eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
357 دنبال‌کننده
32هزار عکس
13.6هزار ویدیو
155 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ #ڪلام_شـ‌هید 🔹دیروز از هر‌چہ بود گذشتیم، امروز از هر‌چہ بودیم گذشتیم. آنجا پشت خاڪریز بودیم و اینجا در پناه میز. دیروز دنبال گمنامے بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود. 🔸جبهہ بوے ایمان می‌داد و اینجا ایمانمان بو مے‌دهد. آنجا بر درب اتاقمان مے ‌نوشتیم یا حسین فرماندهے از آن توست؛ الآن مے ‌نویسیم بدون هماهنگے وارد نشوید. #شهید_نورعلی_شوشتری🌷 #مسیح_بلوچستان #سالروز_شهادت نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
‌📸اين عكس، بخش بزرگي از كارنامہ سردار شهيد #نورعلي_شوشتري در سيستان و بلوچستان است. او جانش را براي اين وحدت داد. #شهید_نورعلی_شوشتری #شهید_وحدت #سالروز_شهادت 🌷 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
‌📸اين عكس، بخش بزرگي از كارنامہ سردار شهيد #نورعلي_شوشتري در سيستان و بلوچستان است. او جانش را براي
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ ✍دیروز از هر‌چہ بود گذشتیم، امروز از هر‌چہ بودیم گذشتیم. آنجا پشت خاڪریز بودیم و اینجا در پناه میز. دیروز دنبال گمنامے بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود. ✍جبهہ بوے ایمان می‌داد و اینجا ایمانمان بو مے‌دهد. آنجا بر درب اتاقمان مے ‌نوشتیم یا حسین فرماندهے از آن توست؛ الآن مے ‌نویسیم بدون هماهنگے وارد نشوید. ✍ الهے نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان ڪن تا از مسیر برنگردیم. آزادمان ڪن تا اسیر نگردیم. 🌷 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
دیروز از هرچه بود گذشتیم- امروز از هرچه بودیم گذشتیم. آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز. دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود. جبهه بوی ایمان می‌داد و اینجا ایمانمان بو می‌دهد. آنجا بر درب اتاقمان می‌نوشتیم یاحسین فرماندهی از آن توست؛ الان می‌نویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید. الهی نصیرمان باش تا بصیرگردیم، بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم. آزادمان کن تا اسیر نگردیم. 🌷 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
#ڪلام_شـ‌هید دیروز از هرچه بود گذشتیم- امروز از هرچه بودیم گذشتیم. آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا د
💠سال های متمادی منصب خادمی افتخاری بارگاه ملکوتی امام رضا را نیز عهده دار بود بارها در جمع همرزمانش گفته بود: آرزو دارم در میدان جنگ باشم و به شهادت برسم و جسم ناقابلم در راه خدا تکه تکه شود. 💠در برخورد با نیرو و سرباز زیر دست، مانند پدر مهربان و رئوف بود؛ اما همین آدم در صحنه عملیات به قدری با اقتدار بود که دوستی برای من تعریف می کرد در عملیات ماووت، وقتی ایشان دستور حمله را داد، حتی متوجه نشدم که عقرب دست راستم را زده است. فقط به جلو حرکت کردم و در همین حد فهمیدم که نمی توانم با آن دستم که بی حس شده بود تیراندازی کنم. 💠همین فرمانده مقتدر چنان تواضعی داشت و چنان الهی به کارش نگاه می کرد که مواظبت می کرد، حتی هنگام راه رفتن، یک قدم از فرمانده ارشد خودش عقب تر باشد و این کار را برای خودش تکلیف و دارای اجر می دانست. 💠هنگام سخت شدن عملیات ها مانند آهنی که آب دیده، قوی تر و قوی تر می شد و هرچه کار گره می خورد، ایشان استوارتر می شد. به خاطر همین روحیه در مواقع سخت با موفقیت بیرون می آمدند. واقعاً ایشان را می توان به کوهی تعبیر کرد که هیچ خللی در آن راه نداشت و می شد به آن اتکا کرد. 💠زمانی که عراقی ها با تمام قوا به منطقه چزابه حمله کردند، شوشتری و فرماندهان دیگری از جمله شهید بابانظر و شهید آهنی و شهید حسن عامل و شهید چراغچی 48 ساعت در مقابل آنان ایستادند و یک قدم عقب ننشستد. دشمن هم از عبور از آن منطقه ناامید شد و زمینه موفقیت در عملیات های بعدی نیز مهیا گردید. 💠توی عملیات کربلای یک که عراق پاتک کرده و مهران را گرفته بود، چنان مقتدرانه صحنه عملیات را پیش برد که با وجود کمک رسانی هوایی عراقی ها، نیروهای دشمن در محاصره کامل قرار گرفتند و نهایتاً از ارتفاعات آن منطقه عقب نشینی کردند. 💠ماجرای ورودش به سپاه جالب بود. خودش برایم تعریف کرده بود که: «اوایل سال 58 هنگامی که هنوز در روستا بودم یک شب خواب دیدم حضرت امام به روستای ما آمدند و در میان همه خانه ها به خانه ما سر زدند و رو به من کرده و گفتند: وارد سپاه شوید! چند روزی گذشت و من به آن خواب توجه نکردم. هر چند در گوشه ذهنم مانده بود که باز خواب ایشان را دیدم که به روستای ما آمده و به خانه ما وارد شدند و تأکید کردند که شما وارد سپاه بشوید!» با این رؤیای صادقه وارد این لباس شد و با بدرقه رهبری از این لباس پر کشید. قرار بود فردای همان روزی که شهید شد، گزارش کنگره 23 هزار شهید خراسان را خدمت رهبر معظم انقلاب قرائت کند. 💠وی در همایشی به نام "وحدت اقوام و مذاهب سیستان و بلوچستان" که با شرکت عشایر بلوچ در منطقهٔ پیشین جریان داشت، در انفجاری انتحاری به همراه برخی از فرماندهان سپاه کشته شد. عامل انتحاری انفجار؛ عبدالواحد محمدزاده از اعضای جنبش مقاومت ملی ایران بود. ✒️ 🔸گفت : یک لیست تهیه کن از خانواده‌های فقیری که سرپرستشان توی درگیری با نیروهای انتظامی کشته شده‌اند یا به خاطر قاچاق مواد مخدر اعدام شده‌اند. می‌خواهم برایشان کمک بفرستم." 🔹همه بهتشان زد. یکی یکی اعتراض کردند که این‌ها بچه‌های ما را شهید کرده‌اند و با نظام مشکل دارند و ... . اما نورعلی روی حرفش بود. گفت: "حالا سرپرستشان یک کار اشتباهی کرده، چه ربطی به خانواده آنها دارد؟! بچه‌های اینها که مجرم نیستند. اگر ما زیر پر و بال این خانواده‌ها را نگیریم جذب دشمن می‌شوند." 🔸خودش هم به آنها سر می‌زد. پیگیر بود تا برای تحصیل بچه‌هایشان مشکلی پیش نیاید. برایشان کتاب و لوازم التحریر می‌فرستاد ✍به روایت سردارحمزه حمیدنیا (مرکزکنترل سپاه) 📎جانشین نیروی زمینی سپاه پاسداران 🌷 ولادت : ۱۳۲۸/۱۲/۱۴ نیشابور شهادت : ۱۳۸۸/۷/۲۶ منطقهٔ پیشین سیستان نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh