eitaa logo
آموزش تخصصی مداحی
341 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
202 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/MAHDI_EHTESHAMI شماره تماس: ۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ مهدی احتشامی
مشاهده در ایتا
دانلود
بر مزارت حرمی ساخته‌ام با «مثلاً» گرچه خاک آمده پابوسی‌ات؛ اما مثلاً... خاک‌های حرمت راهی سجاده شدند کوچی از غربت، تا تربت اعلا مثلاً گنبدت آیه‌ی والشّمس شد و روشن شد نه فقط فرش، که تا عرشِ معلّا مثلاً باد، این نامه‌برِ پرچم عطرآگینت می‌برد نامِ تو را آن‌سرِ دنیا مثلاً به ضریحِ اثرِ فرشچیان بسته دخیل چشم‌‌مان حاجتِ یک عمرْ تماشا مثلاً مثل پروانه که مأمورِ طواف شمع است جمع خدّامِ حرم دور سر ما مثلاً... کربلا می‌چکد از گریه‌ی سقاخانه روضه جاری‌ست از آن، روضه‌ی سقا مثلاً دسته‌ای آمده از محضر باب‌القاسم هیئتی همنامِ «حضرت زهرا» مثلاً روضه‌خوانی وسطِ صحن، حکایت می‌خواند قصه‌ی کوچه‌ای از شهر تو؛ حالا مثلاً... مادرِ آب از آن رد شده آرام آرام سدّی از سنگ، نبسته‌ست گذر را مثلاً‌ "کوچه‌ای تنگ و دلی سنگ و صدای سیلی" نیست در قصه‌ی ما صحبتِ این‌ها مثلاً مادرِ قصه‌ی ما رفت، صحیح و سالم نه؛ نخورده ترک آیینه‌ی مولا مثلاً بعدِ مجلس همه رفتند زیارت کردند تربتِ حضرت زهرا شده پیدا مثلاً * استقبال از غزل محمدعلی کردی با مطلع: زخم‌هایم شده این لحظه مداوا مثلاً چشم کم‌سوی من امشب شده بینا مثلاً .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
به‌مناسبت ؛ غزلی از حرمت ساخته‌ام با «مثلاً» گرچه خاک است روی قبر تو، اما مثلاً... گنبدِ زرد تو خورشید شده می‌تابد نور می‌گیرد از آن، گنبدِ خضرا مثلاً چه ضریحی شده کارِ هنرِ فرشچیان! جنسِ هر پنجره‌اش هست مُطلّا مثلاً چقدَر پارچه‌ی سبز گره خورده به آن می‌کنی باز، تمام گره‌ها را مثلاً خادمانت همه دورِ سرمان می‌گردند ما عزیزیم در این صحنِ مُعلّا مثلاً تشنه‌ها مست شوند از مِیِ سقاخانه ساقیِ میکده هم «حضرت سقا» مثلاً هیئتی شکل گرفته‌ست، میان حَرَمت نام هیئت شده «یا حضرت زهرا» مثلاً روضه‌خوانی وسطِ صحن حکایت می‌خواند قصه‌ی کوچه‌ای از شهر تو، حالا مثلاً... مادری با پسرش رد شده از آن، اما... هیچ‌کس راه نبسته‌ست بر آن‌ها مثلاً دست نامردِ کسی هم وسط کوچه نبود چادری خاک نخورده‌ست در آنجا مثلاً مادرِ قصه‌ی ما رفت صحیح و سالم وَ نپوشاند رُخ از دیده‌ی مولا مثلاً :: بعدِ مجلس همه رفتند زیارت کردند تُربتِ حضرت زهرا شده پیدا مثلاً... .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
تقدیم به ائمه بقیع به مناسبت در سفرهایم تو را مقصد تصور می‌کنم در خیالم آنچه را باید تصور می‌کنم آرزوهای حرم را شعر می‌گویم؛ سپس هر چه را روی لبم آمد، تصور می‌کنم در خیالات خودم مثل کبوترهای تو سنگِ روی قبر را گنبد تصور می‌کنم پرچمی را سبز و رقصان روی دوشِ گنبدت هر زمان که باد می‌آید، تصور می‌کنم شب به شب دریای اشکِ زائرانت دیدنی‌ست زیر نور ماه، جذر و مد تصور می‌کنم دور تا دور مزارت را به جای سنگ و خاک یک حرم زیباتر از مشهد تصور می‌کنم روبروی چشمِ خیسِ خود ضریحی نقره‌کوب کوریِ چشمِ حسود و بد تصور می‌کنم شمعم و با اشک‌های روضه‌ات جان می‌دهم هق‌هقم را در حرم اَشهد تصور می‌کنم ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
روضه سوزاند دلِ چوبیِ منبرها را زد گره با خَمِ محراب، صنوبرها را غزلِ مرثیه‌ات داغ شد و مثل زغال شعله زد سوخت دلِ نازکِ دفترها را مثل اطفالِ پر از حولِ قیامت، دیدیم در جوان‌ْمرگی تو پیری مادرها را آفتابِ لبِ بام است تنِ بی‌جانت ای خدا خیر دهد باز کبوترها را... سُرخ‌ْنعلان نرسیدند به گَرد بدنت روسیاه‌اند از آن روز که پیکرها را... خنجرِ کند به اوقات طوافت نرسید در منا مانده از آن روز که حنجرها را... در نیستانِ غمت آتشی از روضه به‌پاست نی تو را بُرده به آنجایی که سرها را... وقت تشییعِ تنت یادِ جوان افتادیم یادِ آنجا که عبایی علی‌اکبرها را... .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
کنار نام عمویت صدا بزن پدرت را نفس بکش؛ برسان تا مدینه نامه‌برت را به سوره‌ی مَدَنی دست بُرد پنجه‌ی کوفی گرفت آیه به آیه؛ بُرید موی سرت را نوشت کاتبِ سرنیزه با مرکّبِ خونت به روی مصحف من روضه‌های معتبرت را شبیه شیشه‌ی عطری؛ که سنگ خورده شکسته خدا کند نبَرد باد، تا حرم خبرت را چرا کشیده شدی آیه‌ی مُقَطَّعه‌ی من؟! اگر چه لشکرِ قاری ربوده بیشترت را کشید شیره‌ی جان تو را تبارِ تبردار و بعد، اسب، لگدمال کرد برگ و برت را تو مثلِ حمزه‌ای و قاتل از عشیره‌ی هند است نشست و خورد تمام عصاره‌ی جگرت را کبوترم!؛ قفست باز شد برو به سلامت اگر چه سنگ‌پرانان شکسته‌اند پرت را ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
حسن جوان شد و از عرشِ خیمه‌ها آمد نماز ظهر شد و ماهِ کربلا آمد تو قاسم‌بن‌علی یا ‌یَلِ یَلِ جَمَلی؟! همینکه آمدی انگار مرتضی آمد زره نپوش، که جوشن‌کبیر می‌خواهی برای حرز تو از آسمان دعا آمد که گفته یک نفری؟ ای سپاه یک‌نفره! برای یاری من لشکر خدا آمد همینکه نامه‌رسانِ من از مدینه شدی دوباره عطرِ نفس‌های مجتبی آمد برو به جنگِ سپاهی که دشمن حسن‌اند من اِن‌یَکاد شدم تا تو را نظر نزنند رجز بخوان که رجزهایت اقتدار من است بگو که «اِبن‌ِحسن» بودن افتخار من است صدایی از نجف آمد زمان بدرقه‌ات که گفت این نوه‌ام تیغ ذوالفقار من است رسید مادرم از عرش و گفت با پدرت شبیه تو پسرت نیز رازدار من است و ناله‌ی پدرت از میان کوچه دوید حسین گریه کن! این روضه یادگار من است نگاه خیسِ تو می‌گفت: وقت پرواز است که بام سرخ شهادت در انتظار من است حرم سیاه به تن کرد، از حرم رفتی به شوقِ بوسه به دستان مادرم رفتی کمی گذشت، شنیدم فغان میدان را صدای هلهله‌های سپاه شیطان را غبار معرکه می‌گفت آسمان ابری‌ست نگاه ابری من دید، سنگ‌باران را سرِ تلاوتِ تو اختلاف افتاده ببین به دست همه آیه‌های قرآن را به خاطرت به تنم می‌خرم؛ کمی دیگر شبیه پیکر سرخت سُمِ ستوران را چه روضه‌ای! ملک‌الموت نیز حیران است میان جسمِ تو پیدا نمی‌کند جان را زیادتر شدی اما چقدر کم شده‌ای چقدر روضه شدی؛ مثل مادرم شده‌ای ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
سلام ای نور، ای محصور، ای دور از رهایی‌ها غریب‌بن‌غریبِ وادی نا‌آشنایی‌ها تویی که مرزهای نقشه‌ها را خطّ بُطلانی سلام ای هستیِ اَعراب، فخر آریایی‌ها سلامِ دورِ ما جان داد در راه علیکِ تو کمی نزدیک کن ما را شبیه سامرایی‌ها کمی هم کاسه‌های چشم‌مان را پر کن از دیدار که با دینار کاری نیست ما را در گدایی‌ها طوافِ کعبه دور قبله‌اش قسمت نشد آخر به حقّ عاشق و معشوق ظلم است این جدایی‌ها زمان ای کاش برمی‌گشت ما را با خودش می‌برد که شاید پیش‌مرگت می‌شدند از ما فدایی‌ها حسن یعنی فقط زخم از نمک‌نشناس‌ها خوردن گره خوردن به غم در پاسخ مشکل‌گشایی‌ها سکوت خسته‌ات یک حنجره فریاد می‌خواهد صدایت زخم خورد از خنجر بی‌هم‌صدایی‌ها تو را غربت، تو را زندان، تو را دیوارها کشتند برای زهر گفتی از جفا، از بی‌وفایی‌ها به دستت کاسه‌ی آب و به چشمت کاسه‌ی اشک است لبت سیراب شد با روضه‌های کربلایی‌ها ✍   .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
سلام ای ماه؛ ماهِ بیشتر از ماه، نورانی سلام ای خواهرِ خورشید، ای «خورشیدپیشانی» سلام ای رود؛ ای سرچشمه‌‌ات دریای پاکی‌ها درود ای امتدادِ وحی، روحِ کوثر ثانی تو را می‌خوانم ای شعرِ پر از تشبیهِ زهرایی زیارت‌نامه‌ات را حفظ کردم با غزل‌خوانی کنار روضه‌ی تو حوزه‌ی علمیّه می‌روید غبارت نیز عالِم‌پرور است از نوع ربّانی گدایی هستم از خاکی که خورشیدش خراسان است سلام ای هم‌وطن با ما تهی‌دستان ایرانی کریمه بودنت مثل گدایی کردنم ذاتی‌ست من از نسل گدایانم؛ تو از نسلِ کریمانی اگر می‌خواهی از نابودیِ من پرده برداری نخی از چادرت را پس بگیر از دست این فانی مریض از خشکسالی‌های چشمم هستم ای باران! دلم را پاک از زنگار کن با «اشک‌درمانی» ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................