eitaa logo
ذاکرین حضرت اُمُ البَنین سلام الله علیها
1.7هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
9.9هزار ویدیو
1.8هزار فایل
به عشق چهارده نور مقدس و خانم حضرت اُمُ البَنین سلام الله علیها ❤️ کلاس تخصصی مداحی حضرت اُمُ البَنین (س) ارتباط با مدیر👇 @th_taghizadeh آدرس کانال : https://eitaa.com/zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com
مشاهده در ایتا
دانلود
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقُومُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُصَلّى وَ تَقْنُتُ الان کجای عالم شرف حضور داری اقاجان ... کجا داری نماز میخوانی ... کجا داری گریه می کنی ... کجای عالم داری برای ما دعا می کنی ... کجای عالم داری برا ما استغفار می کنی ؟؟؟ اونی که ما گریه کنا می فهمیم اینه ،الان تو کوفه با عمه جانت زینب داری همراهی می کنی ... بعضی ها فرمودن وقتی قافله رو از کوفه بردن تا وقتی که تو کوفه بودن یه عده ازین 84 زن و بچه که بعضی هاشونم بنی هاشمی نبودن تو کوفه فامیل داشتن . سکینه ی بنت الحسین دید بعضی ها اومدن بعضی ازاین اسرا رو از قافله جدا کردن عمه جان اینا کجا دارن میرن؟ فرمود عزیز برادرم اینا اینجا فامیل دارن ازین به بعد دیگه با ما نمیان ... " نه نمیان ،اینجا خونه دارن اینجا کس و کار دارن ..."(خیلی دله این نازدانه ابی عبدالله شکست) عرضه داشت عمه جان مگه ما تو کوفه کس و کاری نداریم ؟(الله اکبر) یه نگاهی کرد؛ دید از این به بعد لباس هاشونو رفتن عوض کردن" این بچه هایی که از گرسنگی و تشنگی رنگ به چهره نداشتن دیگه آب و غذا بهشون دادن ... یعنی از اینجا به بعد فقط بنی هاشم تو قافله ی اسرا هستن ..." کجا دارن میرن ؟اینا رو دارن میبرن شام بلا ..." همونایی که 40 سال کینه ی امیرالمومنین و به دلاشون داشتن ..." آقا جان الان کجای عالمی ؟ از زبان خود شما روضه ی اسارت عمه جان تو بخوانیم" اون روضه ای که خودت فرمودی من خون گریه می کنم ..."روضه ای که امام زمان خون گریه کنه حیفه من و تو گریه نکنیم ..." عمه ی من نائب الحیدر است سیدالنساء پس از مادر است عمه ی من سفیر خون خداست هم دم هجده سر از تن جداست عمه ی من اوست که در قافله نشسته آورده به جا نافله ... عمه ی من بر سر بازارها دیده ز اهل ستم آزارها این بی بی کسی هست که 56 سال آفتاب سایه اش رو ندیده بود ؛ این خانمی که 56 سال تا کربلا که بیاد، تاریخ نوشته هیچ چشمی قد و قامتشو ندیده"" این خانمیه که وقتی حرم پیغمبر میخواست بره ، امیرالمومنین و حسنین دورش و می گرفتن ،شبانه به زیارت پیغمبر میرفت" امیرالمومنین قنبر رو میفرستاد برو چراغ های حرم رو کمتر کن ..." یه روز امام مجتبی پرسید بابا ما که زیارت میخوایم بریم روز میریم بدون هرگونه تشریفات" اما چرا زینب خواهرم که میخواد بره شب می بریمش با این همه تشریفات ؟ فرمود همه ی اینا به خاطر اینه مبادا کسی قد و قامتشو ببینه ...." حالا این خانم محاصره شده بین نامحرما ...." این زینب و آوردن تو کوچه و بازار کوفه دارن میگردونن .... یه جمله فقط" این خانمو آوردن تو مجلس شراب ...." آی حسین ...... عمه ی من اسوه ی ایوب بود شاهد قرآن و لب و چوب بود هرچه صدا زد مزن ظالم که او مادر ندارد ....هر چی گفت نزن بچه هاش دارن می بینن " نتیجه ای نگرفت آخر به طعنه گفت بزن ،خوب میزنی ...ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی ....بأبی المستضعف الغریبیا ثارالله ... یا اباعبدالله ...نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم به عظمت و مصیبت عمه جان امام زمان حضرت زینب سلام الله علیها تو را میخوانیم یا الله ...سلام و تسلیت خالصانه ما را اصاعه به محضر نورانیش برسان...اصاعه اقا و مولا و ولی نعمتمان را دعا گوی ما قرار بده...به دعای مستجابش حسن عاقبت بخیری به همه ما کرم فرما
مستمع سرحالی باشی،شب وفات بی بی، خودت باید خوننده باشی،منتظر مقدمه نباشی،یه چیزی همه مون بلدیم، از كی نمیدونم، از چه سالی نمیدونم،فقط میدونم دونه دونه حتی این بچه های كوچیك رو كه الان بلند كنم بپرسم اینها هم این نوحه رو بلدند،لذا این نوحه سواد نمی خواد،معلومات نمی خواد،مطالعه نمی خواد،فقط یه دل سوخته و یه چشم پر اشك میخواد،همتون هم الحمدالله همراه آوردید این دو مطاع رو،یادتون هم نمیدم چون از بچه گی بهوتن یاد دادن،اگه میخواهید شب نیمه ی ماه رجب،فردای محشر وقتی این نامه ات رو جلوت باز میكنند،نه همین دنیا،مگه نمیگن امام زمان هفته ای دو بار نامه ی مارو ورق میزنه؛نگاه كنه حضرت ببینه،شب وفات عمه اش اسم ما جزء روضه خونا نوشته شده،همتون بلدید از زن و مرد،همه با هم امشب روضه خون بشیم،كاری نداره فقط باید دستت رو مشت كنی،بزنی تو سینه ات،همه بلدند،از بچه گی بهمون یاد دادند،بگیم :امان از دل زینب،امان از دل زینب، دیدی گفتم همه بلند امان از دل زینب،اصلاً انگار تو این جمله هزار روضه نهفته است،ببین تا میگی امان از دل زینب،بغضت میتركه،اشكت جاری میشه،آخ امان از دل زینب…. میدونم آماده ای،من یه جرقه بزنم دلت مهیای روضه است،اما من دلم نمیآد مدح بی بی رو نخونده روضه بخونم،یك قطره از اون دریا رو بفهمیم،بفهمیم كه زینب كیه كه شب عاشورا برادرش بهش میگه زینبم فردا شب من رو دعا كن تو نمازت،یه خواهر پیدا كن امام زمانش بهش بگه التماس دعا،كیه این خانم كه امام سجاد،امامی كه كلامش وحی و كلامش حقیقت محضه،وقتی به نام عمه جانش رسید،فرمود: هی عالِمَةٌ غَیرُ مُعَلَّمَةٍ و فَهِمَةٌ غَیرُ مُفهَّمَةٍ، یه ذره مدح بخونم دلت جلا بگیره،آماده ای زلف عفاف رشته ی دامان زینب است   این ترك ها و آذری زبان ها یه ویژگی قشنگ دارند،هر شب روضه میخونند قبلش فضیلت و مدح میخونند، قشنگ پخته میشه این سینه  و بعد خودت دیگه روضه میخونی   زلف عفاف، رشته دامان زینب است آیات صبر، پایه ایمان زینب است ایثار و پاکدامنی و عزم و اقتدار این چار(چهار)، طفلِ دبستان زینب است حبل المتینِ قافله سالار عاشقان تا روز حشر، موی پریشان زینب است   این یه بیت مال شماهاست دیگه،اینجا مگه عزاخانه ی حسین مگه نیست،محرم،صفر،ماه رمضون،مگه نیومدی اینجا گریه كردی،حالا دیگه این مال شماست.   هر کس که پا نهد به عزا خانه حسین بر او کرم کنید که مهمان زینب است   خیلی این یه بیت زیباست،اونایی كه دستشون مثل من خالیه گوش كنند   روز جزا بهانه ما از برای عفو خون حسین و دیده گریان زینب است
ام حبیبه : داستانی که شاید شما هم شنیده باشید : 《ام حبیبه زنی بود که در کودکی نابینا بود و همراه پدر خود برای شفا گرفتن به درب منزل امیرالمؤمنین علی(ع) رفت که به دست حضرت حسین(ع) شفا گرفت و بعد از آن کنیز این خانواده شد. او بعدها از مدینه به کوفه رفت و آن جا ساکن شد. هنگام ورود اسراء به کوفه، ام حبیبه به کنیز خود غذا داد که در میان اسرا پخش کند در حالی که آنها را نمی شناخت. اما حضرت زینب(س) غذاهای توزیع شده میان اهل کاروان را می‌گیرد و به کنیز بر می‌گرداند و می‌گفت که ما صدقه خور نیستیم. ام حبیبه وقتی در جریان این واقعه قرار می‌ گیرد، متعجب می‌شود و خواستار این می‌شود که آن خانم را ببیند. ام حبیبه خادمه زینب(س) در دوران حضور او در کوفه، صدای ام کلثوم را که می شنود، می گوید : غیر از اهل بیت پیامبر اکرم (ص) صدقه بر احدی حرام نمی باشد. اینان که هستند؟ زینب(س) نگاهی به ام حبیبه می کند و می فرماید : زینب(س) با سوز دل می فرماید : ام حبیبه! منم، زینب، دختر علی (ع)، تو در این کوفه کنیز من بودی! چگونه است که مرا اینک نمی شناسی؟ ام حبیبه نگران و مضطرب سؤال می کند : اگر تو زینب(س) هستی، او هیچ گاه بدون برادرش حسین(ع) جایی نمی رفت، بگو حسینت کجاست؟ دل زینب(س) آتش می گیرد و می فرماید : نگاه بر نوک نیزه رو به رویت بنما! آن، سر بریده حسین(ع) می باشد! سپس در بقیه عمر خود از ناله و گریه بر حضرت سیّدالشهداء(ع) ساکت نگردید تا به جوار حق پیوست.》 📚جواب :👇 1⃣این داستان نیز مانند داستان قبل در هیچ کتب معتبری نقل نشده است. 2⃣در تاریخ و در منابع، اشاره ای به این مطلب نشده است که حضرت فاطمه(س) کنیزی به نام هند در خانه داشته است، همانطور که در منابع، اشاره ای به بیماری او و شفای آن توسط امام حسین(ع) نشده است و این داستان نیز مانند داستان قبل، هیچ قائلی در بین مورخین ندارد. 3⃣در منابع در مورد کیفیت ورود اسرای کربلا به کوفه، این چنین آمده است و هیچ اشاره ای به ام حبیبه نشده است. 《وَاجتَمَعَ النَّاسُ لِلِّنَظَرِ الَی سَبِیِّ آلِ الرَّسُولِ(ص) وَ قُرَّةَ عَینِ البَتُولِ(س) وَ فَأَشْرَفَتْ اِمْرأةُ مِن الْكُوفَةِ وَ قَالَت : مِن اَیِّ الاُسَارَی اَنتُنَّ؟ وقتی اسراء وارد کوفه شدند، مردم برای دیدن آنها اجتماع کردند. در این هنگام، زنی از کوفه جلو آمد و خطاب به اسراء گفت : از اسرای کدام قبیله و خاندانید؟ 《فَقُلْنَ : نَحْنُ أُسَارَی مُحَمُّدِِ(ص)! فَنَزَلَتْ وَ فَجَمَعَتْ مُلاءً وَ اءُزُراً وَ مَقانِعَ فَاءَعْطَتْهُنَّ فَتَغَطَّيْنَ》 پس آنان گفتند : ما از اسرای آل محمدیم! در این موقع آن زن از پشت بام پائین آمد و چندین قطعه لباس و چارقد و مقنعه به خدمت آنها آورد و تقدیمشان نمود، آنان آن لباس و پوشاک ها را پذیرفتند و آنها را حجاب و پرده خویش نمودند.(۱) 📚منبع : ۱)مثیر الاحزان ابن نما حلی، ص۸۵ 📋بررسی شخصیت (هنده) و (ام حبیبه) که در روضه ها بارها و بارها نام این دو تن شنیده شده است!🎤《از سلمان فارسی نقل شده است که روزی در مدینه، عبدالله بن عامر یهودی را که از تجار معروف عرب بود، دید. همراه او دختری بود به نام هنده، که در اثر یک بیماری مادرزادی، نابینا و فلج بود. او برای درمان دخترش، پزشکان فراوانی را تجربه کرده بود، ولی نتیجه ای نگرفته بود. به همین جهت، با راهنمایی سلمان فارسی، در شهر مدینه، به خانه حضرت علی(ع) رفت تا در این خانه شفا یابد. وقتی وارد خانه امام علی(ع) شدند، و ماجرا را شرح دادند، امام حسین(ع) به درخواست امام علی(ع) ظرفى را پر از آب نمود و دست مبارک خود را در آن نهاد. سپس هند را کنار آن آب آوردند او از آب آن ظرف به بدنش مالید و پاشید و به طور کامل سلامتى خود را باز یافت از آن پس افتخار کنیزی در خانه امام حسین(ع) را پیدا کرد. بدین ترتیب، هنده با دستان کوچک امام حسین(ع) شفا یافت. پدر هند گفت : یا علی(ع)! می شود یک منّتی بر من بگذاری واین دخترم را چند ماهی برای کنیزی قبول کنی که با بچّه های شما تربیّت اسلامی شود؟!!! حضرت(ع) نیز قبول کرد. عبدالله بن عامر مسلمان شد و به شام رفت، و بعضی از شامیان از اقوام و دوستان، نیز همان جا به اسلام رو آوردند و بعدها نیز کسانی که به مدینه آمدند و سلامتی دختر را دیدند، مسلمان شدند. هند در این خانه ماند و قدری بزرگ شد و تا این مدت هم بازی زینب کبری(س) بود. تا اینکه پدرش بعد از مدتی او را از این منزل به شهر خود برد، و برخی می گویند که تا شهادت امام علی(ع) کنیز خانه علی(ع) بوده است و پس از شهادت حضرت علی(ع) برای کنیزی به خانه امام حسن(ع) رفت.
به هر حال؛ در زمان خلافت معاویه به حسب تقدیر سر از شام در می آورد و با یزید ازدواج می کند!! امّا به جهت آن که همه خاطرات دوران کودکی و نوجوانی او متعلق به شهر مدینه و خانه اهل بیت(ع) بود، سخت به این خانه دل بسته بود. او که در شهر شام بود و از داستان حوادث کربلا خبری نداشت؛ يك وقت بر سر زبانها افتاد كه جماعتى از اسيران خارجى به شام آمده اند. اين زن از يزيد درخواست كرد به ديدار آنها برود ويزيد اجازه داد! شب فرا رسيد، فرمان داد تا كرسی اى در نصب كردند و او بر كرسى قرار گرفت و حال رقت بار آن اسيران او را كاملا متاثر گردانيد. هند سؤال كرد : بزرگ شما كيست؟ حضرت زینب(س) را نشان دادند. گفت : اى زن اسير، شما از اهل كدام دياريد؟ فرمود: از اهل مدينه! آن زن گفت عرب همه شهرها را مدينه گويد؛ شما از كدام مدينه هستيد؟ فرمود : از مدينه رسول خدا(ص )! آن زن از كرسى فرود آمد و به روى خاك نشست و گفت : اى زن اسير! تو را به خدا قسم مى دهم آيا هيچ در محله بنى هاشم آمد و شد داشته اى؟ حضرت(س) فرمود : من در محله بنى هاشم بزرگ شده ام! آن زن گفت : اى زن اسير، قلب مرا مضطرب كردى! تو را به خدا قسم مى دهم، آيا هيچ در خانه آقايم اميرالمؤمنين(ع ) عبور نموده و زينب(س) را زيارت كرده اى؟ حضرت زينب(س) ديگر نتوانست خوددارى بنمايد، صداى شيون او بلند شد فرمود : حق دارى زينب را نمى شناسى، من زينبم! در این هنگام هند بیهوش بر زمین افتاد. پس از آن که به هوش آمد حضرت زینب(س) به بالین او آمد و فرمود : اى هند برخیز و به خانه ات برو که من مى ترسم شوهرت یزید به تو آسیب برساند. هند خود را به کاخ یزید رساند و خطاب به یزید گفت : وای بر تو ای یزید! تو آل رسول(ص) را در خرابه جا داده ای؟! از آن پس او یزید را برای همیشه ترک کرد و رفت!》 📚جواب :👇 در مورد جریان هند همسر یزید آنچه در منابع آمده، این است که وی دختر عبدالله بن عامر بن کریز بن ربیعه بوده که کنیه اش ام کلثوم می باشد که در اشعار یزید ذکر شده است : 《اذَا اتکأتُ عَلي الأَنماطِ فِی غُرفِِ، بِدَیر مَرانَ عِندِی اُمّ كُلثُوم》 هیچ غمی نیست، وقتی که در دیر مران در غرفه‌ها بر تخت تکیه بدهم و آغوشم ام‌ کلثوم باشد. هند بعد از اینکه متوجه شد، اسرای حاضر در شام، اسرای آل رسول(ص) هستند، به مخالفت با یزید پرداخت و او را مجبور کرد که رفتارخود را نسبت به اسرای کربلا تغییر دهد! همین! یعنی در مورد هند دختر عبدالله، همسر یزید، همین اندازه، در موردش در تاریخ گنجانده شده است و پیش از این جریان و بعد از این جریان، مطلب زیادی در موردش نیست! 👤خوارزمی می نویسد : بعداز ورود اسرای کربلا به شام، یزید لعین دستور داد به اینکه؛ سر مطهر امام حسین(ع) را بر سر در خانه اش بياويزند و به اهل بيت امام حسين(ع) دستور داد تا وارد خانه اش شوند. 《فَلَمَّا دَخَلَتِ النِّسْوَةُ دَارَ يَزِيدَ لَمْ يَبْقَ مِنْ آلِ مُعَاوِيَةَ وَ لَا أَبِي سُفْيَانَ أَحَدٌ إِلَّا اسْتَقْبَلَهُنَّ بِالْبُكَاءِ وَ الصُّرَاخِ وَ النِّيَاحَةِ عَلَى الْحُسَيْنِ(ع) وَ أَلْقَيْنَ مَا عَلَيْهِنَّ مِنَ الثِّيَابِ وَ الْحُلِيِّ وَ أَقَمْنَ الْمَأْتَمَ عَلَيْهِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ》وقتی زنان وارد خانه يزيد شدند، همه زنان آل معاويه به گريه و شيون و ناله بر حسين(ع) از آنان استقبال کردند و همه ي لباسها و زينتهاي خود را درآوردند و سه روز ماتم برپا ساختند. در این هنگام؛ 《وَ خَرَجَتْ هِنْدٌ بِنْتُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرِ بْنِ كُرَيْزٍ امْرَأَةُ يَزِيدَ شَقَّتِ السِّتْرَ وَ هِيَ حَاسِرَةٌ فَوَثَبَتْ إِلَى يَزِيدَ وَ هُوَ فِي مَجْلِسٍ عَامٍّ فَقَالَتْ : يَا يَزِيدُ! أَ رَأْسُ ابْنِ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) مَصْلُوبٌ عَلَى فِنَاءِ بَابِي؟ فَوَثَبَ إِلَيْهَا يَزِيدُ فَغَطَّاهَا وَ قَالَ : نَعَمْ! فَأَعْوِلِي عَلَيْهِ يَا هِنْدُ وَ ابْكِي عَلَى ابْنِ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ صَرِيخَةِ قُرَيْشٍ》 هند، دختر عبدالله بن عامر همسر يزيد سر برهنه بيرون آمد و پرده را دريد و به يزيد حمله کرد و گفت : آيا این سر پسر فاطمه(س) بر در خانه ي من آويخته شده است؟! يزيد او را پوشاند و گفت : آري! بر آن سر و بر پسر دختر رسول خدا(ص) گريه کن!(۱) 👤و آنچه ابن سعد می نویسد : وقتی يزيد، دستور داد كه سرِ امام حسين(ع) را بر درِ خانه اش بياويزند. در این هنگام؛ 《بَكَت اُمُّ كُلثومٍ بِنتُ عَبدِاللّه ِبنِ عامِرِ بنِ كُرَيزٍ عَلى حُسَينٍ(ع) وهِيَ يَومَئِذٍ عِندَ يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ! فَقالَ يَزيدُ : حُقَّ لَها أن تُعوِلَ عَلى كَبيرِ قُرَيشٍ وسَيِّدِها!》
ام کلثوم دختر عبدالله بن عامر بن کریز بر امام حسین(ع) گریست و او در آن زمان همسر یزید بود و یزید گفت : او حق دارد که بر بزرگ و آقای قریش ناله بزند!(۲) و روایتی دیگر که علامه مجلسی در مورد خواب هند در کاخ یزید را شرح داده است.(۳) پس، به همین میزان در مورد هند در منابع اشاره شده است. اما در مورد این داستانی که بین روضه خوانها معمول شده است؛ 1⃣اولا؛ پدر هند یعنی عبدالله بن عامر بن ربیعه یهودی نبوده است، بلکه مسلمان بوده و پسر دایی عثمان و پدرش عامر بن کریز از آن جهت که مادر وی، بیضاء دختر عبدالمطلب بوده، پسر عمه رسول خدا(ص) محسوب می شود.(۴) 2⃣عبدالله در زمان حیات حضرت رسول اکرم(ص) در مکه به دنیا آمده است. ابن سعد می نویسد : 《وُلِدَ عَبْداللَّه بْن عَامِرِِ بِمَكَةَ بَعدَ الهِجرَةِ بِأَربَعَ سِنِينَ》 عبدالله بن عامر چهار سال بعد از هجرت پیامبر اکرم(ص) در مکه متولد شد.(۵) یعنی حدودا هم سن و سال با امام حسین(ع)! پس بدین ترتیب؛ شخصی که هم سنِّ امام حسین(ع) می باشد، چگونه می تواند دختری داشته باشد، که امام حسین(ع) که خود طفلی است، او را در سن طفولیت از بیماری شفا داده باشد؟!! در ضمن؛ عبدالله در زمان خلافت معاویه به دمشق رفت و به معاویه پیوست و یک سال قبل از مرگ معاویه، در سال ۵۹ هجری از دنیا رفت.(۶) 3⃣راوی این داستان را سلمان فارسی معرفی می کنند، در حالی که در منابع و کتب شیعه و سنی این چنین روایتی به روایت سلمان فارسی وجود ندارد. 4⃣اگر بخواهیم طبق داستان جعلی فوق قضاوت کنیم باید بگوییم که؛ این دختر اگر همسن حضرت زینب(س) باشد، پس باید حدودا زنی ۵۵_۵۶ ساله ای باشد که در نکاح یزید است و این با خلقیات رفتاری هوس آلود یزید لعین سازگاری ندارد که پیرزنی بزرگتر از خود، در نکاحش باشد! که این خیلی بعید است. 5⃣و اینکه؛ در تاریخ و در منابع اشاره ای به این مطلب نشده است که حضرت فاطمه(س) کنیزی به نام هند در خانه داشته است، همانطور که در منابع، اشاره ای به بیماری او و شفای آن توسط امام حسین(ع) نشده است و این داستان هیچ قائلی در بین مورخین ندارد. تنها نقلی که این جریان را ذکر کرده است، آن هم فقط دیدار هند با اسرای کربلا را نه قبل تر از آن، محلاتی در کتاب ریاحین الشریعه است که کاملا به آن خدشه وارد است.(۷) و از سرگذشت هند و چگونگی ازدواج او با یزید و قبل و بعد از آن، اطلاعاتی در دسترس نیست. و اینکه آیا هند بعد از این جریان همچنان بعنوان همسر یزید باقی ماند یا نه، مطلب مستندی در رد یا اثباتش نیست. ولی نهایت نتیجه ای که می توان گرفت اینکه؛ آنچه از مجموع گزارشات پیرامون این حوادث استفاده می شود، این است که همسرش بر او شورید و غضب کرد و یزید با دیدن این اوضاع احساس نگرانی کرد و برای آرام کردن افکار عمومی ضمن مقصر معرفی کردن ابن زیاد، سعی کرد با اهل بیت(ع) برخوردی مناسب داشته باشد. و این قصه، یک داستان جعلی و دروغی بیش نیست، که هر کسی طبق باب میل و سلیقه خود، رفته رفته به آن شاخ و برگ داده تا به این حالت در آمده است. 🔹و نکته آخر اینکه کلمه (هندة) با تاء تانیث اشتباست و کلام عرب، این اسم را همواره بدون تاء استعمال کرده است. و تاء آن در تصغیر این اسم بر می گردد! یعنی《هُنَیدة》 📚منابع : ۱)مقتل الحسین(ع)خوارزمی، ج۲، ص۸۱ ۲)الطبقات الكبرى ابن سعد، ج۱، ص۴۸۹ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۹۷ ۴)الانساب سمعانی، ج۹، ص۱۵۵ ۵)۶)الطبقات الكب
سلام علیکم روضه هنده همسر یزید با ام حبیبه فرق داره مرحوم کافی هم روضه ام حبیبه را خوانده هم روضه هنده ام حبیبه در کوفه بوده هنده در شام متاسفانه داستان هر دو روضه در کتاب های تاریخی معتبر نیامده ولی چون معروف شده اند مداحان هم می خوانند و مردم هم این روضه را خیلی دوست دارند کلا در کتاب های مقتل که از قرن نهم به بعد نوشته شده از این داستان ها که سند ندارند زیاد پیدا می شود گاهی بعضی آقایان مداحان را متهم می کنند که مطالب بی سند می خوانند برای گریاندن مردم، اما نکته اینجاست که این کتاب ها توسط علما و روحانیون نوشته شده نه مداحان ╔ ⃟❥๑‌‌•~------------------- https://eitaa.com/zakerinehomolbanins ❥๑‌‌•~-------------- ⃟ ..═╝ 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
در بحر المصائب می خوانیم: یک روز زنی طبقی از طعام آورد و در نزد بی بی زینب علیها السلام گذارد. آن علیا مخدّره فرمود این چه طعامی است، مگر نمی دانی صدقه بر ما حرام است؟ عرض کرد ای زن اسیر، به خدا قسم صدقه نیست، بلکه نذری است که بر من لازم است و برای هر غریب و اسیر می برم. حضرت زینب علیها السلام فرمود این عهد و نذر چیست؟ عرض کرد من در ایّام کودکی در مدینه رسول خدا صلی الله علیه وآله بودم و در آنجا به مرضی دچار شدم که اطبا از معالجه آن عاجز آمدند. چون پدر و مادرم از دوستان اهل بیت بودند برای استشفا مرا به دارالشفای امیرالمؤمنین علیه السلام بردند و از بتول عذرا فاطمه زهرا علیها السلام طلب شفا نمودند. در آن حال حضرت حسین علیه السلام نمودار شد. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: ای فرزند، دست بر سر این دختر بگذار و از خداوند شفای این دختر را بخواه! پس دست بر سر من گذاشت و من در همان حال شفا یافتم و از برکت مولایم حسین تاکنون مرضی در خود نیافتم. پس از آن، گردش لیل و نهار مرا به این دیار افکند و از ملاقات موالیان خود محروم ساخت. لذا بر خود لازم کردم و نذر نمودم که هر گاه اسیر و غریبی را ببینم چندان که مرا ممکن می شود برای سلامتی آقایم حسین علیه السلام به آنها احسان کنم، باشد که یک مرتبه دیگر به زیارت ایشان نایل بشوم و جمال ایشان را زیارت کنم. آن زن چون سخن را بدین جا رسانید علیا مخدّره زینب علیها السلام صیحه از دل برکشید و فرمود یا اَمَهَ اللّه همین قدر بدان که نذرت تمام و کارت به انجام رسید و از حالت انتظار بیرون آمدی. همانا من زینب دختر امیر المؤمنین ام و این اسیران، اهل بیت رسول خداوند مبین هستند و این هم سر حسین علیه السلام است که بر در خانه یزید منصوب است. آن زن صالحه از شنیدن این کلام جانسوز، فریاد ناله برآورد و مدتی از خود بیخود شد. چون به هوش آمد خود را بر روی دست و پای ایشان انداخت و همی بوسید و خروشید و ناله واسیّداه، وا اماماه، و واغریباه به گنبد دوّار رسانید و چنان شور و آشوب برآورد که گفتی واقعه کربلا نمودار شده است. سپس در بقیه عمر خود از ناله و گریه بر حضرت سیّدالشهداء علیه السلام ساکت نگردید تا به جوار حق پیوست. بحر المصا‌ئب‌ و کنز الغرائب‌ پدیدآورنده : نویسنده‌ جعفر بن‌ احمد تبریزی(ملاجعفر روضه خوان تبریزی) ۱۳۲۵-۱۴۰۲ق‌ ╔ ⃟❥๑‌‌•~------------------- https://eitaa.com/zakerinehomolbanins ❥๑‌‌•~-------------- ⃟ ..═╝ 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 2011.mp3
4.87M
🎙بوسيدم آنجايي که پيغمبر نبوسيد... 🔻روضه 🔻روضه (س) ⏱ | 05:20 👤استاد 👈 دسترسی سریع به مطالب کانال 💡 کانال روضه‌های کوتاهِ کاملِ خانگی @RozeKhanegee ╔ ⃟❥๑‌‌•~------------------- https://eitaa.com/zakerinehomolbanins ❥๑‌‌•~-------------- ⃟ ..═╝ 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
ترجمه مقتل ابی مخنف.pdf
5.01M
فایل پی دی اف ترجمه مقتل ابـی مخنـــف؛ تقدیـــم شـــما خوبان❤️ ╔ ⃟❥๑‌‌•~------------------- https://eitaa.com/zakerinehomolbanins ❥๑‌‌•~-------------- ⃟ ..═╝ 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
تقي زاده-404-روضه های اسارت .pdf
204.5K
╔ ⃟❥๑‌‌•~------------------- https://eitaa.com/zakerinehomolbanins ❥๑‌‌•~-------------- ⃟ ..═╝ 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
طرح 298- تقی زاده.pdf
228.8K
╔ ⃟❥๑‌‌•~------------------- https://eitaa.com/zakerinehomolbanins ❥๑‌‌•~-------------- ⃟ ..═╝ 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز ۵ مرتبه انسان را صدا میزند: ۱- من خانه فقر هستم با خودتان گنج بیاورید. ۲- من خانه ترس هستم با خودتان أنیس بیاورید. ۳- من خانه مارها و عقرب ها هستم با خودتان پادزهر بیاورید. ۴- من خانه تاریکی ها هستم با خودتان روشنایی بیاورید. ۵- خانه ریگ ها و خاک ها هستم با خودتان فرش بیاورید. 🔸️گنج : لا اله إلا الله 🔹️انیس : تلاوت قرآن 🔸️پادزهر : صدقه ، خیرات 🔹️چراغ : نمازشب 🔸️فرش : عمل صالح
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارت عاشورا و روضه حضرت زینب سلام الله علیها 😭 زینب و کوچه و بازار ، امان از کوفه بین جمعیت و انظار ، امان از کوفه 🎙با نوای حاج مهرداد تقی زاده 💛 لبیک یا زهرا 💛 کپی با ذکر صلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارت عاشورا و روضه حضرت زینب سلام الله علیها 😭 زینب اگر نبود کتاب خدا نبود یک یا حسین بر لب ما و شما نبود 🎙با نوای حاج مهرداد تقی زاده 💛 لبیک یا زهرا 💛 کپی با ذکر صلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیارت ناحیه مقدسه مخصوص خواهران مداح : حاج مهرداد تقی زاده دوشنبه اول مرداد ماه ساعت ۱۸ خیابان میرزا طاهر کوچه سقاخانه کوچه شهید اکبری کوچه شبنم کوچه پارسیان بن بست گل لاله پلاک ۴۲ لوکیشن ارسال شده است👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام ✈️سفر هوایی عتبات عالیات زیرنظر سازمان حج و زیارت 3شب نجف 3شب کربلا 1شب کاظمین 🔹امکان دریافت 500 دلار ارز مسافرتی با نرخ دولتی مصوب زمان قطعی حرکت 13 مردادماه 🔹 مبلغ هزینه سفر 19 میلیون تومان 🗂 مدارک مورد نیاز : گذرنامه با تاریخ اعتبار حداقل 6 ماهه ✍جهت ثبت نام و اعلام آمادگی تصویر صفحه اول گذرنامه هر نفر را به شماره 09133267452 جناب آقای سرجویی از طریق پیام رسان ایتا ارسال فرمایید. باتشکر حاج امیر حاج هاشمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا