حکایت خنده های شهدا
حکایت لبخند خداست و آسمانیان ...
#شهید_حسین_خرازی
#رزمندگان_لشکر14_امامحسین
نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🌿#ڪݪام_شـھید💌
چہ زیبا گفت این شیر مرد:
یادمون باشه!
که هرچی برای خُدا
کوچیکی و افتادگی کنیم••
خدا در نظر
دیگران بزرگمون میکنه...
#شهید_حسین_خرازی
🌿#ڪݪام_شـھید💌
چہ زیبا گفت این شیر مرد:
یادمون باشه!
که هرچی برای خُدا
کوچیکی و افتادگی کنیم••
خدا در نظر
دیگران بزرگمون میکنه...
#شهید_حسین_خرازی
چه نماز عاشقانهای شود
وقتی مُکبّرش تو باشی ...
#نماز_اول_وقت
#شهید_حسین_خرازی
#فرمانده_لشکر14امامحسین
#کانال_زخمیان_عاشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 زیرخاکی
🍂 #شهید_حسین_خرازی
در خط مقدم
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
یاد حاجحسین بخیر ؛
که به جز با خدا معامله نمیکرد ...
#شهید_حسین_خرازی
#فرمانده_لشکر۱۴_امامحسین
✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
💔
همین طور حسین را نگاه می کرد. معلوم بود باورش نشده حسین فرمانده تیپ است.
من هم اول که آمده بودم، باورم نشده بود. حسین آمد، نشست روبه رویش.
گفت" « آزادت می کنم بری. »
به من گفت: « بهش بگو. » ترجمه کردم.
باز هم معلوم بود باورش نشده.
حسین گفت: « بگو بره خرمشهر، به دوستاش بگه راه فراری نیس، تسلیم شن. بگه کاری باهاشون نداریم. اذیتشون نمی کنیم. »
خودش بلند شد دست های او را باز کرد.
افسر عراقی می آمد؛ پشت سرش هزار هزار عراقی با زیر پیراهن های سفید که بالای سرشان تکان می داند.
📚یادگاران، کتاب شهیدخرازی
#شهید_حسین_خرازی
#خرمشهر
✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
💔
همین طور حسین را نگاه می کرد. معلوم بود باورش نشده حسین فرمانده تیپ است.
من هم اول که آمده بودم، باورم نشده بود. حسین آمد، نشست روبه رویش.
گفت" « آزادت می کنم بری. »
به من گفت: « بهش بگو. » ترجمه کردم.
باز هم معلوم بود باورش نشده.
حسین گفت: « بگو بره خرمشهر، به دوستاش بگه راه فراری نیس، تسلیم شن. بگه کاری باهاشون نداریم. اذیتشون نمی کنیم. »
خودش بلند شد دست های او را باز کرد.
افسر عراقی می آمد؛ پشت سرش هزار هزار عراقی با زیر پیراهن های سفید که بالای سرشان تکان می داند.
📚یادگاران، کتاب شهیدخرازی
#شهید_حسین_خرازی
#خرمشهر
✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
💔
حسین خرازی نشست ترک موتورم
بین راه، به یک نفربر برخوردیم که در آتش میسوخت.
فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده میسوزد
من و حسین آقا هم برای نجات آن بندهخدا با بقیه همراه شدیم
گونی سنگرها را برمیداشتیم و از همان دو سه متری، روی آتش میپاشیدیم
آن عزیزِ گرفتار شده،با این که داشت میسوخت،اصلاً ضجه و ناله نمیزد و همین موضوع پدر همهی ما را درآورده بود!
بلند بلند فریاد میزد:
خدایا
الان پاهام داره میسوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی
خدایا!
الان سینهام داره میسوزه
این سوزش به سوزش سینهی حضرت زهرا(س) نمیرسه خدایا
الان دستهام سوخت
می خوام تو اون دنیا دستهام رو طرف تو دراز کنم، نمیخوام دستهام گناهکار باشه!
خدایا
صورتم داره میسوزه!
این سوزش برای امام زمانه
برای ولایته
اولین بار حضرت زهرا(س)اینطوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید،گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمیتونم
دارم تموم میکنم.
خدایا
خودت شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم
آن لحظه که جمجمهاش ترکید من دوست داشتم خاک گونیها را روی سرم بریزم!
حال حسین آقا خیلی بد بود. دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه میکرد و میگفت:
ما جواب اینا را چه جوری بدیم
ما فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟اون دنیا خدا ما رو نگه نمیداره بگه جواب اینا رو چی میدی؟زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.
تمام مسیر پشت موتور،سرش را گذاشت روی شانه من و آن قدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیس شد.
#شهید_حسین_خرازی
انتشار به مناسبت ایام #فاطمیه
#امام_زمان
یلدا بهانه است
مهم یک دقیقه بیشتر
کنارِ شما بودن است ...
#یلدا_مبارک 🍉
#شهید_حسین_خرازی
#رزمندگان_لشکر۱۴_امامحسین
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
«وقتی تو جبهه هدایای مردمی را باز میکردیم، در نایلون رو باز کردم و دیدم که یک قوطی خالی کمپوته که داخلش یک نامه است نوشته بود :
برادر رزمنده اسلام من یک دانش آموز دبستانی هستم، خانم معلم گفته بود که برای کمک به رزمندگان نفری یک کمپوت هدیه بفرستیم با مادرم رفتم مغازه بقالی کمپوت بخرم ، قیمت هر کدام از کمپوت ها رو پرسیدم اما قیمت آنها خیلی گران بود
حتی قیمت کمپوت گلابی که قیمتش ۲۵ تومان بود و از همه ارزانتر بود را نتوانستم بخرم
آخر پول ما به اندازه سیر کردن شکم خانواده هم نیست
در راه برگشت کنار خیابان این قوطیهای کمپوت را دیدم و برداشتم و چندبار آن را با دقت شستم تا تمیز شود
حالا یک خواهش از شما برادر رزمنده دارم، هر وقت که تشنه شدید با این قوطی آب بخورید تا من هم خوشحال بشوم و فکر کنم که توانستم به جبههها کمکی کنم»
بچه ها تو سنگر برای خوردن آب توی این قوطی نوبت میگرفتند
به نقل از #شهید_حسین_خرازی 🌷
✍💞سرباز ولایت 💞
خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
یاد حاج حسین بخیر
که به رفقایش گفته بود:
من اهمیتی نمیدهم دربارهٔ ما چه میگویند! من میخواهم دلِ ولایت را راضی کنم.
#سرباز_ولایت
#شهید_حسین_خرازی
#فرمانده_لشکر۱۴_امامحسین
✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh