eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
351 دنبال‌کننده
29هزار عکس
11.4هزار ویدیو
140 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
5c339285e75059713f84417c_-6844976541518871125.mp3
3.37M
🔊 🎼 پادڪست بســیار زیـبا 🎤حجت الاسـلام دانشــمند ✅ #احـترام_به_بزرگـــترها ⏱ ۳ دقـــیقه و ۳۱ ثانـــیه 🌺 #نشـرپـیام‌صـدقه‌جـاریه‌است 👇👇 #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
✍ #ڪلام_شھید مـردم ... مـا خلـق شدیم تا روح را به پـرواز درآوریم این پـرواز و عـروج بدون ویرانی جسم امکان ندارد سنگین شدن و تن پروری بال پـرواز انسان را می شکند. #شهید_محمد_بلباسی🌷 #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
پای روضه های #محرم قد کشیدند و آن ها چه‌ خوب شنیده بودند صدای ... #هل_من_ناصر حسین را😔 از شام بلا آمده ای و بیرق #امام_حسین (ع) را در محرم برافراشتی تا شهر عطر #کربلا به خود بگیرد #محرم_الحرام #شهید_سیدسجاد_خلیلی #اصحاب_آخرالزمانی_سیدالشهدا نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
حضور امام جمعه بخش زیدون و جمعی از پرسنل آموزش و پرورش منطقه زیدون و تعدادی از دانش آموزان مدارس بر سر مزار شهدا به مناسبت هفته دفاع مقدس در گلزار شهدای شهر سردشت زیدون
زندگی نامه و خاطرات #شهید_مرتضی_ابوعلی_‌ #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
زندگی نامه و خاطرات #شهید_مرتضی_ابوعلی_‌ #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_esh
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :8⃣ ✍ به روایت همسر شهید 🌻چهارتا از بچه‌های فاطمیون که در دست داعش اسیر بودند آزاد شده بودند. با مرتضی رفتیم دیدن‌شان. یکی‌شان بعد از تعریف شکنجه‌ها و آزار و اذیت‌های داعشی‌ها گفت: «ابوعلی! دیگه نرو سوریه. داعشی‌ها یه روز سررسید تیپ فاطمیون رو آوردن و از ما خواستن تو رو توی عکس به‌شون نشون بدیم. اونا می‌شناسنت!» 🌻آوازه مرتضی و رشادت‌هایش به گوش داعشی‌ها هم رسیده بود. او را خوب می‌شناختند. عکسی که آن آزاده می‌گفت، مربوط به اعزام اول مرتضی بود. گردانی که مرتضی مسئول آموزش‌شان بود همه جمع شده بودند با لباس نظامیِ مرتب و سربند و کلاه، یک عکس دسته‌جمعی گرفته بودند. آن عکس روی سررسید تیپ فاطمیون چاپ شده بود. رزمنده‌هایی که توی عکس بودند همه شهید شده بودند الا مرتضی که او هم خودش را به کاروان رساند. 🌻خواب دیدم یک عده رزمنده غرق خون، روی زمین کنار هم افتاده‌اند. از دیدن‌شان بند دلم پاره شد. یک آن یاد مرتضی افتادم. اشک توی کاسه چشمانم جوشید و بی‌قرار شدم. توی خواب شنیدم یکی گفت: «یه نفر بین این‌ها زنده‌ا‌س. اونو برگردونین.» آن یک نفر مرتضی بود. تیر خورده بود به پهلویش، اما از معرکه آتش و گلوله جان سالم به در برده بود. 🌻می‌گفت: «مریم، تیرها رو می‌دیدم که با سرعت از کنارم رد می‌شدن ولی به من نمی‌خوردن. خانوم چی می‌گی به امام رضا؟!» گفتم: «تو که می‌دونی، چرا می‌پرسی؟» 🌻مرتضی خبر داشت که در نبودنش چه حال و روزی دارم.هربار که می‌رفت، چله می‌گرفتم. چهل روز می‌رفتم حرم امام رضا، نماز ظهر و عصرم را آن‌جا می‌خواندم. توی حرم اشک می‌ریختم و می‌گفتم: «امام رضا! مرتضی رو برام سالم نگه‌دار. کاری کن برگرده و دیگه نره سوریه.» 🌻مرتضی که نبود، لبم از ذکر نمی‌افتاد. هر دعایی را که به نظرم مجرب می‌آمد، چهل روز می‌خواندم. می‌خواندم و به خدا التماس می‌کردم مرتضی سالم برگردد. هرچند همیشه حس می‌کردم ماندنی نیست و باید از او دست بکشم ولی دلم راضی نمی‌شد. با سرسختی، دوباره ادامه می‌دادم. 🌻هر کدام از بچه‌هایش شهید می‌شدند یک نکته از زندگی‌شان می‌شد سرلوحه کارهای مرتضی. مثلا شهید نجفی که توی عملیات تل‌القرین شهید شد، سفارشش شده بود برنامه هر روزه مرتضی. شهید نجفی گفته بود حتی اگر شده روزی چند دقیقه واسه خودتان روضه امام حسین بخوانید. نجفی اولین دوست شهید مرتضی بود. شهادتش بدجور مرتضی را به هم ریخت. 🌻وقتی بود، با هم زیاد مسافرت می‌رفتیم. دور و بری‌ها همیشه می‌گفتند این مسافرت‌های شما تمام نشد؟ سفرهای زیارتی را جفت‌مان دوست داشتیم. با خودش قرار گذاشته بود هر پولی را که یک‌شنبه‌ها دربیاورد، بگذارد برای سفرهای زیارتی. تا دل‌مان هوای کربلا می‌کرد، باروبندیل می‌بستیم و راه می‌افتادیم. آزاد می‌رفتیم. رفت‌مان با خودمان بود و برگشت‌مان با دل‌مان. اربعین و نیمه شعبان را مرتضی حتما می‌رفت کربلا. رفتنش هم برنامه داشت. هر بار که قصد رفتن می‌کرد، سه روز قبل از رفتنش روزه می‌گرفت و چله زیارت عاشورا می‌گرفت. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
اسیر است ! ولی شادب است و آرامش دارد گویی تازه آزاد شده است! می‌داند اینجا قانون خدا حاکم است ... #نحن_ابناء_الحیدر #اسرای_عراقی نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این بدن‌هامان اسیر و روح‌مان آزاد بود ؛ مردی و آزادگی را از خمینی داشتیم ... #اسرای_کربلای_ایران نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
شجاعت‌‌ زنان ایران ، دوست و دشمن را متحیّر کرد ... #زنان #دفاع_مقدس نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
او که در شش ماهگی باب الحوائج میشود گر رسد سن عمو حتما قیامت میکند #یا_حضرت_علی_اصغر نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#دفاع_مقدس مگر میشود هم شمع بود ... هم پروانہ ...! #سردار این چنین بود.. از او آموختم باید #بسوزمـ برای #پروانہ شدن نہ پروانہ اے براے سوختن... #سردار_شهید_احمد_کاظمی🌷 #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#خاطرات_شهدا #زیارت_عاشــوراےهمیشگے عــملیات کربــلای ۴ بود. اتش دشمن سنگین بود.زیر یک پــل جمع شده بودیم.جای پنـــج نفر بود, اما ده نفر به زحمت خود را جا داده بودیم و پا ها از زیر پل بیرون زده بود.دیدم رضا چراغ قوه اش را بــیرون اورد و نورش را انداخت روی کتاب کوچک دعایش و شروع کرد به خواندن زیارت عاشورا. گفتم رضا تو این شــرایط چه وقت زیارت خوندنه!!! خندید و گفــت مــن از اول انقلاب تا حالا یه روز هم زیارت عاشورام ترک نشده, حــتی زمانی که در سینــما کار می کــردم!.... و *شاید بــا همـین زیــارت عاشــوراها برات شهــادتش را گرفــت* 😞 #شهید_عبدالرضا_مصلی_نژاد🌷 #شهدای_فارس #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh