eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
352 دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
11.3هزار ویدیو
140 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠 کارت دعوت برای همه مهمانها نوشته بود. سه تا کارت دعوت هم جدا گذاشته بود برای مهمان‌های ویژه‌اش! 💠 یکی را فرستاده بود برای امام رضا علیه‌السلام . یکی را برای امام زمان علیه‌السلام مسجد . یکی را هم برای حضرت معصومه علیها‌السلام . این یکی را خودش انداخته بود توی ضریح. 💠درست قبل از عروسی، حضرت علیها‌السلام آمده بودند به خوابش. گفته بودند: چرا شما را رد کنیم؟! چرا به عروسی شما نیاییم؟! کی بهتر از شما؟! ببین، همه آمدیم، شما ما هستی. 📙یادگاران، ج۸، ص۸۳ ·نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
‍ ‍ ‍ ❤ با شـهـدا ❤ ماشین آمده بود دم در ،دنبالش .پوتین هایش راواکس زده بودم. ساکش رابسته بودم . تازه سه روز بودکه مرد زندگیم شده بود. تند تند اشک های صورتم رابا پشت دست پاک می کردم. مادر آمد . گریه می کرد. – مادر حالا زود نبود بری؟ آخه تازه روز سومه. علی آقا گوشه ی حیاط گریه می کرد. خودش هم گریه ش گرفته بود . دستم راگذاشت توی دست مادر،نگاهش را دزدید. سرش راانداخت پایین و گفت « دلم می خواد دختر خوبی برای مادرم باشی.» دستم راکشید، بردگوشه ی حیاط . گفت «این پاکت ها را به آدرس هایی که روشون نوشتم برسون .وقت نشد خودم برسونمشون زحمتش میافته گردن تو.» 🌺 پول هایی که برای کادوی عروسیش جمع شده بود، تقسیم کرده بود . هر پاکت برای یک خانواده ی شهید ♥️ نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
~🕊 🌿شھیدۍ ڪھ حضࢪت زهرا(س) بھ مࢪاسـم عࢪوسے اش آمـد.. آقا مصطفی وقتی می خواست برا عروسی اش کارتِ دعوت بنویسه، برا اهل بیت(ع) هم کارت فرستاد. یه کارتِ دعوت نوشت برا امام رضا(ع) ، مشهد. یه کارت برای امام زمان(ع)، مسجد جمکران. یه کارت هم به نیتِ دعوت کردنِ حضرت زهرا(س) نوشت و انداخت توی ضریحِ حضرت معصومه... قبل از عروسی حضرت زهرا(س) اومدند به خواب مصطفی و بهش فرمودند:« چرا دعوت شما را رد کنیم؟ چرا به عروسی شما نیاییم؟ کی بهتر از شما؟ ببین همه آمدیم. شما عزیز ما هستی. » ♥️🕊 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
قبل از عروسی یه کارت دعوت می‌نویسه برای حضرت زهرا(س) و میندازه تو حرم حضرت معصومه(س). بعد از عروسی خواب می‌بینه که حضرت زهرا(س) اومده بودن مراسم عروسیش. با تعجب می‌پرسه: خانم واقعا باور کنم که شما تشریف آوردید عروسی من؟ حضرت زهرا(س) هم جواب میدن: "مصطفی جان! ما اگه به مجالس شما نیاییم کجا بریم؟!"