😎خاطره طنز
😊 آمبولانس شیخ مهدی😊
شیخ اکبر فرمانده ی مقر بود و شیخ مهدی راننده ی مایلِر و شوخ و خوشمزه.
نزدیک اذان ظهر بود که شیخ مهدی گفت: «آهای شیخ اکبر! من میخوام یه دور با این آمبولانس بزنم».
شیخ اکبر گفت: «تو بی خود کرده ای! اگه سوار آمبولانس شدی از مَقر اخراجت میکنم». و رفت داخل سنگر.
هنوز نرفته بود تو سنگر فرماندهی، که شیخ مهدی پرید تو آمبولانس. اکبر کاراته هم نشست کنارش. آمبولانسو روشن کرد.
پشتِ سرشو نگاه کرد. پدال گازو فشار داد و زد دنده جلو. تا اومد به خودش بیاد آمبولانس رفت نوک خاکریز!
شکم آمبولانس نشست رو سرِ خاکریز و مثل اَلّاکُلَنگ، این طرف و آن طرف می شد.
با صدای خنده ي بچهها، شیخ اکبر از سنگر دوید بیرون. دو دستی زد تو سرش و گفت:« شیخ مهدی برای همیشه برو. اصلا از جبهه برو!»
شیخ مهدی هم سرشو از پنجره آمبولانس بیرون کرد و گفت:« حالا که رفتم تو هوا !»
😇😊😇😊😅😊😇😊😇
#کانال_زخمیان_عشق
🕊 تو آمدی و جهان شد پر از گل و ریحان
تمام عالم امکان شده معطر تو...
پیامبری که خُلقَش عطر محمدی می دهد و
دستانش عطر ریحان، رحمة واسعه ای ست
که با ذکر صلوات در زندگی مان جاری می شود.
و ما ارسَلناکَ الّا رحمةً للعالمینِ ...
و ما تو را نفرستادیم مگر اینکه رحمتی
برای جهانیان باشی.. انبیاء؛ ۱۰۷🌱•
...♡
و یِک نَفر اینجا
بَرای "نَفـــــس" کِشیدَن
"تُـــــو" را بَهانِه می کُند
#شهید_غلاممحمد_احمدی ♥️
#فاطمیون 🇦🇫
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
#ویژگی_های_اخلاقی
خیلی اهل کمک کردن بود. از حقوقش فقط ۵۰ هزار تومان مانده بود یکی از دوستان به پول نیاز داشت و به حسن گفته بود. حسن هم گفت مشکلی نیست و پول را برایش واریز کرد. به او گفتم ما فقط همین پول را داشتیم تا آخر ماه و هنوز مایحتاج خودمان را نخریده ام چرا آن را نگه نداشتی؟!
جواب داد آن بنده خدا نیاز داشت من هم باید کمکش میکردم و اضافه کرد فدای سرت خدا میرساند، از یک دست میدهیم و از دست دیگر بهترش را میگیریم از خدا.
همین طور هم شد، همان روز هنوز شب نشده بود چند برابر آن پولی که کمک کرده بود از جایی به حسابش واریز شد.
نقل از همسرشهیدحزباوی
#شهید_حسن_حزباوی ❤️
#شهید_امیرعلی_هیودی ❤️
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
Mohammad(1).mp3
9.59M
🎼 گروه سرود سحاب
سلام بر #محمد ﷺ
شعر: #قاسمصرافان
...♡
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🗓 ۱۱ آبان ۱۳۴۲ #طیب_حاجرضایی و #اسماعیل_رضایی به اتهام فعالیت علیه رژیم شاه و طرفداری از امام خمینی در روز ۱۵ خرداد اعدام شدند.
رهبر انقلاب در بخشی از خطبههای نماز جمعه، در تاریخ ۱۳۶۳/۳/۱۸، دربارهی شهیدان "طیب حاجرضایی" و "اسماعیل رضایی" چنین فرمودند: «خیلی خوب است که یاد کنم از چهرهی دو نفر از شهدای عزیزی که حالا کمتر از ایشان یاد میشود: مرحوم طیّب و مرحوم رضائی که این دو نفر عزیزانی بودند که مبارزه کردند، در این مبارزات نقش داشتند، بعد هم شدیدترین انتقام را از اینها دستگاه گرفت و آنها را به شهادت رساند.»
همچنین رهبر انقلاب در دیدار با دو پسر مرحوم حاج اسماعیل رضایی در تاریخ ۷۵/۱۰/۱۰ چنین فرمودند: «یکی از بالاترین و با فضیلتترین شهادتها، شهادتی است که پدر شما و مرحوم طیب به آن شهید شدند. در دوران غربت، وحشت و اختناق؛ آن هم تنها. یک وقت انسان با هزار نفر به میدان جنگ میرود؛ یک وقت انسان، تنها در مقابل دشمن قرار میگیرد؛ این یکطور دیگر است. دورهی اختناق واقعاً خیلی سخت بود؛ بخصوص نسبت به اینها که وضع عجیبی داشتند. خداوند انشاءاللَّه درجاتشان را عالی کند.
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
.
و عشق تنها به خاطر وجود توست،
که زیباست
به خاطر وجود غنج هایی که روی لبت ریسه میروند...
به خاطر وجود دل ضعفه هایی
که من از تماشای لبخندت
میگیرم...
#حمید_رها ✍
#شهید_فرهاد_طالبی ♥️
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
روز عاشورا بود بیاد دارم تواون روزای شلوغ میگفت تعدادی ازدوستان و همکارانشون گوشی های همراهشان را خاموش کرده بودند که اعلام آماده باش ندهند ولی ایشون تو همان روزها پابه پای فتنهگران ایستاد، دریغ از اینکه مقابل دشمنان اسلام ضعف نشان دهد، وقتی که ایشان از ناحیه گردن و دست و پا مجروح میشوند و به بیمارستان بقیه الله انتقال میدهند و در منزلمان هیئت دهه اول محرم یعنی شب شام غریبان مداح مجلس انتهای عزاداریها برای بیماران شفای عاجل خواستند که همان لحظه گفتند برای بهبودی حال آقا مرتضی هم دعا بفرمایید ما و خانواده ی ایشان سراسیمه خودمان را به ایشان رساندیم، با لباس بیمارستان به تن دست و پا شکسته و مهره های گردن آسیب دیده.
شهید کریمی در همان روزها عشق به ولایتمداری و شهادت داشتند که با مردانگی خودش رابه عشق حقیقی یعنی شهادت رساند.
💐شهید مرتضی کریمی💐
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
بابک نمازش هیچگاه قضا نمیشد، همیشه صبحِ زود از خواب بلند میشد،
یک روز هم که تا ساعت ۱۰ صبح خواب مانده بود سراسیمه از خواب بلند شد و گفت من نباید عمرم را هدر دهم و این همه را صرف خواب کنم.
بابک همیشه در حال درس خواندن بود و حتی فوقلیسانس قبول شد و ثبت نام هم کرد اما گفت: رفتن به سوریه و دفاع از حریم آل الله واجب تر از رفتن به دانشگاه است وقتی از آنجا آمدم ادامه تحصیل خواهم داد.
🌺شهید بابک نوری هریس🌺
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh