🍁زخمیان عشق🍁
✍ #ڪلام_شهـید و شهـید . . . چه زیباست این نام و چه گوش نواز یعنی کسی که شهـادت می دهـد با خویش ، ب
🔰 راز عدد 21 این شهید چیست؟
در سن 15 سالگی ازدواج کردم 21 ساله بودم که علی در 21 ماه مبارک رمضان 1346 به دنیا آمد، در 21 ماه مبارک رمضان 1367 هم در حالی که تنها 21 سال از عمرش میگذشت به شهادت رسید.
#کالیبر_60
به من میگفت:«مادر جان،این قدر #قربانی نکن،همین کارها را میکنی که با این همه #ترکش شهید نمی شوم!» و من که اشک شوق ؛ مردمک چشمانم را در #آغوش گرفته بود، گفتم: «دوست دارم #شهید بشوی ولی نه #مفت_و_راحت، باید
حالاحالاها از دشمن #تلفات بگیری!»
💢سیدعلی هم که همیشه #جوابی_آماده درآستین داشت،با
لبخندی سرشار از هیبت خودش را جمع و جور کرد و یک طوری که تکبر هم نشود ؛گفت: «مادر نزاییده کسی بتواند مرا بکشد،مگر #کالیبر_60 چون #نامرد است و #صدا ندارد.»
راست می گفت، کالیبر۶٠ همان #سفیر پرواز علی بود...
✍به روایت مادربزرگوارشهید
#شهید_سیدعلی_دوامی🌷
📎سالروزشھادت
نشر معارف شهدا در ایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
#از_موج_تا_اوج
در بعضی خانهها
فرقی ندارد
لیوان باشد یا #ترکش
ساعت باشد یا #خمپاره
ماشین باشد یا #تانک...
بعد از بیست و چند سال هنوز هم شبها در بعضی خانهها #عملیات میشود...
#مادر جلوی اتاق کودکان سنگر میگیرد
#پدر حمله میکند و هر شب مجروح میدهند...
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
باجناقهایی که شهید مدافع حرم شدند😍😍 به یاد #شهید_قاسم_غریب(تصویر راست) #شهیدمهدی_ایمانی(تصویر چپ)
#خاطرات_شـهدا
🔰گاهی #باجناقها میتوانند از دو دوست به همدیگر نزدیکتر باشند👥، طوری که #طاقت دوری از هم را نداشته باشند. گاهی دو دوست میتوانند❣ نسبت #خونی با هم نداشته باشند
🔰 ولی داشتن #هدف مشترک و خون دادن در راه آرمان و اعتقادات، آنها را از خویشاوند به هم نزدیکتر کند.👌 درست شبیه سرگذشت شهیدان قاسم غریب و مهدی ایمانی؛ دو باجناقی که در فاصلهای کوتاه از هم، شهید #مدافع حرم شدند و نامشان در تاریخ کشور ماندگار شد.💯قدم گذشتن در این راه #عاشقانه را باجناق بزرگتر شروع کرد.😇
🔰شهید #غریب در میدان رزم با گروههای انحرافی پژاک و منافقین داخلی مجاهدانه جنگید ⚔تا اینکه یک چشم خود را از دست داد و همچنین چهار #ترکش نیز در بدن وی جاخوش کرد..پس از چند سال شهید غریب نتوانست نسبت به ظلم و جنایت تروریستهای 👹تکفیری ساکت و آرام بماند و سال 1394 خودش را به #سوریه رساند.
🔰این #دومین مرحلهای بود که او برای دفاع از حریم حضرت زینب(س) به سوریه 🕌میرفت و آخرین باری بود که وطن را میدید و در 24 رمضان سال 94 در ارتفاعات⛰ تلمور سوریه برای همیشه از میان ما #پر کشید.
🔰همسر #شهید درباره نحوه شهادت ایشان میگوید: «24 ماه رمضان 🌙ساعت 11 شب آقاقاسم با همرزمانشان در حال #استراحت بودند. ساعت 12 آنها در حالی که غافلگیر 😱شده بودند با صدای تیراندازی از مقر خارج شدند. آقا مهدی که #فرمانده محور بودند چند باری برای تقویت روحیه بچهها «یا زینب(س)»✊ میگوید و به جلو میرود تا بچهها هم #قوت قلب بگیرند.
🔰ساعت یک نیمه شب در بیسیم📞 آقا قاسم را صدا میکنند ولی ایشان #شهید شده بود و درگیری تا ساعت 3 نیمه شب 🌓ادامه پیدا میکند و بعد از چند ساعت پیکر شهیدغریب را پیدا میکنند و میبینند که هیچ #خونی بر زمین ریخته نشده است اما وقتی پیکر شهید را از روی زمین بلند میکنند، خون از قلبشان❤️ #سرازیر میشود.»
#شهید_قاسم_غریب🌷
📎سالروز شهادت
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
~🕊 #روایت_عشق^'💜'^ 🌿شـھیدۍ ڪھ #امام_زمان(؏ـج) بࢪایش سـࢪبند بسـت! #نشر معارف شهدا درایتا #کانال_ز
⚘چند ساعتی مانده به عمليات «والفجر۴»،
هوا به شدت سرد،
ابرهای سياه،
نم نم بارون،
هواي دل بچه ها را #غمگين و #لطيف کرده و هر کسی در فکر کاری بود.
⚘يکی اسلحه اش را روغن کاری می کرد،
يکی نماز می خوند.
ذکر بود و زمزمه و يک جور ميقات.
همه گرد هم مي چرخیدند تا از همديگر #حلاليت بطلبند.
هر کسي به توانش و به قدر #معرفتش.
⚘از هر کسی #حالی می پرسیدم و رد می شدم. داشتم با یکی از رزمنده ها بر سر این که چگونه آدم ها اراده خودشون را وقت مقتضی از دست میدهند بحث می کردم که #صدائی توجه ام را جلب کرد
⚘#سید_میرحسین_شبستانی بود
بچه گنبد کاووس، از لشکر ۲۵ کربلا داشت در به در دنبال سربند يا زهرا(س) ميیگشت،
اومد پيش ما دو نفر و من بهش گوشزد کردم که همه #سربندها براي ما #مقدس هستند.
⚘ميرحسين گفت: درست مي گويی، آفرين، اما بدان که هر کسي به فراخور حال و دلش.
ما سادات، #عاشق مادرمان #حضرت_فاطمه الزهرا(س) هستيم.
⚘من ديشب #خواب عجيبي ديدم،
آقا #امام_زمان (عج) باشال سبز رنگی به گردن، سربند يا زهرا(س) را بسته به پيشانی ام و بهم گفت: #سلام من را به #همرزمانت برسان، بگو قدر خودشان را بدانند.
⚘من حالی غريب پيدا کردم و اشک نم نم میچکید.
بعد از هم جدا شدیم
طولی نکشید که وقت رفتن رسید.
⚘توی کانال نشسته بودیم، زمزمه بچه ها بلند بود و باران نم نم می بارید.
سيد ميرحسين، #سربند يا فاطمه زهرا(س) به #پيشاني بسته بود و جلوی ستون به سمت منطقه موعود عملياتی پيش می رفتیم.
ساعاتی بعد، رمز عمليات خوانده شد و ديگر همه از هم جدا شدیم.
⚘جنگ سنگين میشود...
سید میرحسین شبستانی «متولد ۱۳۴۸» بعدها در عملیات #کربلای۴ در منطقه عملیاتی جنوب جزیره ام الرصاص، بر اثر #ترکش خمپاره به #پیشانی، به فیض #شهادت می رسد.
#شهید_سیدمیرحسین_شبستانی♥️
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
رد #ترکش های پشت پیراهنش
و صورتی که زمین خورده
حرف هادارد برای خودش
تو خودحدیث مفصل بخوان
ازاین مجمل
#شهدا_شرمنده_ایم
شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات🌹
✍💞سرباز ولایت 💞
خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh