🍃🌺🍃🌺🍃
❣مهریه مون انتخاب حسن بود... هفت سفر عشق
مکه و کربلا وسوریه و... که تموم سفرها رو دوتایی با هم رفتیم.
❣خیلی به ظاهرش اهمیت می داد. میگفت: مسلمون باید ظاهرش هم بوی مسلمونی بده... خیلی هم #شیک_پوش بود.
❣خیلی به عطر وادکلن و این چیزا اهمیت می داد. رو بچه ها هم خیلی تاکید داشت و میگفت باید مرتب باشن.
❣هیچ وقت صدای بلندش را نشنیدم،
نماز شبش،
زیارت عاشورا و
نماز اول وقتش هیچ وقت ترک نشد.
#شهید_حسن_غفاری🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#فرازی_از_وصیت 3⃣1⃣
💢قسمتی از وصیت نامه
#شهید_حسن_غفاری
⚜آری! این است وعده الهی، #بازگشت همه به سوی اوست. خدای من در این لحظه که من تمام حرف هایم را به روی کاغد می آورم📝 تنها فقط خودت می دانی که چه شور و #غوغایی برای رسیدن به تو در دلم موج💗 می زند.
دیگر #هیچ_چیز در این دنیا مرا آرام نمی کند❌ جز رسیدن به سوی تو و خشنودی تو
⚜تازه معنی فزت و رب الکعبه را که از زبان مولا و امام اول خود جاری شده را #درک می کنم. در این دنیای ناچیز که دشمن زبون، شمشیر را بر #علیه_شیعیان از رو بسته، دیگر آرام و قرار ندارم❌ خدای من، تو از #دل بنده هایت آگاه و باخبری، چگونه می توانم ساک نشسته و زندگیم را ادامه دهم. در حالی که جگر مولایم #امام_زمان (عج) خون است⁉️
⚜آیا می توانم چشمانم را به روی این همه #جنایت ها که بر محبین اهل بیت(ع) می آورند ببندم. خدای من دوستانم یک به یک👥 می روند من راست، راست برای خود می گردم آرامش و قرار ندارم😔 خدای من دیگران شاید فکر کنند من #شهادت را برای بهشت می خواهم، ولی نه❌
⚜ای معبود من! در این لحظه، مکان و زمان از تو می خواهم اگر جان بی ارزش مرا قبول نمودی و بعد از پاک نمودت من خواستی مرا در #بهشت خود جای دهی، از تو خواهش و تمنا دارم به جای بهشت🌸 که شاید آرزوی همه باشد به من نوکری، #غلامی آقا سید الشهدا (ع) را بدهی. چرا که تنها چیزی که مرا آرامم می کند، نوکری و #خادمی و خدمتگذاری به سالار شهیدان، ابا عبدلله الحسین (ع) می باشد...
🔸بسیار تیغ دیدم که یکی را دوتا کند
🔹نازم به تیغ عشق، دوتا را یکی کند
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
با هر که سخن گویم،
اگر خواهم
وگر نی
اول سُخنم
نام تو اندر دهن آید...
#رودکی ✍
#شهید_حسن_غفاری ❤️
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
با هر که سخن گویم، اگر خواهم وگر نی اول سُخنم نام تو اندر دهن آید... #رودکی ✍ #شهید_حسن_غفاری ❤️ ن
#عاشقانه_شهدا
میگفت:
بزرگ شدن و قدکشیدن بچه هامو و... همه چی رو دوست دارم ببینم ولی خب اعتقاداتم اجازه نمیده.
منم از ته دل راضی بودم که تو این راه رفته، توی راه اهل بیت... اگه بهش میگفتم بخاطر من نرو... پس خودش چی میشد...
لحظه آخر بهش پیامک زدم، گفتم: راضی ام به رفتنت... دوست دارم تمام تلاشت دفاع باشه...منم اینجا تاجایی که میتونم از بچه ها مراقبت میکنم
تو فقط دعا کن...
کاش میدونستی چه تکیه_گاه محکمی هستی...هدیه تولدم قابی بود باخط قشنگش که نوشت... فاطمه ی عزیزم
مهرتان سنجیده ام
خوبان فراوان دیده ام
اما تو چیز دیگری...
#شهید_حسن_غفاری ❤️
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
رفیق شفیق
ڪہ می گویند
هـمین هـا هـستند
رفاقت شـــــان
از زمین شروع شد
و تا بهـشت ادامہ یافت . . .
#شهید_علی_امرایی🌷
#شهـید_حسن_غفاری🌷
#شهـید_محمد_حمیدی🌷
#سالروز_شهادت
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
دستانت را اندکی به من امانت بده؛ می خواهم با آنها، گره از بافتههای اندوهم بگشایم. #غادة_السمان ✍
#اخلاقیات_شهید
حسن فردی بسیار رقیق القلب و با یک روحیه شاداب و فردی اجتماعی بود. در کارش بسیار جدی و پشت کار بسیاری داشت. در همه کارهایش توکل را سرلوحه کارش قرار میداد و توسل با اهل بیت حتما در آن کار موفق میشد. علاقه بسیار زیادی به مقام معظم رهبری داشتند و می گفتند باید در تمامی مسائل ببینیم آقا چه میگویند نه افراط داشته باشیم و نه تفریط، گوشمان باید به صحبت های آقا باشد. هیچ وقت صدای بلندش را نشنیدم، نماز شبش، زیارت عاشورا و نماز اول وقتش هیچ وقت ترک نشد. پدر و مادر برایشان بسیار قابل احترام بود. هر کس به اندازهای خوبی میکرد، حتما آن خوبی را چندین برابر جبران میکرد. بیسار دست و دلباز و مهمان دوست بود و ظاهری بسیار منظم و مرتب داشت.
همیشه هر وقت میخواستیم از خیابان رد بشویم، طرفی میایستاد که ماشینها میآمدند که نکند برای من اتفاقی بیفتد، گاهی اوقات خودم جایم را عوض میکردم، و به گونهای میایستادم که ماشین ها طرف حسن می آمدند، با خنده میگفت: خانم دلت میآید من تصادف کنم و بمیرم، من دوست ندارم بمیرم دوست دارم شهید شوم.
همسر شهید:
در آغاز فصل عاشقی زندگی شهید هر کسی چیزی میگفت؛ یکی میگفت دویست سکه، و دیگری میگفت کم است. بزرگ مجلس گفت: مهریه را کی گرفته و کی داده، اما به دختر ارزش می دهد. در تمام این حرفها و چانه زنیهای مهریه من همه حواسم به حسن بود، هر بار که صدای حضار مجلس بلند میشد و صدای دیگری بلند تر، حسن غمگین و غمگینتر میشد، و هر لحظه ناراحتیاش بیشتر می شد، تا اینکه صبرش سرآمد و به پدرم گفت: حاج آقا اجازه میدهید من با فاطمه خانم چند دقیقه خصوصی صحبت کنم، وقتی به اتاق رفتیم گفت: کالا که نمیخواهم بخرم که در قبالش بخواهم یک تعداد خاصی سکه بدهم، یک پیشنهاد میدهم، اگر شما هم راضی باشید، به حضار مجلس هم همان را می گوییم. نظرت با هفت سفر عشق: قم، مشهد، سوریه، کربلا، نجف، مکه، مدینه چیست؟ و هر تعداد سکه که خودت مشخص کنی.
#شهید_حسن_غفاری❤️
@zakhmiyan_eshgh
💔
شهیدی که عکس اعلامیهاش را خودش انتخاب کرد
یکشنبه بود که حسن با دوستان خداحافظی کرد و گفت: «شاید دیگر شما را نبینم.»
او حین رفتن، دو قطعه عکس به من داد. پرسیدم: «حسن جان این چیه؟» بر روی شانهام زد و گفت: «عکسها را نگهدار. لازمت میشه. فقط دعا کن، شهید بشم.»
با اخم گفتم: «چرت نگو پسر، حالا حالاها لازمت داریم.»
سه شنبه اعزام و شنبه هفته بعد شهید شد...
پس از شهادتش، همان عکسی را که به من سپرده بود، بر روی بنرها زدیم.
#شهید_حسن_غفاری
سالروز شهادت 🥀
#شهید_مدافع_حرم
فدایی عمه جان #امام_زمان
✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh