمده‌ای! خرجی تو با حَسن است اربعین ما همه مهمان عطای حسنیم به حسن بوده اگر حاجت مارا دادند زیر این قُبه همه زیر عبایِ حَسنیم عطر سیب حرمش را ز بقیع آوردند به‌خدا پیشِ حسین، مستِ هوای حَسنیم... هیچکس نیست زیارت کند اورا امروز داغداران غمِ صحن و سرای حَسنیم تشتِ خونینِ حَسن، مقتلِ خونینِ حُسین هم عزادار حسین، هم به عزای حَسنیم ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
213.8K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ مسجدی ( زمزمه‌یِ قدیمی ) ششم محرّم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام سبک امشب شهادت نامه‌یِ ..‌... هر کس که دارد از جمل بغضی مرا می‌زد عمو دیر آمدی زیرِ سُمِ مرکب کشیدم قد عمو جانم عمو جانم عمو /۴/ زیرِ سُمِ مرکب شده این استخوان‌ها چون عسل گرگی می‌آید پنجه در مویم بیندازد عمو زیرِ سُمِ مرکب ببین دارد نوازش می‌شود جسمِ یتیمِ این حریمِ بی‌حرم مُمتد عمو جانم عمو   جانم عمو /۴/ کوفی به دورم حلقه زد سنگش به رویم می‌خورد در سینه جایِ میخِ در سرنیزه می‌کارد عمو من تشنه‌ام تو تشنه‌ای عبّاس از ما تشنه‌تر اصغر نمی‌خوابد چرا باران نمی‌آید عمو بالا گرفته کارِ ما تنهاتر از تنها شدی می‌ترسم آن سرنیزه‌ها این سینه بشکافد عمو جانم عمو   جانم عمو /۴/ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
213.8K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ( زمزمه‌یِ قدیمی ) ششم محرّم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام سبک امشب شهادت نامه‌یِ ..‌... هرکه دارد از جمل بغضی مرا می‌زد عمو دیر آمدی زیرِ سُمِ مرکب کشیدم قد عمو جانم عمو جانم عمو /۴/ زیرِ سُمِ مرکب شده این استخوان‌ها چون عسل گرگی می‌آید پنجه در مویم بیندازد عمو زیرِ سُمِ مرکب ببین دارد نوازش می‌شود جسمِ یتیمِ این حریمِ بی‌حرم مُمتد عمو جانم عمو   جانم عمو /۴/ کوفی به دورم حلقه زد سنگش به رویم می‌خورد در سینه جایِ میخِ در سرنیزه می‌کارد عمو من تشنه‌ام تو تشنه‌ای عبّاس از ما تشنه‌تر اصغر نمی‌خوابد چرا باران نمی‌آید عمو بالا گرفته کارِ ما تنهاتر از تنها شدی می‌ترسم آن سرنیزه‌ها این سینه بشکافد عمو جانم عمو   جانم عمو /۴/ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
ترکیب بند شب پنجم محرم عبدالله ابن الحسن علیه السلام غنچه میخواست که تا بطن گلستان برود رو به میدان وفا خواست شتابان برود تا به بستان ولا مست و غزلخوان برود هم چو پروانه پی شاه شهیدان برود این که مست از می جانبخش ولایت شده است از ازل در طلب جام شهادت شده است در دلش هیچ نیوفتاده بجز نور خدا دیده در صبح شهادت رخ مستور خدا صورتش گشته پر از نور چنان طور خدا رو به قربانگه دل رفت به دستور خدا این پسر جلوه تابنده ی شیر جمل است غیرتش چون شرر خفته میان غزل است کودک اما همه ابناء بشر خاک درش سلسبیل است نمی از اثر چشم ترش ذوالفقار علوی هست نهان در نظرش پسر شیر جمل هست و پدر مفتخرش کودکی بود که شد میر فلک مسکینش مهر خورشید ولا بوده ره و آئینش مهر و ماه است غریقی به لب ساحل او حاتم طی شده از روز ازل سائل او باده ی شور بود ریزه خور و عامل او کعبه ی عشق بود تا به ابد مایل او این که خورشید گدای در میخانه ی اوست تا به محشر سخن از نعره ی مستانه ی اوست از سر خیمه به دنبال عمو آمده بود چون فدایی پی گلواژه ی هو آمده بود همچو پروانه پر از سر مگو آمده بود با دل خون شده اش کوی به کو آمده بود آنکه دلبسته ی رخسار عمویش شده است با همه کودکی اش مست سبویش شده است ترک سر کرده به دنبال بقا گشته روان خون دل خورده پر از شور نوا گشته روان دل پر از ناله پی خون خدا گشته روان بیخود از خود پی شمشیر فنا گشته روان تن در آغوش عمو کرده سپر دست نمود خاکیان را همه با غیرت خود مست نمود آمد آنجا که عمو بی کس و تنها نشود تا که پایی به سر خیمه ی شه وا نشود تا که دعوا به سر معجر زنها نشود غربت شاه چنان غربت زهرا نشود بدنش بر بدن پاک عمو دوخته شد از فغانش شرر عشق بر افروخته شد محمد حسین علیرمضانی دو دمه شب پنجم محرم عبدالله ابن الحسن (ع) دست خود کردم سپر در پیش تیغ دشمنت جان به قربانت عمو غرق در خونم ولی شد قتلگاهم دامنت جان بقربانت عمو محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
1_12303846006.mp3
16.14M
|می آیم، از خیمه با دیدگان گریان تا آرام، بگیرم در آغوشت عموجان منم یار ثارالله ابن الحسن عبدالله آمدم در گودال غوغا شد های و هو شد دیدی که دست من مثل دست عمو شد منم یار ثارالله ابن الحسن عبدالله بر پاماند، این بیرق بر دوش این نوجوان عبدالله در گودال کارش شده کارستان منم یار ثارالله ابن الحسن عبدالله این نسل حسینی‌ست که پرچم‌هاشان بالاست فردای این نهضت در دست نوجوان هاست ماییم یار ثارالله چون قاسم و عبدالله : میلاد عرفان پور .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
🩸سر مطهر قاسم و عبدالله علیهماالسلام را در پیش چشم خواهرشان می‌آوردند تا نمک بر زخم جگرش بزنند … در نقلی آمده است که از یکی از دختران امام حسن علیه‌السلام - که نام مبارک او را «جمیله» ذکر کرده‌اند - چنین گوید: 🥀 مرا با چهار نفر دختر دیگر بر یک ریسمان بسته بودند و سر قاسم و عبداللَّه علیهماالسلام برادر ما را گاهى مى‏آوردند و در برابر خرابه در پیش چشم ما مى‏آویختند. 🥀 جمعى از دختران شامیان بى‌حیا مى‏آمدند به جهت تماشاى آن سرها و در غیر وقت‌ها نیز سنگ و کلوخ برما مى‏زدند و اذیت و آزار بر ما مى‏کردند و نمى‏گذاشتند که ما یک روز آرام و قرار بگیریم و شماتت بر ما مى‏نمودند و ما دقیقه‌ای راحتى نداشتیم؛ سرما و گرماى روز و شب و از اذیت و آزار آن گروه بى‌ادب و بد حسب و نسب، بلایی به سرمان آورد که، 📋 حتّى تَغَیَّرَ وُجوهُنا وَ صِرنا مِثلَ أسارىٰ الحَبَشة ▪️رنگ صورتمان تغییر کرد و همانند اسرای حبشه شده بودیم. 📚 بحرالمصائب، ج۹ ص۱۶۵ ✍ خنده بر پاره گریبانی مان می‌کردند خنده بر بی سر و سامانی مان می‌کردند پشت دروازه ی ساعات معطل بودیم خوب آماده ی مهمانی مان می‌کردند از سر کوچه ی بی عاطفه تا ویرانه سنگ را راهی پیشانی مان می‌کردند هر چه ما آیه و قرآن و دعا می خواندیم بیشتر شک به مسلمانی مان می‌کردند شرم دارم که بگویم به چه شکلی آن جا وارد بزم طرب خوانی مان می‌کردند بدترین خاطره آن بود که در آن مدت مردم روم نگهبانی مان می‌کردند هیچ جا امن تر از نیزه ی عباس نبود تا نظر بر دل حیرانی مان می‌کردند .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
علیه‌السلام 🔹همان دم🔹 نخستین کس که در مدح تو شعری گفت آدم بود شروع عشق و آغاز غزل شاید همان دم بود نخستین اتفاق تلخ‌تر از تلخ در تاریخ که پشت عرش را خم کرد یک ظهر محرّم بود فتاد از پا کنار رود در آن ظهر دردآلود کسی که عطر نامش آبروی آب زمزم بود دلش می‌خواست می‌شد آب شد از شرم، اما حیف دلش می‌خواست صد جان داشت، اما باز هم کم بود مدینه نه، که حتی مکّه دیگر جای امنی نیست تمام کربلا و کوفه غرق ابن‌ملجم بود اگر در کربلا طوفان نمی‌شد کس نمی‌فهمید چرا یک عمر پشت ذوالفقار مرتضی خم بود 📝 .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا